آیا اقصاد سبز قادر است فاجعه بحران اقلیمی را مهار کند؟ سیاستمداران کشورهای پیشرفته پس از دهها سال صدای دانشمندان و کنشگران محیط زیست را شنیدهاند و از رشد اقتصادی سبز دم میزنند.
انقراض گونههای مختلف در سراسر جهان افزایشی هولناک داشته است. بر اساس گزارش «صندوق جهانی طبیعت» (WWF) در سال ۲۰۱۸ انسان بسیاری از گونههای حیات وحش طبیعی را تنها در همین حدود ۵۰ سال اخیر نابود کرده است.
به گزارش متخصصان بینالمللی حیات وحش، بشر از سال ۱۹۷۰ تاکنون ۶۰ درصد از جمعیت پستانداران، پرندگان، ماهیها و خزندگان را نابود کرده است. متخصصان هشدار دادهاند که نابودی حیات وحش تهدیدی آنی است برای تمدن بشر. وضعیت جنگلها و گیاهان به همین منوال است، به سوی انقراض.
بشریت بدون آیندهنگری در حال تخریب زمین است. یک مقاله علمی اخیرا تخمین زده که تنها ۳ درصد از سطح زمین را باید از نظر زیست محیطی سالم دانست.
بهرهکشی بیرویه از منابع زمین
استخراج بیرویه معادن برای بشر کافی نبوده و به سراغ حفاری بیرویه در اقیانوسها رفته است. مقاله جاناتان واتس که بهتازگی در گاردین منتشر شده نشان میدهد که شرکتها از بحران اقلیمی بهعنوان توجیهی برای استخراج مواد معدنی از اعماق اقیانوس استفاده میکنند، پیش از اینکه اصلا هیچ تصوری از تاثیرات آن در اقیانوسها داشته باشیم.
اگر استخراج معادن در اقیانوسها روال شود، بعید است که حیوانات و موجودات آبزی از آن بهرهای ببرند! استخراج معدن سنگ بنای تمدن انسانی را فراهم کرده است. بدون سنگ معدن بشر نمیتوانست عصر آهن، عصر برنز و بیشک فرهنگهای بزرگ چین باستان، نوبیا، مصر، یونان، روم، آزتکها یا مایاها را داشته باشد. در دوران معاصر، شتاب بزرگی که بهویژه پس از جنگ جهانی دوم در ۷۰ سال گذشته در استخراج منابع طبیعی از زمین رخ داده، احتمالاً بیش از کل تاریخ بشر بوده است.
موادی که بشر برای ساخت و سازها از زمین استخراج کرده، به قیمت مخدوش شدن زیبایی طبیعی، انعطافپذیری و ثبات زمین تمام شده است. در بیشتر تاریخ بشر، این یک تجارت عادلانه تلقی میشد. هزینهها – جنگلهای نابود شده، چشماندازهای زخم خورده، آب آلوده، هوای پر از گرد و غبار، مواد سرطان زا و گازهای گلخانهای منتشر شده در اتمسفر یا ناشناخته بود و یا در مقایسه با دستاوردها ناچیز به نظر میرسید. این موارد بهندرت در ترازنامه شرکتها یا ملتها ظاهر میشدند. معدنچیان نفت، گاز، زغال سنگ، آهن، طلا، مس، لیتیوم و سایر مواد معدنی را استخراج کردند، در حالی که سایر گونهها، جوامع دورافتاده و نسلهای آینده مجبور شدند هزینه آن را پرداخت کردند و خواهند کرد.
رشد اقتصادی سبز؟
در بسیاری از کشورهای پیشرفته یا در حال پیشرفت با وجود اینکه این آگاهی بهوجود آمده که بحران اقلیمی آینده تمام موجودات روی زمین را به خطر میاندازد، اما تکیه رشد هرچه بیشتر اقتصاد که ماهیت ذاتی سرمایهداری است، علیه سبز بودن اقتصاد سرمایهداری عمل میکند. کشورها مدام بر گسترش حجم فعالیتهای اقتصادی و آزادسازی پتانسیل اقتصادی تاکید دارند و همزمان بسیاری از این کشورها ادعا میکنند که میتوان همزمان سبز هم بود.
برای نمونه بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس تاکید میکند که « بهبود جهانی از همهگیری کرونا باید در رشد سبز ریشه داشته باشد». اما چیزی به نام رشد سبز وجود ندارد. رشد در حال پاک کردن سبزی زمین است.
جورج مونبیو ( George Monbiot) ستوننویس در گاردین معتقد است که امیدی به خروج از بحران اقلیمی وجود ندارد، مگر اینکه بهطور چشمگیری فعالیتهای اقتصادی را کاهش دهیم. ثروت باید توزیع شود – منابع محدود جهان نمیتواند نیازهای سیریناپذیر ثروتمندان را فراهم کند، نیازهای آنها باید کاهش یابد. حفظ سیستمهای پشتیبانی از زندگی ما که منابع زمین هستند به این معنی است که باید تمام نیازهایمان را کاهش دهیم.
در فرهنگ مصرفی جامعه سرمایهداری، ایده تولید و مصرف کمتر به کفرگویی سکولار شباهت دارد.
مصرفگرایی و رفاه بیحد و مرز
ثروتی که در تمام جهان طی پنجاه سال اخیر انباشه شده، بسیاری از کشورهای جهان را ثروتمندتر و مرفهتر کرده و همزمان استفاده بیرویه از منابع زمین و آلودگی را افزایش داده است. پیشرفت تکنولوژی، در مقایسه با روند تخریبی بحران اقلیمی سرعت کمتری داشته است. شهروندان کشورهای مرفه در جهان بیشترین مسئولیت را در قبال این تخریب بر عهده دارند، آنهایی که اگر بحران وخیم شود، احتمالا برای خود آلترناتیو امن و دیگری نیز فراهم خواهند کرد.
این گرایش به ثروتاندوزی مدام و رفاه بیپایان در اقتصاد سرمایهداری به قیمت زندگی ساکنان برخی از مناطق کشورهای جنوبی و حاشیه نیز تمام شده است. دود روند وخیم شدن بحران اقلیمی نیز بیشتر به چشمان مردم این مناطق حاشیهای خواهد رفت.
دانشمندان هشدار میدهند که این ایده رفاه و توانگری بیحد و مرز خطرناک است. بسیاری از مطالعات نشان میدهند که مصرفگرایی یکی از مهمترین عوامل تخریب زیست محیط است.
پارادایم رشد بر عصر ما هژمونی دارد؛ این تصور که رشد اقتصادی انواع مشکلات اجتماعی را حل میکند، که رشد اقتصادی معادل پیشرفت، قدرت و رفاه است و از طریق نوعی از رشد سبز یا پایدار عملاً رشد اقتصادی میتواند بهصورت بیپایان ادامه داشته باشد.
رشد سبز و پایدار نیز به لفاظی سیاستمداران بدل شده برای ادامه به توسعه بیحد و مرز و اقتصاد سرمایهداری.
لفاظی و دور زدن مسئله با تکیه بر اصطلاحاتی چون «اقتصاد سبز و پایدار» برای کاهش روند گرم شدن زمین و انقراض گونههای جانوری و گیاهی سیارهمان کافی نیست. اگر اقدامهایی جدی و همبسته در تغییر شیوه تولید و مصرف سرمایهداری صورت نگیرد، فاجعه بزرگ بحران اقلیم نزدیکتر از آنی است که تصورش را میکنیم.