مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین که ۲۴ مهر ماه ۹۵ شکواییهای را به منظور تحقیق درباره جزییات اعدام خواهر و برادر خود در سال ۶۷ به مقامهای زندان تحویل داده بود، در نامه دیگری به مسئولان قوه قضاییه این شکواییه را پیگیری کرده و خواستار مشخص شدن شعبهای شده که قرار است به شکایت او رسیدگی کند.
همسر او، حسن جعفری حاتم هم در گفتوگو با رادیو زمانه میگوید که مریم چیز زیادی نمیخواهد و تنها خواستار مشخص شدن دلیل اعدام خواهر و برادرش و محل دقیق دفن آنهاست.
اکبری منفرد در آخرین نامه خود در اینباره نوشته است: «یک مقام دادستانی در پاسخ به این درخواست من در شکواییه که گفتهام میخواهم بدانم خواهر و برادرم کجا دفن شدهاند، به خانوادهام گفته است در گورستان خاوران دفن شدهاند. میخواهم بدانم آیا این یک اطلاع درست است و اگر محل دفن آنها در خاوران است در کدام بخش این گورستان و با کدام مشخصات دقیق مکانی؟»
این زندانی سیاسی با اشاره به دیگر توضیحاتی که مقام دادستانی تهران درباره این اعدامها به همسرش داده، نوشته است: «از آنجا که در یک توضیح شفاهی به همسرم گفتهاند مسئولان قتل عام سال ۶۷ از جمله خواهر و برادرم یا مردهاند یا پیر شدهاند، میخواهم اسامی آنها را چه مرده باشند یا خیلی پیر شده باشند، بدانم.»
او همچنین بار دیگر خواستار روشن شدن این نکته شده است که چرا و چگونه خواهر و برادرش را اعدام کردهاند در حالی که آنها مشغول گذراندن دوران حبس خود بودهاند و حتی برادر او بیشتر از حکم سه سالی که داشته، در حبس بوده است.
پس از رسانهای شدن شکواییه مریم اکبری منفرد درباره اعدامهای سال ۶۷ و اعدام برادر و خواهرش، یک مقام دادستانی تهران به این دادخواهی واکنش نشان داده و پرسیده بود که او چه چیزی را میخواهد بداند؟
به گفته این مقام دادستانی طرح چنین شکواییههایی بینتیجه است و هیچ فایدهای ندارد و تنها میتواند وضعیت این زندانی سیاسی را در زندان سختتر کند و مانع مرخصی یا آزادی او شود: دادستانی تهران در واکنش به شکواییه مریم اکبری منفرد: شرایط زندانی سختتر میشود
این تهدید هم عملی شده و مریم اکبری منفرد را از دیدار و ملاقات با فرزندانش محروم کردهاند. همچنین دسترسی او به خدمات پزشکی و روند درمان او از جمله رسیدگی به مشکل تیروئیدش قطع شده است. سازمان عفو بینالملل با صدور بیانیهای از این اقدام قوه قضاییه ایران ابراز نگرانی کرده، آن را حرکتی تلافیجویانه خوانده و خواستار اقدام عاجل برای پایان دادن به این وضعیت شده است: عفو بینالملل: عدم ارائه خدمات پزشکی به مریم اکبری منفرد اقدامی تلافیجویانه است
حسن جعفری حاتم، همسر این زندانی سیاسی اما میگوید: «ما دیگر خسته شدهایم. بریدهایم. خستهمان کردهاند. یعنی دیگر شور و حالی نداریم. یک زمانی آدم یک کاری میکند و یک شور و حالی دارد اما کار بیشور و حال فایدهای ندارد. الان هفت سال شده است.»
او در پاسخ به این سوال که آیا دادخواهی همسرش در مورد اعدام برادر و خواهرش در سال ۶۷ در این وضعیت تأثیر گذاشته است یا نه، به رادیو زمانه میگوید: «او که چیزی نخواسته است. تنها پرسیده که جرم آنها چه بوده و چرا اعدامشان کردهاند و اینکه قبرشان کجاست؟ چیز زیادی نخواسته است که. خواستهاش چه بوده مثلاً که بپرسد قبر برادر و خواهر من کجاست. این چیز زیادیست؟»
بر اساس گفتههای جعفری حاتم، با توجه به گذشت هفت سال از حبس این زندانی سیاسی و با توجه به اینکه او به ۱۵ سال حبس محکوم است، با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، باید آزاد شود اما این ماده در مورد او اعمال نشده است.
اکبر منفرد همچنین از عفو مشروط که پس از گذشت نیمی از دوران حبس و در صورت نداشتن سوءسابقه شامل حال زندانیان میشود محروم مانده است.
جعفری حاتم به رادیو زمانه میگوید: «او هر جرمی هم کرده باشد بعد از این هفت سال باید آزاد بشود. هر اتهامی که داشتهاند و هر جرمی که داشته، با توجه به اینکه بار اولش هم بوده که داخل زندان رفته، حالا آمده و هر چه هم شده، اینها باید ببخشند و آقا … خداحافظ شما. پروندهاش را ببندند و بگویند آقا برو، جرمت تمام شد. من نمیدانم که چرا ول نمیکنند.»
همسر مریم اکبری منفرد درباره وضعیت خود و خانوادهاش هم میگوید: «شرایط ما را شکر خدا همه از در و همسایه گرفته تا خارج از کشور میدانند. ما نه وقتی داریم که به بچهها برسیم، نه وقتی داریم که به خودمان برسیم، نه وقتی داریم که به کارمان برسیم. همه رشته کارمان بریده. هفتهای دو سه روز گرفتار زندان هستیم. بچهها هم که یک سری مشکلات دارند. بچه مدرسهای هست. دانشگاهی هست … گرفتاری اینجوری زیاد دارم. به خانوادهمان نمیتوانیم برسیم واقعیت. اینکه بتوانم در کنار بچهها باشم یا تفریحی داشته باشیم، نیست. تفریحگاه ما شده است زندان اوین.»
در نامه جدید مریم اکبری منفرد از بند زنان زندان اوین آمده است:
یادآوری میکنم برادر کوچکترم عبدالرضا اکبری منفرد در سن ۱۷ سالگی در سال ۵۹ به دلیل اینکه نشریه مجاهد پخش میکرد دستگیر و به سه سال حبس محکوم شده بود، اما با وجود اینکه سالها بود حبس خود را گذارنده بود، مقامات قضایی از آزادی او خودداری کرده بودند و در سال ۶۷ اعدام شد.
در مراسم شب هفت برادر دیگرم علیرضا که در ۲۸ شهریور سال ۵۹ به اتهام هواداری از مجاهدین اعدام شده بود، مأموران امنیتی به برگزارکنندگان مراسم حمله کردند و حضار از جمله مادر و خواهرم، رقیه اکبری منفرد را نیز دستگیر کردند. خواهر اینجانب که مادر یک دختر خردسال بود به هشت سال زندان محکوم شد و در سال ۶۷ در حالی که فقط یک سال تا پایان اتمام مدت محکومیتش باقی مانده بود، اعدام شد.
با توجه به اینکه اعلام شکایت در مراجع بینالمللی تنها پس از آن ممکن است که به مراجع داخلی شکایت شده باشد و با عنایت به مستندات و مستدلات حقوقی که در شکواییه رسمی خود ارائه کردهام، یک بار دیگر تأکید میکنم، اینجانب مریم اکبری منفرد، خواستار تحقیق پیرامون اعدام غیرقانونی خواهر و برادرم و روشن شدن جزییات آن، از جمله مسئولان واقعه مرگ آنان، دریافت کیفرخواست و سایر مدارک پروندههای آنان و رسیدگی کیفری وفق قوانین موضوعه به خصوص اصل ۳۴ قانون اساسی هستم که دادخواهی را حق مسلم هر فرد میداند.
همچنین با توجه به اینکه نشانی محل دفن آنها هیچگاه به خانواده اعلام نشده است، درخواست روشن شدن چگونگی اعدام و محل دفن آنها را نیز دارم.
این اولین بار است که یک شکواییه رسمی از سوی خانوادههای اعدامشدگان سال ۶۷ تسلیم قوه قضاییه جمهوری اسلامی شده و به شکل علنی منتشر میشود.
علاوه بر رقیه و عبدالرضا، دو برادر دیگر مریم اکبری منفرد هم به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین در دهه ۶۰ اعدام شدهاند.
مادر آنها، گرجی بشیریپور، بر اثر فشارهای روحی ناشی از این صدمات در دهه چهارم زندگی درگذشت.
مریم اکبری منفرد اما در دی ماه سال ۸۸ و پس از حوادث عاشورای سال ۸۸ بازداشت و در خرداد سال ۸۹ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. اتهام این زندانی سیاسی محاربه از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران است. این اتهام بارها از طرف او رد شده است.
او پیشتر در نامهای به احمد شهید، گزارشگر ویژه پیشین سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، از قول قاضی صلواتی نوشته بود که خطاب به او گفته است: «تو جور خواهر و برادرهایت را میکشی.»
مریم اکبری منفرد در حال حاضر بر اساس قانون آیین دادرسی جدید باید با تجمیع مجازاتها از زندان آزاد شود اما درخواست اعاده دادرسی او برای اعمال قانون جدید ماههاست در دیوان عالی کشور تحت بررسیست. در این هفت سال که او در زندان است حتی برای عمل جراحی دخترش هم به او مرخصی ندادهاند.
در همین زمینه