«طرح پشتیبانی و رفع موانع تولید کشاورزی» اواخر فروردین ۱۴۰۰ در مجلس شورای اسلامی تصویب و برای بررسی به صحن مجلس فرستاده شده است. این طرح ادعا میکند که با هدف «اصلاح چالشهای ساختاری و فرایندی موجود در حوزه تولید، تجاریسازی و بازاررسانی محصولات کشاورزی و با رویکرد تأکید بر خودکفایی و بهبود فضای کسب و کار» تدوین شده است.
آیا در این طرح کشاورزی پایدار و زیست محیطی در نظر گرفته شده است؟ آیا زمینهای کشاورزی با توجه به کیفیتی که دارند در این طرح مورد بهرهبرداری قرار خواهند گرفت؟ آیا این طرح قادر است تاثیرات مخرب کشاورزی ناپایدار بر بحران آب در ایران را کاهش دهد؟
نقدهایی به برخی از مادههای این طرح وارد است اما تمرکز این مقاله ماده ۱۲ این طرح است.
ماده ۱۲طرح «پشتیبانی و رفع موانع تولید کشاورزی» با تبصره (۴) ماده (۱) قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها مصوب ۳۱/۰۳/۱۳۷۴ با اصلاحات و الحاقات بعدی از این قرار است:
«کشت در محیط کنترلشده و گلخانهای، پرورش قارچ، دامداری، پرورش طیور و ماکیان، پرورش آبزیان و مراکز عرضه زنده آبزیان، پرورش زنبور عسل و حشرات مفید و تأسیسات آبیاری و سرچاهی و کارگاههای صنایع تکمیلی و غذایی و فرآوری محصولات کشاورزی و منابع طبیعی و سایر نیازها و تولیدات بخش کشاورزی از مصادیق فعالیت کشاورزی بوده و احداث آنها در اراضی کشاورزی، بهینه کردن تولیدات بخش کشاورزی بوده و با رعایت ضوابط زیست محیطی و موافقت سازمان جهاد کشاورزی استان تغییر کاربری محسوب نمیشود.
تبصره – تغییر کاربری و تبدیل طرحهای مذکور به سایر طرحهای غیرکشاورزی بدون اخذ مجوز از کمیسیون تبصره (۱) ماده (۱) به عنوان جرم مستمر تلقی و مشمول مجازاتهای مقرر در قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها مصوب ۳۱/۰۳/۱۳۷۴ با اصلاحات و الحاقات بعدی میباشد.»
راه را برای تغییر کاربری هموار میکند
یکی از نقدها به این ماده این است که باعث میشود زمینها بدون آمایش و در نظر گرفتن کیفیت زمین بهکار گرفته شوند. زمانه با منصور سهرابی، پژوهشگر بوم شناسی و محیط زیست درباره کارآمدی این طرح به گفتوگو نشسته است. سهرابی معتقد است که این طرح مشکلات حوزه کشاورزی را حل نمیکند بلکه بر آنها میافزاید. به گفته او در این طرح به طرحهای آمایش سرزمین توجهی نشده و این شیوه کار بر مبنای توسعه پایدار و توان و ظرفیت اکولوژیکی سرزمین نیست و امکان کاربری مراتع را بالا میبرد.
به گفته سهرابی آنچه که در ماده ۱۲ باعث نگرانی شده این است که بر روی زمینهای کشاورزی مرغوب کە بخش بسیار کمی از زمینهای کشاورزی ایران هستند، تاسیساتی را با هدف فرآوری محصولات کشاورزی ایجاد کنند و عملا بر روی زمین کشاورزی مرغوب تغییر کاربری دادە شود.
راه حلی که سهرابی برای تغییر این ماده ارائه میدهد، ذکر نکته زیر در ماده ۱۲ است:
«باید در این طرح اشارە میشد که تاسیس صنایع وابستە بە کشاورزی صرفا در زمینهای نامرغوب کە قابلیت کشت ندارند مجاز است. برای نمونه میتوان در آنجا گلخانههای پیشرفتە و مدرن ایجاد و مدیریت کرد که هم از هدر رفتن آب جلوگیری شود و هم تولید را بالا برد.»
چند کارشناس این حوزه نیز درباره این طرح در خانه ملت نقدی نوشتهاند و معتقدند که فعالیتهایی مانند صنایع تبدیلی، مرغداری و گاوداری نیازمند اراضی زراعی ـ باغی حاصلخیز نیستند و این موضوع با توجه به اینکه تشکیل یک سانتیمتر مکعب خاک صدها سال زمان میبرد، از اهمیت اساسی برخوردار است. چنین فرآیندی ممکن است در نهایت پایه تولید را از بین ببرد و امنیت غذایی را نیز تهدید کند.
تغییر کاربری و آسیب به زمینهای حاصلخیز
در این ماده تغییر کاربری را طوری تعریف کردهاند که زمین حاصلخیز کشاورزی می تواند به راحتی کاربریهای دیگری رویش صورت گیرد. به گفته سهرابی این طرح بە پروژههایی کە نتوانستەاند مجوز لازم را از سازمان محیط زیست دریافت کنند امکان اجرایی شدن میدهد.
«میدانیم که در پنجاه سال اخیر زمینها و جنگلهای بسیاری تغییر کاربری داده شدەاند و اکوسیستمها بههم ریختهاند. دستکاری بشر در این اکوسیستمها موجب تغییر میکروکلیما ( خرد اقلیم) شده و این تغییر اقلیم منطقه همگام با تغییر اقلیمی جهانی میتواند عواقب بسیار بدی را برای منطقه داشته باشد.»
سهرابی معتقد است که با این کاربریهای نادرست تنوع زیستی با مشکل مواجه شده و بسیاری از گونەها هم در معرض انقراض قرار گرفتەاند: میتوان آثارش را در کوچ مردم و آوارگان اقلیمی، در بیابانزایی، فرسایش خاک و عدم قابلیت حیات سرزمین دید.
تغییر کاربری و زمینخواری
آیا ماده ۱۲ فضایی را برای زمینخواری فراهم میکند؟ یکی دیگر از نقدهایی که به این ماده وارد شده امکان زمینخواری است. از آنجایی که طبق این ماده تغییر کاربری مجرای قانونی پیدا میکند، راه برای زمینخواری نیز هموار میشود. در خبرگزاری امنیتی تسنیم به این مسئله اشاره و نوشته شده است:
«به نظر میرسد “ماده ۱۲ طرح پشتیبانی و رفع موانع تولید کشاورزی” این موضوع را نادیده گرفته است و همین نگرانیهایی ایجاد کرده است؛ از جمله اینکه سبب تغییر نامناسب الگوی کشاورزی میشود و موجبات زمینخواری را فراهم میسازد، به این شکل که زمین کشاورزی به فعالیتهای غیر کشاورزی تغییر کاربری مییابد. در حقیقت در بحث زمینخواری هیچ فرقی نمیکند که روی زمین مرغوب کشاورزی سوله و کارخانه فرآوری محصولات کشاورزی احداث شود یا مسکن و ویلا! نتیجه یکی است و آن از بین رفتن زمین کشاورزی است که همردیف با زمینخواری است.»
بحران آب: سهم کشاورزی در هدر دادن آب
در صنعت کشاورزی در ایران آب بسیاری هرز داده میشود. جلال محمودزاده، نائبرئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی خرداد ماه سال جاری اعلام کرد که حدود ۶۵ درصد از آب کشاورزی در ایران هدر میرود و افزود:
«بهدلیل عدم توسعه مناسب آبیاری نوین و استفاده از روشهای سنتی، تنها ۳۵ درصد از آب بخش کشاورزی استفاده مفید میشود.»
منصور سهرابی نیز در این باره به زمانه میگوید که بخش کشاورزی بیشترین سهم را در برداشت آب دارد و ادامه میدهد:
« گفته میشود تا حدود ۹۰ درصد آب در بخش کشاورزی برداشت میشود. وقتی تولیدات کشاورزی، و سطح زمینهای کشاورزی ایران را بررسی میکنیم میبینیم که هدر روی آب بسیار بالاست و کارایی مصرف آب بسیار پایین است. و در بسیاری از مناطق کارایی مصرف آب حتی به ۳۰ درصد هم نمیرسد. البته شرایط اقلیمی ایران خشک و نیمه خشک است. در این مناطق کشاورزی هم با جاهای دیگر متفاوت است. گرمای شدید بهار و تابستان و شدت تبخیر آب سبب میشود که کشاورزیهای آبی آب بیشتری را برداشت کنند. منتها مدیریت منابع آبی بسیار مهم است که باید بر اساس توان اکولوژیک سرزمین و شرایط اقلیمی باشد کە متاسفانە در ایران اینگونە نیست.»
به گفته سهرابی در هر اقلیم با توجه به شرایط خاص آن، باید الگوهای کشت را در قالب تناوب زراعی با حضور گیاهانی که کمترین مصرف آب و بیشترین تولید و بهرهوری را دارند طراحی و اجرا کرد و از تکنولوژیهای روز برای استفاده کمتر آب بهره برد.
یکی از معضلات اساسی دیگر کە عواقب بسیار وخیمی را در پی خواهد داشت و در حال حاضر هم در برخی مناطق از جملە اصفهان خودش را نشان دادە استفادە بیرویە از منابع آبی زیر زمینی ست.
«گفته میشود بیش از ۹۵ درصد از آبهای زیرزمینی تخلیه شدەاند. این میتواند برای دشتهای ایران بسیار خطرناک باشد و شاهد روزانە فرونشست و فروچالە باشیم. مشکلی کە بە آسانی جبران پذیر نیست.»
به اعتقاد سهرابی از آنجایی که توسعه کشاورزی در ایران، توسعهای نامتوازن و ناپایدار بود و هدف تنها رسیدن بە خودکفایی تعریف شده بود، آسیب بسیاری بە منابع طبیعی و محیط زیست وارد شده کە نمونە بارز آن دریاچە ارومیە است. نابسامانی در مدیریت منابع آب و توسعە ناکارآمد کشاورزی این دریاچە مهم را در آستانە خشکی قرار دادە است.
سدسازیهای بیرویه به بهانه توسعه ناپایدار و با شعار خودکفایی که نهادهای شبهدولتی مافیای و نظامی همچون قرارگاه خاتمالانبیاء را نیز ثروتمندتر کرده، در چهل سال اخیر نقش مخربی در تخریب زیست بوم و تشدید بحران آب در ایران داشته است.
سهرابی معتقد است که امنیت غذایی را نباید در خودکفایی تفسیر کرد و باید واقعبین بود:
«باید بە این مهم توجە کرد کە زمینهای کشاورزی ایران تنها توان تولید غذا برای حدود پنجاە و پنج میلیون نفر را دارند. نباید فراموش کرد با وارد کردن برخی محصولات ما آب را هم وارد کردەایم چرا کە برای تولید آن محصولات آب مصرف شدە و صادر کردن محصولات هم یعنی ما آب صادر کردەایم. با توجە بە وضعیت آبی ایران در حال حاضر، باید از همە راهکارها برای کمتر کردن برداشت آب در بخش کشاورزی استفادە کرد.»
نقدهایی به کشاورزی در ایران
علاوه بر استفاده بیرویه از آب در حوزه کشاورزی نقدهای بسیاری به این حوزه وارد است. سهرابی معتقد است که در سرزمین ایران سابقه طولانی در کشاورزی دارد زاگرس و نواحی اطرافش در تاریخ جزو مناطقی بودند که از حدود ۱۰ هزار سال پیش در آنجا کشاورزی صورت گرفته، با وجود این سابقە، کشاورزی در ایران پیشرفت قابل توجهی نداشتە است.
به گفته او میزان تولید در واحد سطح با پتانسیل تولید گیاهان اختلاف بسیاری دارد. در بسیاری از مناطق ایران الگوهای کشت مناسب وجود ندارد و در برخی مناطق محصولاتی کشت میشود که الزاما نباید در آن منطقه کشت شوند چون شرایط و امکان کشت براشون وجود ندارد. مثلا برنج در استانهایی کشت میشود کە مکان مناسبی برای زراعت برنج نیستند و یا نیشکر در خوزستان یا در بسیاری از مناطق نباید صیفیکاری شود اما میشود!
سهرابی مسئلە مالکیت زمین و زمینهای خرد و قوانین تقسیم اراضی را نیز یکی از مشکلات این حوزه میداند و به مشکلات دیگر اشاره میکند:
« از دیگر مشکلات، هدر روی محصول در حین برداشت است. در برخی از محصولات حدود ۲۵ درصد محصول نهایی در این برداشت از دست میرود. ماشینآلاتی که در بخش کشاورزی استفاده میشود انرژی بسیاری را هدر میدهند و کارایی مناسب را ندارند. کود و سموم شیمیایی زیادی در کشاورزی ایران مصرف میشود. حتی آبهای ایران در بسیاری از مناطق آلوده بە کودهای شیمیایی شده در بعضی از مناطق بە تصور اینکە بازدهی محصول بیشتر شود، کود شیمیایی را در چاهها میریزند و با آبی کە حاوی کود است آبیاری صورت میگیرد. این عمل سبب شدە میزان نیترات آبهای زیرزمینی بالاتر از حد استاندارد باشد.»
در ایران خصوصا در مناطق دیم، زمینهایی که شیب بالای ۱۰درصد دارند را شخم میزنند کە سبب فرسایش خاک در آن مناطق شدە ، در بسیاری از مناطق ایران سالانه ۵۰ تن خاک در هکتار فرسایش مییابد این در حالی است که در هکتار نباید بیش از ۲ تن فرسایش خاک داشتە باشیم.
به گفته سهرابی با تخریب و تغییر کاربری مراتع، بعضی از حشرات و جانورانی که زیستگاە اصلی آنها مراتع است برای زنده ماندن به مناطق پایین تر حملهور میشوند و به سرعت گسترش پیدا مییابند، چون در دشت ها عامل طبیعی کنترل آنها که در دامنهها وجود داشت، دیگر وجود ندارد. کشاورزان برای کنترل این موجودات از سموم زیادی استفادە میکنند و این سموم آثار زیانباری برای طبیعت و انسان دارند.
کشاورزان نیز در ناامنی اقتصادی بهسر میبرند و بهسبب فقدان تشکلهای مستقل، تاثیری در تصمیمگیریهای مقامات ندارند. سهرابی میگوید تنظیم قیمت بازار در بخش کشاورزی نیز بسیار نابسامان است و میافزاید:
« کشاورزها معمولا بر اساس قیمت امسال برای سال دیگر تصمیم میگیرند که چە محصولاتی را کشت کنند. گاها این استراتژی خسارت مالی زیادی را برای کشاورز بههمراە داشتە است. متاسفانه سندیکاها و تشکلهای کشاورزی عملا در ایران فعال نیستند و نقشی در این بخش ندارند. این در حالی است کە میبایست تصمیمسازی و تصمیمگیری و حتی سیاستگذاری توسط سندیکاهای غیر دولتی انجام شود.»
زمین کشاورزی حاصلخیز کم داریم
محمدعلی حاج حسینی، عضو هیات مدیره انجمن علوم خاک ایران در آذر ماه سال ۹۶ درباره خاک این گفت که: حدود ۹ درصد از اراضی ایران زمینهایی هستند که میتوان در آن کشاورزی کرد. سهرابی درباره زمین حاصلخیز برای کشاورزی در ایران میگوید:
«در ایران زمینهای کشاورزی درجه یک تا ٦ میلیون هکتار برآورد شدەاند کە حدود یک میلیون هکتار آن بسیار خوب و حدود ۵ میلیون هکتار آن نیز کیفیت خوبی دارند. حدود ۷ میلیون هکتار هم زمینهای متوسط در ایران داریم. بقیه زمینهای ضعیف یا بسیار ضعیفی هستند.»
سید جواد ساداتینژاد، وزیر جدید کشاورزی بهتازگی اعلام کرده است که میخواهند زمینهای دیم را افزایش دهند. سهرابی در اینباره هشدار میدهد:
« افزایش زمین دیم یعنی تغییر کاربری مراتع به زمینهای کشاورزی دیم. چون آنها زمینهای آبی را که تبدیل به زمین دیم نمیکنند. اگر شرایطی فراهم میشد که زمینهای آبی را در مناطقی که بارندگیهای خوبی وجود دارد و میتوان از آب سبز( آب باران بعد از نفوذ در خاک و قبل از اینکه به منطقه اشباع برسد) بە جای آب آبی (مجموع رواناب سطحی) استفادە کرد، تبدیل بە دیم می کردند، برداشت در بخش کشاورزی کمتر میشد. اما بە نظر میرسد هدف جناب وزیر، تبدیل مرتعها به زمین کشاورزی است که میتواند آسیبها را بیش از پیش کند.»
کشاورزی زیست محیطی و پایدار
برای اینکه محیط زیست تخریب نشود باید کشاورزی زیستمحیطی و پایدار داشته باشیم. سهرابی در این باره راهکارهایی ارائه میدهد:
«زمینهایی که بالای ۱۰درصد شیب دارند نباید شخم زده شوند. اگر قرار است که در آن مناطق کشاورزی شود باید از گیاهان پوششی استفاده شود تا از فرسایش خاک جلوگیری شود. باید از سیستمهای چند کشتی استفاده شود. وقتی سیستم کشاورزی مونو کالچرال (تک کشتی) است و شاهد سادهسازی اکوسیستم هستیم، اکوسیستم شکننده میشود. با تغییر مراتع بە زمینهای کشاورزی در واقع ما نوعی سیستم پیچیده که انواع موجودات در آن با تعامل همزیستی میکنند و با سیستم تطابق یافتند را نابود میکنیم. با این کار شرایط را فقط برای یک نوع گیاه فراهم میکنیم که آن گیاه هم در مقابل آسیبهای طبیعی و اختلالاتی که در اکوسیستم صورت میگیرد بسیار آسیبپذیر میشود. برای ایران میتوان از روشهای کشاورزی پایدار استفاده کرد. میتوان مسئله آب را بهتر مدیریت کرد و برداشت آب در این بخش را کاهش داد.»
دامداری که بخشی از صنعت کشاورزی است نیز باید اصلاح شود. خوردن کمتر گوشت و فراوردههای دامی یکی از راههای حفظ محیط زیست است. سهرابی درباره معضل دامداری در ایران میگوید:
«تعادلی بین دام و مرتع در ایران وجود ندارد. تعداد دام در ایران بسیار بیشتر از ظرفیت مراتع است. گفته میشود در ایران بیش از ۵ میلیون دام سبک اضافه وجود دارد. این دامها سبب شدند که آسیب زیادی به مراتع وارد شود. اکثر مراتع ایران تنک هستند و این حجم از دامها تنوع گیاهی مراتع را از بین بردەاند و شرایط را برای حضور گیاهان سمی و یا حتی گیاهان مهاجم فراهم نمودەاند. دامها یکی از عوامل فرسایش خاک در ایران هستند و شرایط را برای فرسایش فراهم کردەاند.»
در نهایت هم بخش تولید محصولات زراعی، هم بخش تولید محصولات باغی و هم بخش دامداری و دامپروری در ایران با مشکل مواجه است و به یک جراحی بسیار ضروری نیاز دارد که هدف آن بایستی کشاورزی پایدار با توجه به توان و شرایط اقلیمی و تمام فاکتورهای زیستمحیطی سرزمین باشد.
رانتخواری و فساد سیستماتیک
در تمام حوزههای اقتصادی ایران رانتخواری رواج دارد. حوزه کشاورزی نیز از این مبرا نیست. سهرابی درباره وجود رانتخواری در این حوزه به زمانه میگوید:
«رانت، مافیا و فساد به طور گسترده در بخش کشاورزی ایران رسوخ کرده. در توسعه و تغییر کاربری زمینهای کشاورزی، در صادرات و در واردات محصولات کشاورزی رد پای مافیا و رانت دیدە میشود. برای نمونە برخی محصولات در ایران به مقدار کافی تولید میشوند اما کشاورزان در فروش محصول ناتواناند و بسیاری از محصولات در انبارها نابود شدە در حالیکە همان محصول با میزان زیاد بە کشور وارد میشود. در این میان، از یک سو خسارت بسیاری بە کشاورزها وارد میشود و از سوی دیگر در این بحران آبی کە برای تولید محصولات آبی بسیاری مصرف شدە، آب هم از بین میرود!»
تصویب طرحی که ادعا میکند موانع تولید کشاورزی را برطرف خواهد کرد و از کشاورزی پشتیبانی میکند، بیش از همه باید به محافظت از زمین، آب و محیط زیست و کشاورزان چشم دوخته باشد.
پشتیبانی از کشاورزی با شعار خودکفایی، بدون در نظر گرفتن ظرفیت زمینهای کشاورزی حاصلخیز، ظرفیت تولید، بحرانی بودن وضعیت آب و بحران اقلیمی، امنیت اقتصادی کشاورزان، حضور کشاورزان در سندیکاهای مستقل و شنیدن نظرات آنها، صادرات و واردات محصولات کشاورزی، کاهش دامداری، شفافیت، رانتزدایی، مدیریت سنجیده و علمی و واقعبینی نسبت به ظرفیت خاک سرزمین ایران، ممکن نیست.
فاصله گرفتن از خودکفایی غذایی به هر قیمت و در پیش گرفتن رویه کشاورزی سبز و پایدار در نهایت به نفع تک تک شهروندان در حال حاضر و آیندهای است که برای فرزندانمان به یادگار خواهیم گذاشت.