امروز ۱۳ سپتامبر ۲۴ سال از مرگ توپک شکور میگذرد. توپک یکی ازمهمترین چهرههای موسیقی رپ بود که زندگی و مرگش همچنان معمایی لاینحل باقیمانده، جوانی که در عرض ۵ سال بحث برانگیز، قلههای موسیقی رپ ساحل غربی آمریکا را طی کرد. تصویری که امروز از توپک برجا مانده سرشار از تناقض است: پدری جوان و نگران که در ویدیوی «سرت را بالابگیر» پسرخواندهاش را بر دوش گرفته، رپری خشمگین که در جریان محاکمه تعرض جنسی اش در سال ۱۹۹۴ بر دوربینها تف میاندازد و هنرمندی که با فصاحتی مثال زدنی در مصاحبه به یادماندنیاش با «اد گوردون» از فقر، نابرابری و جایگاهش در جامعه سیاهان میگوید. مرگ اسرار آمیز توپک از او اسطورهای نامیرا ساخت.
توپک کیست؟
توپک شکور اگر زنده بود امروز مردی ۵۰ ساله بود. توپک، رپر و بازیگر آمریکایی از مطرحترین نامهای رپ گنگستری سالهای دهه ۹۰ بود. مادر توپک ( آفنی شکور) که از اعضای حزب پلنگهای سیاه بود او را «توپک آمارو شکور» نامید.
توپک آماروی دوم رهبرانقلابیون پرو در میانه قرن هجدهم بود که برای حقوق بومیان و استقلال میجنگید، عاقبت او نیز همانند توپک رپر تلخ بود. استعمارگران اسپانیایی ابتدا زبانش را بریدند و همسر و پسرارشد و خانواده اش را جلوی چشمش اعدام کردند و سپس دست و پایش را به چهار اسب بستند و در میدان شهر از چهار سو کشیدند و توپک اسطورهای جاویدان شد.
دو قرن بعد و پنج هزار کیلومتر دورتر، توپک در منهتن نیویورک بدنیا آمد. در نوجوانی وقتی خانواده به بالتیمور نقل مکان کردند وارد دبیرستان هنر بالتیمورشد. با وجود این که دانشآموزی خلاق و درخشان بود، مدرسه را نیمه کاره رها کرد تا با خانوادهاش به کالیفرنیا برود.
زندگی خیابانی و خلاف توپک از همینجا شروع شد. در خیابانها مواد میفروخت و وارد دستههای تبهکار شد. فرهنگ دستههای خلافکار خیابانی سرمایهای شد برای خلق موسیق رپ ، و ۱۹ سال داشت که به گروه موسیقی دیجیتال آندرگراند پیوست.
عمر هنری توپک تنها ۵ سال طول کشید، اما در این پنج سال افسانهای ماندگار در دنیای موسیقی رپ و فرهنگ سیاهان آمریکا شد.
توپک و پلنگهای سیاه
آلیس ویلیامز، مادر توپک یکی از اعضای «پلنگهای سیاه» بود، او اسمش را به آفنی شکور تغییر داده بود. آفنی به زبان یوروبا ( یک زبان غرب آفریقا) به معنای عاشق مردم و شکور به عربی به معنای ( شکرگزار) است. او در نیویورک به عضویت پلنگهای سیاه درآمد و برای خبرنامه پلنگها مطلب مینوشت. بیلی گارلند ( پدر بیولوژیک توپک) هم از اعضای فعال پلنگهای سیاه بود.
آفنی زمانی که توپک را حامله بود به اتهام بمب گذاری در زندان بود، اتهامی که بعدها از آن تبرئه شد. دادگاه او در نیویورک برگزار شد و آفنی بیش از ۱۵۰ مورد اتهامی در پروندهاش داشت. از جمله اتهاماتش «توطئه علیه دولت ایالات متحده آمریکا» بود. آفنی که با ۳۰۰ سال زندان روبرو بود، خودش از خود در دادگاه دفاع کرد و تبرئه شد، دیگر اعضای خانواده آفنی اما متهم و زندانی شدند.
المر پرات- پدرخوانده توپک- از اعضای بلندپایه «پلنگهای سیاه» بود. او به اتهام قتل یک معلم مدرسه در جریان یک دزدی محکوم شد، اما حکمش لغو شد. سال ۱۹۸۲ به آساتا شکور (عمه ناتنی توپک) و موتولو شکور(ناپدری توپک) که آنها هم از اعضای «پلنگهای سیاه» بودند، کمک کرد از زندان فرار کنند و مدت ۴ سال را همراه با آنها در خفا زندگی کرد تا نهایتا همگی دوباره بازداشت شدند.
مادر توپک پس از تبرئه از زندان دیگر هیچگاه سراغ پلنگهای سیاه نرفت .
توپک، شهرت و سیاست: داستان سولجا
طی رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۹۲ آهنگ «سولجا استوری» مورد انتقاد دن کویل، معاون رییس جمهور وقت قرار گرفت، و همین باعث فروش خارق العاده آن شد.
داستان از این قرار بود که رونالد ری هاوارد یک پلیس ایالتی تگزاس را کشت و وکلای مدافع او مدعی شدند که تحت تاثیر آلبوم توپک دست به این قتل زده است. ترانه این آهنگ به طور خاص به نابرابری اجتماعی سیاهان، خشونت پلیس و رادنی کینگ ( سیاهپوستی که سال ۹۱ توسط پلیس لسآنجلس مورد ضرب و شتم قرار گرفت) اشاره داشت. دن کویل، معاون رییس جمهور آمریکا در مورد این آهنگ گفت: « دلیلی برای انتشار چنین آهنگهایی وجود ندارد. این آهنگها جایی در جامعه ما ندارند.»
سالهای دهه ۹۰ صحنه کشاکشی مستمر بود بین سیاستمدارانی که به بهانه ادبیات زننده میخواستند موسیقی رپ را محدود کنند، و رپرهایی که بنابر اصلاحیه اول قانون اساسی آمریکا و حق آزادی بیان آنها را به چالش میکشیدند. این کشاکشها حتی تا دیوانعالی کشور هم پیش میرفت.
توپک و زندان
هر چه شهرت و موفقیت توپک بیشتر شد، زندگی گانگستری او بیشتر زیرذرهبین قرار گرفت، او چندین بار بازداشت و در نهایت به اتهام «تعرض جنسی» به زندان محکوم شد و همزمان با انتشار آلبوم سومش «من دربرابر جهان» به زندان رفت. پس از ۸ ماه مشمول عفو شد، و در سال آخر زندگی اش آلبوم « همه چشمها روی من است» را منتشر کرد که در نخستین سال انتشار بیش از ۵ میلیون نسخه به فروش رفت.
مرگ اسرار آمیز توپک
غروب هفتم سپتامبر سال ۱۹۹۶ شکور پس از تماشای مسابقه بوکس مایک تایسون، در حال ترک کازینویی در لاس وگاس بود که توسط یک تیرانداز ناشناس هدف گلوله قرار گرفت. توپک و محافظ شخصیاش، ساعتی پیش از تیراندازی در لابی کازینو با اورلاندو اندرسون و همراهانش که از اعضای گنگهای خلافکاربود درگیری پیدا کرده بودند. تصاویر این دعوا توسط دوربینهای کازینو ضبط شد. پس از خروج از کازینو شخصی ناشناس از داخل یک کادیلاک سفید به توپک و محافظ شلیک میکند. هردو زخمی میشوند، محافظ جان سالم به در میبرد اما توپک که چهار تیر به او اصابت کرده بود پس از چند روز کما در بیمارستان میمیرد. قاتل مشخص نشد و با گذشت دو دهه معمای مرگ توپک همچنان لاینحل باقیمانده است.
توپک و تئوریهای توطئه
تئوریهای متفاوتی پیرامون مرگ توپک و این که تیرانداز ناشناس از سوی چه کسی و با چه انگیزهای به توپک تیراندازی کرده وجود دارد. از آورلاندو اندرسون ( که کمی بعد در تیراندازی گنگها کشته میشود)، تا نوتوریس بیایجی (رپر سرشناس ساحل شرقی آمریکا که او هم شش ماه بعد کشته میشود)، محافظ شخصی سابقش، تهیه کنندگان موسیقی همه از مظنونین این تئوریها هستند. اما عجیبترین و شاید پرطرفدارترین تئوری توطئه میگوید که توپک اصلا نمرده است.
این تئوری در مورد بسیاری از ستارههای موسیقی شایع است، طرفدارانی که نمیخواهند مرگ ستاره محبوبشان را باور کنند، آنها را زنده میپندارند که در گوشهای مخفی و به دور ازهیاهو زندگی میکنند. بسیاری معتقدند الویس پریسلی، مرلین مونرو، مایکل جکسون، جیم موریسون، کرت کوبین و توپک هنوز زنده هستند. توپک بر اساس این تئوری در کوبا در آرامش روزگار میگذراند.
ماکیاولی: تئوری ۷ روزه
آنچه به این تئوری دامن زد داستان آلبوم «دون کیلومیناتی: تئوری ۷ روزه» بود که به اختصار با نام «تئوری ۷ روزه» یا «ماکیاولی» نیز شناخته میشود.
این آلبوم به این باور که او از تیراندازی لاس وگاس جان سالم به دربرده دامن میزد.
آلبوم ۵ نوامبر ۱۹۹۶ یعنی تقریبا دوماه پس از مرگ توپک منتشر شد. این تنها آلبوم توپک است که با یک نام هنری متفاوت جدید یعنی «ماکیاولی» منتشر شد.
تئوری بر این اساس است که توپک با زیرکی خود را ماکیاولی نامیده تا از دشمنانش اجتناب کند. به نوعی مشابه همان چیزی که برای کتاب «شهریار» نیکولو ماکیاولی (تئوریسین سیاسی قرون وسطی) پنج قرن پیش رخ داد. شهریار پنج سال پس از مرگ ماکیاولی منتشر شد. «تئوری ۷ روزه» بر اساس این ادعا که ماکیاولی مرگش را به مدت ۷ روز صحنهسازی کرد مدل سازی شده است. توپک شکور نیز شش روز پس از تیراندازی درگذشت. تمام این قرائن برخی را به این نتیجه رساند که توپک زنده است و در جزیرهای یا هتلی دور دست مشغول نوشیدن کوکتل و مشاهده دنیای ما از راه دور است.
هیچ تئوری توطئه و اسطورهسازی به این زیبایی و حیرت انگیزی تا کنون در این ژانر خلق نشده است.
میراث توپک
فردای روزی که توپک مرد نیویورک تایمز در مقالهای با عنوان «توپک شکور، ۲۵ ساله، رپری که خشونت را سرود، مرد» خبر قتل توپک را منتشر کرد و نوشت: «آقای شکورپدیدهای پیچیده و گاهی شخصتی متناقض بود، با حرفهای که در آن میلیونها آلبومش به فروش رفت، درگیر در تیراندازی و فرار از دست پلیس. او مردی تیزهوش بود، نویسندهای درخشان، رپری موفق با صدایی خشدار و بیانی پرشور. او همچنین یک متعرض جنسی محکوم شده بود، و کلمات «زندگی تبهکارانه» و «خلافکار» بر روی بدنش تتو شده بود.»
توپک از سویی زندگی «عیاشانه» و لوکس و مردانه گانگستری را فریبنده جلوه میداد و از سویی دیگر زندگی گانگستری را از روی ناچاری وتخریبگر وچرخه شرارتی که پاسخی ناگزیر به نژادپرستی، زندگی درفقر و خشونت پلیس بود، به تصویر میکشید.
در ترانههای توپک بارها به کشتن پلیس ( معمولا در دفاع شخصی) اشاره شده بود.
توپک خوانندهای بود که شاید گزاف نباشد بگوییم دنیای اطرافش را تغییر داد. او بهتر از هر هنرمند رپ و هیپ هاپی توانست شکافهای میان افتخارات محلی و موفقیتهای باب روز را نشان دهد، او در حالیکه از پلههای شهرت بالا میرفت و قلههای موفقیت را میپیمود، پیشینه خود و زندگی خیابانیاش را نه تنها تحقیر نکرد بلکه به آن احترام میگذاشت.
روش سرکشانه او، تضادی بود از غرور، شبه نظامیگیری و گانگستری و تصویری از جهانی که مردان و زنان سیاه در آن میراث (سیاه) شان را گرامی میدارند و با هم در برابر نژادپرستی در آمریکا می ایستند، اما در عین حال باید خود را از خطر یکدیگر نیز محافظت کنند.
امروز توپک شکور دیگر نیست و اختیار او و زندگی اش دردست فیلم سازان، نویسندگان، تهیه کنندگان هالیوودی و دیگر افسانه سازان دنیای امروزی است تا با گزینش بخشی از واقعیت در مورد توپک از او چهرهای ماندگار بسازند و تولید ثروت کنند.
و ما همچنان درگیراین سئوال هستیم که آیا باید برای توپک مرثیه بخوانیم یا زندگیاش را جشن بگیریم؟
شاید “توپاک شاکور” تلفظ صحیحتری از نام Tupac Shakur باشد.
توپاک رگه ها ی مترقی و رادیکالی داشت.
اما گروه هایی مانند “دشمن عمومی” (Public Enemy) یا “کودتا” (The Coup) بسیار سیاسی تر هستند.
بوست رایلی Boots Riley, خواننده گروه “کودتا” سال قبل به حیطهء فیلمسازی وارد شد و اولین فیلمش “معذرت میخواهم که مزاحمتان شدم” یک فیلم تمام عیار ضد سرمایه داری است. که دیدنش به تمامی دوستان و خوانندگان گرامی توصیه می شود.
مسعود / 13 September 2020
رادنی کینگ در سال ۹۱ بدست پلیس مورد ضرب و شتم قرار گرفت اما کشته نشد.
تصحیح کنید.
——
زمانه: با تشکر از شما اصلاح شد.
ناصر نورایی / 14 September 2020