انتشار تصاویر عیسی کلانتری، رییس سازمان محیط زیست ایران در دیدار با خبرنگاران مسافر اتوبوسی که واژگونی آن به مرگ دو خبرنگار منجر شد، خشم و واکنشی برانگیخت به یک وضعیت ذهنی و بدنی: «ولنگ و واز نشینی مردان.»
ولنگ و واز نشینی (اصطلاحی به پیشنهاد داریوش آشوری، زبانشناس) * و گشاد نشستن که با اصطلاح Manspreading یا man sitting شناخته میشود، به معنای نشستن مردان با پاهای باز در وسایل حمل و نقل عمومی است که در آن فرد بیش از یک صندلی را اشغال میکند. بحث درباره گشاد نشینی در سال ۲۰۱۳ اولین بار در وبسایت اجتماعی تامبلر رخ داد و واژه ابداعی برای آن یک سال بعد ظهور کرد. دیکشنری آکسفورد در اوت ۲۰۱۵ این لغت را به واژهنامه خود اضافه کرد.
گرچه بحثهای اولیه در این باره با تمرکز بر شیوه نشستن مردان در وسایل نقلیه عمومی تازه چند سال است شروع شده، اما این ولنگ و واز نشینی منحصر به این فضاها نیست. در واقع مردان در خانه، در محل کار و همه محافل عمومی همین طور مینشینند و این شیوه نشستن به یک عادت فیزیکی قدیمی بدل شده که از ابعاد معنایی جدا نیست.
ولنگ و واز نشینی در ظاهر، تمایل به اشغال فضای فیزیکی بیشتر است؛ حقی که بدن مردانه برای خود قائل است که بدون در نظر گرفتن حقوق فیزیکی اشخاص دیگر آن را اعمال کند. در معنا این شیوه نشستن، نمادی از تمایل به غلبه، اعمال قدرت و تسلط است.
بر مبنای تجربه هزاران ساله مردسالاری، مردان آموخته شدهاند که سهم بیشتری از همه چیز داشته باشند. سهم بهتر از فضا و مکان، شامل مکانهای مرغوبتر، ابعاد بزرگتر و راحتتر که مبتنیست بر اولویت دادن به آنها بر مبنای جنسیت. اتاقهای بهتر خانه، جایگاه نشستن در بالای خانه، صندلی و جایگاه مرغوبتر و بزرگتر و حق اولویت بر راحتی کامل جسمانی. چیزی که برای یک زن میتواند مترادف بیاخلاقی با حتی بیادبی تلقی شود.
این «گسترش» و ولنگ و وازی در همه سطوح حق مردانه دانسته شده: مردان میتوانند خود را در بهرهمندی از همه مواهب و لذتها «بگسترانند»: غذای بیشتر، خوراک بهتر، اولویتیابی زمانی در تامین نیازهای فیزیکی مثل خوردن و زمان استراحت. بهترین بخشهای مواد غذایی به مردان اختصاص مییابد و میزان نیاز فیزیکی آنها به مواد مغذی و حتی حجم غذا متفاوت با زنان دانسته میشود و به ساعت خواب و آماده بودن پوشاک آنها اهمیت بیشتری داده میشود.
سهم از صدا و کلام هم بخش دیگری از این ولنگ و وازی است. مردان حق و اولویت حرف زدن را به خود میدهند، زمان بیشتری را در اختیار میگیرند و حق حرف زدن زنان را با ساکت کردن آنها، بیتوجهی به حرفشان، پریدن در کلامشان و تحقیر محتوای گفتههای زنان سلب میکنند و آنان را به شلوغکاری، پرگویی و حتی «جیعجیغو» بودن متهم میکنند.
نیاز جنسی هم با این مفهوم «گسترش» در رابطه است: مردان حق دارند میل جنسی خود را بگسترانند چون این میل به شکل ذاتی در آنها بیشتر و غیر قابل مهارتر تلقی شده، پس حق داشتن چند شریک جنسی را دارند، حق تعیین زمان برقراری رابطه جنسی را دارند و حق تجاوز و کنترل نکردن خود را.
در سطح اجتماعی این ولنگ و وازی و گسترش، ابعاد وسیعتری دارد: سهم بیشتر از قدرت، تصمیمگیری، سهم بزرگتر از اقتصاد و ثروت.
مردان صاحبان عرصه سیاست و قدرت تلقی شدهاند که بالاترین مقامات سیاسی برایشان تعریف شده و کرسیهای بیشتر پارلمانها را اشغال کردهاند. آنان در تصمیمگیریهای خرد و کلان فضای بیشتری اشغال میکنند: حق قضاوت و حق مدیریت از آن آنهاست. در زمینه اقتصاد و ثروت هم به فضای بیانتهایی دسترسی دارند. قدرت این امتیاز را به آنها میدهد که بر منابع ثروت دستاندازی کنند و حق تصمیمگیری به آنها این امکان را بخشیده که میزان دستیابی دیگران -زنان- به ثروت، ارث، دیه، مالکیت و … را تعیین و تصویب کنند و کمترین سهم را به غیرمردان دهند.
اشغال بیشتر فضای فیزیکی و معنوی، دیگران شامل زنان و دگرباشان را دچار احساس کهتری و انقیاد میکند. دیگران آموخته شدهاند که سهم کمتری بخواهند؛ به ثروت کمتر، قدرت کمتر یا بیقدرتی، تسلیم در برابر تصمیمات مردان، غذای کمتر، نامرغوبتر و اتاقهای کوچکتر و حتی صندلیهای تنگتر راضی باشند و مدام مراقبت کنند که جای بزرگی را اشغال نکنند.
جنبش ضد ولنگ و وازنشینی مردان که در سالهای اخیر در کشورهای مختلف آغاز شده، در واقع اشارهایست به همین شیوه اشغالگری مردانه.
در واکنش به این جنبش اما گروههای حامی مردان و منتقدانی که گاه از خود برابریطلبان هم بودهاند استدلالهایی در دفاع از این گسترش و میل به اشغال بیان کردهاند. برخی مانند انجمن کانادایی برای برابری (CAFE) که یک گروه حقوق مردان است، گفتهاند نشستن با پاهای باز، حاصل یک وضعیت طبیعی و پزشکی است، چون مردان نمیتوانند با پای بسته بنشینند و نشستن با پای بسته بیضههای آنها را تحت فشار قرار میدهد. گرچه وجود دلیل پزشکی برای این ادعا اثبات نشده است، میلیونها مرد در سراسر جهان با نشستن با پاهای بسته نشان دادهاند که گشاد نشستن لزوما یک نیاز فیزیولوژیک نیست.
گروههای دیگری هم بودهاند که این وضعیت را با برخی رفتارهای اجتماعی زنان مقایسه کردهاند؛ رفتارهایی مثل گذاشتن کیف و زنبیل خرید روی صندلیهای مجاور در وسایل نقلیه عمومی: استدلالی که میتوان آن را هم بر اساس میزان شیوع و فراگیری زیر سوال برد، هم با پررنگ کردن ابعاد مختلف این سهمخواهی و اشغالگری.
شیوه «طبیعی» نشستن کلانتری
– این حرفهای مزخرف را بعضی همکاران شما در میآورند. نحوه نشستن من مثلا چطور بود؟ نحوه نشستن همیشگی من، همینطور است. چه عذرخواهیای؟ برای چه؟ چه اتفاقی افتاده که عذرخواهی کنیم؟
عیسی کلانتری، رییس سازمان محیط زیست ایران وقتی با انتقاد خبرنگاری درباره نحوه نشستن خود مواجه میشود، جملات بالا را میگوید.
ولنگ و واز نشستن در برابر افراد سوگواری که از قضا اغلب آنها زن هستند، در حالی که سایر مردان رعیتوار اطراف او ایستادهاند، در فضای جامعه سنتی و مردسالار ایران «طبیعی» تلقی میشود. رفتاری شایع در میان تمام مردان و تمامی طبقات، اما زمانی که پای مردان صاحب قدرت به میان میآید، تفسیر زبان بدن مردانه، ابعاد دیگری پیدا میکند.
زبان بدن (Body language) به انواع شکلهای ارتباط غیر کلامی یا رفتاری اشاره میکند که یک فرد از طریق رفتارهای بدنی خود، بدون آنکه صحبتی بکند با دیگران بهطور مستقیم یا غیرمستقیم پیامی ارسال میکند. این رفتارها شامل وضعیت و حالات اجزای بدن (محل قرار گرفتن دستها، پاها، نحوه نشستن، ایستادن، راه رفتن، خوابیدن)، ژستها (حالتها، اطوار، اَداها)، حرکات و اشارات بدنی، جلوههای هیجانی صورت و حرکات چشمهاست.
با استفاده از زبان بدن، فرد به طور غیرمستقیم بر دیگران تأثیر میگذارد. اشارات زبان بدن، علاوه بر انتقال معانی در القای اعتماد یا بیاعتمادی یا شور و اشتیاق ناشی از دلشادی، بیعلاقگی یا دلمردگی به مخاطب نقش مهمی دارند.
با تفسیر زبان بدن مردانه عیسی کلانتری به عنوان یک مقام عالی سیاسی، فرودستی زنان بر صحنه به نمایش گذاشته میشود. مرد صاحب قدرت، فضای فیزیکی بیشتری اشغال کرده در حالی که همجنسان کهترش، با شانههای خمیده و حالت خدمتگزار ایستادهاند. سرهای آنان در مقابل او پایین است اما او با پاهای باز در مقابل جمع سوگوار زنان، بر موقعیت برتر خود از نظر جنسیتی تاکید میکند. در صورت، حالت دستها و نحوه تکیه او بر صندلی هم نشانی از خضوع، سوگواری و تاسف نیست.
انتشار تصاویر دیگری از نحوه نشستن عیسی کلانتری در مقابل مقامات عالی سیاسی ایرانی، نظیر رهبر جمهوری اسلامی یا رییس جمهوری آینده، ابراهیم رئیسی (عضو هیات مرگ)، تاکید او بر ناخودآگاه بودن و عادت بودن این شیوه نشستن، زیر سوال میرود، به این معنا که شکم بزرگ و بیضهها، در شرایط متفاوت باعث ولنگ و وازنشینی او نشدهاند بلکه او آشکارا در مقابل مردان برتر از خود، حالت خضوع و احترام به خود گرفته است.
شاید این اولین بار است که مردی در فرهنگ سنتی مردسالار ایران، در این زمینه به شکل عمومی مورد بازخواست قرار گرفته است: در فرهنگی که به دختران مرتب توصیه میشود «پاهایت را جمع کن»، «درست بنشین» و …، عیسی کلانتری پسربچهایست که شبکههای اجتماعی و رسانهها برای اولین بار به او درباره اشغالگری جنسیتیاش تذکر دادهاند.
زنان: از فرودستی تا گستراندن خود
فرودستی نه در سرشت زنان است و نه سرنوشت نهایی آنها. مردسالاری مانند همه ساختارهای سلطه اجتماعی، ساز و کارهایی برای تداوم خود ایجاد میکند و فرودستسازی زنان یکی از آنهاست.
از زنانگی به عنوان یک هنجار مطلوب مفهوم فرودستی ارائه میشود. از زنان به عنوان منبع لذت نام برده میشود و و قدرت و خطرات آن برای آنها مرتب به تصویر کشیده میشود.
امروزه گرچه بر آزادی زنان دائما تاکید میشود اما فرودستی زنان موضوعی پیچیده است: در حالی که به نظر میرسد این فرودستپنداری در سطح فردی اتفاق میافتد اما تحت تاثیر ساختار اجتماعی است. اغلب زنان تسلیم یک مرد خاص میشوند اما در درجه اول تسلیم مجموعهای از هنجارهای اجتماعی هستند.
احساس فرودستی، در یک بنبست ناامیدکننده، میتواند خوشایند هم به نظر برسد. هر چند وضعیت زنان بهبود یافته و اشکال فرودستی زنان از دوران سیمون دوبوار تغییر و بهبود یافته است اما زنان هنوز در وضعیتی هستند که در آن فرودستی، سرنوشتی است که پذیرش آن آسانتر است.
در جامعهای که مردان و زنان در جهانی سامان یافته از هنجارهای جنسیتی اجتماعی بزرگ میشوند که این هنجارها استقلال و شجاعت و فضای بیشتری را برای مردان تجویز و تایید میکنند، تسلیم و کهتری زنان همچنان پذیرفته شده است. بنابراین تعجبآور نیست که همچنان برخی زنان به سختی به فرودستی خود «نه» میگویند و مردان یا برخی از مردان همچنان انتظار دریافت مراقبت از زنان و خدمات جنسی را دارند.
اکنون مشخص شده است که یکی از دشمنان بزرگ برابری بین زن و مرد، راضی نگهداشتن زنان به فرودستی خودشان است: انقیادی که گاه از صندلی یک اتوبوس یا تاکسی شروع میشود.
- * در مورد این شیوه نشستن اصطلاحهای مختلفی در فارسی رواج یافته است. من با آقای داریوش آشوری، فرهنگنگار و مترجم برجسته تماس گرفتم و نظرشان را در مورد یک اصطلاح مناسب پرسیدم. ایشان ولنگ-و-واز-نشینی را پیشنهاد کردند.
- درباره ترکیب ابراهیم رئیسی (عضو هیأت مرگ) بنگرید به این اطلاعیه تحریریه زمانه
آفرین به نعیمه خانم و نگرش جامعه شناختی درمورد هنجار مرد و به گفته بوردیو Habitus. بوردیو جامعه شناس فرانسوی در (سلطه مردانه) که خودم چندی پیش به پارسی برگردانده ام ، به این مقوله میپردازد. رحیم هاشمی جامعه شناس ستراسبورگ
Rahim Hachemizadeh / 10 July 2021
برای همین است که که گفته میشود: هیچ کس زن به دنیا نمیآید، بلکه در جامعه “زن ” میشود!! یعنی هر آنچه که هستیم از جامعه میگیریم، حتا زن و مرد بودن را!! مقاله بسیار جالبی است، باید زیاد تر در این موردها نوشته شود.
mandana / 10 July 2021
این مسئله رو میشه از لنز قدرت و بیفرهنگی بررسی کرد اما شما اصرار دارید به سبک و سیاق Buzzfeed و اون دوران Manspreading جنجالآفرینی کنید، تبریک میگم بهتون در آلوده کردن فضای گفتمان چیزی که همه مسخره میکردن با خزعبلات culture warای. شما توانایی hindsight را دارید، دیدید چه واکنش بد و چه انتقادهای صحیحی به این جور تحلیلها شده اما باز هم اصرار میکنید همان چیزها را به فارسی بازگو کنید و همان مسیر غلط را طی کنید. مشکل افراد ولنگ و باز نشستن این انتر نیست آن جزئی از signifierهای نالایقیش به عنوان مسئول هست.
Grim / 10 July 2021