معاون امداد و نجات هلال‌احمر استان آذربایجان‌ غربی از گرفتار شدن دوباره کولبران زیر آوار بهمن خبر داده است. رسول خضری، نماینده مردم سردشت و پیرانشهر هم به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفته است در این حادثه یکی از سه کولبر گرفتار شده که جوانی ۱۹ ساله و اهل اشنویه {امید خضریان آذر} بوده، جان خود را از دست داده است. دو نفر دیگر، مردانی ۲۰ و ۴۸ ساله و اهل پیرانشهر هستند که وضعیت سلامت‌شان خوب گزارش شده است.

کولبران در برف و بوران/ طرح از رضا کریم‌نژاد

سایت سلامت نیوز گزارش کرده است که محل ریزش بهمن ارتفاعات پیرزین (نوار مرزی ایران و عراق) بوده و امدادگران، مصدومانی را که دچار سرمازدگی شدید شده بودند به بیمارستان پیرانشهر منتقل کرده‌اند.

رضا مسافر، معاون امداد و نجات هلال‌احمر استان آذربایجان‌ غربی، گفته است که این حادثه ساعت ۲۱:۳۰ دقیقه روز دوشنبه ۱۱ بهمن به سازمان امداد و نجات اعلام شده و تیم‌های امدادی و کوهستانی به محض اطلاع از حادثه به محل اعزام شده‌اند اما به دلیل بارش برف و صعب‌العبور بودن منطقه، ساعت پنج صبح روز سه‌شنبه ۱۲ بهمن به مصدومان رسیده‌اند.

گرفتار شدن دوباره کولبران زیر ریزش بهمن در حالی‌ست که در روزهای گذشته ۱۶ نفر از کولبران کرد در مرز سردشت زیر آوار بهمن ماندند. چهار نفر از این کولبران جان خود را از دست دادند و دو نفر‌شان هم در بیمارستان بستری شده‌اند: مرگ چهار کولبر کرد در سردشت بر اثر ریزش بهمن

به گفته رسول خضری، با توجه به داشتن مرز مشترک با اقلیم کردستان، کولبرها اغلب از عراق پوشاک و لباس می‌آورند، چون چاره دیگری برای امرار معاش ندارند.

او از رایزنی‌های انجام شده برای پرداخت دیه و مستمری به خانواده کولبران کشته شده خبر داده و گفته است: «بنده رایزنی‌ و گفت‌وگوهایی با آقای لاریجانی داشتم تا دیه این کول‌برها پرداخت شود. البته پرداخت دیه یک مسکن است و ما باید به دنبال ایجاد اشتغال برای این افراد باشیم، چون بر اساس اصول سه و ۲۹ قانون اساسی،‌ تأمین کار، اشتغال،‌ بیمه تأمین اجتماعی و آینده مردم با دولت است و دولت باید در وهله اول دیه این کولبرها را پرداخت کرده و بعد از آن فکری به حال اشتغال پایدار آن‌ها کند.»

کولبران در مناطق صعب‌العبور/ عکس، آرشیو

نماینده سردشت و پیرانشهر با انتقاد از استانداری و فرمانداری گفته است که انتقادهای گسترده‌ای به وضعیت مدیریت در استان و فرمانداری وارد است و به همین دلیل از دو ماه پیش تحقیق و تفحص از استانداری آذربایجان غربی آغاز شده.

خضری به یک نمونه از فسادهای موجود اشاره کرده است:

«فرمانداری در حال حاضر به جای آنکه عواید مرزی را به کولبرها و کارگرها بدهد به افراد معلوم‌الحال می‌دهد. مثلاً فرمانداری دو هزار تن گردو را به افرادی خاص داده آن هم در شرایطی که می‌توانست بین کولبرها تقسیم کند، چون اختلاف قیمت گردوی عراق با ایران بالای ۳۰،‌ ۴۰ هزار تومان است و این یعنی تنها ۵۰ میلیارد تومان از این محل به یک فرد داده شده است و کارگران برای مقدار کمی پول جان‌شان را به خطر می‌اندازند. اینها همه به سوء مدیریت استان برمی‌گردد.»

در منطقه سردشت و پیرانشهر هشت تا ۱۰ هزار نفر برای تأمین معاش خود به عنوان کولبر کار می‌کنند.

محمود صادقی، نماینده مجلس در واکنش به کشته شدن کولبرها زیر آوار بهمن در توییتر خود نوشته است: «پدیده یعنی دولت ج ا به وظیفه قانونی خود در “رفع تبعیضات ناروا وایجاد امكانات عادلانه برای همه”(بند ۹ اصل ۳ ق اساسی) عمل نکرده است.»

فرماندار سردشت اما گفته است کولبرانی که در اثر ریزش بهمن فوت کرده‌اند به دنبال حمل کالای قاچاق از معابر غیرقانونی بوده‌اند.

میراشکان مهدوی، فرماندار سردشت:

«این‌ها کولبر به معنای واقعی نبودند، بلکه از معابر غیرقانونی عبور می‌کرده‌اند و به دنبال قاچاق بوده‌اند.»

کولبری قانونی!

فرماندار سردشت به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفته است که در حال حاضر هشت هزار دفترچه تردد کولبری در شهرستان سردشت صادر شده که صاحبان آن‌ها به صورت قانونی از مسیرهای امن، کولبری می‌کنند و برای‌شان مشکلی ایجاد نمی‌شود: «متوفیان هم اگر از این مسیرهای قانونی می‌رفتند، به مشکل نمی‌خوردند.»

مهدی در پاسخ به این سوال که چگونه می‌توان از مشاغل غیرشایسته و پرخطر به عنوان فرصت شغلی یاد کرد، گفته است: «در سردشت، همین هم فرصت شغلی است.»

شاهد علوی

شاهد علوی، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر مقیم آمریکا، در واکنش به صحبت‌های فرماندار سردشت به رادیو زمانه می‌گوید: «کولبری، چه با مجوز دولتی و چه بدون مجوز دولتی، شغل نیست. قدم گذاشتن در راه مرگ است با گلوله، مین ضدنفر، سقوط از کوهستان، ریزش بهمن، شکستن کمر و پذیرفتن هزار خطر فوری دیگر برای فرار از مرگ به خاطر گرسنگی. داشتن مجوز دولتی تنها ممکن است خطر مرگ با گلوله را از بین ببرد اما چیزی از واقعیت غیرانسانی وادار کردن مردمان فقیر به کولبری کم نمی‌کند. کاری که جان و سلامت و زندگی‌شان را برای لقمه‌ای نان گرو می‌گیرد.»


در همین زمینه:


حمل کردن باری سنگین برای چندین کیلومتر (باری که در قریب به اتفاق موارد هم‌وزن حمل‌کننده است)، برای دریافت دستمزدی بسیار ناچیز که با آن حتی نمی‌توان به درستی مایحتاج اولیه زندگی را تأمین کرد، نمی‌تواند فرصت شغلی تلقی شود.

شاهد علوی از چنین رویکردی به عنوان «نشان به بردگی گرفتن انسان» یاد می‌کند و می‌گوید: «مجوز دادن به بردگی، تا “ما” بدانیم برده‌های معاصر چه حمل می‌کنند و برای که حمل می‌کنند، به بردگی مشروعیت نمی‌بخشد، اگرچه به آن رسمیت حکومتی می‌دهد.»

بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی، دولت وظیفه دارد زمینه‌های لازم را برای ایجاد فرصت‌های شغلی در مناطق مختلف فراهم کند، اما این شرایط اگر در مرکز ناگوار است، در مناطق دور از مرکز ناگوارتر است و حتی می‌توان با عنوان «فاجعه» از آن نام برد.

شاهد علوی:

«این وظیفه‌ دولت به قیمت برنامه‌ریزی آگاهانه و عامدانه برای توسعه نامتوازن در داخل و سرمایه‌گذاری گسترده برای توسعه‌طلبی سیاسی در خارج نادیده گرفته شده است و نتیجه آن تداوم فقر و بیکاری در مناطق مرزی کردستان است و تن دادن مردمان شریف این مناطق به کارهایی که روزانه جان‌شان را می‌گیرد.»

شرایط اقوام و اقلیت‌ها بدتر است

آمارنامه‌های سالانه جمهوری اسلامی نشان می‌دهند که استان‌های محل سکونت و زندگی کردها در ایران در تمام شاخصه‌های اقتصادی وضعیت نامطلوبی دارند و در میان استان‌های پایین جدول قرار می‌گیرند.

با وجود این به نظر می‌رسد که مسئولان محلی هنگام طرح و مواجهه با موضوعی همچون کولبری این واقعیت را نادیده می‌گیرند و بر روی موضوعات دیگری مانور می‌دهند.

به گفته شاهد علوی که در زمینه حقوق اقوام و اقلیت‌ها کار می‌کند، «فرماندار سردشت و سایر مقامات بالادستی او به عمد این جریان را نادیده می‌گیرند تا مسئولیت مردن کولبران را از خود سلب کنند.»

پرسش این است که اگر سرمایه‌گذاری و توسعه اقتصادی امکان انجام کار دیگری را برای مردم منطقه فراهم می‌کرد، آیا این دست‌کم هشت هزار نفر حاضر می‌شدند به کار کولبری بپردازند؟

شاهد علوی در پاسخ به این سوال به رادیو زمانه می‌گوید: «هیچ انسانی آگاهانه و از روی اختیار آن‌گاه که گزینه دیگری در دسترس باشد، برای لقمه‌ای نان جان خود را روی دست نمی‌گیرد. مرگ دلخراش کولبران کُرد در روزهای اخیر و در تمام این سال‌ها نه نتیجه غفلت کولبران و گذر آن‎ها از “مسیر غیرقانونی” است چنان‌که فرماندار سردشت می‌گوید که در درجه نخست ناشی از بی‌کفایتی سیستم سیاسی و مسئولان حکومت ناکارآمد و فاسد ایران و در درجه دوم تقسیم و درجه‌بندی انسان‌ها در باور و جهان‌بینی آن‌ها بر اساس تعلق اتنیکی، دینی و مذهبی است.»


خبرها و گزارش‌های رادیو زمانه درباره کولبران