ویدئویی از مرگ دستهجمعی کلاغها در قم ۸ مرداد منتشر شد. فیلمبردار جنازههای برزمینافتاده و ظاهراً سالم کلاغها روی زمین را ثبت میکرد و با تعجب میگفت که نمیداند گرما باعث مرگ این همه کلاغ در بوستان غدیر قم شده یا عاملی دیگر. هنوز گزارش رسمی از این حادثه منتشر نشده است اما حوادث مشابه دیگر بارها در سرتاسر جهان اتفاق افتادهاند. چرا کلاغها و برخی دیگر از پرندگان ناگهان دستهجمعی میمیرند؟
اداره کل حفاظت محیط زیست استان قم ۹ مرداد اعلام کرد که لاشه کلاغهای مرده جمعآوری شده و به آزمایشگاه منتقل شده است. همانروز اداره حیات وحش حافظت محیط زیست قم شمار کلاغهای مرده را نه چند صد قطعه بلکه کمتر از ۳۰ قطعه اعلام کرد و گفت که احتمال شیوع بیماری واگیر بر اثر این حادثه وجود ندارد.
فیلمی که ۸ مرداد از این اتفاق منتشر شد:
بسیاری دیگر از کشورهای جهان با چنین پدیدهای روبرو بودهاند. برای نمونه، در آرکانزاس ایالات متحده در شب سال نو ۲۰۱۱ چند ده کلاغ با ظاهری سالم، شبیه مورد قم، بر زمین افتادند.
این حادثه در شبکههای اجتماعی آمریکا به «aflockalypse» معروف شد: یک بازی زبانی با کلمههای «آخرالزمان» (apocalypse) و «دسته پرندگان» (flock)[1].
مرگ ناگهانی کلاغها و دیگر پرندگان آسمان شهرها در فیلمها و رمانها، عموماً نشانه طالعی منحوس یا نزدیکی فاجعهای آخر الزمانی است؛ بهویژه اینکه جسد پرندگان بدون هیچ نشانه ظاهری آشکاری و به شکلی سالم پیدا میشود، به این پدیده کیفیتی مرموز بخشیده است. همزمان با مرگ دستهجمعی کلاغها در آرکانزاس دو میلیون ماهی در بندر چیساپیک ویرجینا، ۱۵۰ تن ماهی تیلاپیا در ویتنام و ۴۰ هزار خرچنگ در بریتانیا به ناگهان مردند.
دانشمندان و جانورشناسان اما به سرعت به مردم اطمینان دادند که آخرالزمانی در کار نیست. در واقع مرگهای دستهجمعی پرندگان و جانوران دیگر بارها گزارش شده است. هم طبیعت و هم انسان میتوانند عامل این مرگها باشند.
مرکز بهداشت حیات وحش ملی آمریکا از دهه ۷۰ به بعد مرگهای انبوه دستهجمعی پرندگان و ماهیها و … را بررسی و دنبال میکرده است. این مرکز در ۸ ماه منتهی به حادثه آرکانزاس، ۹۵ حادثه مشابه از مرگهای دستهجمعی را ثبت کرده بود. اما چرا این حادثهها روی میدهند؟
یک. ویروس
بر اساس نمونههای مشابه، ویروسها یک علت اصلی مرگ دستهجمعی کلاغها هستند.
کلاغها، به ویژه در فصل گرم، زندگی اجتماعی دارند و در دستههای بزرگی متشکل از خانوادهها و کلاغهای منفرد میزیند. در دیگر فصلها، این دستهها کوچکتر هستند و عموماً یک خانواده کلاغ را تشکیل میدهند. این زندگی اجتماعی انتقال ویروس و انگل بین آنها را آسان میکند.
یک عامل مرگ اصلی کلاغها ویروس «نیل غربی» است. وقتی اواخر ۲۰۰۷ صدها کلاغ در نیویورک ناگهان جان دادند و به زمین افتادند، پرندهشناسان نیل غربی را عامل اصلی معرفی کردند.[2]
ویروس نیل غربی عموماً پرندگان را گرفتار میکند اما میتواند انسانها را نیز به تب نیل غربی مبتلا کند و کشنده باشد، هرچند احتمال اینکه ویروس کلاغها محدودیتهای مربوط به تفاوت گونهها را رد کند و به ویروس قابل انتقال به انسان بدل شود، به نظر دانشمندان بسیار اندک است. به همین دلیل محیط زیست قم اطمینان داده بود که احتمال شیوع بیماری واگیر وجود ندارد.
اکتبر ۲۰۱۶ نیز از هشت استان هلند صدها گزارش مربوط به مرگ دستهجمعی کلاغها مخابره شد[3]. دستکم یک هزار و ۸۰۰ کلاغ در این دوره جان دادند.
این بار پرندهشناسان انگشت اتهام را به سوی ویروس اوسوتو نشانه رفتند. این ویروس به ویروس نیل غربی شباهت دارد و به خاطر امکان انتقال آن به انسان، در صورت جهش، یک منبع نگرانی دیگر است.
ویروس نیل غربی و اوسوتو هر دو از طریق نیش پشه به انسانها و جانوران منتقل میشوند. در میان پرندگان سیاه همچون کلاغ و زاغ، سرعت شیوع این ویروسها بسیار بالا گزارش میشود.
دو. انسان
مرگ پرندگان در نمونه آرکانزاس در شب سال نو احتمالاً به دلیل آتشبازیها و ترقهبازیهای سال نو و دود سمی حاصل از آنها رخ داده بود.
یکی از بزرگترین نمونههای مرگ دستهجمعی پرندگان بیش از یک قرن پیش گزارش شد. مقالهای در فصلنامه پرندهشناسی در روزهای ۱۳ و ۱۴ مارس ۱۹۰۴ گزارش داد که دستکم لاشه ۷۵۰ هزار پرنده «پنجهبلند لاپلند» در واشنگتن، مینهسوتا پیدا شده بود. برخی خودشان را به ساختمانها و چراغهای برقی و کابلهای برق کوبانده بودند و برخی دیگر نیز خود را به یخ و زمین یخزده. جنازهها در منطقهای به وسعت هزار و ۵۰۰ مایل مربع پراکنده بود.
توماس اس رابرت، نویسنده این گزارش همان ابتدا توضیح میداد که نه تنها اختلالهای جوی غیرعادی، که اختلالهای حاصل از مصنوعات بشری همچون برق، پرندههای مهاجری مثل پنجهبلند لاپلند را به کام مرگ کشانده اند[4].
گرمایش زمین ــ حاصل انتشار گازهای گلخانهای ــ، جنگلزدایی و تخریب دیگر زیستگاههای طبیعی، همه و همه به افزایش بیماریها و آسیبپذیرترکردن پرندگان نسبت به آنها و دیگر خطرات تأثیرگذارند اما مستقیماً علت مرگهای دستهجمعی ناگهانی همچون نمونه قم نیستند.
گاه اما روش بسیار ابتدایی مسمومکردن پرندگان به دست انسانها عامل چنین مرگهایی میتواند باشند. در این صورت جنازه پرندگان مرده باز ظاهراً ــ همچون در نمونه مرگ بر اثر ویروس ــ سالم به نظر میرسد.
۳۰ ژانویه سال گذشته میلادی، مردم پرتلند آمریکا گزارش دادند که کلاغها در حال پرواز از آسمان بر زمین میافتند. پس از مدتی مشخص شد که آنها احتمالاً به دست انسانی مسموم شده اند.
کلاغها و زاغها به نوعی «آفت» کشاورزی محسوب میشوند. مترسک در انگلیسی تحتاللفظی «کلاغترسان» است و برخی برای خلاصی از کلاغها آنها را به سادگی مسموم میکنند. این سم دفع مایعات پرنده را با مشکل مواجه میکند و پرندگان خیس و سرد میشوند و ذات الریه میگیرند.[5] اما این کار نه تنها کلاغهای متعددی را میکشد، بلکه برای جانوران لاشهخوار و طبیعت به طور کلی مضر است.
سه. طبیعت
طبیعت هم میتواند به مرگ پرندگان بینجامد. جریانهای هوایی بسیار گرم یا بسیار سرد ممکن است به مرگ دستهجمعی پرندگان بینجامند.
«انفجار جزئی» (microburst) یک پدیده طبیعی آبوهوایی است که میتواند به مرگ دستهجمعی پرندگان ختم شود. انفجار جزئی وقتی رخ میدهد که جریان هوایی نیرومندی رو به پایین در حین رگبار یا طوفان و رعد و برق شکل میگیرد.
نگران غرائب باشیم یا ششمین دوره انقراض؟
همانطور که اشاره شد، مرگ دستهجمعی کلاغها تا کنون بارها به گسترش تئوریهای توطئه یا باورهای غیرعلمی انجامیده است. وقتی نوامبر ۲۰۱۸ خبر مرگ صدها پرنده در پارکی در لاهه هلند منتشر شد، تئوریسینهای توطئه علت آن را آزمایش اینترنت جی ۵ اعلام کردند. این خبر به سرعت در فیسبوک و توئیتر هلندیها منتشر شد و به نگرانیها از «میکروویو جی ۵» انجامید. پرندهشناسان و دانشمندان دیگر اما چنین احتمالی را همان ابتدا رد کردند[6].
کسی که این خبر را منتشر کرده بود، آتشسوزیهای گسترده کالیفرنیا در همان نوامبر ۲۰۱۸ را نیز به یک سلاح مخوف الیت آمریکایی مربوط میدانست که برای انتقام از ممانعت محلیها برای ساخت شبکه اینترنت جی ۵، جنگلها را به آتش کشیده بودند.
این تئوریهای توطئه راهی برای فرار از اندیشیدن به تغییرات اقلیمی و مسئولیت واقعی بشر در قبال محیط زیست هستند. اکنون به دلیل دسترسی بسیاری به موبایل و اینترنت پدیدههایی تکرارشونده و توضیحپذیر همچون مرگ دستهجمعی کلاغها در قم به سرعت پخش میشود و توجه بسیاری، گاه میلیونها تن را به خود جلب میکند.
اما آنچه هنوز نتوانسته توجه میلیونها انسان را به خود جلب کند، ورود ما به عصر ششم انقراض انبوه جانداران سیاره زمین است.
در ۱۲۵ هزار سال گذشته، انسانها بیشتر مخلوقات بزرگ را در قارههای محل سکونتشان (به جز در آفریقا) از روی زمین محو کرده اند. و جمعیت حیوانات از ۱۹۷۰، ۶۰ درصد کاهش داشته است.
نرخ تخریب طبیعت و تنوع زیستی دهها تا صدها بار بیشتر از متوسط تخریب آن در ۱۰ میلیون سال اخیر است. این تخریب از نابودی صخرههای مرجانیِ زیر اقیانوس تا خشکشدن جنگلهای بارانی و بدل شدن آنها به دشتهای هموار را در بر میگیرد.
تعداد پستانداران وحشی ۸۲ درصد کاهش یافته، اکوسیستمهای طبیعی حدود نیمی از وسعت خود را از دست دادهاند و میلیونها گونه در خطر نابودی قرار دارند.
اکثریت قریب به اتفاق این پدیدهها همگی حاصل فعالیت بشر هستند.
پانویسها
[6] مرکز فکتچکینگ مطالب اینترنتی اسنوپس
از مطلب خوبتون ممتونم
همیشه از خودم میپرسم که چرا همه کشورهای جهان خصوصا قدرتمندان با هم در یک اتحاد سالم برای بهتر زیستن بشر و محافظت از زمین تلاش نمیکنند ؟
ممکن است ذهنمان بسوی ایران برود و به ناهنجاریها درونی اشاره داشته باشیم . اما اگر بخواهیم گام بگام بررسی کنیم خواهیم دید که مشکل جهانی و حماقت ها بین المللیست .
خصوصا اینکه با بقدرت رسیدن ترامپ سلسله اتفاقاتی در جهان رخ میدهد که من گمان میکنم این رهبران مامورانی فرازمینی هستند و نابودی همه و یا بخش بزرگی از زمین را در دستورکار دارند .
به هر حال زمین عزیز و زیبای ما با سرعت بسمت نابودی میرود و بنظرم این افسار گسیختگی و رشد انفجاری جمعیت اصلا خوب نیست .
من بشدت نگرانم . آیا با این وضعیت نابهنجار محیط زیستی در سرتاسر زمین که هر سال هم بدتر میشود ، سالهای آینده سالهای بسیار سخت تری برای بشریت خواهند بود ؟
مجید / 04 August 2019