قفسههای خالی سوپرماکتها و فروش ماسکهای مارکدار نشانگر هراس عمومی ایتالیاییها از ویروس کروناست. مهار ویروس مستلزم واکنشی بابرنامه و منسجم است، درعوض اما سیاست ترس، ایتالیاییها را به جان هم انداخته است.
وقتی ماه گذشته یلی آیلیش با چهره ماسک زده به مراسم گرمی (Grammy) رفت، روشن بود که شیوع کروناویروس در ووهان بر جهان مد اثر خواهد گذاشت. برگزار کنندگان هفته مد میلان (۱۸ تا ۲۴ فوریه) حدس نمیزدند که خود این شهر شمالی ایتالیا با ویروس بمباران خواهد شد. در ۲۱ فوریه، پس از مثبت شدن آزمایش ۱۴نفر در بخشهای مختلف منطقه لمباردی در اطراف میلان، بحران دامن ایتالیا را گرفت. لباسهای مجموعه جورجو آرمانی حالا باید پشت درهای بسته روی سکوی مد، کتوات میکردند.
اگرچه مرکز شهر میلان از جمعیت خالی شده بود، یک آیتم خاص مد اما رکورد فروش را زد: ماسک صورت برای استفاده به عنوان «فیلتر» محافظ [در برابر ویروس].
برند لوکس فندی، که دفتر مرکزیاش به «کاخ تمدن» [یا Colosseo Quadrato، بنایی ساخته شده در دوران موسیلینی و از نمادهای معماری فاشیستی] منتقل کرده است، ماسکهایی به قیمت ۱۹۰ یورو عرضه کرده است و ماسرلو بورلون ماسکهایی به قیمت ۷۰ یورو… و همه ماسکها در کمتر از چند ساعت به فروش رفتند. از آنجایی که دیگر ماسکی در داروخانهها یافت نمیشود، حالا حتی یک ماسک معمولی هم روی ای-بی به قیمت ۵۰ یورو معامله میشود. قیمت یک کیت محافظت کامل (شامل ماده ضدعفونی، دستکش و روکش صندلی توالت) برابر است با ۵۰۰۰ یورو.
ماسکها نمیتوانند جلوی آلودگی به ویروس را بگیرند. اما از آنجایی که همه میترسند بمیرند، فرصت برای آنهایی که میخواهند سر ببرند و پول خوبی به جیب بزنند، حسابی فراهم شده است.
توماسو موناچلی، استاد اقتصاد دانشگاه معتیر بوکونی در میلان، توئیت کرده که این افزایش قیمت ماسک معقول است، چرا که بدین ترتیب ماسکها به کسانی میرسد که واقعاً به ماسک احتیاج دارند (و در ننیجه حاضر اند پای آن پول بدهند)، یعنی افراد بیمار و نه به دست کسانی که صرفاً نگرانند که بیمار شوند.
این جور تأیید سرشار از اعتماد به نفس کارایی بازار اما ارتباط کمی با واقعیت دارد. با ماسک یا بدون ماسک، آنهایی که تست کوید-۱۹ آنها مثبت شده قطعاً نباید همینطوری در خیابان پرسه بزنند. و درهر حال، آرامش خیال هم کالایی درست مثل کالاهای دارویی است و بسیاری از کسانی که قادر اند بهایش را بپردازند، از خرید ذرهای ایمنی دریغ نخواهند کرد. مهم نیست که ماسک به درد میخورد یا نه؛ در فرودگاه فیومیچینوی من حداقل نیم دوجین آدم دیدم با ماسکهایی که دور چانهشان آویزان کرده بودند، و این ماسکها حتی دهانشان را هم نپوشانده بود.
هراس حاکم میشود
اکنون در حدود صدهزار نفر در شهرهای قرنطینه شده زندگی میکنند [آمار مرگ تا شامگاه ۳ مارس در ایتالیا ۷۹ نفر بوده است]. حتی در مناطقی که کمتر تحت تأثیر قرار گرفته، هراس عمومی خود را درقالب خرید از سوپرمارکتها نشان داده و قفسه فروشگاهها از آب و پاستا و مواد ضدعفونیکننده خالی شدهاند و البته از ماسک.
یک مشتری در سوپرمارکت در مونتزا، شهری در نزدیکی میلان که شهرتش را مدیون پیست اتومبیلرانی فرمول۱ اش است، پس از عطسه جلوی صندوق پول، بدون پرداخت پول خریدهایش فرار میکند. یک کلیپ حالا مشهور (با یک و نیم میلیون بازدید در توییتر) خریدار مسنی را نشان میدهد که با ابراز تأسف میگوید وحشت و هراس عمومی حالا از زمان آغاز جنگ جهانی دوم هم بیشتر است. علاوه بر خرید از سر هراسو تعطیلی بارها و رستورانها، حرکت انبوهی از قطارها لغو شده، رزرو پروازها با افت شدیدی روبرو شده و مدارس در سراسر کشور تعطیل شدهاند.
از جمله نکات جالب توجه درمورد شیوع این بیماری، آن است که ازقضا دو منطقهای که بیش از همه تحت تأثیر قرار گرفتهاند، یعنی لمباری و ونتو، پایگاه اصلی حزب راست افراطی لگا هستند. آتیلیو فونتانا، رئیس ایالت لومباری، که شهرتش مدیون این اظهارنظر است که مهاجرت عامل نابودی نژاد سفید در ایتالیاست، ویروس کرونا را چیزی در حد سرماخوردگی دانسته، اما همو درست یک روز بعد از مثبت درآمدن آزمایش دستیار خودش برای دو هفته رهسپار قرنطینه شد. همتای در ونتو، لوجا زایا، که او نیز عضو حزب لگاست، گفته که جای تعبی ندارد که دچار این بحران شدیم، زیرا «همه دیدهایم که چگونه چینیها موش میخورند.»
در ایتالیا، بهداشت و درمان تحت نظر مدیریت ایالتی است، که البته حزب لگا نیز خودمختاری آنها را مهم میشمارد. با این وصف، برخورد اولیه با شیوع بیماری انتقادهای شدیدی را برانگیخته است، کمترین دلیل آن این است که در لمباردی ویروس به لطف بیماری اشاعه یافت که در ۱۶ فوریه در بیمارستان کودوگنو پذیرفته شده بود، ولی نه تست از او گرفته شده و نه قرنطینه شده و در نتیجه دهها نفر دیگر را آلوده ساخت. هنگامی که جوزپه کونته، نخستوزیر ایتالیا (که شخصیتی مستقل از احزاب به حساب میآید) اعلام کرد ایتالیا به یک واکنش ملی یکدست نیاز دارد، رهبر حزب لگا در سنا، این پیشنهاد را حملهای «تقریباً فاشیستی» به مدیریتهای ایالتی شمرد.
فقط بخش بسیار کوچکی از بحثهای عمومی به خود مسأله تدارک مراقبهای پزشکی اختصاص یافته است. لوئیجی ماراتین، اقتصاددان نئولیبرال افراطی، که شهرتش ناشی از فحاشیهایش علیه «پوپولیسم» در فیسبوک است، تأکید کرده که ایتالیا قبلاً میبایست بودجه عمومیاش کاهش میداد تا حالا میتوانست پول بیشتری صرف ساخت بیمارستانها کند. گذشته از این ادعای غریب که برای آمادگی بیشتر در آینده، باید در گذشته کمتر تدارک دید، استدلال فوق در عینحال با این واقعیت در تضاد است که ایالت لمباردی تحت کنترل حزب لگا از بودجه خدمات عمومی قبلاً حسابی زده بود، و با ارجاع بیماران به کلینیکهای خصوصی، مدت انتظار برای درمان را کاهش داده بود.
همانطور که دکتر ویتوریو آنیولتتو میگوید، پزشکان خانواده به حال خود واگذاشته شدهاند؛ آنهم به دلیل دنبال کردن منطقی که معاون رهبر لگا، حانکارلو جورگتی تابستان گذشته آن را چنین صورتبندی کرد: «امروز چه کسی دیگر به مطب پزشک محله میرود؟ آن دوران دیگر تمام شده است.» جورگتی، که خود یکی از اعضا هیأت امنای دانشگاه بوکونی است، حالا نقش برجستهای در برنامهریزی برای تشکیل «حکومت وحدت ملی» در پاسخ به بحران ایفا میکند، حکومتی که قرار است طیفی از ماتئو رینزی لیبرال میانهرو تا ماتئو سالوینی رهبر لگا را در بر گیرد – همچنین قرار است این حکومت با برگزاری انتخابات زودهنگام، جوزپه کونته نخستوزیر فعلی را برکنار کند.
سیاست ترس
اگر بپذریم که موتور و انگیزه این نقشهها و برنامهها فرصتطلبی انتخاباتی است، توجه به پیامدهای سیاسی کل این ماجرا هم مهم است. با توجه به اینکه گزارشهای خبری حتی در رسانههای میانهرو «توریستهای چشمبادامی» را مورد حمله قرار میدهند که بدون ماسک در شهر میچرخند و باتوجه به انبوه تصاویر مربوط به سربازان مسلح و ماسک زدهای که راهها را بستهاند، این بحران آتش مطالبه مرزهای سفتوسختتر را شعلهورتر خواهد کرد.
ایتالیا تنها کشور اروپاییای بود که پرواز از چین را ممنوع کرد، هرچند این اقدام ممکن است اثر معکوس گذاشته باشد، یعنی مسافران را واداشته باشد همین مسیر را با عبور از کشورهای دیگر طی کنند و بدین ترتیب از تور بازرسیها بگریزند.
اسرائیل مسافران آمده از ایتالیا را برمیگرداند، و ترکیه و آمریکا درمورد «مسافرتهای غیرضروری» به ایتالیا هشدار میدهند؛ با وجود این، بیعدالتی نهفته در این اقدامات باعث نشده تا از فشار بر دولت در جهت محدودیتساختن ورود مسافران خارجی کاسته شود. تبعیض علیه مهاجران ایتالیایی هیچگاه موجب نشده تا خود ایتالیاییها نسبت به مهاجران خارجی همدلی بیشتری داشته باشند. درست در زمانی که مارین لوپن خواستار ممانعت ورود مسافران از ایتالیا به فرانسه میشود، متحد او، ماتئو سالوینی، دولت ایتالیا را به سبب عجز از مبارزه با مسأله مهاجرت، مورد حمله قرار میدهد.
توماس پیکتی متذکر شده است در دورانی که دولت-ملتها بیش از هر زمان دیگری اهرمهای کمتری در اختیار دارند (عصری که در آن سیاستگذاری اقتصادی و تصمیمسازیهای دیگر به بروکسل انتقال یافته و یا در اثر جهانیسازی همگون شده است)، بحثهای سیاسی بهناچار بر یگانه نکتهای متمرکز میشود که هنوز در کنترل این دولت-ملتهاست: مسأله مرزها.
ویروس کرونا این امر را تشدید کرده است؛ در همان حال که واکنش به بحران مستلزم ایجاد قرنطینه در تزاری ورای سطح محلی است، یعنی نه فقط در امتداد مرزهای ملی، خود بحران به احساسات علیه خطر خارجی، عدمامنیت و عجز در برابر تهدیدهای جهانگستر دامن میزند. و رسانهها نیز پیوسته بر این امر صحه میگذارند.
از این لحاظ، به واقع مهم نیست که مناطق تحت کنترل لگا کارنامه ضعیفی در بهشت و درمان دارند. بالارفتن قیمت ماسکهای بیفایده خود نشانگر خصوصیسازی در سطح تودهای است، خصوصیسازیای که فرایند آن از مدتها پیش شروع شده است: افراد جامعه که نمیتوانند در مواجهه با بحران به دولت تکیه کنند، «راهحل» خودشان را پیدا خواهند کرد. نمیشود گفت توریسم منشا بیماری نیست، فقط به این خاطر که معلوم نیست نخستین بیمار (بیمار صفر) کیست. این نامعلومی در عین حال به این حس دامن میزند که هیچکس کنترل اوضاع را در دست ندارد، زیرا هیچکس نمیداند چه خبر است. پیامد این امر بروز وحشت، بیاعتمادی، و خودزنی است، یعنی آن نوع احساساتی که راست افراطی مستعد بهرهبرداری از آنهاست.
منبع: ژاکوبن