عیسی صبح روز چهارشنبه رفته بود سر کار، بنده خدا کارگر بنایی بود. برای یک لقمه حلال رفته بود. با گلوله نیروی انتظامی شهید شد. خدا بیامرزدش معیشت سه تا خواهر و مادرش را به‌عهده داشت که با شهید شدن‌اش بی‌سرپرست ماندند، عیسی سرپرست آنها بود.

این بخشی از صحبت‌های یک منبع آگاه در گفت‌وگو با زمانه درباره عیسی بالِدی، شهروند عرب و یکی از جان‌باخته‌های اعتراض‌های تیرماه ۱۴۰۰ در شهر شهرک طالقانی ماهشهر واقع در استان خوزستان است.

اعتراض‌ها به کمبود آب، فقر، تبعیض و محرومیت از تاریخ ۲۴ تیرماه سال جاری در مناطق عرب‌نشین خوزستان آغاز و به سرعت در بیش از ۲۲ شهر این استان گسترش یافت.

عیسی بالدی کارگر بنا و سنگ‌کار بود. به گفته دو منبع آگاه او در یک مجتمع صنعتی واقع در ماهشهر کار می‌کرد. صبح روز چهارشنبه ۳۰ تیرماه در حالی که عازم محل کارش بود، عیسی در شهرک طالقانی مورد اصابت گلوله نیروهای انتظامی قرار گرفت:

«تقریبا ساعت هشت یا هشت و نیم صحبت بود، به سر كار در ماهشهر می‌رفت تو و به خاطر گرمای شديد این شهر چَفی روی صورتش بسته بود که به او تير زدند. عیسی در شهرک طالقانی با یک گلوله توسط نیروی انتظامی شهید شد.»

به گفته یکی از این منابع آگاه، گلوله به سینه عیسی بالدی اصابت می‌کند، اما با این وجود به تنهایی خودش را به درمانگاه شهرک طالقانی می‌رساند. شهرک طالقانی در شمال بندر ماهشهر واقع شده و در این شهرک تنها یک درمانگاه وجود دارد به نام «پایگاه ۱ بهداشت» و یک کلینیک درمانی به نام «وارث».

شهرک طالقانی واقع در شمال ماهشهر – محل کشته شدن عیسی بالدی

به گفته یکی از منابع آگاه عیسی بالدی در درمانگاه خونریزی زیادی کرده بود و گلوله باعث پارگی شاهرگ او در قفسه سینه‌اش شده بود. در درمانگاه شهرک طالقانی به وضعیت عیسی بالدی رسیدگی مناسبی نمی‌شود و علت این عدم رسیدگی مشخص نیست:

«درمانگاه شهرک طالقانی رسیدگی آنچنانی به او نکرد. خیلی تعلل کرده بودند.»

در ویدیوئی که به دست زمانه رسیده، عیسی بالدی در حالی که غرق در خون است، کف راهروی درمانگاه افتاده و مردم سعی می‌کنند او را کمک کرده و به بیمارستان برسانند.

❗️ هشدار ویدیو حاوی تصاویر دلخراش است.

به گفته منبع آگاه زمانه مردم سعی کردند عیسی بالدی را به بیمارستان «ممکو» واقع در شهرک چمران که در ۱۷ کیلومتری شهرک طالقانی قرار دارد، منتقل کنند. عیسی بالدی نهایت به محض رسیدن به بیمارستان ممکو بر اثر شدت جراحات و خون‌ریزی شدید جانش را از دست می‌دهد.

فاصله روستای محل زندگی عیسی بالدی، شهرک طالقانی (محل مجروح شدن) و بیمارستان ممکو در شهرک چمران

عیسی بالدی هنگام مرگ ۲۷ سال داشت. او به همراه سه خواهر و مادرش در بخش «گُرگُر – روستای زبیدیه» زندگی می‌کرد. پدر عیسی، مطیر بالدی سال‌هاست جدا از آنها زندگی می‌کند، به همین دلیل عیسی تنها سرپرست و نان‌آور خانه بود:

«واقعا دردناک است، من مانده‌ام چه کسی به زندگی مادر و سه خواهر عیسی خواهد رسید؟ وضع مادی آنها خیلی ضعیف است. یکی از خواهرها از او بزرگ‌تر و دو خواهر دیگر کوچک‌تر هستند و همه آنها با هم زندگی می‌کردند.»

عیسی بالدی

عیسی بالدی به تازگی عقد کرده بود و قرار بود دو هفته دیگر مراسم عروسی بگیرد: «قبل از شهادتش جهیزیه گرفته بود.»

پیکر عیسی بالدی هنوز به خانواده او تحویل داده نشده و به منظور کالبد شکافی به پزشکی قانونی منتقل شده است.

منبع آگاه زمانه می‌گوید خانواده عیسی بالدی در شرایط روحی بسیار نامناسبی به سر می‌برند:

«شرایط روحی آنها هم شما می‌دانید، هر مادری که فرزندی مثل عیسی داشته باشد در چه حالی به سر می‌برد. چه بگویم از خوبی‌هایش؟ هر چه بگویم کم گفته‌ام. عیسی پسری مهربان، با غیرت و اهل نماز بود. همه او را دوست داشتند. خیلی محبوب بود. تا حالا کسی را هم اذیت نکرده یا با کسی درگیر نشده، اهل این کارها نبود. خیلی دل‌باز و پاک بود… کافی‌ست یک بار کنارش می‌نشستی سریع می‌فهمیدی چه انسان پاک‌دلی بود، کوچک و بزرگ همه دوست‌اش داشتند. واقعا انسان بود…»

به گفته این منبع از بستگان عیسی بالدی تعهداتی گرفته شده، اما نمی‌داند این تعهدات دقیقا چه بوده و نیروی انتظامی مسئولیت کشته شدن او را نپذیرفته است.

عیسی بالدی لیسانس علوم اجتماعی داشت، اما به گفته نزدیکانش از کودکی به دلیل شرایط مالی و وضعیت زندگی آنها، مشغول به کار و تامین معیشت خانواده‌اش بود.

منابع آگاه زمانه می‌گویند عیسی بالدی با وجود تمام سختی‌ها و شرایط نامناسبی که داشت همیشه خندان بود. حتی در ویدیویی که او را هنگام کار نشان می‌دهد در حال خندیدن است.

پیکر عیسی بالدی نهایتا بعد از گذشت هشت روز، چهارشنبه ششم مردادماه ساعت ۶ صبح با حضور نیروهای امنیتی به خاک سپرده شد.

از روز ۲۴ تیر اعتراض‌های گسترده‌ در شهرهای مختلف استان خوزستان ابتدا از مناطق عرب‌نشین در اعتراض به بی‌آبی و شرایط نامناسب این استان از جمله فقر و تبعیض آغاز شد و به سرعت به دیگر شهرهای این استان گسترش یافت.

دامنه این اعتراضات دست‌کم به ۲۲ شهر از جمله اهواز، سوسنگرد، ایذه، دزفول، بهبهان، ماهشهر، آبادان و تعدادی دیگر از شهرهای این استان کشیده است.

از همان اولین شب آغاز اعتراض‌ها نیروهای امنیتی برای سرکوب معترضان به خشونت متوسل شدند و بر اساس تصاویر و ویدیوهایی که از اعتراض‌های خوزستان منتشر شده، بر اثر تیراندازی نیروهای امنیتی تعدادی از شهروندان معترض کشته و زخمی شده‌اند.

هنوز تعداد جان‌باخته‌های اعتراض‌های خوزستان مشخص نیست، سازمان عفو بین‌الملل جمعه یکم مرداد / ۲۳ ژوئیه با انتشار بیانیه‌ای جان باختن دست‌کم هشت نفر از معترضان در استان خوزستان توسط نیروهای امنیتی را تایید کرد.

اسامی هشت جان‌باخته‌ای که سازمان عفو بین‌الملل تایید کرده عبارتند از: مصطفی عساکره (نعیماوی) در شادگان، قاسم ناصری (خضیری) در کوت عبدالله، عیسی بالدی و میثم عچرش در شهرک طالقانی، حمزه (فرزاد) فریسات در اهواز، مهدی چنانی در شوش، حمید مجدم (جوکاری) در شهرک چمران و یک نوجوان به نام هادی بهمنی در ایذه.

علاوه بر این افراد، اسامی دیگری نیز از جان‌باختگان منتشر شده، از جمله محمد عباس الکنانی، محمد عبداللهی، محمد کروشات و امید آذرخوش (لرستان). مقام‌های رسمی هنوز کشته شدن این شهروندان را تأیید نکرده‌اند.