از حوادث و اعتراض‌های سراسری آبان ۹۸ بیش از دو ماه می‌گذرد و همچنان ابعاد تازه‌ای از آن چه در فاصله روزهای ۲۵ تا ۳۰ آبان رخ داد، آشکار می‌شود. هرچند پرسش‌های بی‌جواب و زوایای پنهانی این روزهای خونین کم نیستند؛ به‌ویژه در مورد تعداد کشته‌شدگان و آن چه بر آنها و خانواده‌های‌شان گذشته است.

مقامات و مسئولان جمهوری اسلامی تاکنون از ارائه هر گونه آماری خودداری کرده اند. همزمان خبرهای رسیده از خانواده‌های جان‌باختگان حکایت از آن دارد که نهادهای امنیتی با اجرای پروژه «شهیدسازی»، می‌خواهند این روایت را جا بیندازند که عوامل خارجی، یا به گفته آنها «اغتشاشگران و اشرار» عامل کشتار آبان بودند، نه نیروهای انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی. موضوعی که می‌تواند به کاهش آمار کشته‌شده‌ها توسط نیروهای انتظامی کمک کند.

برهان منصورنیا، یکی از جان باختگان اعتراض‌های آبان ماه است که روز ۲۵ آبان در شهر کرمانشاه توسط نیروهای یگان ویژه از پشت مورد اصابت گلوله قرار گرفت. او نهایتا بعد از ۳۵ ساعت دست و پنجه نرم کردن با مرگ مغلوب آن شد.

برهان یکی از نمونه‌هایی است که نهادهای امنیتی مدت‌ها در تلاش برای ثبت او به عنوان «شهید حکومتی» بوده‌اند و برای او پرونده «شهادت» تشکیل داده‌اند.

مرحوم برهان منصورنیا، از جان باختگان اعتراض‌های سراسری آبان ۹۸

به تازگی به خانواده برهان منصورنیا اطلاع داده شده که پرونده «شهادت» برای برهان در بنیاد شهید کرمانشاه تشکیل و خانواده باید با آن موافقت کنند، اما خانواده این جان‌باخته تاکنون در برابر فشارهای نهادهای امنیتی مقاومت کرده‌اند.

برهان منصورنیا، دکتر دامپزشک اهل مریوان بود و هنگام مرگ تنها ۲۸ سال داشت. او هنگام اعتراضات آبان در شهر کرمانشاه به عنوان سرباز مشغول خدمت نظام وظیفه بود، اما روز حادثه در مرخصی به سر می‌برد و لباس فرم به تن نداشت.

برهان منصورنیا در مدت ۳۵ ساعتی که بعد از تیر خوردن در قید حیات بود، آن‌چه بر او گذشت را برای خانواده و نزدیکانش بازگو کرد و جزو معدود مواردی در میان جان باختگان اعتراضات آبان ماه است که روایت کشته شدنش با جزئیات در دسترس است.


بیشتر بخوانید: سرگذشت برهان منصورنیا، از جان باختگان اعتراض‌های آبان ۹۸

با وجود این که همه با سرگذشت برهان منصورنیا و خاموشی غم‌انگیز او آشنا هستند، نهادهای امنیتی به روش‌های مختلف، از جمله تهدید و احضار اعضای خانواده برای بازجویی، می‌کوشند تا برهان به عنوان «شهید حکومتی» ثبت شود.

یکی منبع آگاه و نزدیک به خانواده برهان منصورنیا، در این باره به «زمانه» می‌گوید:

«همه از نحوه مرگ و به قتل رسیدن برهان اطلاع دارند، چیزی است که بارها و بارها گفته شده. ولی فشارها از همان شبی که پیکر برهان به مریوان برگشت و خانواده‌اش می‌خواستند مراسم خاکسپاری را برگزار کنند شروع شد. خانواده‌اش می‌خواستند صبح روز بعد جنازه را دفن کنند، ولی یکی از دوستان نزدیک پدر برهان که در بنیاد شهید مریوان کار می‌کند به او اطلاع داد که همین امشب جنازه را دفن کنید، در غیر این‌صورت همین فردا می‌آیند و جنازه را از شما خواهند گرفت و برای وارد کردن فشارهای بیشتر از آن استفاده می‌کنند. برای همین همان شب بیست و هفتم برهان را دفن کردند، بدون برگزاری هیچ نوع مراسمی و بدون حضور همه اعضای خانواده‌اش. از فردای همان روز هم پدر و برادرهای برهان بارها و بارها به اطلاعات سپاه احضار شده‌اند و تحت فشار گذاشته شدند که نباید در این مورد با کسی صحبت کنند. تهدید کرده بودند که برای‌شان پرونده‌سازی می‌کنند، موقعیت شغلی اعضای خانواده را تهدید کردند و تا جایی که من اطلاع دارم در این مدت بیشتر از ۳۰ بار آنها را به مراجع امنیتی احضار کرده‌اند. این‌ها گذشت تا همین یکی دو هفته اخیر که یک سری اخبار و گزارش به خانواده برهان داده شد.»

برهان منصورنیا بعد از عمل جراحی در بیمارستان طالقانی کرمانشاه
برهان منصورنیا بعد از عمل جراحی در بیمارستان طالقانی کرمانشاه
مزار برهان منصوریا در جوار مزار دانیال استواری و مهران تاک از در دیگر کشته شدگان اعتراضات آبان ۹۸ در مریوان
آگهی ترحیم برهان منصورنیا

به گفته این منبع، طی هفته‌های گذشته به خانواده برهان منصورنیا اطلاع داده شده که نیروهای امنیتی تصمیم گرفته‌اند برهان به عنوان شهید ثبت و معرفی شود:

«نیروهای امنیتی یکی دو هفته‌ای است تصمیم گرفته‌اند برهان را به عنوان شهید معرفی کنند و سعی دارند خانواده‌اش حاضر شوند مصاحبه کنند. می‌خواهند یک مستند و گزارش تهیه کنند از این که برهان به شهادت رسیده و نیروهای اشرار او را کشته‌اند. تا جایی که ما می‌دانیم و واضح است، این‌ها می‌خواهند از مرگ این فرد مصادره به مطلوب کنند به نفع خودشان. در جریان اعتراضات آبان چند نفر خیلی برجسته شدند، مثلا پویا بختیاری بود، نیکتا اسفندانی بود و برهان و… بودند و دلیل‌هایی که داشت پیگیری‌ها و اطلاع‌رسانی‌های خانواده آنها بود که سعی کردند مرگ آنها را پیگیری کنند. مثلا برهان همه خیلی سعی کردند مرگش را پیگیری کنند تا خونش هدر نرود. برهان خودش چون سرباز بود کاری کرده بود که بیشتر جلوی چشم باشد و از طرفی هم مدرک تحصیلی بالایی داشت و این‌ها کاری می‌کرد که آدم فکر کند چرا باید هم چنین فردی کشته شود. از آنجایی هم که از پوریا بختیاری ناامید شده بودند طبق اطلاعاتی که ما داریم، برای همین فشارها را بر روی خانواده برهان بیشتر کردند.»

تاکنون مسئولان و مقامات زیادی از جمله نماینده مریوان در مجلس، امام جمعه و دیگران سعی داشته‌اند با خانواده برهان منصورنیا جهت جلب رضایت آنها دیدار کنند، اما با مخالفت آنها مواجهه شده‌اند:

«تا الان بارها و بارها با خانواده برهان تماس گرفته‌اند و گفته‌اند که ما می‌خواهیم به دیدن شما بیاییم و صحبت کنیم در مورد این‌که شما رضایت بدهید که پرونده “شهادت” برای برهان تشکیل بدهیم. امام جمعه مریوان تا الان دو بار تماس گرفته و اصرار به دیدار داشتند، فرماندار مریوان، رئیس نیروی انتظامی مریوان، رئیس سپاه مریوان، همه این‌ها اصرار داشتند که با خانواده برهان ملاقات داشته باشند و گزارشی تهیه کنند و دل‌جویی کنند و در نهایت به عنوان شهادت داستان را ماست مالی کنند. نماینده مریوان در مجلس شورای اسلامی منصور مرادی بارها و بارها تماس گرفته و اصرار دارد که با خانواده دیدار کند. به هر حال ایشان هم می‌خواهد به نفع خودش سوء استفاده تبلیغاتی بکند برای دوره‌های بعدی که یک گزارشی، عکسی چیزی تهیه کند تا بتواند بعدا از آن برای اذهان عمومی استفاده کند.»

این منبع آگاه در به زمانه می‌گوید نیروهای امنیتی برای تهیه پرونده شهادت برهان، درباره پیشینه خانواده برهان منصورنیا تحقیق کرده‌اند و با نزدیکان و همسایه‌های آنها صحبت کردند تا بتوانند داستانی برای شهید اعلام کردن برهان بسازند:

«حالا از طرفی هم ماموران اطلاعاتی مراجعه کرده‌اند که ما پرونده تشکیل داده‌ایم برای نحوه کشته شدن و به شهادت رسیدن و حتی گفته‌اند در مورد خانواده پرونده ساخته‌ایم. رفته‌اند در مورد خانواده از اطرافیان و در و همسایه تحقیق کرده‌اند، مثلا پرسیده‌اند اعضای خانواده چند نفر هستند، خلقیات‌شان چگونه است، نماز می‌خوانند یا نه، چطور خانواده‌ای هستند از لحاظ اعتقادات و غیره. همه این‌ها برای این است که یک داستان بسازند و اگر روزی روزگاری یک مستند ساخته شد، یک داستان داشته باشند که بگویند یک خانواده متدین هستند و مناعدین و دشمنان این بچه را به این شکل از آنها گرفته‌اند. ماموران اطلاعاتی بارها به خانواده گفته‌اند ما پرونده را کامل کرده‌ایم و شما باید رضایت بدهید.»

بنا به اطلاعات منبع زمانه، پرونده شهادت برهان منصورنیا در شهر کرمانشاه، شهری که برهان در آن مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت تهیه و تکمیل شده، اما تحقیقات برای تهیه این پرونده در شهر مریوان انجام شده است. او می‌گوید یکی دیگر از دلائلی که بر روی برهان منصورنیا تمرکز کرده‌اند و می‌خواهند به عنوان شهید معرفی شود، به این دلیل است که او هنگام مرگ سرباز وظیفه بود:

«حالا چرا تمرکز کرده اند بر روی برهان، چون خودش عضو نیروی انتظامی بوده و هنگام مرگ سرباز بود. درست است روزی که تیر بهش اصابت کرده لباس وظیفه تنش نبوده، اما این‌ها با این بهانه که به هر حال سرباز نیروی انتظامی بوده یک دلیل خوب دارند که نشان دهند برهان به شهادت رسیده. با اینکه پرونده پزشکی قانونی را به دلیل مخالفت اداره اطلاعات به خانواده تحویل نداده‌اند، اما به خانواده خبر دادند گلوله‌ای که به برهان برخورد کرده و از بدنش رد شده، گلوله سازمانی نبوده و از اسلحه سازمانی شلیک نشده است، حالا معلوم نیست این‌ها چطور آمده‌اند در آن محیط گلوله را پیدا کرده‌اند و غیره کسی نمی‌داند. در پرونده قید کرده‌اند که نیروهای اشرار آن روز آنجا بوده‌اند و برهان را مورد هدف قرار داده‌اند. حتی ادعا کرده‌اند که در منطقه دولت‌آباد کرمانشاه که آن روز این اتفاق افتاده، هیچ گلوله‌ای از طرف نیروهای دولتی شلیک نشده است. در حالی که شاهدین شهادت داده‌اند که همان روز در همان منطقه ۸ نفر کشته شده‌اند. به هر حال این‌ها ادعا می‌کنند که گلوله سازمانی نبوده و در آن بحبوحه نمی‌دانیم چطوری گلوله را پیدا کرده‌اند.»

نیروهای امنیتی در حالی سعی می‌کنند به بهانه این که برهان هنگام مرگ سرباز نظام وظیفه او را شهید اعلام کنند، طی دو روزی که او در بیمارستان طالقانی کرمانشاه بستری بود هیچ یک از فرماندهان و مافوق‌هایش به دیدارش نرفتند و جویای وضعیت سرباز تحت خدمت‌شان نشدند.

خانواده برهان منصورنیا در نهایت نه تنها با شهید اعلام کردن فرزندان‌شان موافق نیستند، بلکه خواستار محاکمه عاملین مرگ فرزندشان هستند ــ کسی که به او تیراندازی کرد و پزشکی که در بیمارستان طالقانی کرمانشاه از ارائه خدمات پزشکی مناسب امتناع کرد:

«آنها به همان اندازه که از مقامات و سیستم فاسد شاکی هستند، به همان اندازه که از فرد ضارب واقعا متنفر هستند، از دکتر بیمارستان طالقانی، کسی که واقعا می‌توانست کاری کند و دستور رسیدگی بدهد، چون در حوزه اختیاراتش بود ولی کاری نکرد، یعنی دکتر م. ش. جراح عمومی این بیمارستان شاکی هستند. طبق گفته خانواده، این آقا هیچ دستور رسیدگی به وضعیت برهان را به پرستارها نمی‌دهد. ایشان یکی از افرادی است که خانواده می‌خواهند از او شکایت کنند، اما برای شکایت و ثابت کردن این که ایشان کوتاهی کرده‌اند، یک باید پرونده پزشکی بستری شدن و عمل جراحی برهان را داشته باشند، اما چون ظاهراً ایشان دستش می‌رود این اجازه را نداده که بیمارستان پرونده را در اختیار خانواده قرار دهد و بیمارستان ممانعت می‌کند برای تحویل پرونده پزشکی. جدای از این پرونده پزشکی قانونی هم هست که اطلاعات اجازه نمی‌دهد تحویل بدهند. برای همین خانواده الان از همه جا دست‌شان کوتاه است و نمی‌دانند چطوری باید شکایت کنند.»

تهدیدها و فشارها بر خانواده برهان منصورنیا هم‌چنان ادامه دارد. آنها اکنون علاوه بر داغ از دست دادن فرزندشان، با مشکلاتی از این دست نیز دست به گریبانند.

سرنوشت جان‌باختگان اعتراض‌های آبان تنها به چگونگی و چرایی مرگ آنها محدود نمی‌شود، بلکه فشار و ستم نظام‌مند بعد از مرگ هم خانواده و نزدیکان آنها را تجت‌الشعاع قرار می‌دهد.

برهان منصورنیا در کنار پدرش
برهان منصورنیا در کنار مادرش
برهان منصورنیا در کودکی (سمت چپ)
برهان منصورنیا در دوران دانشجویی

در همین زمینه: