“در حراء”

گراناز موسوی، شاعر و فیلمساز نام‌آشنا
گراناز موسوی، شاعر و فیلمساز ایرانی

لبانت لات
چشمانت هُبَل
و اما سیبِ پر گناهِ گلویت
شانه‌هایت عُزّیٰ
کنارِ اورادِ تنت مبعوث می‌شوم
آغوشِ تو حرای من است

‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید به آغازِ فصلِ سرد!
بتکده تنِ این مرد را
لب به لب
مُهر می‌کنم
همانا این کعبه بر همه جز من تعطیل است
تعطیلا!
منی که از این پس دیگر
فقط یک میمِ معطل است و
نونی که تنها در تنورِ بی جهنمش
می‌خواهد تا همیشه بسوزد
و این آیه‌های بی‌تاب هرگز باطل نمی‌شود
و خدا بر عقوبتِ پر عذابِ این جنون شهادت داد
شهادت دادنی!

تیر (سرطان) ۹۴- ملبورن