مدلها معمولا خیلی جواناند؛ در یک حباب زندگی میکنند، حباب فشن که در آن همه اتفاقات به مد مربوط است. سر بیشترشان شلوغ است، بهخصوص با خودشان. فشار کار روزانه، این که برای مشتریها قابل عرضه باشند و برای آژانسهای مد جذاب بمانند، آنها را از فکر کردن باز میدارد؛ از این اراده که بخواهند چیزی را تغییر دهند، از سیاسی بودن.
اما به نظر میرسد یک بعدازظهر ابری، بعدازظهر۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ این وضعیت را عوض کرده است، روزی که مدلها- کسانی که معمولا در حد چوبرختیهایی که نظری درباره چیزی ندارند جدی گرفته میشوند- دور هم جمع شدند تا علیه راستگرایی پوپولیستی که در کشور ما [آلمان] و در جهان ما هر روز قویتر میشود، موضع بگیرند.
چه اتفاقی افتاد؟
قبلازظهر این روز دونالد ترامپ رسما رئیسجمهور آمریکا شد. او در همان سخنرانی اولش روشن کرد که موضوع برایش جدی است و انگار میخواهد همه وعدههای انتخاباتی مضحکش را عملی کند. واقعا میخواهد یک دیوار در مرز مکزیک بکشد و مدام فریاد میزند: «America First!»
در این روز روشن شد: ما باید کاری بکنیم. ما میتوانیم کاری بکنیم.
گرایش [به راست افراطی عوامگرا] را ما از چندی قبل دیدهایم. این که چطور حزب آلترناتیو برای آلمان [با گرایش راست افراطی] و بقیه راستهای عوامفریب با شعارهای تحریکآمیزشان در جامعه جا باز میکنند. چطور یک فضای ترس بهوجود میآورند: ترس از خارجیها، از پناهجوها، از مسلمانان و از ترور.
در پشت پرده شوهای مد، موضوع بحث ما این بود که این راستگرایی عوامفریبانه از کجا میآید؟ چرا مردم فکر میکنند حزب آلترناتیو برای آلمان قرار است به دادشان برسد و چرا خارجیها را خطری برای خود میبینند؟
این موضوع مدام بیشتر و بیشتر در گفتوگوهای ما مدلها پیش میآمد و این درحالی است که بیشتر مدلها تا حد امکان در مورد سیاست حرف نمیزنند و بحث نمیکنند. برخی از آنها حتی حق رأی ندارند.
اما خیلی از آنها هم بهواسطه سفرهای زیاد حس خوبی به فعالیتهای اجتماعی پیدا کردهاند. عوامفریبی فزاینده، هرطور که باشد، مدلها را هم نگران کرده است – نگرانیای که در ماه ژانویه برای اولین بار به چشم آمد.
درحالی که ترقی جیجی حدید [مدلی که در ابتدای کار آژانسها به او میگفتند “برای مدل بودن زیادی چاق است”] و دوستش کندال جنر (مدل آمریکایی)، دخترانی که در جریان رقابت «بهترین مدل آلمان»(Germanys Next Topmodel) و قصه مردان متعدد زندگی تیلور سوئیفت (خواننده آمریکایی) موضوع بحث بودهاند، همچنان بهنظر میرسید که سیاست برای مدلها امری غیرقابل تصور است، چه در پشتصحنه شوها، چه در کافهها و رستورانها و چه در پارتیها.
اما با سرکار آمدن دونالد ترامپ وضعیت عوض شد. موضوع امروز این است: آیا چنین چیزی در آلمان هم ممکن است اتفاق بیفتد؟
من، جولیا وُلف، نامزد سابق «بهترین مدل آلمان» را در برلین در یک شوی مد ملاقات کردم. با این که حالوهوا، حالوهوای پارتی و میهمانی و شو بود، موضوع بحث ما گاهوبیگاه جدی میشد.
او در ارتباط با روند رشد و تغییر جامعه آلمان و سرکار آمدن ترامپ گفت: «هرگز نمیتوانم تصور کنم یک جریان راست افراطی و عوامفریب مثل حزب آلترناتیو برای آلمان در آلمان دوباره قدرت را به دست بگیرد. عمیقاً حیرتزدهام و حالم از این وضعیت بههم میخورد.»
به نظر خیلی کلی و بیمعنی میرسد، اما در جهان مد و بین مدلها، چنین اظهار نظری یک اتفاق مهم است. یک اظهار نظر سیاسی از یک مدل؛ و این درحالیست که کم پیش میآید زنان در این صنف بتوانند نظری داشته باشند و نظر خودشان را بگویند. موسسات مد میترسند اعتماد بهنفس مدلها کار را برای مشتریهای آنها، تولیدکنندگان پوشاک بیش از حد پیچیده کند.
اما این ترس مدلها (و ترس از دست دادن مشتریها) نه تنها برای جولیا، که برای خیلی از مدلها دیگر اهمیت ندارد. به قدرت رسیدن ترامپ مثل یک زنگ خطر عمل کرده است، زنگ خطری که به این سوال ختم شده که اوضاع سیاسی در کشور خود من چطور است. همین است که راهپمایی بزرگ زنان در سراسر جهان، به تظاهراتی با بیش از سه میلیون شرکتکننده تبدیل شد، از جمله در آلمان.
همه مردم در همهجا دارند اعتراضشان را نشان میدهند – از جمله مدلها. آنها در راهپیمایی شرکت میکنند و در اینستاگرام و بقیه شبکههای اجتماعیشان در دفاع از تظاهرات مطلب میگذارند.
«اما اینها فقط چند عکس و چند توئیت هستند که دستاوردی ندارند.» خطاب به کسانی که چنین باوری دارند باید بگویم نه، اینطور نیست.
ما با عکس، با اظهارنظرها و موضعگیریهای درست در مصاحبهها و همینطور با توئیت کردن نشان میدهید که ما جزو کسانی هستیم که از پوپولیسم و از نفرت اعلام برائت میکنیم. با یک عکس میتوان تعلق خاطر به یک باور یا یک گروه را نشان داد. با همین کارها میتوان یکی از آنهایی بود که میخواهند کسانی را که نفرتپراکنی میکنند سرجایشان بنشانند.
وقتی من به دنیا آمدم، از جنگ جهانی دوم با همه فجایع مشمئزکنندهای که برانگیخت، ۵۰ سال گذشته بود. من نمیخوانم به نسلی تعلق داشته باشم که اجازه میدهد یک بار دیگر در خیابانهای زیبای سرزمینم، خیابانهای زیبای این جهان، باد سرد راستگرایی عوامفریبانه بوزد و انسانیت، مدارا و انساندوستی و نوعدوستی را با خود ببرد.
گمان نمیکنم شما هم بخواهید.
درباره نویسنده: ماریا در ۱۴ سالگی به عنوان مدل شروع به کار کرد. او در اینستاگرامش فقط عکسهای معمول مدلها را منتشر نمیکند، بلکه در مورد زندگی و شیوه کار مدلها و خوبیها و بدیهایش گزارش میدهد. ماریا در توئیتر و اینستاگرامش که بیش از دویست هزار فالوئر دارند، مطالب متنوعی در مورد مد، فمینیسم و سیاست منتشر میکند.
شخصا در المان تحصیل نموده و اقامت طولانی داشته ام
درست است که خانم مرکل بیشترین تعداد پناهجویان را پذیرفت
اری فقط جوانان که بتوانند برای کار تربیت شده وبرای المان کارکنند
تا دولت بتواند با کسر بیمه حقوق باز نشستگان ملت رو به پیری رونده
المان را بپردازد . کلیه مو مشکیها اوسلندر نامیده میشوند یعنی خارجی
این واژه بمعنی شهروند درجه ۲ بیسواد در المان تبدیل شده است
ولی کسی به موبورها از بالا به پایین نگاه نمیکند
کلیه کشورهای اروپایی نژاد پرستند و ملی گرا همانند خودمان ورفتارمان
با افغانی ها کشور سابق ایران وهمسایه فعلی مان
یک کره زمین یک انسان
مراتب تنفر خود را از هر انسان نژادپرست اعلام میدارم
حفظ مرزها عمدتا بمعنای نژاد پرستی وملی گرایی تلقی نشود .
Hamed Ardjomand / 11 March 2017