«دیروز با کارد و طناب میکشتند و امروز با پروندهسازی، به قتلگاه بردن، رها کردن زندانی بیمار به حال خود و کشتن او با مرگی تدریجی.» این بخشی از بیانه کانون نویسندگان ایران است در واکنش به ابتلا چهار نویسنده عضو کانون، بکتاش آبتین، رضا خندان (مهابادی)، کیوان باژن و آرش گنجی به بیماری کرونا در زندان اوین.
از این میان این چهار نویسنده، بکتاش آبتین، زندانی سیاسی، شاعر و فیلمساز و دبیر پیشین کانون نویسندگان ایران بهدلیل عدم رسیدگی پزشکی بهموقع و تخصصی، در بیمارستان جان خود را از دست داد.
اکبر معصومبیگی، نویسنده، مترجم و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران به همین موضوع در پرتو تاریخ کانون نویسندگان ایران میپردازد و از قدرت نفی و مقاومت نویسندگان آزادیخواه، مستقل و مبارز ایران میگوید.
کانون نویسندگان ایران در واکنش به تدارک کنگرهای فرمایشی و دولتی (و طبعاً در پی اثبات و تایید وضع موجود) تاسیس شد. از آن هنگام گویی ناف کانون را با نفی هر آنچه مستقل نباشد، هر آنچه با آزادی سرستیز داشته باشد، بریدهاند. بنابراین چه جای شگفتی که کانون نیروی نفی وضع موجود در برابر هر حکومتی باشد که رسالت خود را حفظ وضع موجود میداند. کانون به عنوان تجلی نفی و اراده به نفی (در برابر میل تن دادن و گردن گذاشتن به وضعیت موجود)، هرگز نمیتواند در قبال هر آنچه بر تبار انسان میگذرد بیاعتنا باشد.
excellent
latifeh / 10 January 2022