برای شایان، وبلاگنویس همجنسگرا که به تازگی مقیم شهر تورنتو شده، کانادا جامعهای آزاد و باز است که «میتوانی در آن خودت باشی و راحت باشی و هر کاری میخواهی بکنی تا وقتی که مخل آسایش و آزادی دیگری نشوی»، البته تا لحظهای که جلوی او را برای اهدای خون گرفتند، چون در بازه زمانی پنج سال گذشته با همجنس خود رابطه جنسی داشته است.
سوء تفاهمی از دهه هشتاد میلادی در موضوع اهدای خون در آمریکا و کانادا همچنان مانع جامعه دگرباشان جنسی این دو سرزمین است تا بتوانند برابر و مانند بقیه افراد، خون اهدا کنند. در گذشته، فکر میکردند ایدز بیماری مختص دگرباشان جنسی است، موضوعی که تحقیقهای علمی بعدها آن را رد کرد، ولی همچنان این باور اشتباه در جامعه آمریکای شمالی وجود دارد که همجنسگرایان مرد بانی شروع و بسط اچآیوی شدهاند.
مثالش مایک پنس است، معاون اول دولت آینده آمریکا که چند سال پیش پیشنهاد داد تا بودجه مبارزه با گسترش ویروس اچآیوی را بردارند و صرف درمان همجنسخواهی افراد کنند تا به این شکل، جلوی گسترش این ویروس گرفته شود.
در کانادا البته بیشتر از آنکه خیالپردازی سیاستمدارها مبنای شکلگیری مقررات باشد، سعی میشود نگاه علمی مبنا قرار بگیرد.
برای همین هم سالهاست صدای اعتراضها بلند است به اینکه چرا رابطه جنسی مابین دو همجنس میتواند مانع اهدا خون بشود.
سال ۲۰۱۶ قرار بود برابر قولهای حزب لیبرال در انتخابات فدرال سال گذشته، منع اهدای خون افراد دگرباش جنسی را بردارد. هرچند به جای آن و به فاصلهای کوتاه از کشتار دگرباشان جنسی در کلوبی شبانه در شهر اورلاندو آمریکا، سازمان خدمات خون کشور اعلام کرد که دیگر مانند گذشته پنج سال فاصله از آخرین رابطه جنسی را ملاک اجازه اهدای خون افراد همجنسگرا قرار نمیدهد، بلکه این زمان را به یک سال از آخرین آمیزش جنسی افراد کاهش داده است.
مرز باریک مابین حق و تبعیض
«در بهترین حالت ممکن، این سیاست تازه توهینآمیز است و در بدترین حالت ممکن، این سیاست، تبعیضآمیز است و الان به سختی میتوان تفاوت این دو را بیان کرد.»
این را مورگان اوژِی، از «جامعه اتحاد ترنس» میگوید که از طریق حزب «دموکراتهای نوین» میخواهد برای انتخابات استانی سال آینده استان برتیش کلمبیا در کانادا نامزد شود.
اوژه توضیح میدهد که اهدا (donation) تحت حمایت قانون حقوق بشر کانادا قرار نمیگیرد، «یعنی این حق من نیست تا بتوانم چیزی را اهدا کنم، ولی این حق من است که با من مثل هر آدم دیگری رفتار کنند و نمیتوان برای جنسیت یا هویت و گرایش جنسی، مرا از اهدای چیزی منع ساخت.»
او همچنین این را توضیح میدهد که با تمامی اینها، نمیتوان یک نفر را به صرف هویت جنسیتی یا گرایش جنسیاش، از انجام امری منع کرد که بقیه جامعه میتوانند آن را انجام بدهند، مانند اهدا خون، در زمانی که تحقیقات علمی و فناوری موجود نشان میدهد که هر کسی با در یک رابطه جنسی پر خطر میتواند در احتمال ابتلا به ویروس اچآیوی قرار بگیرند.
مثالش اینکه در کانادا، زنان بین ۱۵ تا ۲۴ سال، در میان گروههایی در جامعه قرار دارند که ویروس اچآیوی با سرعت تمام در بین آنها گسترش پیدا میکند، دو علت اصلی آن هم روابط جنسی دگرجنسگرایانه و استفاده از موادمخدر است.
سایه نگران کننده گذشته
شایان خبر همین تغییر مقررات را خوانده بود که با خوشحالی تمام برای اهدای خون در شهری که برایش «پایتخت همجنسگرایان دنیاست» وقت گرفت.
برای او، حفظ جان آدمی مهم و مقدم بر همهچیز است، حتی اگر احتمال خطر کم هم باشد. اینجا هم محدودیتها را درک میکند، چون «اطلاعات کافی دارم که بیش از ۹۰ درصد موارد، بعد از سه هفته از رابطه جنسی میتوانند مشخص کنند ویروس پنهان اچآیوی در بدن وجود دارد یا ندارد و این هم درست است که چند درصد ممکن است یک نفر ویروس در خونش باشد و این آزمایش نشانش ندهد، ولی بعد از یک سال ۱۰۰ درصد ویروس خودش را نشان میدهد.»
در کنار این، اوژه توضیح میگوید که «مشکل در این نیست که تو چه کسی هستی، بلکه ماجرا در این است که تو چه کار میکنی.» او اعتراض دارد که چرا فقط تمرکز رسانههای بر ویرویس اچآیوی است و از دیگر بیماریها، مانند اچتیالوی صحبتی نمیشود که در فراوردههای خونی کانادایی دیده شدهاند.
«همه میدانند این بیماریهای پر خطر چه هستند و همه در مورد روشهای مختلف تست خون میدانند، اگر سازمان خدمات خون نسبت به تواناییهای خودش برای تست ویروسی مانند اچآیوی یا دیگر بیماریهای دلنگرانی دارد، خب باید همین را بگویند.»
از دید اوژه، سازمان خدمات خون کانادا نگران سایه گذشته خودش است: «هیچ کسی از سوء شهرت قدیم این سازمان نمیگوید که باعث شد نام خودشان را از صلیب سرخ کانادا به سازمان خدمات خون کانادا تغییر بدهند، چون با آگاهی به افراد بیماری ویروس اچآیوی منتقل کرده بودند. آن زمان میدانستند خطر این ویروس وجود دارد، میدانستند باید خونها را اول تست کرد، ولی گذاشته بودند تا ویروس همچنان منتقل بشود.»
او در ادامه میگوید: «برای همین بدجوری از این سوء شهرت میترسند و میخواهند بگویند الان دقیق هستند، دیگر فضا مثل گذشته نیست. این در پایه سازمانی است که از سایه گذشتهاش در هراس است و الان میخواهد متفاوت به نظر برسد.»
آمیزش در پنج سال گذشته، یا یک سال گذشته؟
شایان فارغ از آشنایی با گذشته این سازمان میگوید ایران چند مرتبهای خون اهدا کرده بود: «این کار یک حس انساندوستانه خوبی دارد که شما بتوانی یک کار کوچکی بکنی، یک لحظه میروی، روی تخت دراز میکشی و خون از تو خارج میشود، یک آبمیوه هم بهت میدهند تا کمک کند خون بهت برگردد، ولی شما زندگی یک نفر را در یک لحظه حساسی داری برمیگردانی.»
پیش از اهدای خون، پرستاری مشخصات شایان را ثبت کرد و بعد او را با یک تبلت تنها گذاشت تا به چند سوال آری یا خیر جواب بدهد، مثل واکسنهایی که تاکنون زده، در مورد اعتیاد، رفتارهای پر خطر جنسی و مانند آن پرسیده بودند، تا اینکه شایان با این سوال روبه رو شد: «آیا در پنج سال گذشته با همجنس، حتی برای یک مرتبه هم شده، آمیزش جنسی داشتهاید؟»
«از این سوال شوکه شدم، چون فکر میکردم قانون عوض شده. خب، من توی پنج سال اخیر رابطه داشتم و نمیتوانستم اینجا دروغ بگویم، حقیقت را گفتم و جواب آری را انتخاب کردم.»
پرستار شایان، با اصالت ایرانی از آب درمیآید و وقتی جوابها را چک میکند، اول ساکت میشود، به مانتیور خیره میشود و میپرسد آیا با مرد رابطه داشتی و «بعد لبخند مهربانی زد و گفت متاسفم، الان نمیتوانی خون بدهی، ولی وقتی تغییر قانون اجرا شود و میتوانیم وقت بگذاریم تا مجدد بیایی.»
تعریفهایی اشتباه از گرایش و یا هویت جنسی
به فاصله کوتاهی از اعلام فاصله یک ساله از آخرین آمیزش (دهانی و مقعدی) مرد با مرد به عنوان شرط اهدای خون، سازمان خدمات خون کانادا اعلام کرد این قانون شامل افراد دیگری هم میشود. طبق این سیاستگذاری، افراد ترنسجندر که عمل تغییر کارکرد جنسی (مشهور به تغییر جنسیت) را انجام نداده باشند، یک مرد شناخته میشوند که با یک مرد رابطه دارند.
این مقررات تازه، دگرباشان جنسی کشور، از جمله اوژه را سراپا خشمگین ساخت، «این اساسنامه از پایه میگوید اگر قبل عمل به مردان علاقه جنسی داشتید، بعد دیگر به مردان همجنسگرا علاقه نشان نمیدهی یا چیزی شبیه به این که منطقی در آن نیست.»
دولت فدرال تعریفی تازه از تبعیض در قانون حقوق بشر کانادا معرفی کرده که بعد از تصویب پارلمان، طبق آن مرد یا زن خطاب کردن یک فرد تراجنسی یا ترنسجندر ضد قانون در نظر گرفته شده است. مقرراتی مانند منع اهدای خون، در این زمینه در تضاد با روح قانون قرار میگیرند.
نیازمندی به تعریف جامعتر از رفتار پر خطر جنسی
اوژه میگوید به شکلی جادویی قرار نیست تا بعد از این عمل، افراد فقط با مردان دگرجنسگرا رابطه جنسی برقرار کنند. «این برایم پرسش است که چطور بعد عمل ناگهان برایم امن است با کسی آمیزش داشته باشم و قبلش چنین نیست، این چرت است، اصل باید بر پایه رفتارهای فردی باشد.»
سپس توضیح میدهد تمامی افراد ترنسجندر و تراجنسی علاقهای به رابطه با جنس دیگر ندارند و خودش را مثال میزند که هرگز با مردی آمیزش نداشته. همچنین میگوید که هیچ سندی در کانادا وجود ندارد که فردی را مذکر یا مونث، زن یا مرد اعلام کرده باشد.
«ریشه مشکل همینجاست، چرا فقط فرض شده مردان همجنسگرا و زنان تراجنسی و ترنسجندر رفتار خطرناک جنسی دارند، در حالی که فرض شده زنان دگرجنسگرا چنین رفتار پر خطری ندارند. در حقیقت، هیچ پایه علمی ورای این نیست، فقط میدانیم افرادی که رابطه جنسی معقدی دارند، در گروه افراد پرخطر قرار میگیرند.»
اوژه توضیح میدهد این شامل زنانی هم میشود که به شریکهای زندگیشان اجازه رابطه معقدی را میدهند، ولی در جامعه کانادایی، کسی آمار ارتباطهای این افراد را نمیسنجد، در نتیجه آماری در موردشان وجود ندارد.
کنار گذاشته شده از نظام تصمیمگیری
ریشه تصمیمگیریهای نادرست در سیاستگذاریهای کانادا از دید اوژه، عدم حضور دگرباشان جنسی در فرآیندهای تصمیمگیری است. او مثال میزند که فقط یک قاضی تراجنسی در کانادا داریم، هنوز هیچ چهره تصمیمگیرنده که با رای ملت انتخاب شده باشد و ترنسجندر باشد در سرتاسر کشور نداریم: «یا به عبارتی دیگر، افراد تراجنسی در کانادا مانند دیگر نقاط دنیا، از فرآیند تصمیمگیری کنار گذاشته شدهاند. نیم درصد جمعیت کانادا ترنسجندر است، اگر برابری وجود داشت، باید نیم درصد روسای دانشگاهها و کارکنان ارشد مکانهای آموزشی ترنسجندر میبودند.»
او امیدوار است تا با ورود به سیاست، یکی از اولین سیاستمدارانی باشد که این روند را تغییر میدهد.
تصمیمِ شایان، فعلا خون نمیدهم
شایان قرار را میگذارد، ولی بعد که این سئوال را مرور میکند، از اهدای خون صرف نظر میکند. «از خودم پرسیدم، آدمی که با مرد آمیزش دارد و آمیزش امن دارد، این چه فرقی با رابطه بین یک زن و مرد میکند؟ و ما مگر از کجا میدانیم که یک زن و مرد دگرجنسگرا رابطه معقدی دارند یا نه. یا مگر چه فرقی است بین انتقال ویروس در رابطه واژنی یا رابطه معقدی؟»
درنهایت شایان میگوید، «این توهینآمیز است از یک نفر بپرسیم فقط چون با مرد رابطه جنسی داشتی حق نداری خون بدهی، این غلط است. سئوال را باید طوری طرح کند که هر انسانی در مقابل وجدان خودش قرار بگیرد و بپرسد آیا “رابطه پر خطر جنسی داشتهای یا که نه.” شکل این سوال باید تغییر کند.»
عمل به این سیاستگذاری بر پایه وجدان فردی است. در عمل، انسانهای معدودی حقیقت را بیان خواهند کرد، وقتی بدانند حقیقت بر پایه اینکه آنها چه کسی هستند، علیهشان استفاده خواهد شد. اوژه میگوید که خودم «اگر سازمان خون کانادا بپرسد در ۱۲ ماه گذشته با یک مرد آمیزش داشتهام، حقیقت را خواهم گفت ولی به شرطی که از تمامی افرادی این سوال را بپرسند که توانایی انجام چنین آمیزشی را دارند،» نه اینکه فقط از همجنسگرایان مرد و تراجنسیهای زن این سوال پرسیده بشود.
اوژه معتقد است این پرسش تغییر خواهد کرد و مقررات موجود متفاوت خواهند شد، فقط کمی صبر بیشتر میخواهد.
چه جالب! حالا همه مشکلاتتون حل شده فقط مونده بود اهدای خون؟!! حتما یه علتی داره دیگه. کشوری که شما رو به رسمیت میشناسه از نظر حقوق بشری هم ادعا داره لابد یه چیزی میدونه که این اهدای شما رو نمیخواد.
مهران / 20 January 2017