در ایران، با وجود افزایش آگاهیها و تولید محتوای بیشتر درباره ضرورت مبارزه با اعدام، همچنان موافقان با این رویه که مجازات قاتل و متجاوز باید مرگ باشد، کم نیستند. در مواردی که قتل به شکلی فجیع رخ داده باشد و احساسات عمومی جریحهدار شده باشد نیز شمار کسانی که با درخواست اجرای حکم اعدام همدل و همراه میشوند، بیشتر میشود. حاکمیت هم که گویا از اجرای برنامهای دقیق برای تغییر این وضعیت ناتوان است، تنها به برخورد با معلول اکتفا میکند و بر این گمان است که با برپا کردن چوبههای دار میتواند از بدتر شدن این شرایط جلوگیری کند. به همین دلیل مسئولان قضایی جمهوری اسلامی همواره از نقش بازدارنده اعدام در وقوع جرایم میگویند، در حالی که به نظر میرسد این اعدامها بیشتر در خدمت حفظ «نظام» و اقتدار جمهوری اسلامی باشد.
دهم اکتبر (امسال برابر با ۱۸ ماه مهر) بر اساس تقویم سازمان ملل متحد روز جهانی مبارزه با اعدام است. با توجه به نزدیک شدن به این روز، زمانه از شماری از حقوقدانان و فعالان حقوق بشر پرسیده است اگر قرار باشد به عنوان یک وکیل، حقوقدان یا یک مدافع حقوق بشر، یک یا چند جمله در پاسخ به کسانی بگویند که همچنان اعدام را توجیه میکنند و آن را اقدام درستی میدانند، آن یک یا چند جمله چه خواهد بود؟
پاسخ افرادی چون شیرین عبادی، عبدالکریم لاهیجی، محمود امیری مقدم، حسین رئیسی، شادی صدر و … را در ادامه میخوانید.
اعدام یعنی قتل یک انسان
محمود امیری مقدم، سخنگوی سازمان حقوق بشر ایران از نروژ به زمانه میگوید:
اعدام ،یعنی قتل یک انسان. اعدام یعنی یک مجازات غیرقابل بازگشت که نه تنها هیچ تاثیر پیشگیرانهای بر روند جرایم ندارد بلکه موجب ترویج خشونت در جامعه میشود و حکومتهای دیکتاتوری فقط برای ایجاد وحشت در جامعه و ادامه حکومت خود از این مجازات استفاده میکنند.
اعدام میکنند تا به جامعه پاسخ فوری بدهند
حسین رئیسی، حقوقدان و استاد دانشگاه کالرتون در اتاوای کانادا میگوید:
آنچه انسان در عصر حاضر در جستوجوی آن است، تحقق عدالت در رفتارهای دولتمردان و حکومتگران است. حکومتها قانون وضع میکنند یا قوانین ایدئولوژیک و مذهبی خود را توجیه و در بستههای امروزی اجرا میکنند تا موجب استحکام نظام قدرت خود بشوند. اعدام مهمترین ابزار این نوع حکومتگران است. آنها اعدام میکنند تا به جامعه پاسخ فوری بدهند و از مسئولیت خود در قبال فراهم آوری امکان عدالت اجتماعی فرار نمایند.
رابطه بین تامین عدالت اجتماعی و رشد و توسعه انسانی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و میزان ارتکاب جرم رابطهای مستقیم است. در جرایم با مجازات اعدام نیز این رابطه به روشنی قابل مطالعه است. بنابراین اعدام یعنی محو آثار بیتدبیری و بیکفایتی دولتمردان و حکومتگران و عمدتا مجازات شدید برای فقیران و بیچارگان!
اعدام متضمن عدالت برای جامعه و قربانیان جرم نیست. قربانیان جرم اگر در فرایند عدالت ترمیمی قرار گیرند و اطمینان حاصل کنند که مرتکب و مجرم مجازات میشود و در صورت اعدام نشدن، بدون مجازات متناسب رها نمیشوند، تن به درخواست اعدام مرتکب جرم در جرایم تجاوز و قتل نمیدهند.
برای رسیدن به جامعهای مطلوب، خشونت از هر نوع آن باید مذموم شناخته شود. اعدام خشونت سیاسی و دولتی است. در این راه آموزش عمومی و تخصصی مهمترین راه برای درک چرایی نفی اعدام است.
اعدام جرم و جنایت را کم نمیکند
سیمین روزگرد، مدافع حقوق بشر مقیم کانادا به زمانه میگوید:
اعدام به کم شدن جرم و جنایت در جامعه منجر نمیشود. لازم هم نیست به تاریخ، آمار و پژوهشها مراجعه کنید. فقط کافیست نگاهی به صفحه حوادث روزنامههای کشور خودمان بیندازید؛ کشوری که پیشتاز صدور و اجرای مجازات اعدام در جهان است.
مجازات اعدام حتی برای قتل هم اشتباه است
شادی صدر، حقوقدان مقیم بریتانیا و از مدیران سازمان عدالت برای ایران به زمانه میگوید:
به طور مشخص در جرایمی مانند قتل که برایش مجازات اعدام وجود دارد -به کسانی که مجازات اعدام را برای قتل توجیه میکنند- میگویم تجربه بشر ثابت کرده که بسیاری از مواقع قاضیها در تشخیص قاتل اشتباه کرده و افراد بیگناهی را کشتهاند. بنابراین مجازات اعدام حتی برای قتل هم اشتباه است چون دادگاه ممکن است در قضاوت خطا کند.
مجازات اعدام یک نوع قتل است. اگر ما قتل را کار نادرستی میدانیم مجازات اعدام هم یک قتل دیگر است که این بار با حکم دادگاه یا به دست دولت انجام میشود یا به خاطر قصاص به اختیار ولی دم صورت میگیرد. کسی کشته شده و به جایش دیگری را میکشند. اگر قتل غلط است مجازات آن به شیوه قتل نیز نادرست است.
در بقیه جرایمی مثل روابط جنسی و مواد مخدر که برایشان مجازات قتل وجود دارد: درباره روابط جنسی در بسیاری از کشورهای دیگر اصلا جرم نیست چه برسد به اینکه برایشان مجازاتی بسیار سنگین همچون اعدام درنظر گرفته شود. در نظر بگیرید کسی که به خاطر جرایمی جنسی در ایران در خطر اعدام است اگر در کشوری متمدن به دنیا میآمد، اصلا مجرم شناخته نمیشد.
برخی مدعیاند که مجازات اعدام باعث پیشگیری از جرایم مختلف مثل جرایم مالی، مواد مخدر، قتل و … میشود. اما در کشورهایی که مجازات اعدام را لغو کردهاند، آمار جرم و جنایت پایین آمده است. تجربه کشور ایران که همیشه برای مواد مخدر مجرمان را اعدام کرده، نشان میدهد که قاچاق مواد مخدر پایین نیامده. این نشان میدهد که هیچ رابطه علت و معلولیای بین اعدام و پایین آمدن جرم وجود ندارد بلکه برعکس در بسیاری از کشورها با وجود مجازات اعدام میزان جرم بالا رفته است.
بر اساس آمارها اعدام باعث کاهش جرایم نمیشود
شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه نوبل صلح که مقیم بریتانیاست به زمانه میگوید:
مجازات اعدام به هیچ وجه نمیتواند مانع کاهش جرایم در جامعه شود. این مساله بر اساس آمارهایی که منتشر میشوند کاملا مشهود است.
اعدام، مجازاتی بیهوده و عبث
عبدالکریم لاهیجی، حقوقدان و مدافع برجسته حقوق بشر مقیم فرانسه میگوید:
اعدام اگر به عنوان مجازات تلقی شود، وقتی میتواند قابل توجیه باشد که در فلسفه مجازات و مبارزه با جرم، بر پایین آوردن میزان ارتکاب جرم تاثیر بگذارد. اما ما دیدیم که تاثیر نمیگذارد. در کشورهایی که همچنان بر ضرورت اعدام به عنوان عامل پیشگیری از جرم در جرایمی مانند قتل پافشاری میشود، به عنوان نمونه ایالت متحده آمریکا یا جمهوری اسلامی ایران، این مجازات بیاثر بوده است. مثلا در رابطه با قاچاق مواد مخدر. ما بیش از ۳۰ سال این موضوع را به مقامات جمهوری اسلامی یادآوری کردیم اما متاسفانه آنها گوش شنیدن نداشتند تا اینکه سرانجام سال گذشته بر اساس آمارها دیدند استدلال ما درست بوده و طی سه دهه نه تنها میزان جرایم مواد مخدر پایین نیامده، بلکه با وجود اینکه هر سال چند صد نفر اعدام شدند، شمار مجرمان افزایش پیدا کرده. سال گذشته حکومت ایران بر اساس گزارشی که چند قاضی دادگستری دادند، قانونی را به مجلس بردند و قرار شد در بسیاری از موارد مجازات اعدام برای جرایم مواد مخدر تجویز نشود. همین نشان میدهد که فلسفه مجازات اگر مبارزه با جرم باشد اعدام نمیتواند به منزله عامل پیشگیری جرم تلقی شود و بنابراین اعدام مجازاتی بیهوده و عبث است و برای مبارزه با جرم و جنایت کارایی ندارد.
اعدام با هیچ یک از اهداف و فلسفه مجازاتها، تطابق ندارد
نقی محمودی، حقوقدان و وکیل سابق دادگستری مقیم آلمان به زمانه میگوید:
اعدام با هیچ یک از اهداف و فلسفه مجازاتها تطابق ندارد. نه موجب پیشگیری از تکرار جرم میشود و نه موجب تنبیه یا اصلاح مجرمان. مضاف بر اینکه امکان بازگشت مجدد مجرم به جامعه را نیز غیرممکن میسازد. تجربه ۴۰ ساله اعدام (خاصه در ملاء عام) به روشنی بیانگر این موضوع است که اعدام حتی موجب تنبیه دیگران نیز نمیشود.
از سوی دیگر، به لحاظ عدیده، صدور حکم اعدام ممکن است تحت تاثیر عوامل مختلف حکمی اشتباه باشد. اشتباهی که به هیچ وجه قابل جبران نیست.
- در همین زمینه