وضعیت درویش‌های گنابادی زندانی در ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ (فشافویه) از مدت‌ها پیش نامطلوب بود. این زندان در کل وضعیت بسیار بدی دارد و استفاده از آن برای مجازات بزهکاران اجتماعی نیز از سوی نهادهای حقوق بشر به نقد کشیده شده است. اما زندانی‌کردن درویش‌های مرد در فشافویه و درویش‌های زن در قرچک که به اتهام سیاسی و امنیتی بازداشت شده‌اند، بخش دیگری از برخورد شکنجه‌آمیز جمهوری اسلامی با درویش‌ها است.

علیرضا روشن،‌ فعال حقوق درویشان گنابادی و از مدیران وب‌سایت «مجذوبان نور» یکشنبه ۲۲ اردیبهشت /  ۱۲ مه در گفت‌و‌گو با «زمانه» به شرح رویدادهای اخیر زندان فشافویه پرداخت. به گفته او، ۱۵ درویش زندانی در اعتراض به عدم اجرای اصل تفکیک جرایم دست به تحصن زده‌اند اما مسئولان زندان تهدید کرده‌اند که «اگر به تحصن‌شان پایان ندهند، نیروهای گارد زندان را وارد عمل خواهند کرد.»

تصویری از دراویش پس از دستگیری

گفت‌و‌گو با علیرضا روشن:

▪️ چه خبری از آخرین وضعیت درویش‌های گنابادی زندانی دارید؟

علیرضا روشن

امروز ۱۲ مه ۲۰۱۹ است و اینک که پاسخ سوال شما را می‌دهم نزدیک به ۱۵ نفر از درویش‌های گنابادی زندانی در اعتراض به عدم اجرای اصل تفکیک جرایم در مصوبات آیین‌نامه اجرایی زندان‌ها در داخل زندان تحصن کرده‌اند و از حکومت ایران می‌خواهند که آنان را از زندانیانی که به جرم سرقت و شرارت و قاچاق مواد مخدر جدا کنند و به یک بند که مخصوص زندانیان سیاسی و عقدیتی باشد منتقل کنند. زندانیانی که در رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی شرور خوانده می‌شوند در داخل زندان با یکدیگر درگیر شده‌اند. به روی همدیگر شمشیر و قمه و چاقو کشیده‌اند و همدیگر را لت و پار کرده‌اند. ۹ نفر از آنان به دلیل شدت زخم‌ها به بیمارستان اعزام شده‌اند. آنها بدون ترس و اضطراب دستجمعی با همدیگر درگیر می‌شوند. سر مواد مخدر. سر هر چیز کوچک. سر باندبازی‌های که داخل زندان دارند. با هم درگیر می‌شوند و به روی هم چاقو می‌کشند.

یکی از درویش‌ها به نام حیدر تیموری در درگیری این افراد آسیب دیده است. آنها فلاسک چای را برای هم پرت می‌کرده‌اند. یکی از فلاسک‌ها به چشم آقای تیموری می‌خورد. درویش‌های دیگر تحصن می‌کنند و برای بار چندم از فرزادی رییس زندان فشافویه می‌خواهند که بر اساس اصول قانونی آنان را از در بند دیگری و در کنار زندانیان سیاسی نگهداری کنند. اما تا این لحظه فرزادی نه تنها زیر بار این خواسته قانونی نرفته بلکه درویش‌ها را تهدید کرده است که اگر به تحصن‌شان پایان ندهند نیروهای گارد زندان را وارد عمل خواهد کرد.

▪️ در مجموع چه تعدادی درویش در زندان هستند و سنگین ترین حکم صادره برای چه کسی بوده است؟

از چهارصد درویشی که در ماه‌های ابتدایی سال ۱۳۹۷ برای آنان کیفرخواست صادر شده و در دادگاه‌هایی کوتاه مدت به سال‌ها حبس و تبعید و شلاق محکوم شده بودند اینک ۵ زن درویش در زندان قرچک و ۱۲۰ درویش مرد در تیپ‌ها یا اندرزگاه‌های یک، دو، چهار و سالن امن (محل سلول‌های انفرادی) زندان فشافویه دوران زندان خود را می‌گذرانند. با وجودی که طبق حکم شعبه‌های ۱۵ و ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی‌ها ابوالقاسم صلواتی و ماشاالله احمدزاده، اتهام درویش‌ها اقدام علیه امنیت ملی و اخلال در نظم عمومی عنوان شده است و به عبارتی درویش‌های گنابادی با اتهام امنیتی زندانی شده‌اند اما آنها را در زندان فشافویه که برای جمع‌آوری و نگهداری زندانیان مواد مخدر و سرقت و بزه‌های اجتماعی طراحی شده است نگهداری می‌کنند.

جدا از این که دادگاه این درویشان نهایتا یک ربع تا نیم‌ساعت طول کشیده و حکم آنها در روندی غیرقانونی و فاقد اصول اولیه یک دادرسی عادلانه و حقوقی صادر شده است نگهداری آنان در زندان فشافویه میان زندانیان معتاد و سارق و … خود نمونه‌ای دیگر از عدم رعایت قانون در مورد آنان است زیرا اصول مندرج در آیین‌نامه‌ی اجرایی سازمان زندان‌ها بر اصل تفکیک جرایم تاکید داشته و اجبار می‌کند که زندانیان باید متناسب با نوع جرم در محل مناسب دوران حبس خود را بگذرانند. بیشترین حکمی که صادر شده برای آقای مصطفی عبدی، مهندس کامپیوتر است. دادگاه انقلاب او را به ۲۶ سال و سه ماه حبس محکوم کرده است.

جالب اینجاست که در زمان دستگیری درویش‌ها روزنامه وطن امروز در صفحه یک خود تصویری از یک ماشین سمند دنا گذاشته بود که شیشه‌های آن شکسته بود و بدنه‌اش به شدت آسیب دیده بود. وزیر تصویر این ماشین از درویش‌ها با نام درویش‌های داعشی یاد کرده بود و نوشته بود که درویش‌ها اموال عمومی را تخریب کرده‌اند. نکته جالب اینجاست که آن ماشین سمند دنا متعلق بود به همین آقای مصطفی عبدی. ماشینی که بسیجی‌ها شیشه‌های آن را شکستند. درونش را غارت کردند. حتی یک شیشه عسل کوچکی را که مصطفی در ماشینش گذاشته بود سرقت کردند. و نهایتاً از آن عکس گرفتند و در روزنامه‌شان چاپ کردند.

▪️ وضعیت قطب دراویش چیست؟ آیا ایشان در حصر خانگی هستند؟ چرا خبر حصر خانگی اعلام نمی‌شود؟

حادثه گلستان هفتم که در یکم اسفند ۱۳۹۶ با سرکوب و دستگیری گسترده درویشان گنابادی به پایان رسید یک منظور را دنبال می‌کرد: حصر دکتر نورعلی تابنده رهبر معنوی درویشان گنابادی. در واقع ایده‌ای که نیروهای امنیتی به پشتبانی گروهی تندرو از روحانیون حوزه دنبال می‌کردند برچیدن بساط درویشان از کشور بود. آنان تحمل نمی‌کردند که کنار مساجدی که با بودجه‌های کلان در شهر قم درست کرده بودند خانقاه برپا شود. بنابراین در آتشی دیرینه دمیدند و خانقاه درویشان را در شهر قم خراب کردند. این مربوط است به سال ۱۳۸۴.

اما حادثه قم درویش‌ها را یکپارچه‌تر کرد. طرف مقابل تمام توان امنیتی وقضایی‌اش را به کار گرفت و در دو شهر اصفهان و بروجرد نیز خانقاه درویشان را با خاک یکسان کرد. درویش‌ها به رسانه رو آوردند. انتشار اخبار آنان حکومت را وادار به تغییر مشی کرد. در واقع آنان دیدند که نمی‌توان درویش‌ها را حذف کرد. بنابراین به جای تخریب ساختمان، تصمیم به حذف عاملی گرفتند که به گمان‌شان درویش‌ها را یکپارچه و منسجم کرده بود. و عامل اتحاد درویشان کسی نیست جز دکتر تابنده. چنان که عرض کردم در تصور حکومت این‌طور بوده است که آقای تابنده درویش‌ها را متحد کرده و ممکن است خطری که در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و رای یکپارچه درویش‌ها به آقای کروبی از بیخ گوششان گذشته بود دو مرتبه تکرار شود و جمعیت درویش‌ها بتواند در معادلات سیاسی نقش‌آفرینی کند.

بر خلاف آقایان میرحسین و کروبی که در حصر رفتند اما کسی به حصر آنان جز در محدوده کلام اعتراض نکرد، درویش‌ها گنابادی پس از آن که آقای تابنده به دستور نانوشته نهادهای قضایی و امنیتی در تهران تخته قاپو شدند و از سفر ایشان به زادگاه‌شان بیدخت ممانعت کردند، بارها خواستار رفع محدودیت‌ها از او شدند. موج اعتراض درویش‌ها بالاتر و بالاتر گرفت. نهایتاً بهمن ماه سال ۱۳۹۶ بود که خبر بازداشت دکتر تابنده را منتشر کردند. درویش‌ها به دنبال انتشار این خبر در خیابان گلستان هفتم یعنی منزل دکتر تابنده در منطقه پاسداران تجمع کردند. حکومت از سوی دیگر خبر بازداشت را تکذیب کرد اما درویش‌ها حسب حافظه تاریخی‌شان در موارد مشابه که شاهد عهدشکنی حکومت بودند اطراف منزل دکتر تابنده را خالی نکردند. و شد آنچه نباید می‌شد. همه‌ درویش‌ها قصابی شدند و به شکلی تاسف‌بار بازداشت و زندانی شدند و آقای تابنده در حصری عیان و آشکار رفتند.

عده‌ای می‌گویند که آقای تابنده در حصر نیستند زیرا شماری از درویشان می‌توانند او را ملاقات کنند. اما این حرف اساس درستی ندارد. زیرا تمام این دیدارها زیر نظر نهادهای امنیتی انجام می‌شود. مقابل خانه ایشان ون امنیتی مستقر است. طول کوچه گلستان هفتم دوربین گذاری شده و تمام رفت‌و آمدهای آن کوچه رصد می‌شود. و مهمتر از همه این که اجازه سخنرانی آزادانه به دکتر تابنده نمی‌دهند.

خبر حصر خانگی دکتر تابنده بارها اظهار شده است اما رسانه‌های ایران اجازه انتشار این خبر یا حتی مصاحبه با دکتر تابنده را ندارند. درویش‌ها همزمان با همه حق‌کشی‌هایی که علیه آنان اعمال می‌شود از رسانه نیز محرومند.

▪️ دراویش مسلمان ( و شیعه) هستند چرا حکومت تا این اندازه نسبت به آنها سختگیر و حساس است و چرا آنها را سرکوب می‌کند؟

دین در ایران امری سیاسی است. حکومت ایران دین را دستمایه کارهای سیاسی خودش کرده است و چنان که می‌بینید با تمسک به مذهب شیعه یکسر به کار آتش‌افروزی در جهان مشغول است. بنابراین او به دستاوردهای سیاسی شیعه نظر دارد نه به خود شیعه. هر جا برایش بصرفد تبلیغ شیعه‌گری می‌کند و هر جا به ضررش باشد، مثل درویش‌ها، که البته تصوف دخلی به دین و مذهب ندارد، با لودر روی عبادتگاه‌هاشان می‌رود.

وانگهی مگر مردم ایران شیعه نیستند؟ چرا وقتی اعتراض می‌کنند با چماق و باتوم و زندان و این چیزها از آنان پذیرایی می‌کنند؟ در حکومت ایران نه خدا، نه دین، نه مذهب، هیچکدام هیچ ارزشی ندارند. ارزش‌ها در ایران در مجموعه سیاست‌های کلی حوزه علمیه تعریف می‌شود. حتی ارزش‌های الهی را فقهای راس قدرت در ایران تعیین می‌کنند.


در همین زمینه: