فساد در جمهوری اسلامی به سیاست، اقتصاد، فرهنگ، ورزش و … محدود نمیشود. در جامعه بسته ایران، مرزهای اخلاق نیز از هم گسسته و ریاکاری و دروغ گستره زندگی اغلب مردم را درنوردیده است. این همه در حالیست که شعار اخلاقمداری و معنویت از زمان پیروزی انقلاب سال ۵۷ یکسره از بلندگوهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی پخش شده و وجود اغلب موارد فساد یا انکار شده یا به دشمن نسبت داده شده است.
همچنین در طول حدود چهار دهه گذشته، برخی صنفها و حرفهها در هالهای قدسی قرار گرفتهاند و چنین القا شده است که برخی چنان پاک و مطهر هستند که هیچ خطایی از آنها سر نمیزند.
در این میان شاید نقش علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در این مقدسسازی و سرپوش گذاشتن بر اخبار فساد پررنگتر از هر مقام دیگری باشد. او که از دشمنان بزرگ آزادی مطبوعات است، افشا شدن خطاها را در رسانههای جمعی برنمیتابد و آن را موجب سیاهنمایی و سوء استفاده دشمنان میداند، در حالیکه در پرتو آزادی، رسانهها باید بتوانند به شکلی دقیق و اصولی به طرح مساله و کنکاش موضوع بپردازند.
در باب محدود کردن رسانهها از پرداختن به فساد اما جمله معروف علی خامنهای درباره «کش ندادن» پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی همچنان ورد زبانهاست و با فاش شدن هر فساد تازهای، در میان کاربران اینترنت و شبکههای اجتماعی در قالب لطیفه و کلمات قصار تکرار میشود.
آنچه حالا بالا گرفته اما ماجرای فساد اخلاقی یک قاری قرآن نزدیک به بیت رهبریست که به گفته خودش، خامنهای درباره این پرونده هم خواسته تا کشش ندهند و جمعش کنند. گرچه به نظر میرسد رسانههای فارسی زبان بیرون از ایران با پی گرفتن ماجرا مانع از پوشانده شدن قضیه شدند.
حاصل کار رسانهای موضوع را چنان به عرصه عمومی کشاند که صدا و سیمای حکومتی و روزنامههای نزدیک به محافل امنیتی هم به میدان آمدند تا ضمن تلاش برای مقدس نگه داشتن صنف قاریان و مداحان و مبرا دانستن بیت رهبری از هر خطایی، رسیدگی قوه قضاییه را به این پرونده خواستار شوند؛ پروندهای که از سال ۹۰ باز است و بر اساس گواه شاکیان در این مدت بیشتر خاک خورده تا دستی برای رسیدگی آن را لمس کرده باشد.
هر چند طرح عمومی این پرونده باعث شد تا حیثیت متشاکی یعنی سعید طوسی – فارغ از اینکه قاری قرآن است و میتوانست هر فرد دیگری از هر صنف دیگری باشد – پیش از رسیدگی دادگاه صالح و عادل به پرونده او هتک شود که از این نظر موضوع از زاویه حقوقی و قضایی قابل نقد، بررسی و پیگیریست (ضربهای که معمولا دستگاه قضایی به دلیل عدم وجود دادرسی عادلانه به دوست و دشمن میزند)، اما آنچه وجه عمومیتر دارد بحران فساد، سرپوش گذاشتن بر فساد و وضعیت اخلاقی جامعه ایران است. فضایی که حتی در میان گروههای خانوادگی آن، بیتوجه به درد و رنج آسیبدیدگان، کرور کرور لطیفه جنسی با محوریت آسیبدیدگان و مورد سوء استفاده قرار گرفتگان تولید و پخش میشود و کمتر نشانی از همدلی، همراهی و فهم قربانیان به چشم میخورد.
این در حالیست که ضرورت حرکت جامعه ایران به این سو به چشم میخورد که به جای لطیفه گفتن و تحقیر کردن قربانیان، موضوع را به صورتی درست، اخلاقی و سنجشگرانه ببیند و به آن بیندیشد.
از سوی دیگر اما سرکوب میل جنسی فضایی غریب از خواست و نیاز پدید آورده است و جلوههای عیانی از فساد اخلاقی را (نه به دلیل ارتباطهای خود خواسته و آزادانه جنسی که به دلیل ریاکاری و دروغ و تجاوز) به نمایش گذاشته است: «جامعهای که در آن نرخ خودارضایی و اعتیاد به فیلمهای پورنو بالاست، “ساپورت” به شکلی منحرفانه و جنونآمیز به یک فانتزی جمعی مردان آن (با توجه به تعدد صفحههای مربوط به آن در شبکههای اجتماعی) بدل شده، و تصویر دختران ساپورتپوش را در مانیتور مجلس آن نمایش میدهند.» – لیلا سیف (رجوع کنید به مقاله «تحشیهای بر “جماع نوخطان” در ولایت مؤمنان» در همین پرونده)
در چنین فضایی پرداختن به موضوعات اینچنینی چه بسا حساستر و دشوارتر است. تاکید بر فساد در عین توجه به خلاءهای قانونی که در این مورد در قانون مجازات اسلامی بسیار چشمگیر است و در عین حال توجه به وضعیت خطیر شاکیان و آسیبدیدگان و همچنین تلاش برای رعایت حقوق متهم/ مجرم، از جمله مواردی هستند که نیازمند دقتنظرند و میتوان آنها را به عنوان چالشهای بیطرفی در روایت این پرونده مورد توجه قرار داد.
رضا حاجیحسینی
برای پوشش مجموعه تحلیلها و واکنشها درباره ماجرای سعید طوسی، مطالبی در اینباره در قالب یک پرونده آماده شده است که میخوانید:
سیامک اقبالی- چه کسی فریاد دادخواهی را میشنود؟ میگویند انوشیروان عادل زنجیری از کاخش آویزان کرده بود تا هر کس ظلمی دید آن را تکان دهد تا شاه سر از پنجره بیرون کند و به دادخواهی جواب دهد. امروزه اما زنجیر عدل، رسانه است.
هیراد طلوعی- پرونده تعرض جنسی سعید طوسی و دادخواهی شاکیان که از سال ۹۰ در جریان است و مدتها در راهروهای دستگاه قضا معطل مانده بود، حالا تنها ظرف چند روز همراه با شوخیهای جنسی زیاد به اوج رسیده است.
علی کلائی- دستگاه حاکم تا جایی متملق را تحمل میکند که آبروی کل حاکمیت در خطر نباشد. کار به آنجا که میرسد، رسانههای منسوب به امنیتخانههای نظام یا دست از حمایت برمیدارند یا حتی از نظام میخواهند که با متخلف برخورد کند.
تجاوز قاری بینالمللی قرآن به شاگردانش واقعیت جامعهایست که در تلویزیون دولتی آن، مبلغان مذهبی تحریک جنسی همسر را تکلیف دینی زنان میدانند. جامعهای که در آن نرخ اعتیاد به فیلمهای پورنو بالاست و تصویر دختران ساپورتپوش را در مجلس آن نمایش میدهند.
نازلی کاموری- موضوع لاپوشانی تعرض جنسی به کودکان و نوجوانان در ایران مختص دستگاه قضایی جمهوری اسلامی و بیت رهبری نیست؛ در بسیاری از خانوادهها در ایران همین اتفاق میافتد.
معین خزائلی- ماجرای سعید طوسی علاوه بر وجوه اجتماعی آن و اهمیتی که برای افکار عمومی دارد و در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی به آن پرداخته میشود، از منظر حقوقی و قضایی نیز بسیار قابل توجه است.
ناصر مکارم شیرازی درباره ماجراهای سعید طوسی گفته است از کاه که گاهی کاهی هم در کار نیست کوه میسازند و در جامعه اختلافافکنی میکنند. او رادیو انگلستان و صدای آمریکا را مسئول این شرایط دانسته است.
صادق آملی لاریجانی طرح پرونده قاری متهم به سوءاستفاده جنسی را هجمه سنگین علیه نظام دانسته و خواستار تعقیب قضایی افرادی شده است که در اینباره با «رسانههای معاند» همکاری کردهاند.
رسانهای شدن پرونده سعید طوسی که چند نفر از شاگردانش او را به تجاوز جنسی متهم کردهاند ابعاد تازهای پیدا کرده که از منظر حقوقی میتواند نقض حقوق متهم تلقی شود.
محسنی اژهای از رسانهها خواست برای جلوگیری از «سودجویی ضد انقلاب» از خبررسانی درباره قاری قرآن متهم به سؤاستفاده جنسی از کودکان خودداری کنند.
پرونده پیشین رادیو زمانه
تو قران وعده پسران بهشتی داده شده. سعید طوسی بر اساس همین احتمالا عمل کرده است.
nila / 04 November 2016
با درود بر همه ايرانيان ، در كتاب قران نوشته شده (( بسيار خوانندگان قرآن هستند كه ، قران انهارا لعنت ميكند )) عرض اينست كه ، مسيحيان و يهوديان همه غير مسلمين كه قران نميخوانند ، بسيار از مردم عادى هم كه قران نميخوانند ، با اين توجه ، آن بسيار قران خوانان كه قران گفته ، چه كسانند ؟ و در ميان كدام افراد هستند ؟ . پاينده ايران ، سربلند ايرانى .
كشكساب / 04 November 2016
علی کلائی- دستگاه حاکم تا جایی متملق را تحمل میکند که آبروی کل حاکمیت در خطر نباشد. کار به آنجا که میرسد، رسانههای منسوب به امنیتخانههای نظام یا دست از حمایت برمیدارند یا حتی از نظام میخواهند که با متخلف برخورد کند.
من / 15 January 2017
این سعید طوسی کی رو لمس کرده و توقع لمس
از کی داره
من / 15 January 2017
جناب کشکساب
زمانیکه فیلم ۳۰۰ ساخته و طوسیگری خشایارشاه و دربارش به نمایش درآمد خون «ایرانیان» شریف کشک پرور؟!؟ بجوش آمد از ابراز حقیقت در آن فیلم. و اکنون نیز حقیقت غیر قابل انکار آن است که طوسی و خامنه ای در مرحله اول هر دو «ایرانی» اند با رفتار و فرهنگ پوسیده ایرانی. حال میخواهید کشک بسابید و یا نسابید مسلمان بودنشان همانند بسیاری دیگر از ایرانیان کشک است و کشک و سرپوشی از برای ایرانی بودنشان.
هاشمی / 15 January 2017