دو هزار سال پیش، دریاسالار و جهانگرد ایتالیایی «گایو پِلینیو سِکوندو» در مجموعه ۳۷جلدی آثارش که عموماً به مشاهداتش از طبیعت و زندگی مردمان سرزمینهای مختلف باز میگردد به موضوع جالبی اشاره میکند: زنان و کودکانی که با ظرفهایی از جنس پوست حیوانات (چیزی که ما به نام مشک میشناسیم) مسئول آوردن آب به خانه بودند.
تصویری که این جهانگرد ایتالیایی از زنان آبآور آن دوره ارائه داده بود، همچنان وضعیت پا برجای جهان امروز است. وضعیتی که در پی گرمایش زمین و بحران خشکسالی چند دهه اخیر ابعاد وخیمتری نیز پیدا کرده است.
نتایج یک نظرسنجی از ۴۵ کشور در حال توسعه نشان میدهد که در ۷۶٪ خانوارها، زنان و کودکان مسئولیت اصلی تأمین آب را به عهده دارند. این زنان و کودکان به طور متوسط ۴۰ کیلوگرم آب را کلیومترها بر روی شانهشان حمل میکنند.
در مجموع تخمینزده میشود به طور متوسط برای جمع آوری آب در جهان، هر روز حدود ۲۰۰ میلیون ساعت زمان صرف میشود؛ زمانی که این زنان و کودکان میتوانند در کار و درآمدزایی و رشد فرهنگی و اقتصادی و یا مشارکت در مدرسه صرف کنند.
در واقع این زمان هدر رفته حتی از تعداد کل ساعات کار هفتگی کارکنان تقریبا تمام بزرگترین زنجیرههای صنعتی جهان نیز بیشتر است. محاسبات نشان میدهد که سالانه در جهان حدود ۴۴۳ میلیون نفر به دلیل کمبود آب زمان و فرصت رفتن به مدرسه و تحصیل را از دست میدهند.
زنان، آب و زندگی
این دسترسی به آب سالم در کشورهای پیشرفته که امروز امری بدیهی به نظر میرسد حتی تا سال ۱۸۵۰ موضوعی دور از ذهن بود. در شهرهای لندن و پاریس و روسیه و غیره بسیاری از مردم به علت بیماریهای عفونی ناشی از شستشو و یا آشامیدن آبهای ناسالم جانشان را از دست میدادند. موردی که بسیاری از کشورهای آفریقایی هنوز درگیر آن هستند و اولین قربانیان طبیعی آن زنان و کودکان به شمار میآیند.
کودکان، اغلب دختر بچهها، عمدتاً در کشورهایی مانند بورونئی، کامرون، اتیوپی، موزامبیک، نیجر و نیجریه مسئول آبآوری خانوادهها هستند.
جدا از زمان و انرژی که این کودکان از دست میدهند، آنها غالباً دچار آسیبهای فیزیکی ناشی از حمل بار سنگین نیز میشوند. زمانی که در مورد ضرورت آبرسانی سالم و در دسترس به این کشورها برنامهریزی میشود، خطراتی که زنان و کودکان آبآور را تهدید میکند نادیده انگاشته میشود. حوادث جادهای و خطر تجاوز و آدمربایی در مناطق ناامن و همینطور حمله حیوانات وحشی.
چند وقت پیش گروهی به نام LVIA که در زمینه حقوق زنان در کشورهای آفریقایی فعالند، شهادتهای زنانی را منتشر کردند که سالها مسئول آوردن آب به خانه از کیلومترها دورتر از محل زندگیشان بودند.
به طور مثال «حلیمه» که در منطقه اورامیا اتیوپی زندگی میکند به این سازمان گفته بود که برای آوردن آب دو ساعت در روز باید راه برود. او گفته بود: «در نزدیکی روستای من یک چشمه عمومی وجود دارد که اغلب بیآب است و برای همین مسافتی را باید پیادهروی کنم».
حلیمه باید ۲۰ لیتر آب در روز به خانه بیاورد. او مادر هفت فرزند است و اغلب بچههایش به عفونتهای پوستی مبتلا هستند.
سازمان LVIA که در ساخت توالتهای عمومی و و آبرسانی به مدارس هم فعال است، گزارش داده بود که بیماری اسهال و تیفوس در یک منطقه گاه باعث تعطیلی مدرسه میشود. بر اساس این گزارش زنان و دختر بچهها در این موارد در معرض آسیب بیشتری قرار دارند.
به ابتکار سازمان LVIA، در بسیاری از روستاها و شهرهای کوچک کشور سومالی و اتیوپی و ساحل عاج کمیتههای محلی مدیریت آب تشکیل شده که اغلب اعضای آن را زنان تشکیل میدهند. این زنان مدیریت مصرف آب و سلامت آب در روستا و نظارت بر توزیع عادلانه کار آبآوری در خانوارهای روستایی را بر عهده دارند.
در مجموع این طرح توانسته به عنوان یک راهکار میان مدت در برخی از این مناطق مؤثر باشد.
زنان در ایران و فقدان عدالت زیستی محیطی
این تصاویر اما امروز دامنگیر بسیاری از زنان روستانشین و عشایر ایران است. فقط کافیست در اینترنت خیلی ساده جستجو کنید.
در «روستاهایی که با مخزن به آنها آبرسانی میشود» بیش از ۹۰ درصد عکسها به زنانی تعلق دارد که یا ظرفهای پلاستیکی بزرگی بر سر دارند و یا با همان ظرفها در صف تانکرهای حمل آب ایستادهاند.
برخی با وجود پوشش دست و پاگیر چادر، با فرغون مشغول جابجا کردن ظرفهای بزرگ و سنگین آب هستند و چادرهایشان را به دور کمر گره زدهاند.
بیشتر از هفت هزار روستا در ایران با تانکر آبرسانی میشوند.
بنا به قوانین و فرهنگی نانوشته و ناگفته گویی این زنان و دختر بچهها هستند که مسئول حمل و نظافت و شستشو و مدیریت آب در خانواده به شمار میآیند.
به گفته مسئول سازمان آب و فاضلاب استان سیستان و بلوچستان دسترسی به آب سالم کمتر از بیست و پنج درصد است.
بر اساس سندی که وزارت بهداشت و و درمان و آموزش پزشکی منتشر کرده، مرگ و میر ناشی از بیماریهای عفونی دستگاه گوارش و تناسلی، ششمین عامل مرگ زنان میانسال در ایران به شمار میآید.
آمار مرگ و میر زنان و خصوصاً کودکان به شکل معناداری در مناطقی که از دسترسی به آب سالم محروماند بالاتر است؛ مناطق مرزی ایران و به ویژه استانهایی همچون سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و کرمان.
اخیراً فیلم مستندی از روستاهای بخش جازموریان -مرز میان استان کرمان و سیستان و بلوچستان- پخش شد. در این فیلم زنان به عبارتی صحرانشین، ناچارند در جستجوی آب، روزانه کلیومترها دشتهای لم یزرعی که زمانی تالاب جازموریان بود را بپیمایند. در این منطقه بادهای طوفانزای شنی وجود دارد که با قدرت و سرعت زیاد میتواند دامهای کوچک و حتی کودک کم سال را از زمین بلند کند. این خشکسالی و بیآبی طولانی زندگی زنان این منطقه را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
این در حالی است که دسترسی به آب برای حمام و شستشو و دستشویی میتواند زندگی زنان را از نظر سلامتی و مسئولیتشان نسبت به سلامت خانواده و فرزندان با چالش کمتری مواجه کند.
شستشوی راحت مو و بدن و امکان پاکیزه نگاه داشتن خانه و ظروف و لباسها و حتی نوشیدن مقدار کافی آب در روز امر ساده و پیش پا افتادهای نیست و بخشهای زیادی از زندگی روزانه زنان را تحت تاثیر قرار داده است.
بسیاری از زنان آبآور روزانه بیش از شش ساعت در روز برای تأمین آب وقت صرف میکنند و اغلب زمان زیادی برای رفتن به مدرسه برایشان باقی نمیماند.
علاوه بر این، در کشورهایی که با خطر خشکسالی مواجهاند عدم دسترسی به آب در مدرسه مشکلاتی را ایجاد میکند. در دوران نوجوانی دختران از فقدان توالت تمیز و خصوصی در مدارس رنج میبرند. در فقدان سرویس بهداشتی آنها باید از فضاهای باز در اطراف مدرسه استفاده کنند. دختران دانش آموز این وضعیت را با شرمندگی زندگی میکنند و در پارهای موارد مجبور به ترک تحصیل میشوند.
به همین دلیل ارائه خدمات برای دسترسی کامل به آب و خدمات بهداشتی یکی از اجزای ضروری برنامههای آموزشی است.
آمار جهانی نشان میدهد که وقتی زنان تحصیل میکنند، خانوادهها دارای منابع اقتصادی بیشتری هستند و همچنین کودکان آن جامعه نیز از نظر سلامت جسمانی در وضعیت بهتری قرار دارند.
در دوران بارداری، زنان دیگر ظرفیت حمل بار سنگین را برای مسافتهای طولانی ندارند. اما در آفریقا و برخی از کشورهای آسیایی، بسیاری از زنان در هر شرایطی ناچار از حمل ظروف آبی هستند. این در حالی است که معضل بهداشت ناشی از کمبود آب پاک خطر ابتلا به عفونت را در طول زایمان و پس از تولد کودک افزایش میدهد.
تجربههای بینالمللی نشان داده که مشارکت زنان در مدیریت منابع آبی یکی از راههایی است که میتواند برای رفع مشکلات ناشی از بحران کمبود آب مؤثر باشد.
سرآخر نباید فراموش کرد رفع مصائب زنان آبور و دیگر مشکلات ناشی از بحران کمبود آب تنها با در نظر گرفتن توسعه پایدار و سیاستهای غیر جنسیتی امکان تحقق خواهند داشت. امری که در ایران امروز دور از ذهن به نظر میرسد.