در شرایطی که سایه سنگین ویروس کرونا بر ایران چیره شده و کشور را با یک بحران بزرگ در سطح ملی مواجه کرده است، ماشین سرکوب قوه قضائیه و نهادهای امنیتی همچنان پرتوان و پرقدرت مشغول به مقابله با فعالان مدنی و سیاسی است. بازداشت و صدور احکام سنگین همچنان به قوت خود ادامه دارد و برخلاف آنچه قوه قضائیه پیشتر ادعا کرده بود، به بسیاری از زندانیان سیاسی مرخصی اعطا نشده یا شامل «عفو نوروزی» نشدهاند و بسیاری از زندانیان سیاسی کماکان در زندان به سر میبرند.
یکی از زندانیان سیاسی که نسبت به شرایط او نگرانیهای بسیاری وجود دارد، گلرخ ابراهیمی ایرایی، فعال مدنی محبوس در زندان قرچک ورامین است.
روز جمعه ۲۶ اردیبهشت جمعی از کنشگران مدنی و فعالان سیاسی با انتشار بیانیهای نسبت به تضییع حقوق و در خطر قرار گرفتن جان گلرخ ابراهیمی ایرایی ابراز نگرانی و اعتراض کردند و خواهان اعطای مرخصی به این زندانی سیاسی شدند.
روایت آنچه بر گلرخ ابراهیمی ایرایی گذشته، مجموعهای از انواع بیعدالتیها، قانونشکنیها و میل افسارگسیخته به سرکوب است. با وجود تمام این شرایط اما گلرخ ایرایی همچنان به کنشگری در داخل زندان ادامه میدهد و میکوشد صدای رسای عدالتخواهی باشد.
قوه قضائیه و نهادهای امنیتی در قبال برخی از زندانیان سیاسی همچون گلرخ ایرایی و نرگس محمدی کوچکترین نرمشی از خود نشان نمیدهند، بلکه مدام فشارها را بر آنها بیشتر میکنند.
شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل، در گفتوگو با زمانه تأکید میکند که قوه قضائیه هیچگاه نسبت به زندانیان سیاسی نرمش نداشته و نسبت به برخی از آنها هم بدتر رفتار میکند.
■ گفتوگوی زمانه با شیرین عبادی را بشنوید:
شیرین عبادی درباره وضعیت گلرح ابراهیمی ایرایی میگوید:
«با هیچ زندانی سیاسیای بر اساس آنچه قوانین خودشان دستور میدهد رفتار نمیکنند و در مورد بعضی متأسفانه ستم بیشتر است، از جمله ستمها این است که فردی را در حالتی که میشد در زندان اوین نگه دارند، به زندان قرچک میفرستند. در زندان قرچک ورامین کمترین امکانات مورد نیاز یک زندانی وجود ندارد. افرادی را که میخواهند تنبیه بیشتر بکنند به آنجا میبرند و هدف از اذیت و آزار این افراد این است که روحیه مقاوم آنها را در هم بشکنند که یکی از این افراد خانم گلرخ ایرایی است. ایشان با مقاومت و سرسختی بر موضع بر حق خودش باعث شد که حکومت در صدد له کردن و لذیت بیش از اندازه شخصیت او بر بیاید.»
به گفته شیرین عبادی شبیه همین وضعیت را نیز برای نرگس محمدی به وجود آوردهاند و صرفا به دلیل محکوم کردن کشتار معترضان در جریان اعتراضهای سراسری آبان ۹۸ او را با ضرب و شتم از زندان اوین به زندان زنجان تبعید کردند.
گلرخ ابراهیمی ایرایی اما نخستین بار اوایل شهریور ماه ۱۳۹۳ همراه همسرش آرش صادقی توسط مأموران امنیتی بازداشت شد و در شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی، به دلیل نوشتن داستان منتشر نشدهای در دفترچه شخصیاش، به «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به مقدسات» متهم و در نهایت به شش سال حبس تعزیری محکوم شد.
او سوم آبان ۱۳۹۵ مجددا در منزل خود بازداشت و بدون دریافت احضاریه کتبی، برای اجرای حکم شش سال حبس تعزیری روانه زندان اوین شد.
- بیشتر بخوانید: گلرخ ابراهیمی ایرایی بازداشت و به اوین منتقل شد
این زندانی سیاسی با پایان دوران محکومیت خود نهایتا در فروردین ماه ۹۸ از زندان آزاد شد، اما هشت ماه بعد مجددا از بابت پروندهای دیگر که در دوران زندان علیه او و آتنا دائمی تشکیل شد، به سه سال و هفت ماه حبس تعزیری دیگر و دو سال محرومیت از عضویت در گروهها و احزاب محکوم و نهایتا در تاریخ ۱۸ آبان ۱۳۹۸ بازداشت و به زندان قرچک ورامین فرستاده شد.
با توجه به چنین شرایطی، شیرین عبادی میگوید هنگامی که گلرخ ایرایی برای داستانی منتشر نشده در اوج جوانی به زندان افتاد، باعث شد تا روحیه مقاومت او بالاتر برود:
«از بار اولی که به زندان افتاد متوجه ظلم در اجتماع بود و بعد از اینکه این اتفاق برای خودش افتاد، ظلم را بیشتر با پوست و خون و گوشتش احساس کرد و این مقاومت او را بیشتر کرد؛ برای اینکه در مقابل دستگاه ظالم بایستی ایستاد و همین باعث شد با شدیدترین مجازاتها و تنبیهها مواجه شود.»
اما گلرخ ایرایی در داخل زندان هم دست از کنشگری بر نداشته. او همواره علیه ظلم و ستم جاری بر دیگر فعالان مدنی-سیاسی، مردم و جامعه اعتراض کرده و با صدور نامههای مختلف از زندان، صدای اعتراض خود را در سطح جامعه طنینانداز کرده است.
گلرخ ایرایی در حالی که خود به شیوهای ناعادلانه در زندان به سر میبرد، بارها اقداماتی در راستای حمایت از دیگر زندانیان سیاسی انجام داده است و کوشیده صدای آنها باشد. او در نامه سرگشادهای که ۲۰ اردیبهشت از زندان قرچک منتشر کرد، به افزایش آزار و اذیت زینب جلالیان و سکینه پروانه، دو زندانی سیاسی محبوس در این زندان توسط نهادهای امنیتی پرداخت و خواستار توجه افکار عمومی به وضعیت آنها شد.
شیرین عبادی در این باره میگوید:
«افرادی که به ظلم حساس هستند، حتی در داخل زندان هم دست از مقاومت بر نمیدارند و نشان میدهند که این حساسیت در مورد آنها باقی مانده که خانم ایرایی هم یکی از آنهاست. در حقیقت به اینگونه افراد باید آفرین گفت زیرا صدای خودشان را از پشت میلههای زندان هم به مردم ایران میرسانند و پیام آنها به مردم مقاومت است.»
نکتهای که در خصوص وضعیت گلرخ ایرایی شایان توجه است، محکومیت او بر اساس داستانی منتشر نشده است، چرا که به گفته شیرین عبادی حتی با قوانین مصوب در جمهوری اسلامی هم منطبق نیست و اساسا محکومت او از ابتدا بر خلاف قوانین بوده است.
اکنون اما پرسش اینجاست که وظیفه جامعه مدنی در قبال زندانیانی چون گلرخ ایرایی چیست و در شرایطی که قوانین علیه آنها به کار گرفته میشود نه در راستای احقاق حقوقشان، چگونه باید از آنها حمایت کرد؟
چگونه میتوان کاری کرد کارستان، مانند گلرخ ایرایی که از داخل زندان در قبال ظلم به دیگر زندانیان سیاسی اعتراض میکند و مخالف با ظلم و ستم است؟
شیرین عبادی به زمانه میگوید وقتی افرادی مانند نرگس محمدی و گلرخ ایرایی به زندان میافتند، صدای آنها همانند سابق به مردم نمیرسد:
«حالا این وظیفه مدافعان حقوق بشر، فعالین مدنی و مخصوصا رسانههاست که صدای اینگونه افراد را بلند بکنند. وظیفهای که ما داریم این است که میکروفونی بشویم برای صدای اینگونه مبارزان شجاع.»
نباید از یاد برد که فشار افکار عمومی تاثیر زیادی در بهبود نسبی وضعیت زندانیان سیاسی دارد. مقامات قضایی و نهادهای امنیتی همواره به روشهای مختلف میکوشند تا از اطلاعرسانی در مورد این گروه از زندانیان جلوگیری کنند، اغلب خانوادههای آنها را با تهدید وادار به سکوت میکنند و بسیاری از همین زندانیان سیاسی در سکوت و ناآگاهی جامعه، در سختترین شرایط به سر میبرند.
چه فریادها ازعدالت خواهی و چه دادوفریادها ازضرب وشتم وشکنجه شدن زندانیان سیاسی شباهت وهم وزن به بال بال زدن های پرندگان بلبل ها وقناری ها درقفس دارد که مردم اکثریت به انها عادت کرده اند که زندان اوینی هم هست و زندانیان سیاسی هم درآن وجود دارند بسیاری هم به این عقیده هستند اگرهمانند آنها مطیع و زجروفقروتوهین وتحقیر پرست بودند هرگزگذارشان به زندان اوین نمی افتاد..وانکارمردم ایران درموجودیت زندان اوین و همچنین زندانیان سیاسی محبسوس درآن موجودیت فیزیکی نداشته وندارند بلکه ارواح هستند ولی اگرراننده اتوبوس چند تومانی بیشتر کرایه طلب کند موجودیت فیزیکی شان ظهورمی کند که چه تهدیدها وچه فحاشی ها روانه زاننده اتوبوس می کنند وحتی ازدرگیرشدن وضرب وشتم راننده اتوبوس هم ابائی ندارند…
حقیقتگو / 24 May 2020
آقای “حقیقتگو” مگر شما را مجبور کرده اند که بدینگونه به زندانیان سیاسی توهین کنید؟
امثال گلرخ ایرایی, آتنا دائمی, نرگس محمدی, نسرین ستوده,…و امثالهم پدیده های هستند که زبان از بیان حقیقی و صحیح آنان عاجز است.
اینان اَبَر انسانهایی هستند که حتی در زندان و در بند نیز یک لحظه دست از مبارزه بر نمی دارند و در راه کسب آزادی و حقوق دیگر زندانیان صدای خود را بلند کرده و ایران و جهان را مطلع, و از این همه شجاعت و از خود گذشتگی شرمنده میکنند.
حالا شما این عزیزان را برای ما به کبوتران بال بسته و “بلبل” و “قناری” تشبیه می کنید؟!
شما از کجا از ذهنیت مردم ایران در مورد زندانیان سیاسی مطلع هستید؟
آیا در این مورد تحقیقات میدانی کرده اید و به ۸۳ میلیون ایرانی پرسشنامه داده اید که فقر پرست و توهین پرست و تحقیر پرستند؟
یا اینکه شما به خلاف همهء ما از عالم غیب به اخلاق و رفتار ۸۳ میلیون ایرانی کاملا واقف می باشید و مطلع هستید؟
پیشنهاد حقیر این است که شما لطفآ عنوان خود را از “حقیقتگو” به “سخنگوی مردم ایران” تغییر دهید, و بیش از این مردم ایران را از اینهمه اطلاعات و دانش غیبی خویش محروم ننماید.
فقط لطفا در صورت امکان از توهین به زندانیان سیاسی خود داری کنید و با استعاره های پرت و توهین آمیز فرافکنی های خود را به حساب مردم و مبارزین ما نریزید.
با احترام
شهره / 25 May 2020
هموطن عزیزم خانم شهره ….بنده قصد توهین و تحقیر به زندانیان سیاسی که بنابه حقیقتگوئی و دلسوزی و حمایت ازحق وحقوق مردم به سالها زندان و ضرب وشتم و شکمجه مواجه بوده اند وهستند محکوم شده اند و حتی اعدام شده اند وچه آنهائی همچون ستاربهشتی و ندا آقاسلطان وزهرا کاظمی که بقتل رسیده ان وهمچنین بسیاری که درتظاهرات کشته ومضروب ومفقود و دستگیر شده اند د نداشته وندارم وازصمیم روح وقلب به انها احترام گذاشته ومی گذارم وخواهم گذاشت …جمع بندی ساکنان ایران دریک کلمه مردم وانهم با کارنامه چهل ساله شان جای بسی تحلیل داشته ودارد …وقتی صحبت مردم میشود ناخواسته به همبستگی و یک صذابودن و یک هدف داشتن جامعه تحلیل میشود ولی آیا بدون هیچ تعصبی وبراساس واقعیت درایران چنین است ؟بعد ازچهل سال کجاست هدف ؟ وبرای هدفشان چه کردند ؟ اسیاسی بودن به اعمال سیاسی کردن وحق وحقوق وعدالت خواخی برعلیه استبداد وخفقان و حکومت فاشیستی است که زندانیان سیاسی محبسوس درزدان اوین این چنین کردند وبه حق سیاسی هم هستند ..ولی این چه ربطی به میلیونها دارد که تنها کلمه سیاسی را یدک می کشند .؟.بنده سخنگوی مردم ایران نبوده ونیستم ونمی خواهم باشم ازعلم غیب هم خبری هم ندارم ولی انچه میدانم نه دراروپا ونه درزاپن ونه درکره جنوبی ونه درامریکا ونه درکانادا زندان اوینی وجودنداشته وندارد واگرحکومتگران این کشورها خواهان برپائی زندان اوینی هم باشند مهال ممکن است که مردمان این کشورها به انها چنین اجازه ای به آنها بدهند..
حقیقتگو / 25 May 2020