بنیاد پژوهشهای زنان ایران ۳۰ ساله شد. این بنیاد از سال ۱۹۹۰ میلادی به ابتکار افسانه نجمآبادی، گلناز امین و شهلا حائری تأسیس شد و از آن سال به بعد در کشورهای مختلف جهان زنان ایرانی بسیاری با تحقیقات، مقالات و آثار هنری خود در کنفرانس حضور یافتند. به مناسب دوام ۳۰ ساله بنیاد پژوهشهای زنان تصمیم گرفتیم با شماری از فعالان جنبش زنان گفتوگو کنیم. در این نوشته تجربه و نظر محبوبه عباسقلی زاده را درباره بنیاد پژوهشهای زنان ایران میخوانیم و میشنویم.
محبوبه عباسقلی زاده رابطه خود با کنفرانسهای بنیاد زنان ایران را رابطهای همراه با عشق و اضطراب توصیف میکند. او میگوید:
«هر سال که نزدیک است در یکی از کنفرانسهای بنیاد زنان شرکت کنم با اینکه خیلی خوشحالم که دوستانم را خواهم دید اما در حقیقت رفتن به کنفرانس مضطربم میکند زیرا با افرادی روبهرو میشوم که در گذشته با آنها تاریخهای پیچیدهی حسرت آلود یا دردناکی داشتهام.»
عباسقلی زاده نقطه قوت کنفرانسها را در این میداند که این کنفرانسهای هر سال انعکاس دهنده و آیینه وضعیت فکری، سیاسی و اجتماعی جنبش زنان در تبعید در همان سال بودهاند.
به نظر او کنفرانس فضایی است که حتی برای کسانی که از نظر سیاسی با هم مخالف هستند ایجاد تحمل میکند. محیط و فضای کنفرانس به نظر این فعال جنبش زنان بسیار اهمیت دارد. عباسقلی زاده اما معتقد است که این وضعیت در حال حاضر تغییر کرده است. به گفته او پیشتر گروههای مختلف زنان از آمریکا و کانادا و کشورهای اروپایی با دیدگاههای مختلف سیاسی به کنفرانس میآمدند اما سال به سال افراد کمتری به کنفرانس میآیند. او یکی از علتهای ریزش را رنجش کمیتههای محلی از فضای مدیریتی بنیاد زنان میداند. با این حال او ادعا نمیکند که کنفرانس به زوال خود نزدیک شده است.
به نظر عباسقلی زاده بنیاد پژوهشهای زنان ایران همواره تلاشهایی کرده که بین نسلها پلی بزند و همیشه پیشنهادهای جوانان را برای حضور در کنفرانس پذیرفته است. با این حال مدیریت و برگزارکنندگان کمیتههای محلی از زنانی تشکیل شده که سنشان بیش از ۴۰ سال است. به گفته او گویی کنفرانس جمعی است از خالههایی که به دختران خانواده خوشآمد میگویند اما کنفرانس به دختران تعلق ندارد.
عباسقلی زاده معتقد است بنیاد پژوهشهای زنان به صورت هدفمند درصدد ساختن پلی بین فعالان خارج و داخل نبوده است اما فضایی فراهم کرده که فعالین از داخل و خارج همدیگر را ببینند.
«در این محیط است که تعاملها و دوستیها و کارهای مشترک اتفاق افتادهاند. در عین حال، این فضا از آنجایی که بازتاب دهنده اضطراب فعالان زن نیز بوده است، شکاف و تنشهای بین فعالان خارج و داخل را نیز به همراه داشته است.»
گفتوگوی کامل را بشنوید:
|
در همین زمینه بخوانید:
گفتگوی خانم عباسقلی زاده ، در مورد سازمان بنیاد زنان ،، دارای نکات قابل تاملی بود ،،
اینکه ،، استقبال ومشا کت زنان جوان در این بنیاد در مقیاسی بسیار کوچک است ،، نشان از شکاف دو نسل دار ،، این شکاف در طول تاریخ وجود داشته است ،، ودر زمان حال بدلیل گسترش وسایل ارتباط جمعی، وپیشرف تکنولوژی ،، این شکاف بینهایت گسترش یافته است ،، در طول تاریخ متاسفانه این نسل کهن بوده که حاکمییت وقدرت را در اختیار داشته و دارد ،، وسرنوشت جامعه را رقم زده است ،، این حضور کم رنگ نیروی جوان را در تمامی تشکلها وسازمان های درون وبیرون چه زنانه و چه مردانه می توان دید ،، زمان آن رسیده است که تلاشی در راستای کاهش شکاف بین دو نسل صورت گیرد و این امر
به چند رو می تواند صورت گیرد
یک – کاهش معتنی به کهن سالان در مراکز قدرت وتصمیم گیر در امور اجتماعی ،، وسپردن بیشتر این امور بدست نیروی جوان
دو – برسی چگونگی امر پیشبرد موضوع یک بوسیله دانشمندان
ومتخصصین علوم اجتماعی، سیاسی فرهنگی ،، وروانشناسان علوم اجتماعی وتربیتی جهت آموزش و پرورش نو نهالان در راستای مشارکت در سرنوشت خیش وبدست گیری مسولییت اجتماعی ،،
سوم – اجرای این فرهنگ مشارکت وکاهش قدرت تصمیمگیری بزرگسالان در واحد خانواده ،،
جوامعی در آینده پیشتاز خواهند بود که از همین حالا در این راستا حرکت کنند
ازاده / 21 July 2019