این مهمترین سخنرانی دونالد ترامپ نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود. او که در شهر کلیولند برای پذیرش کاندیداتوریاش سخنرانی میکرد در مقابل نمایندگان حزب جمهوریخواه و میلیونها بیننده تلویزیون درباره مسائل اصلی کنونی از جمله امنیت آمریکا و سیاست خارجی آن حرف زد. او گفت اولویتاش منافع آمریکاست.
ترامپ در سخنرانی ۴۵ دقیقهای خود علیه توافق هستهای با ایران حرف زد و دستگیری ملوانهای آمریکایی توسط جمهوری اسلامی در آبهای خلیج فارس را به باد انتقاد گرفت.
او از حملات تروریستی، کشتن مأموران پلیس در آمریکا، و افزایش جنایت سخن گفت و آنها را نتیجه سیاستهای غلط باراک اوباما و هیلاری کلینتون دانست.
ترامپ گفت دغدغه اصلیاش امنیت آمریکاست و در اینباره افزود: «من به تمام کسانی که امنیت پلیس ما و آرامش در خیابانهای ما را تهدید میکنند یک پیام دارم: اگر سال آینده من ادای سوگند ریاست جمهوری کنم، قانون و نظم را در کشورمان دوباره برقرار خواهم کرد.»
او بار دیگر خواستهاش مبنی بر جلوگیری از ورود مهاجران غیرقانونی مکزیکی با ایجاد دیوار مرزی را تکرار کرد و بر قوی کردن دوباره آمریکا در سیاست خارجی و امنتر کردن کشور تأکید نمود.
دونالد ترامپ مسئولیت هرجومرج حاکم بر خاورمیانه و قدرتگیری گروه «دولت اسلامی» (داعش) را به گردن رقیب انتخاباتی خود هیلاری کلینتون که زمانی وزیر خارجه آمریکا بود انداخت و گفت میراث سیاست خارجی او «مرگ، ویرانی، تروریسم و ضعف» بود.
بهگفته ترامپ ایده اصلی سیاست خارجی او اصل «اول آمریکا» خواهد بود. او گفت: «آمریکاییگرایی، و نه جهانی شدن، این عقیده ماست.»
در زمینه سیاستهای اقتصادی و تجاری، ترامپ بر خلاف رهبران جمهوریخواهان در کنگره، در مخالفت با توافقنامه تجارت آزاد صحبت کرد. او گفت رنج کارگران کارخانهها را که بیکار میشوند و نهادهایی که موافقتنامههای تجارت آزاد آنها را نابود میکنند میشناسد. او همواره تلاش میکند خود را وکیل مردم عادی نشان دهد و هیلاری کلینتون را «عروسک خیمهشب بازی لابیها» معرفی کند.
او برای نشان دادن وضعیت آمریکا چندین مثال منفی برشمرد و در انتهای سخنان خود گفت: «ما آمریکا را دوباره قوی، باافتخار و امن خواهیم کرد.»
در پایان سخنان ترامپ، خانواده او به دورش حلقه زدند و او را بهرسم چنین سخنرانیهایی در آغوش گرفتند. بادکنکهای آبی ـ سفید ـ و قرمز نیز به نشانه پرچم آمریکا فضا را پوشاندند.
اکنون نوبت دمکراتهاست تا این بار آنها نامزد اصلی خود را وارد میدان کنند. هیلاری کلینتون بهزودی معاون خود را معرفی میکند و هفته آینده در گردهمایی حزب دمکرات در فیلادلفیا بهطور رسمی کاندیداتوری خود را اعلام خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
شعارها ترامپ، کلیید هستند. او نیاز امریکا احتمالا به خوبی با کمک مشاورانش فهمیده، همان طور حسن روحانی با کمک مشاوراش احتمالا نیاز مبرم ایران و ایرانیان، به تدبیر و امید تشخیص داد و خواست کلید حل مشکلات باشد! ولی از شعار تا عمل، بستگی دارد به لوازم و شرایط، در کنار صداقت و جدیت!
آینده؟ / 23 July 2016
نمدانم چقدر رابط دارد ولی امیدوارم این نظرم منتشر کنید، شاید فرصتی دیگری نباشد.
چند گفته مدتهاست میخواهم در فضای آزاد رسانه ارجمندی مثل رادیو زمانه بگویم، از ریشه مشکلات جهان بعد تجربه تلخ و فاجعه بار جنگ جهانی دوم. انکه کشورهای پیروز متفق و عدادی کشور مستقل و نیمه مستقل برآمده از تجزیه مستعمرات غربیان، به هماره دولت های نشسته بر مراکز دول محور، برایتاسیس سازمان ملل.
منشوری تهیه شد، قواعد و قوانینی تهیه و کشورهای عضو امضاء و متعهد شدند بدان.
به دلایلی که شاید همه اش من ندانم، گویا برای اجرای نظم و امنیت جهانی و پرهیز از اصطکاک منافع ابرقدرتها و همچنین همراهی ابرقدرتها برای تضمن اجرا قوانین و تصمیمات سازمان ملل، حق وتو به 4 و سپس چین داده شد.
از این 5 عضو، دوتای ضمن ابرقدرت نظامی بودن، آنها بزرگترین و پرجمعیت ترین کشورهای جهان هستندو امریکا بزرگرتین قدرت نظامی و اقتصاد و یکی بزرگرتین کشورها از لحاظ جمعیت و وسعت است. فرانسه و بریتاینا در سال 1945، هنوز هم مستعمراتشان، شامل عمده کره زمین بود! به طوری مشهور بودند به امپراتوری های دون غروب! حق وتو از لحاظ اخلاقی و دموکراسی ناموجه، ولی از نظر عقل امنیتی، موجه بود!
اما گویا این تعارض در ایجاد سازمان ها و ایجاد منشورها قوانین بین المللی، رفته رفته خیلی زیاد شد! و فله ای شدن پذیرفتن اعضا موجب شد، ضمانت و پشتیبانی کافی برای موثر بودشان کمتر شود!
آینده؟ / 23 July 2016
در ادامه توضیح کامنت قبلی درباره فله ای شدن نهاد بین المللی.میان کشوری/یا جهانی، اینست، مثلا نهادی مثل سازمان بین المجالس/پارلمان های جهان تاسیس میشود. هر کشور/رژمی که یک روه شبه مجلس مثل مجلس مشاوران حتی داشت، مدعی شد پارلمان دارد و عضو این نهاد شد! مشابهش، سازمان غیر متعهدها،…
این فله ای عضو گیری، بدون داشتن حداقل هایی از استاندارد های معقول و مفید برای هدف موجودیت نهاد مربوطه، صرفا به بها دادند به تعداد بیشتر عضویت، که شاید هژمونی کسب کنند در برابر نهادهای دیگر، ولی در واقع خود نهاد ضعیف کردند و اعضای ناموثر و حتی مانع تراش برای نیل به هدف نهاد جهانی، وارد کردند!
البته خیلی مشخص نمی بینم این عضویت یا امضاء فله ای در موادری مثل اعلامیه حقوق بشر خوب بوده یا نه؟
از یک طرف همین امضا فله ای و کثیر نظام/کشورها این اعلامیه، دلیلی است که مردم این کشورها، بتوانند محمل قانونی و حمایت دیگر کشورها در برابر نظام دیکتاتور حاکم داشته باشند و از طرفی عدم تمکین یا دور زدن و تفاسیر متعدد توسط حکومتها از اعلامیه حققو بشر، موجب تضعیف اجرایی بودن این اعلامیه شده است!
شاید بسیاری بامن هم عقیده باشند، ریشه رشد تروریست و نا امنی در جهان، همین نقض حقوق بشر توسط بسیاری از حکومت ها است، که خودش موجب احساس نابرابری و ظلم و گرایش در بخشی از مردم، و در نیجه افرایش به خشونت و تروریسم میشود!
بررسی ریشه مشکلات جهانی و موثر در احوال کشورها مثل همین شعار جناب ترامپ است. او شعار میدهد امن تر کردن امریکا! در حالی این کشور ابرقدرت نظامی و اقتصادی و سیاسی جهان است! وقتی امریکا چنین نیازی احساس می کند،تکلیف باقی کشورها که ضعیف ترند چیست؟!
آینده؟ / 23 July 2016