بیژن روحانی- اسکار نیمایر (Oscar Niemeyer)، معمار سرشناس برزیلی و از مهمترین نمایندگان جنبش مدرنیسم در معماری پنجم دسامبر ۲۰۱۲ در سن ۱۰۴ سالگی درگذشت. او تا آخرین روزهای زندگی نیز همچنان فعالیتهای حرفهای و خلاقانهاش را دنبال میکرد.
نیمایر که از او به عنوان یکی از تأثیرگذارترین چهرههای فرهنگی برزیل در سده بیستم یاد میشود، فراتر از مرزهای کشور خود نیز چنان تأثیر مهمی بر معماری مدرن بر جای گذاشت که آثارش بخشی جداییناپذیر از میراث معمارانه و فرهنگی در سده بیستم بهشمار میآید. طرح شهرسازی برازیلیا و ساختمانهای آن، که نیمایر به عنوان یکی از طراحان اصلی در آن مشارکت فعال داشت، حدوداً ۳۰ سال پس از اجرا در سال ۱۹۸۷ توسط سازمان یونسکو به عنوان یکی از دستآوردهای مهم در زمینه طراحی شهری و معماری در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید؛ افتخاری که کمتر معماری در زمان زندگی خود آن را تجربه کرده است. آثار نیمایر، حتی اگر آنها را از نزدیک نیز ندیده باشیم، بخشی از حافظه بصری هر کدام از ما را اشغال کرده است.
نیمایر برخلاف بسیاری از معماران مدرنیست همدوره خود، شیفته قوسها و منحنیها بود. انحناهایی که به گفته خودش آنها را از کوهستانها و رودخانههای برزیل، امواج اقیانوس و همچنین اندام بر ساحل لمیده زنان الهام گرفته بود. او که از زوایای تند و خطوط راست بیزار بود، دنیا را سرشار از فرمهای منحنی میدید. گرچه کارش را تحت تأثیر غول معماری مدرن، لو کوربوزیه آغاز کرد، اما بعدها راههای دیگری را آزمود. برخی منتقدان اجزای معماری او را با آثار نقاشی سالوادور دالی، نقاش سورئالیست، نیز مقایسه کردهاند. این کمونیست تبعیدی که مجبور شد ۲۰ سال دور از مملکت خود زندگی کند، گاه با این انتقاد نیز روبهرو بوده است که توجه بیش از اندازهاش به فرمها، او را به درافتادن به ورطه «فرمالیسم» سوق داده است. با این حال نیمایر به تأکید خود، این فرمهای هندسی را که به تندیس و مجسمه نیز شباهت داشتند، برای جان بخشیدن به استخوانبندی معماری مدرن بهکار میگرفت.
نخستین کارها
شاید بخت و اقبال هم به کمک نیمایر آمده باشد. اما چه کسی است که حداقل یک بار در زندگی بخت در خانه او را نکوبیده باشد؟ با این حال اسکار جوان بیش از آن که وامدار بخت و اقبال باشد، مدیون سماجتهای خودش بود.
اسکار نیمایر متولد ۱۹۰۷ در ریو دو ژانیرو بود و با ترک مدرسه، دوران نوجوانی و جوانی خود را با دوستانش به پرسه زدنهای سرخوشانه در میکدهها و خیابانهای شهر گذارند. اما آنطور که در کتاب خاطراتش، «منحنیهای زمان» شرح داده، سرانجام به مدرسه هنرهای زیبای ریو دو ژانیرو رفت و به تحصیل معماری پرداخت. کارش را با کار در چاپخانه پدرش آغاز کرد ، اما به قول معروف آنقدر پیله کرد و سمج بازیدرآورد تا توانست کاری مجانی را در دفتر معماری لوسیو کوستا، معمار نامدار برزیلی، بهدست آورد.
کار کردن با کوستا درحقیقت دریچههای جهانی شدن را روی نیمایر باز کرد. کوستا در دهه ۳۰ میلادی به عنوان سرپرست طراحی ساختمانی جدید برای وزارت آموزش و بهداشت منصوب شد. او برای اینکار تعدادی از معماران جوان را به کار گماشت و از لوکوربوزیه، پیشگام معماری مدرن و سبک معماری «بینالمللی»، نیز به عنوان مشاور طرح دعوت به همکاری کرد. باز هم سماجت و پیگیریهای اسکار نیمایر کارگر افتاد و توانست هر طور که بود کوستا را مجاب کند تا او را هم در گروه طراحی جای دهد. از خلال مشارکت در این طرح بود که نیمایر فرصت کار کردن با لوکوربوزیه را یافت. اما اهمیت ماجرا آنجا بود که اسکار جوان توانست تغییرات مهمی در طرح لوکوربوزیه ایجاد کند و از این راه برای اولین بار توجه همگانی را به خود جلب کرد. ساختمان وزارت آموزش و بهداشت، سرفصل مهمی در سبک «مدرنیسم برزیلی» شد.
کلیسای کنار آبگیر
یکی از نخستین کارهایی که او شخصاً طراحی آن را بر عهده داشت و توانست شهرت جهانی برایش به همراه آورد، مجموعهای در کنار دریاچه یا آبگیر مصنوعی پامپولیا (Pampuhla) در برزیل بود. این مجموعه شامل کلیسا، باشگاه ورزشی گلف و قایقرانی، رستوران و کازینوست. در طراحی این مجموعه اسکار نیمایر آرام آرام از سبک خشک لوکوربوزیه فاصله گرفت و قوسها و انحناها را در کار خود وارد کرد و فرمهای آزاد را بیش از پیش به کار گرفت.
کلیسای کوچک سن فرانسیس آسیزی در کنار آبگیر پامپولیا، یکی از اقدامات انقلابی نیمایر بود. ساختن چهار قوس بزرگ سهمی یا شلجمیشکل با استفاده از بتن پیشتنیده و به کارگیری فرمهای آزاد در ساخت این کلیسا، در زمان خود بدون تردید یک جسارت و نوآوری بود. پذیرش این کلیسای مدرن برای اسقفهای کاتولیک، به دلیل نوع معماری و همچنین نقاشیهای دیواریاش، ناممکن بود و آنها تا سالها از تقدیس و تبرک کردن این ساختمان به عنوان کلیسا خودداری کردند. در حقیقت در طرح این کلیسا بود که نیمایر خود را از برخی قید و بندهای معماری کارکردگرا آزاد کرد.
ساختمان ملل متحد
پس از جنگ جهانی دوم و زمانی که شهرت نیمایر در سطح دنیا در حال اوج گرفتن بود، از او برای پیوستن به پروژه طراحی ساختمان سازمان ملل در نیویورک دعوت شد. اگرچه در ابتدا طرح شخص نیمایر برای ساختمان سازمان ملل تصویب شده بود، اما در نهایت طرحی که ترکیبی است از طراحی او و لوکوربوزیه مورد توافق قرار گرفت و ساخته شد. در این طرح ساختمانهای دبیرخانه، مجمع عمومی، تالار اجتماعات و کتابخانه جدا از یکدیگر قرار دارند. بلندترین ساختمان مجموعه، ساختمان ۳۹ طبقهای دبیرخانه است که دفتر دبیرکل سازمان ملل در طبقه ۳۸ آن قرار دارد. معماری ساختمان به سبک مشهور به «سبک بینالمللی» است؛ سبکی که خصوصیات اصلی آن تأکید بر حجم، تعادل در طرح و دوری جستن از تزئینات در معماری است. نیمایر معتقد بود زیبایی حاصل استقرار صحیح ساختمانها در فضاست.
برازیلیا، نقطه صفر آفرینش
برازیلیا، پایتختی که از هیچ آفریده شد، جزو مشهورترین طرهای شهرسازی و معماری در سده بیستم است. معماران اصلی این طرح لوسیو کوستا، به عنوان شهرساز، و اسکار نیمایر، به عنوان معمار ساختمانها بودند. این دو تأکید داشتند که تمام جزییات، از طرح کلی و جانمایی ساختمانهای مسکونی گرفته تا هندسه ساختمانها باید با طرح کلی شهر هماهنگی داشته باشد.
اصول شهرسازی مدرن در سده بیستم که توسط لوکوربوزیه تدوین شده بود، هرگز فرصتی نیافته بود تا در مقیاسی چنین بزرگ به آزمون گذاشته شود. فکر ساختن یک پایتخت جدید برای کشور بزرگ برزیل در حقیقت ایده رییس جمهور وقت آن، ژوسیلینو کوبیتچک بود. او شخصاً از نیمایر خواست که در این کار مشارکت، نظارت و طراحی کند. به جز نظارت بر طرح، برخی از ساختمانهای شهر نیز طرح خود نیمایر هستند و جزو مشهورترین آثار او به شمار میآیند. اقامتگاه ریاست جمهوری، خانه نمایندگان، کنگره ملی برزیل و کاتدرال یا کلیسای جامع برازیلیا ساختمانهای مهمی هستند که توسط خود نیمایر در این شهر جدید طراحی شدند و اکنون از نمونههای مهم معماری سده بیستم به شمار میآیند.
کنگره ملی برزیل از دو نیمکره یا بشقاب مجزا و دو برج مرتفع در میان آنها تشکیل شده است. یکی از نیمکرهها محل مجلس سنا، و دیگری مجلس نمایندگان است و برجهای میانی نیز ساختمانهای اداری است. وضوح این پیکرههای هندسی و دسترسپذیر بودن آنها در مقیاسی است که پیشتر تجربه نشده بود. این ساختمانها را نیمایر درست در اصلیترین محور شهر جای داد. در طرح ساختمان کلیسای جامع شهر، نیمایر ۱۶ ستون خمیده بتنی به شکل هذلولی را برای برآوردن طرح اصلی کلیسا به خدمت گرفت، ساختاری که به سمت آسمان اوج میگیرد و گشوده میشود، و درنهایت شکل تاج خار مسیح را به یاد میآورد.
طرح شهرسازی برازیلیا و ساختمانهای اعجابآور با حجمهای عظیمش، قطعاً یک معماری فوتوریستی را به نمایش میگذارد که قرار است اشارهای به آینده رو به توسعه برزیل باشد. اما طرح، منتقدانی بسیار جدی نیز دارد که از آن به عنوان یک انحراف مهم در تاریخ شهرسازی یاد میکنند. شهر که ابتدا با ایدههای بلندپروازانه یک دولت نسبتاً دمکراتیک ساخته شد، در زمان حکومت نظامیان تحت سلطه آنان قرار گرفت. زاها حدید، معمار مشهور معاصر در وصف برازیلیا گفته است خیابانهای عریض آن تنها به کار رژه رفتن سربازان میآید. با اینحال این انتقادات به طرح شهرسازی برازیلیا، چیزی از ارزشهای ساختمانهایی که نیمایر در آن طراحی کرده است نمیکاهد.
سیاست و تبعید
تعلق سیاسی اسکار نیمایر به کمونیسم باعث شد تا او در در دوران دیکتاتوری نظامی و در سال ۱۹۶۶ مجبور به ترک کشور شود و دفتر کارش را در پاریس تأسیس کند. در این سالها او پروژههایش را در فرانسه و کشورهای دیگر طراحی میکرد و میساخت. دفتر مرکزی حزب کمونیست فرانسه نیز جزو کارهای او در این دوران است. او همچنین مرکز نمایشگاههای بینالمللی شهر طرابلس در لبنان را نیز طراحی کرد، اما آغاز جنگهای داخلی لبنان باعث شد تا این پروژه نیمهکاره رها شود.
با پایان دیکتاتوری نظامی در سال ۱۹۸۵، نیمایر به کشورش بازگشت و دوباره به خلق آثار معماری پرداخت. او به مدت چهار سال نیز رئیس حزب کمونیست برزیل شد. مجموعهی «یادمان آمریکای لاتین» در سائوپولو جزو کارهای مهمی است که پس از بازگشت به کشور ساخت. کار مشهور دیگرش، موزه هنرهای معاصر در شهر نیتروی برزیل است که روی صخرهای بلند و رو به خلیج واقع شده. ساختمان با گنبد برافراشته و راه مارپیچی که از روی صخره به آن میرسد، مانند یک سفینه فضایی یا به قول خود نیمایر مانند گلی است که بر فراز آبها معلق است. در سال ۱۹۸۸ نیمایر جایزه معماری پریتزکر در معماری را به دست آورد.
مدرنیست پیر در دوران پست مدرنها
با ورود به سده بیست و یکم، و در حالی که نیمایر به آستانه نود سالگی رسیده بود، همچنان دفتر و استودیوی طراحی خود را در شهر ریو دو ژانیرو اداره میکرد. موزه اسکار نیمایر یا «موزه جدید» در سال ۲۰۰۲ ساخته و افتتاح شد. او اینکار را در سن ۹۵ سالگی طراحی کرد. برج تلویزیونی برازیلیا، آخرین اثر نیمایر بود که در سال ۲۰۱۲ در این شهر ساخته شد.
اسکار نیمایر حدود ۶۰۰ ساختمان در نقاط مختلف جهان طراحی کرده است. او نیروی زندگیاش را از کار، کار و کار میگرفت. حتی در صد و یک سالگی نیز زمانی که برای مدتی در بیمارستان بستری شد، آن را بدترین دوران زندگیاش نامید و گفت برای حفظ سلامتی باید هرچه زودتر به دفتر کارش بازگردد.
با مرگ معمار حجمهای بزرگ و آرزوهای بتنی یکی از نامدارترین چهرههای مدرنیسم سده بیستم خاموش شد، اما میراث معماری او در گوشه و کنار جهان همچنان بر جای خواهد ماند.
تصاویر:
اول – اسکار نیمایر
دوم- اسکار نیمایر
سوم- کلیسای کوچک سن فرانسیس آسییزی در برزیل
چهارم- کلیسای کوچک سن فرانسیس آسییزی در برزیل
پنجم- کنگره ملی برزیل در شهر برازیلیا
ششم- کنگره ملی برزیل در شهر برازیلیا
هفتم- کلیسای جامع شهر برازیلیا
هشتم- کلیسای جامع شهر برازیلیا
نهم- موزه هنرهای معاصر در نیتروی
دهم- موزه جدید یا موزه نیمایر
یازدهم- اقامتگاه ریاست جمهوری در شهر برازیلیا
در همین زمینه: