کشته شدن یک کولبر دیگر در منطقه سردشت با شلیک مستقیم ماموران نیروی انتظامی در شبکه های اجتماعی از جمله توئیتر بازتاب گسترده ای داشته است.
این کولبر جوان روز چهارشنبه ۲۴ خرداد در منطقه سردشت هدف تیراندازی مستقیم قرار گرفته و در جا کشته شده است.
شبکه حقوق بشر کردستان گزارش کرده است نیروهای مرزبانی در منطقه بیتوش از توابع سردشت تعدادی از کولبران را هدف تیراندازی قرار داده اند که به دنبال آن یک کولبر به نام سیروان عزیزی، اهل دولتانچک سردشت در جا کشته شده است.
در گزارش منتشر شده آمده است: «این کولبر حامل چندین کارتن سیگار بوده و از فاصله نزدیک هدف تیراندازی ماموران قرار گرفته است. نیروهای مرزبانی بعد از قتل این کولبر از محل گریخته و پیکر این جوان را بە حال خود رها کردە اند.»
جنازە این کولبر مدتی بعد به وسیله دیگر کولبران و اهالی منطقه از کوهستان به پزشکی قانونی سردشت منتقل شده است.
در واکنش به این خبر کاوه قریشی، روزنامه نگار آشنا به مسائل کردستان از پوشش رسانه ای این موضوع به شدت انتقاد کرده است. او در توئیتر خود نوشته است: «وقتی کولبر بر اثر “بهمن و سقوط برف” کشته میشود صفحه اول تمام رسانه هاست ولی وقتی قاتلان، مرزبانان غیور غیربومی هستند “کُردهراسی حرف مفت است.”»
او مجموعه توییتی درباره این موضوع منتشر کرده که در یکی دیگر از آنها نوشته است: «هر ماه در مرزهای کردستان اندازه کل قربانیان حادثه تروریستی تهران کولبر از سوی نیروهای نظامی مرزی ایران کشته میشود. حساب مین و اعدامها جداست.»
قریشی همچنین پرسیده است چرا مردم کردستان باید اکثریت مطلق منابع و رسانههای متعلق به فرهنگ، سرمایه و قدرت مسلط در داخل و خارج را منابع و رسانههای خود بدانند؟
در سوی دیگر ماجرا اما کسانی هم هستند که از عملکرد کولبرها انتقاد می کنند. به عنوان نمونه یک کاربر نوشته است: «کولبر یا غیرکولبری که غیر از وقت سهمیه مجاز که حکومت تعیین می کند بخواهد از مرز رد شود، قاعدتا نباید انتظار گل و شیرینی از مرزبانی داشته باشد.»
کاربر دیگری هم نوشته است: «گاه تروریست ها از سیاست مرز باز برای کولبرها استفاده می کنند و حمله می کنند. احتمالا یک چیزی شده. بی خودی تیراندازی نمی کنند.»
تلاش برای تطهیر عملکرد نیروهای مرزبانی در مواجهه با کولبران از سوی برخی کاربران شبکه های اجتماعی که معمولا هم نام، نشان و هویت شان مجهول است یا وابسته به جمهوری اسلامی تعریف می شوند اما در حالی است که حتی رهبر جمهوری اسلامی هم از برخوردهایی که با کولبران می شود انتقاد می کند؛ گرچه مخاطب این انتقادها به نوعی خود اوست که عنوان فرمانده کل قوا (نیروهای مسلح) را یدک می کشد.
از دیگر واکنش هایی که به کشته شدن سیروان عزیزی، کولبر جوان کرد نشان داده شده است می توان به نوشته شاهد علوی، روزنامه نگار کرد در صفحه فیسبوک او اشاره کرد.
شاهد علوی نوشته است: «کدام امنیت؟ جنازه بر زمین افتاده سیروان عزیزی را نمیبینید؟ میبینید “سربازان و مرزبانان غیور میهن” چگونه با کشتن ما از پشت سر تمرین تیراندازی میکنند؟ جنازه سیروان عزیزی شاهدی است بر وضعیت جنگی. امنیتی در کار نیست، داعش حاکم سالهاست از ما میکشد ….»
او ویدئویی را هم که از جسد کولبر کشته شده در محل حادثه گرفته شده با هشدار «دیدن این ویدیو دردناک است» به اشتراک گذاشته است.
موضوع کولبری در سال های گذشته به یکی از مسائل کلان در شهرها، روستاها و مناطق مرزی محروم در ایران تبدیل شده و دولت مرکزی با دادن کارت و مجوز کولبری به افراد، عملاً این سوء استفاده از عامل انسانی را تبدیل به شغل کرده است. با توجه به محرومیت های موجود در مناطق حاشیه ای افراد فقیر و کم درآمد که شمارشان هم کم نیست، از هر سن و با هر جنسی مجبورند برای گذران زندگی به این کار تن بدهد. نانی که گاهی رنگ خون آنها را می گیرد اما احتمالا به جیب عده ای کاسبکار می رود که با صاحبان قدرت زد و بند می کنند:
- در همین زمینه
آوار دوباره بهمن بر سر کولبران- فرماندار سردشت میگوید آنها قاچاقچی هستند
ایران کشوری است با مردمانی از نژادها، زبانها، ادیان و رسوم متفاوت. جمع کردن همه این تفاوتها در زیر یک پرچم، نیاز به قانونی اساسی کاملن دمکراتیک و انسان شمول دارد.
قوانین معیوب و متحجر چهل سال اخیر ایران هرگز پاسخگوی مطالبات حقوق بشری بخش اعظم ایرانیان ساکن در خارج از مرکز نبوده.
تصور کنید که برای انتخابات ریاست جمهوری در ایران، زنان، مسیحیان، یهودیان، بهائیان، سنیان و زرتشتیان حق کاندید شدن را مطابق با قانون اساسی ندارند. این جمعیت که عددی بیش از پنجاه میلیون ایرانی را شامل می شود در چهل سال گذشته حتی وزیر یا استاندار هم نشده اند.
تا زمانی که حقوق اولیه انسانها بدون توجه به دین و زبان و نژاد آنها پایمال شود، هیچ امیدی به داشتن کشوری دمکرات برای مرکز نشینان نمی توان متصور بود. و سایه تجزیه هر لحظه سنگین تر احساس می شود.
یگانه عامل تجزیه ایران را فقط و فقط باید در سیاستهای نظام حاکم بر ایران جستجو کرد.
این جوانان بی گناهی که هر روز کشته می شوند، برادر، خواهر و پدر و مادرانی دارند که تا سالها عزادار فرزندان خواهند ماند.
هموطنانی که قتل این جوانان را موجه جلوه می کنند، برای یک لحظه تجسم کنند که در چنین خانواده ای متولد می شدند، و هیج راه دیگری بجز کولبری برای امرار معاش نداشتند، از خود بپرسند راستی چه می کردند؟
اشکان / 16 June 2017
چه ربطی داره؟ اگه قرار باشه هر کی تو فقر و محرومیت بزرگ بشه باید بیاد و آدم کشی بکنه؟
آدم کشی و ترور در هر حالت و صورتی محکومه.
بی خودی شلوغش نکنید خودش جلیقه انتحاری رو منفجر کرده
اگه نیروهای امنیتی جلوش رو نمی گرفتند قرار بود چند نفر رو بکشه؟
میثم / 17 June 2017