فقر روزافزون در ایران هر روز تعداد بیشتری از کودکان را به زباله‌گردی کشانده و رنج بیماری‌ها و حوادث چنین کار پرمشقتی را بر آنها روا داشته است. در میبد اما این مشکل با دفع غیراصولی زباله دوچندان شده، چرا که به دنبال وفور پسماند جمعیت سگ‌های ولگرد افزایش یافته است. یک کودک کارِ مهاجر تازه‌ترین قربانی این شرایط در میبد است.

به خاطر دفع نامناسب زباله تعداد سگ‌های ولگرد در میبد افزایش یافته است

به گزارش خبرگزاری‌ دولتی کار ایران (ایلنا)، «سگ‌های وحشی» جمعه ۲۵ بهمن به دو پسر خردسال ۸ و ۱۱ ساله زاهدانی مقیم میبد در استان یزد حمله می‌برند.

این دو کودک زاهدانی مهاجر به میبد در حال جمع‌آوری ضایعات در محله گود زباله در کاشف‌آباد میبد بودند که سگ‌ها به آنها حمله‌ور شدند. کودک ۱۱ ساله موفق به فرار شد اما برادر ۸ ساله‌اش طعمه سگ‌های ولگرد میبد شد و جسد او را صبح روز بعد در گود زباله پیدا کردند.

به گزارش ایلنا،‌ سگ‌ها بخشی از پیکر این کودک ۸ ساله را خورده بودند.

در سال‌های اخیر تعداد کودکان کار به خصوص کودکان زباله‌گرد افزایش قابل توجهی یافته، و هیچ کدام از اقدامات دولت برای «ساماندهی» به وضعیت آنها کارساز نبوده است. فعالان حقوق کودکان هشدار داده اند که همزمان با رشد تعداد کودکان کار، متوسط سن این کودکان رو به کاهش است و تعداد زیادی از خردسالان نیز برای امرار معاش خود و خانواده‌شان مشغول به کار شده اند.

جمعیت خیریه امام علی نیز دو ماه پیش در گزارشی تحقیقی هشدار داد که شمار کودکان زباله‌گرد در ایران رو به افزایش است.

همزمان با افزایش جمعیت کودکان زباله‌گرد بسیاری از آنان قربانی بیماری‌ها و حوادث حین کار می‌شوند. در چند سال گذشته در میبد اخباری مبنی بر حمله سگ‌های وحشی به این کودکان و سایر حاشیه‌نشینان منتشر شده است.

پیشتر در آبان ۱۳۹۷ روابط عمومی اداره حفاظت محیط زیست استان یزد در بیانیه‌ای اعلام کرد که یک کودک «خارجی» جانش را در پی حمله یک سگ هار ولگرد از دست داده است. این کودک «خارجی» یک دختر ۷ ساله افغانستانی به نام «نسیم» بود.

افزایش جمعیت سگ‌های ولگرد میبد

افزایش جمعیت سگ‌های ولگرد میبد چندین سال است که به مسئله‌ای برای ساکنان این شهر بدل شده. یک جستجوی ساده اینترنتی به انبوهی از گزارش و خبر و ویدئوهای کاربران شبکه‌های اجتماعی درباره این پدیده می‌انجامد.

همزمان گزارش‌ها از دفع «غیر اصولی» زباله در میبد ــ محل قربانی شدن کودک ۸ ساله زاهدانی ــ نیز خبر می‌دهند. میبد کارخانه بازیافت ندارد و وب‎سایت محلی میبدخبر ۱۳۹۶ هشدار داده بود که «دفن غيراصولي زباله مشکل جدي و اساسي در میبد … و زنگ خطري براي محيط زيست و سلامت شهروندان» است.

سازمان حافظت محیط زیست «دفع غیراصولی زباله» را علت اصلی افزایش جمعیت سگ‌های ولگرد در میبد اعلام کرده است که منابع غذایی را بدین صورت برای آنها افزایش داده است. ایلنا نیز در گزارش خود درباره حمله سگ‌ها به کودک زاهدانی، به «دفع جسد احشام در محله گود زباله» به عنوان علت افزایش سگ‌ها اشاره کرده است.

افزایش جمعیت سگ‌های ولگرد به‌روش‌های دیگر نیز قربانی می‌گیرد. در مرداد ۱۳۹۶، تصادف یک خودروی شامل چهار سرنشین از جمله کودکی ۸ ماهه با یک سگ ولگرد در میبد باعث واژگونی و مصدوم‌شدن تمام سرنشینان آن شد. همان سال، پیش از این سانحه، اخبار حمله سگ‌های ولگرد به یک دختربچه میبدی ۶ ساله منتشر شده بود.

سالانه دست‌کم حدود ۷۰ مورد گزیدگی توسط سگ در میبد ثبت می‌شود که دست کم یک سوم آنها در مواجهه با «سگ‌های وحشی» بوده است.

 حسین فلاح، فرماندار میبد در مهر ۱۳۹۷ به وب‌سایت محلی «میبد خبر» گفته بود که «اقدامات پسندیده‌ای» در راستای کاهش شمار سگ‌های ولگرد در این شهر انجام شده است.

اما حمله دوباره سگ‌ها به یک کودک زباله‌گرد مهاجر از زاهدان گواهی بر نادرستی این ادعاست.

همزیستی انسان و سگ‌های خیابانی ممکن است. در کشوری نظیر ترکیه شهرداری‌ها با قبول مسئولیت برای واکسیناسیون سگ‌ها و رعایت بهداشت عمومی این همزیستی را تسهیل کرده اند. اما شهرداری‌ها در ایران با کشتار سگ‌های ولگرد سعی دارند که تبعات سیاست‌های غلط زیست‌محیطی و آثار مدیریت غلط شهری را از اذهان پاک کنند.

یکی از دلایل عدم تمایل مسئولان کشور به یافتن راه‌حلی برای هم‌زیستی سالم انسان و حیوان «نجس» شمرده شدن سگ در اسلام است.

علی کشمیری فعال حیات وحش چندی پیش در واکنش به کشتار سگ‌ها توسط پیمانکاران شهرداری کهریزک گفته بود که در ایران سگ به عنوان «یک پسماند ویژه» در نظر گرفته شده، در حالی که در سایر کشورها حیوانات بخشی از محیط‌زیست شهری محسوب می‌شوند. این فعال حیات وحش معتقد است که کشتار حیوانات به دست شهرداری، عدم کنترل پسماندهای شهری، و غذارسانی مردم به حیوانات وجوه این چرخه معیوب هستند که توازن زیستی حیوانات را از بین برده‌اند.


در همین زمینه:

کودکان کار، هویت‌ها و بدن‌هایی که انکار می‌شوند