در اوایل دهه ۱۹۷۰، آیندهشناسان شروع به تجسم رابطه بین خانه و محل کار کردند. به نظر میرسید موج جدیدی از نوآوریهای تکنولوژیکی، جهانهای خصوصی و عمومی را که انقلاب صنعتی از هم جدایشان کرده بود، در هم میپیچد.
آنها میگفتند رایانههای متصل به شبکه که در خانه یک کارمند نصب شدهاند، میتوانند باعث تغییراتی در یک شرکت مدرن شوند. کار از راه دور – همانطور که مشخص شد – بشریت را از مشکلات رفت و آمد روزمره رها میکند و ترکیب کار و زندگی خانوادگی را آسانتر میکند.
تقریباً ۵۰ سال بعد، عناصر این چشم انداز اکنون برای میلیونها نفر از ما به واقعیت تبدیل شدهاند. براساس اعلام دفتر آمار ملی بریتانیا، تنها پنج درصد از نیروی کار این کشور در سال ۲۰۱۹ عمدتا از خانه کار می کردند و بیش از یک چهارم آنها تجربه کار در خانه را داشتند. در هفتههای اخیر، این رقم به دلیل اقدامات محدودکننده که برای مقابله با گسترش کووید ۱۹ انجام شده، به طرز چشمگیری افزایش یافته است. کار از دفتری مجازی با حضور همه کارکنان کلیدی که در خانههای خود در قرنطینه هستند، اکنون یک هنجار جدید است – تحولی که میتواند عواقب گستردهای به دنبال داشته باشد. آیا کار از راه دور ایدهای است که زمان اجرای آن بالاخره فرا رسیده است؟
نگاه به گذشته میتواند ما را در پاسخ به این سؤال یاری دهد. در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، دلایل زیادی وجود داشت که از احتمال کار از راه دور هیجان زده شوید. برخی از تحلیلگران امیدوار بودند که رفت و آمد کمتر، باعث کاهش وابستگی سرمایهداری غربی به سوختهای فسیلی شود. برخی دیگر احیای تجمعات محلی را پیشبینی کرده بودند که در آنها حومهها که تنها خوابگاه کارکنان به شمار میرفتند، به اجتماع پر رونق کسانی که از خانه کار میکنند، تبدیل شوند. به نظر میرسد که کار از راه دور، کلید برابری برای زنان دارای کودکان خردسال هم هست که میتوانند به لطف رژیمهای منعطفتر اشتغال در خانه، مشاغل خود را حفظ کنند. یکی از اولین شرکتهایی که این کار را کرد، شرکت نرمافزاری F International بود که از ابتدا بر روی یک مدل کار از راه دور سازماندهی شده بود. بنیانگذار آن، استفانی استیو شرلی، از فرصت استخدام برنامهنویسان زن بسیار ماهر که شغلشان به دنبال ازدواج و مادری متوقف شده بود، استفاده کرد.
با وجود این دلایلی نیز وجود دارد که باید به این پدیده مشکوک بود. اتحادیههای صنفی میترسیدند که کار از راه دور بهانهای دیگر برای کارفرمایان برای کاهش دستمزد و از بین بردن حقوق کارگران باشد. برخی از شرکتها، کارمندان دورکار را به عنوان پیمانکاران خود اشتغالی استخدام میکنند، بنابراین مسئولیت حقوق بازنشستگی، حقوق و دستمزد بیماری و مرخصی زایمان و همچنین قوانین بهداشت و ایمنی را زیرپا میگذارند. در اوایل دهه ۱۹۸۰، شرکت لوازم اداری Rank Xerox با درگیر کردن کارمندان سابق به عنوان پیمانکاران «مستقل» که متعهد به انجام کارهای قابل توجهی برای این شرکت و خرید تجهیزات لازم از سوی خود بودند، دوباره عملیات خود را در بریتانیا بازسازی کرد. بنگاههای دیگر برای خرید رایانه، وامهایی را به کارمندان دورکار ارائه میدادند، تا اطمینان حاصل شود که وضعیت خود اشتغالی آنها زیر سؤال نمیرود. با وجود گسترش این اشکال اشتغال غیر استاندارد، ظهور کار از راه دور نقش خود را در تقویت اقتصاد کنونی ایفا کرده است.
با وجود همه اینها، مزایای کاهش هزینه برای شرکتها باعث شد بسیاری از مدیران که در برابر کار از راه دور مقاومت کنند و آن را با احتیاط فراوان بپذیرند. نیروی کار حضوری میتواند به طور مستقیم تحت نظارت باشد و برای ایجاد انگیزه و برقراری نظم و انضباط در کنترل باشد، اما نظارت از راه دور چالشهای جدیدی را ایجاد میکند. برای کارمندان دورکار، نظارت مستمر برای «تحویل» کار با مذاکرات دقیق صورت میگیرد و پرداخت بر اساس نتایج حاصل از آن انجام میشود، در حالی که تنها کسانی که «شخصیت» مناسبی برای این نوع کار داشته باشند، از امتیاز کار از خانه بهرهمند میشوند. در سال ۱۹۹۰، یک کارمند ارشد دولتی لیست چشمگیری از ویژگیهای لازم برای کارکنان آینده نگر را در اداره خود گردآوری کرد. این ویژگیها شامل موارد زیر می شدند: «خود انگیزشی و نظم و انضباط؛ توانایی کار بدون نظارت مستقیم؛ توانایی برقراری حداقل تماسهای اجتماعی و اعتماد به نفس … توانایی مقابله با هرگونه فشار روانی اضافی در مواجهه با کار همزمان با مسئولیتهای خانگی.»
تعداد معدودی همه این ویژگیها را داشتند. یک نویسنده مرد حرفهای که قبلاً علاقهمند به کار در خانه بود، تلاش خود برای حفظ مرزها را در میان سر و صداهای روزمره و پچ پچهای زندگی خانوادگی چنین شرح میدهد: «شما چگونه به یک کودک دو ساله توضیح میدهید که بابا در حالی که در آشپزخانه یک فنجان قهوه درست میکند، باید به پاراگراف بعدی خود فکر کند و رشته افکارش نباید قطع شود؟»
در مقابل، زنان تمایل بیشترس داشتند که این درگیریهای داخلی را بپذیرند، زیرا قیمتی که برای پرداختن به حرفه مورد علاقه خود میپرداختند، کمتر از هزینه اخراج بود. کارمندان زن دورکار، به احتمال کمتری محل اختصاصی برای کار در منزل داشتند و به احتمال کمتری در نگهداری از فرزندان از کمک همسرشان برخوردار بودند و به طور کلی حقوق کمتری نسبت به همکاران مرد خود در اداره دریافت میکردند. همانطور که اورسولا هوس، کمپینر و فعال اجتماعی میگوید، مردان در دورکاری، احساس فقدان «دنیایی دوستانه برای تأیید مردانگی در محل کار» خود میکردند. برای زنان فاقد فرزند، دورکاری، اغلب انتخابی بین دستمزد پایین و پذیرش شرایط یک کارگر دورکار یا اصلاً کار نکردن بود.
بخش اعظم این تاریخ اکنون در زندگی والدینی که در حال حاضر در خانه با فرزندانشان تحت محاصره کرونا زندگی میکنند تکرار میشود. در گذشته، مشاغل تجاری به عنوان یک انتخاب، دور کاری را ارائه میکردند، تصویری از «کلبههای الکترونیکی» که از رفت و آمدهای ترسناک و کارهای روزمره محدودکننده دفتری به دور بود. اما واقعیت کار از راه دور در خانه، پیچیده تر بود و هنوز هم پیچیده است.
بحران کرونا هر دو جنبه لذت و استرس استفاده از خانه به عنوان دفتر کار را به شما نشان میدهد. پریدن از یک جلسه زوم، به میانه بازی با بچهها در باغچه خانه ممکن است الگویی برای یک زندگی خوب به نظر برسد، اما کار از خانه جدا از برابری اجتماعی و اقتصادی گسترده تر ممکن نیست. دستیابی به امنیت شغلی، کنترل کار و زمان کاری و غیر کاری، امروز همان اندازه که برای دورکاران پیشگام اواخر قرن بیستم پرچالش بود، دشوار است. اگر کار کردن از خانه آینده کاری ما پس از دوران کروناست، نباید گذشته پیچیده آن را فراموش کنیم.