خشکسالی، سقوط آزاد ارزش پول ملی، اعتراضات اقتصادی و… به فهرست چالشهای رژیم ایران مشکل تازهای اضافه شده است: تحریم نفتی. در واکنش، حسن روحانی، همچون سلفش احمدی نژاد، تهدید کرده که ایران تنگه هرمز را خواهد بست.
بستن تنگه هرمز پیامی است که رهبران ایران در شرایط فوق بحرانی صادر میکنند؛ وقتی برگ دیگری برای بازی در دست ندارند. آمریکا میخواهد صادرات نفت ایران را به صفر برساند، اما در بدترین سناریو، پیشبینی میشود ایران همچنان بتواند روزانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار بشکه (غالباً به چین و روسیه) صادر کند. آنچه مشخص است، تحریمها به خودی خود موجب سقوط جمهوری اسلامی نخواهد شد. تحریمهای سخگیرانهتر آمریکا علیه عراق از سال ۱۹۹۰ باعث سقوط رژیم صدام نشد، و در نهایت، این دخالت مستقیم نظامی بود که در ۲۰۰۳ تکلیف صدام را یکسره کرد.
در پی خروج آمریکا از برجام، دونالد ترامپ به کشورهای در دادوستد با ایران، بین ۹۰ تا ۱۸۰ روز برای اجرای تحریمها فرصت داد. موعد اعمال تحریمهای نفتی چهارم نوامبر است، و پیش از آن، از ۶ اوت تحریمهای مربوط به صنعت خودرو، و تجارت طلا و فلزات گرانبها اعمال خواهد شد.
از هماکنون اما خریداران همیشگی نفت ایران واردات نفتی خود از ایران را کاهش دادهاند. و از سوی دیگر، تلاش ایران برای جلب حمایت شرکایش در اوپک نتیجهبخش نبوده است.
بنا به گزارش آژانس بینالمللی انرژی، صادرات نفت ایران به اروپا بهخاطر تحریمهای آمریکا در ماه ژوئن نسبت به ماه قبل آن نصف شدهاست. این در حالی است که همزمان با نشست ۶ ژوئیه وین، پنج قدرت طرف قرارداد هستهای با ایران اعلام کرده بودند که مایلاند صادرات نفت و گاز ایران ادامه پیدا کند.
هند، از مشتریان آسیایی ایران، در ماه ژوئن نزدیک به ۱۶ درصد کمتر از ماه مه از ایران نفت خریداری کرده است. و کره جنوبی نیز برای نخستین بار در طول شش سال گذشته، هیچ سفارش خریدی به ایران در ماه ژوئیه نداده است.
آن طور که برایان هوک، مدیر سیاستگذاری وزارت خارجه آمریکا، میگوید، واشنگتن میخواهد صادرات نفت «ایران» را به صفر برساند. هدف از این راهبرد جدید، به نقل از هوک، اما «نه تغییر رژیم ایران» بلکه فشار اقتصادی تا نقطهای است که این کشور در سیاستهای خود تجدید نظر کند. علیرغم این، اما صداهاییها از واشنگتن مبنی بر تلاش برای «تغییر رژیم» ایران نیز شنیده میشود. برای مثال، رودی جولیانی، وکیل ترامپ و شهردار سابق نیویورک، در نشست مجاهدین در پاریس آشکارا از طرح وبرنامه آمریکا برای تغییر رژیم ایران سخن گفت.
برگ آخر ایران
نفت جوهر اقتصادی رژیم ایران و ماده خام جاه و جلال جمهوری اسلامی است. ۸۰ درصد صادرات ایران، به نفت، فرآورده نفتی و پتروشیمی مربوط میشود. و بدون پول نفت، دیگر نه گرفتن ژستهای پوپولیستی برای رهبران ایران میسر است، و نه تحقق رویای سلطه منطقهای.
در پاسخ به تلاشهای آمریکا برای تحریم نفتی ایران، حسن روحانی، رئیسجمهور ایران در نهایت همان واکنشی را نشان داد که پیشتر از سلف او، احمدی نژاد در شرایط مشابه دیده بودیم.
روحانی درجمع گروهی از ایرانیان مقیم سوئیس گفت: «آمریکاییها مدعی شدهاند که میخواهند به طور کامل جلوی صادرت نفت ایران را بگیرند، آنها معنی این حرف را نمیفهمند، چرا که اصلا معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود، اگر شما توانستید این کار را بکنید تا نتیجهاش را ببیند.» فرماندهان ارشد سپاه از جمله محمدعلی جعفری و قاسم سلیمانی به اسقبال این سخنان رفتند که در ایران یکصدا به منزله «تهدید بستن تنگه هرمز» تفسیر شده است.
در سال ۱۳۹۰ نیز محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدی نژاد گفته بود: «اگر بنا باشد نفت ایران را تحریم کنند، یک قطره نفت از تنگه هرمز عبور نخواهد کرد.» در آن زمان، حتی ارتش و سپاه در مانوری نظامی، نحوه بستن تنگه هرمز را تمرین کردند.
بستن تنگه هرمزی پیامی است که رهبران ایران در شرایط فوق بحرانی صادر میکنند؛ وقتی برگ دیگری برای بازی در دست ندارند. تاکنون، هیچگاه این تهدید عملی نشده، و مقامات ایرانی میدانند عملی کردن آن خود یعنی به آغوش کشیدن پایان.
آمریکاییها بارها اعلام کردهاند که بستن تنگه قرمز خط قرمز آنهاست و آن را تحمل نخواهند کرد. دونالد ترامپ ۸ ژوئن در توئیتی طعنهآمیز در این مورد واکنش نشان داد و نوشت که تحرکات و مزاحمتهای قایقهای ایرانی برای کشتیهای آمریکایی در سال ۲۰۱۸ به صفر رسیده است.
بسته تنگه هرمز شاید آخرین برگ ایران باشد، اما آخرالزمان نفتی جهان نیست. و از قبل، تمهیداتی در مقابل آن اندیشیده شده است. عربستان سعودی توانایی صادرات ۵ میلیون بشکه در روز را از طریق دریای سرخ دارد، و امارات متحده از طریق خط لوله به فجیره در دریای عمان میتواند تا ۱٫۵ میلیون بشکه نفت صادر کند.
چشم امید به هند و چین
کل صادرات نفت سومین تولید کننده اوپک پس عربستان سعودی و عراق، چیزی در حدود ۲٫۴ میلیون بشکه در روز است که ۱٫۸ میلیون بشکه آن به هند و چین میرود.
مقامات آمریکایی اعلام کردهاند که قصد دارد صادرات نفتی ایران را به صفر برساند. در عین حال، اما بنا به گفته مایک پمپئو در ابوظبی، درخواست معافیت دولتها و شرکتها از تحریمهای نفتی ایران همچنان مورد بررسی خواهد گرفت. ژاپن، سومین مشتری نفتی ایران، با واردات روزانه ۱۴۰۰۰۰ بشکه در روز از ایران، از جمله کشورهایی هست که به دنبال چنین معافیتی است.
در این آخرالزمان نفتی، اما آنچه بیش از هرچیز برای ایران اهمیت دارد، تصمیم کشورهای چین و هند است. پکن که در جنگ اقتصادی همه جانبه با واشنگتن است، هنوز موضع خود را مشخص نکرده، با این حال یک مقام چینی تهدید ایران به بستن تنگه هرمز را مورد انتقاد قرار داده است.
دارمندرا پرادان، وزیر نفت و گاز طبیعی هند نیز به تازگی گفته که درخصوص تصمیمگیری در مورد تحریمها، آنچه اولیت دارد منافع ملی هند است. در ایران، این اظهار نظر نوعی خلف وعده و خلاف اظهار نظر وزیر خارجه هند، سوشما سوآراج تفسیر شده که پیشتر گفته بود هند تنها تحریمهای اعمال شده از جانب سازمان ملل را به رسمیت میشناسد. قرار است در ۱۶ ژوئیه در دهلی نو، مقامات هندی با هیئتی از کارشناسان آمریکایی به طور مفصل درباره تحریمهای ایران گفتگو کنند. و بعید به نظر میرسد نتیجه این نشست به نفع ایران باشد.
جای خالی ایران در بازار نفت را عربستان سعودی و روسیه و امارات متحده پر خواهند کرد. تولید روزانه نفت عربستان در ماه ژوئن به ۱۰ میلیون و ۴۶۰ هزار بشکه در روز افزایش یافته و در ماه ژوئیه ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه به این رقم افزوده میشود. دونالد ترامپ در توئیتی در ۳۰ژوئن اعلام کرد پادشاه عربستان به او قول داده تا دو میلیون بشکه در روز تولیداش را بالا ببرد، امری که البته ورای توان عربستان به نظر میرسد.
امارات متحده عربی و روسیه نیز از حالا تولیدات خود را افزایش داده است. این افزایش تولید اما به معنای معنای کاهش ظرفیت تولید مازاد جهانی در شرایط بحرانی خواهد بود؛ امری که به افزایش قیمتها منجر خواهد شد. پیشبینی میشود، قیمت نفت در سه ماهه دوم سال ۲۰۱۹ به بشکهای ۹۰ دلار برسد.
ایران پس از تحریم؟
در شش ماه گذشته، ارزش ریال در مقابل دلار ۵۰ درصد سقوط کرده است. خوزستان در وضعیت بحرانی به سر میبرد، کارگران و بازاریها شدیداً ناراضیاند…. بدون شک، تحریم نفتی کاتالیزوری خواهد بود برای تشدید بحرانها.
بنا به بیانه آژانس بینالمللی انرژی، انتظار میرود در اثر تحریمهای آمریکا تولید و صادرات نفت ایران ۱٫۲ میلیون بشکه در روز کاهش یابد. در بدترین سناریو، پیشبینی میشود ایران همچنان بتواند روزانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار بشکه غالباً به چین و روسیه صادر کند.
این صادرات حداقلی— که در دور پیشین تحریمها در سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ وجود داشت— به ایران اجازه میدهد که حداقلی از کالاهای اساسی، مواد غذایی و دارویی مورد نیاز خویش را تأمین کند و در عین حال، آن طور که کارشناسان انرژی و متخصان مسائل امنیتی میگویند، نوعی بازدارندگی ایجاد خواهد کرد تا ایران تهدید بستن تنگه هرمز را عملی نکند.
آنچه مشخص است، تحریمها به خودی خود موجب سقوط جمهوری اسلامی نخواهد شد. تحریمهای سخگیرانهتر آمریکا علیه عراق از سال ۱۹۹۰ باعث سقوط رژیم صدام نشد، و پس از سیزده سال تحریم –که بهای آن را بیش از رهبران عراق، مردم این کشور پرداختند— در نهایت، این دخالت مستقیم نظامی بود که در ۲۰۰۳ تکلیف صدام را یکسره کرد. آیا با توجه به تجربه عراق، تحریم نفتی ایران پیش درآمد دخالت مستقیم نظامی آمریکا است؟
سناریوی جایگزین، امکان یک توافق جدید و همه جانبه میان رهبران ایران با دولت آمریکاست، به خصوص اینکه ترامپ از تجربه کره شمالی بسیار خوشنود است و بسیاری از تحلیلگران معتقداند که ترامپ همان جادهای را پیش روی ایران قرار داده که پیشتر کره شمالی آن را طی کرده است.
با این حال، بعید است ایران، در این شرایط آشفته و وضعیت نابه سامان داخلی، پای میز مذاکره با آمریکا برود. چنین مذاکرهای پیش شرطهای زیادی دارد، از جمله و به ویژه آرام ساختن یا به عبارت دیگر، سرکوب اعتراضات جاری در کشور، و این مستلزم بازآرایی نظامی یا شبه-نظامی دولت است.
از این بابت، فوریترین و بیواسطهترین پیامد تحریم ایران، کاهش توان اقتصادی و در نهایت سیاسی جامعه ایران خواهد بود. دولت ایران در اثر تحریمها تضعیف و شکاف میان مردم و حکومت بیشتر خواهد شد، اما به همان نسبت، نهادهای مدنی نیز تحلیل خواهند رفت.
ضربه تحریمها که فرود آید، خصلت مشترک دولت و جامعه، استیصال و ناتوانی خواهد بود؛ استیصال و البته آیندهای که هم برای مردم و هم برای حکومت روز به روز مبهمتر خواهد شد.
طنز جریان در این است که چین همواره از کشورهایی است که همیشه به ملاها تذکر میدهد که با تنگه هرمز شوخی نکنند, چونکه دود هر گونه اختلال در ترانزیت نفت قبل از همه و بیش از همه دودش به چشم چین میره.
آمریکا از اختلال در تنگه هرمز, با یه سنگ دو تیر میزنه: هم یک بهانهء مناسب برای جنگ با ج.ا. (با حمایت سیاسی جامعه جهانی) و هم تضعیف چین.
نقی / 15 July 2018
وقتی که طبقه نو کیسه و متوسط شهری در ایران مجبور به پختن سیب زمینی و شلغم برای رفع گرسنگی شود، آنزمان تغییرات ریشه ایی در ایران شروع خواهد شد ! اقشار ندار و فقیر ایران هماکنون آن شلغم را با نان میخورند و چیزی برای باختن ندارند ، آن ۲ درصد ثروتمند رانت خوار و چسبیده به بدنه قدرت ، از حالا باید بفکر مهاجرت از ایران با دو تابعیت مضاعف در جیب شان باشند !
ایراندوست / 16 July 2018
براستی در عجبم از این جماعت محجور ذوب شده در ولایت فقیه!!
بیش از سه دهه از مقاومت مردم ایران در مقابل حماقتها و ضدیت جمهوری اسلامی با آمریکا و اسرائیل میگذرد و علیرغم تمام مخالفتهای مردمی، رژیم ساز خود را زده و به دشمنی با اسرائیل و آمریکا ادامه داده است. ادامه این سیاست غلط ایران را به آغوش شرق درغلطانده است بطوریکه وابستگی و حتی تنفس حاکمیت جمهوری اسلامی (که به شماره افتاده) به دستان پوتین در حمایت از این جماعت مفلوک و محجور بسته است.
متأسفانه رژیم جمهوری اسلامی بر روی ریلی قرار دارد که راه برگشت و حتی ترمز را از خود گرفته است. این قطار ترمز بریده معلوم نیست که چه سرنوشتی برای مردم ایران رقم خواهد زد. هر چه هست آخر و عاقبت خوشی از آن متصور نیست.
کریم / 16 July 2018