يک سازمان عالی امنيتی در ايالات متحده با انتشار بيانيهای اعلام کرد حمله روز ۱۱ سپتامبر به اماکن ديپلماتيک آمريکا در شهر بنغازی ليبی يک “حمله تروريستی برنامهريزی شده” بود.
به گزارش رويترز، اين بيانيه که روز جمعه، ۲۸ سپتامبر (هفت مهر) دفتر جيمز کلپر، رئيس سازمان اطلاعات ملی آمريکا منتشرش کرده است، تصديق میکند که در ارزيابی نهادهای امنيتی ايالات متحده از چگونگی اين حمله و علت آن تغييری به وجود آمده است.
در جريان حمله به کنسولگری آمريکا در شهر شرقی بنغازی در روز ۱۱ سپتامبر، کريستوفر استيونس، سفير و سه کارمند اين کنسولگری در ليبی کشته شدند.
شاون ترنر، سخنگوی دفتر کلپر گفت که نهادهای اطلاعاتی ايالات متحده در ابتدا تصور میکردند که حمله بنغازی عملی خودجوش بوده که پس از تظاهرات مردم مصر در مقابل سفارت ايالات متحده در قاهره در اعتراض به فيلم “بیگناهی مسلمانان” بهوقوع پيوسته است.
بحث بر سر اينکه آيا گروههای شبه نظامی با برنامهريزی قبلی حمله بنغازی را انجام دادهاند يا اينکه اين حمله نتيجه اعتراضات به فيلم ضداسلامی بود به يک مسئله مهم در انتخابات رياست جمهوری آمريکا تبديل شده است
اين فيلم که در هجو پيامبر اسلام است در کاليفرنيا ساخته شده و بخشهايی از آن در اينترنت منتشر شده است.
ترنر گفت نهادهای امنيتی ايالات متحده به تدريج اطلاعات بيشتری درباره اين حمله پيدا کردند.
او اظهار داشت: “ارزيابی اوليه ما حاوی اطلاعات جديدی بود که نشان میداد اين يک حمله تروريستی تعمدی و برنامهريزیشده بود که افراطگرايان آن را انجام دادند.”
ترنر در ادامه گفت، اما اين مسئله مشخص نبود که چه شخص يا گروه خاصی فرماندهی اين حمله را بر عهده داشت. در هر حال نهادهای امنيتی ايالات متحده معتقدند برخی از شبهنظاميانی که در اين حمله دخالت داشتند به گروههای مرتبط با القاعده وصل هستند يا نسبت به القاعده سمپاتی دارند.
او با اشاره به سخنان ضد و نقيض برخی از مقامات ارشد دولت اوباما در اينباره گفت، ارزيابی نخستين سازمانهای اطلاعاتی به دست مقامات اجرايی و اعضای کنگره آمريکا رسيد که آنها نيز با استفاده از اين اطلاعات بهطور علنی درباره اين حمله صحبت کردند.
بحث بر سر اينکه آيا گروههای شبه نظامی با برنامهريزی قبلی حمله بنغازی را انجام دادهاند يا اينکه اين حمله نتيجه اعتراضات به فيلم ضداسلامی “بیگناهی مسلمانان” بود به يک مسئله مهم در انتخابات رياست جمهوری آمريکا تبديل شده است.
جمهوریخواهان از اوباما خواسته بودند که در اينباره توضيح بدهد.
چند ساعت پس از حمله به کنسولگری ايالات متحده در بنغازی، برخی منابع حکومتی در واشنگتن احتمال دادند که اين حمله از قبل برنامهريزی شده بود، اما ادعاهای بعدی مقامات ارشد دولت در تضاد با اين سخنان بود.
مسلما دولت امریکایی به گونه ای در مورد این حمله اطلاعرسانی غلط کرده و این کار انها هم خیلی عمدی بوده است. اول اینکه این اتفاق روز 11 سپتامبر و مطادف با روز حمله هواپیماها به نیویورک و واشنگتن اتفاق است. اما دولت امریکا این خبر را تا روز 12 سپتامبر به اطلاع مردم نرسانید. اینکه بگوییم اخبار از سفارت خانه به امریکا نرسیده احتمالا نمیتواند درست باشد. احتمالا دولت اوریکا حتی در لحظات قبل از وقوع این حمله در جریان بوده است و به صورت پیوسته و از طریق ویدیو در جریان بوده است.
دوم اینکه هنوز هم نمیخواهند اذعان کنند که این حملات در کجای دنیا طراحی و اجرا شده است. اما با رجزخوانی های اخیر امریکا بر علیه حکومت ایران و رجزخوانی های سپاه پاسداران احتمالا سرنخ این حمله به درستی در بیت رهبری پیدا شده است. حالا هم دارند فشارهارا به دلیل برنامه اتمی و نه کارهای دیگر بر ایران افزایش میدهند.
سوم اینکه برای رد گم کردن سرنخ دارند انگشت نشان را به سوی القاعده میگیرند تا اگر ایران در لحظات اخر سر براه شد بتوانند همه چیز را رغع و رجوع کنند.
اما از همه اینها کهمتر اینست که امریکا دارد با متحدانش برای چنگ نهایی با ایران اماده میشود و احتمالا در بهار اینده این سناریو عملی خواهد شد. در نتیجه احتمال فراوان هست که ایران بخواهد با تعطیل کردن برنامه تغنیه اورانیوم این خطر را رفع کند. این دیگر بستگی به تصمیم نهایی ایران و آخر سرهم امریکا و اسراییل خواهد داشت که ایا حمله صورت بگیرد یانه. انچه که امریکایی ها از ان کامبلا مطمئن نیستند همانا رفتار مردم ایران در قبال حمله احتمالی است. اگر امریکا مطمئن بود که اکثریت 60 درصدی مردم ایران با حکومت نیستند تا به حال حمله را شروع کرده بود. یک فاکتور مرتبز هم اینست که ایرانیها تا حمله ای صورت نگرفته ممکن است به امریکا چراغ سبز بدهند اما تا حمله صورت بگیرند همه به یاد وطن دوستی و دفاع از میهن می افتند که میتواند محاسبات امریکارا به هم بریزد.
اما امریکا میتواند به یک چیز خیلی دلخوش باشد انهم اینکه اگر با یک حمله برق اسا و متمرکز مراکز دفاعی ایران را بکوبد به طوریکه ایران نتواند حتی یک ترقه هم درکند و بعد انرا به حال خود بگذارد و درگیر نشود شاید مردم ایران خودشان به جان دولت بیفتند و انرا ساقط کنند. در این صورت است که دولت نمیتواند جوابگوی مردم خشمگین باشد.
کاربر مهمان / 29 September 2012