اعتصاب غذای چندین زندانی سیاسی در ایران در اعتراض به وضعیتشان همچنان ادامه دارد. محمدصدیق کبودوند، جعفر عظیمزاده، احسان مازندرانی، رسول رضوی، محمد عبدالهی، آیت مهرعلی بیگلو و ایوب اسدی، زندانیانی هستند که در زندانهای اوین، گوهردشت، تبریز، کاشمر و ارومیه دست به اعتصاب غذا زدهاند، اما مسئولان قضایی و زندانها، تاکنون پاسخی به خواستههای آنها ندادهاند.
دلایل اعتصاب غذای این زندانیان سیاسی اگر چه در مواردی با یکدیگر متفاوت است، اما فصل مشترک آن اعتراض به روند رسیدگی دستگاه قضایی به پروندهشان و نیز صدور احکام زندان در رابطه با فعالیتهای آنهاست.
واکنش فعالان مدنی و سیاسی خارج از زندان و همچنین سازمانها و احزاب سیاسی مخالف جمهوری اسلامی به اعتصاب غذای این زندانیان هم متفاوت است. اگرچه اکثر فعالان و نهادها از خواستههای زندانیان سیاسی حمایت میکنند، اما عدهای نیز با اعتصاب غذای زندانی سیاسی با توجه به صدماتی که به زندانی وارد میکند، مخالف هستند.
اعتصاب غذا و خسارتی که جبران نمیشود
محمدصدیق کبودوند، روزنامهنگار و زندانی سیاسی و رییس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، با وجود کاهش پتاسیم خون و هشدار پزشکان در مورد ایست قلبی، در بیمارستان هم دست از اعتصاب غذا بر نداشت. او بر سر خواستههایش ایستاد و به نظر میرسد مسئولان قضایی وادار به رسیدگی به وضعیتش شدهاند.
احسان مازندرانی، روزنامهنگار و مدیر مسئول سابق روزنامه فرهیختگان پس از ۲۰ روز اعتصاب غذای تر از روز یک شنبه ۱۶ خرداد دست به اعتصاب غذای خشک زده است و پزشکان بیمارستان سینا در مورد وضعیت جسمانی او هشدار دادهاند.
به گفته پزشکان عوارض ناشی از اعتصاب غذا و صدماتی که به بدن وارد میکند تا آخر عمر با فرد باقی میماند.
شرمان راسل، در کتاب «گرسنگی تاریخی غیرطبیعی» مینویسد: «در چند ساعت اول که به بدن غذا نمیرسد، بدن شروع به سوزاندن گلیکوژن موجود در کبد و عضلات میکند. از آن زمان اگر تا دو سه روز غذا به بدن نرسد، ذخیره گلیکوژن تمام خواهد شد. در چند روز اول اعتصاب غذا عوارض ناشی از آن ضعیف است. در هفته اول ضعف از گرسنگی، سر درد و انقباض شدید معده در فرد بروز میکند. با انقباض معده اعتصاب غذا تا ۷۲ ساعت قابل تحمل است. یعنی از روز سوم به بعد میتوان گفت که اعتصاب غذا شروع شده است.»
سارا رمر، پزشک و متخصص رژیم غذایی میگوید: «اگر فرد در اثر اعتصاب غذای خود نمیرد و به اعتصاب غذای خود پایان دهد، عوارض ناشی از آن ضعفی عمومی در تمام ارگانهای بدن ایجاد میکند و به بخشی از مغز که قدرت تمرکز از آنجا میآید، آسیب میزند. آب بدن از دست میرود و ریزش مو اتفاق میافتد و پوست شروع میکند به ترک خوردن و طبیعتا با از دست دادن ویتامینها و مواد معدنی، بدن دچار بیماری آنیمیا یا نوعی کمخونی میشود و در نهایت ارگانهای بدن در خطر از کار افتادن قرار میگیرند.»
بر اساس یافتههای محققان در مجله «نیو ساینتیست»، مرگ میتواند در هر لحظه از اعتصاب غذا اتفاق بیفتد.
رضا هدی صابر، روزنامهنگار و فعال ملی-مذهبی در ۲۲ خرداد ۱۳۹۰ در پی سکته قلبی و عوارض ناشی از اعتصاب غذا در زندان اوین جان باخت. او همراه چند تن از فعالان ملی-مذهبی در اعتراض به خشونتهای نیروهای امنیتی در مراسم خاکسپاری عزتالله سحابی که منجر به کشته شدن دخترش، هاله سحابی شده بود، دست به اعتصاب غذا زده بود.
آیا اعتصاب غذا برای زندانی نتیجهای دارد؟
در فاصله سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۰ ، حدود ۱۰۰ زندانی سیاسی کرد در ترکیه، بر اثر اعتصاب غذا یا عوارض ناشی از آن، جان خود را در زندان از دست دادند.
این آمار و آمار مشابه این شک و پرسش را ایجاد میکند که آیا واقعا اعتصاب غذا برای یک زندانی نتیجه ثمربخشی دارد؟
سیامک قادری، روزنامهنگار و زندانی سیاسی سابق مقیم آمریکا، در واکنش به اعتصاب غذای چندین زندانیان سیاسی در ایران، در صفحه فیسبوکش مینویسد: «از اعتصاب غذا حمايت نمیكنم و آن را شيوه مناسبی برای اعتراض به سبوعيت دستگاه قضا در مقابله با اهل قلم نمیدانم، ولي خواست مشروع روزنامهنگارانی كه از شر دشمنی حكومت ولایی به مرگ پناه بردند را يک درخواست طبيعی و انسانی از سوی اسرايی بیپناه میدانم كه در اسارت جهل و جنون قرار دارند.»
شادی صدر، از مدیران سازمان عدالت برای ایران هم با تردید به نتیجهبخش بودن اعتصاب غذا برای زندانی سیاسی مینگرد و در صفحه فیسبوک خود این پرسش را مطرح میکند که آیا در شرایط سیاسی-امنیتی فعلی و در دو سه سال اخیر، اعتصاب غذا اثری عملی بر وضعیت همه زندانیان سیاسی داشته است که به عنوان آخرین و گاهی تنها راه رسیدن به حقوق قانونی خود از آن استفاده کردهاند؟ اگر پاسخ این سوال نه در مورد همه، که در مورد بعضی از زندانیان سیاسی، مثبت بوده است، آن اعتصاب غذا و آن زندانی سیاسی چه ویژگیهایی داشتهاند؟
بهروز جاوید تهرانی، فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی سابق در رابطه با نتیجهبخش بودن اعتصاب غذا به رادیو زمانه میگوید: «اعتصاب غذا با وجودی که لطمات جبرانناپذیری به بدن انسان وارد میکند در بسیاری موارد آخرین راهحل برای رسیدن به حقوق یک زندانی محسوب میشود، ولی تاثیرگذار بودن آن تماما به خود زندان و نحوه مقاومت زندانی برنمیگردد و نیازمند واکنش تمام قد سازمانها و نهادهای حقوق بشری بینالمللی، رسانههای اپوزسیون و سایر شهروندان در شبکههای اجتماعی است.»
اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در ایران در مواردی هم با تحقق خواستههای زندانی همراه بوده است.
شاهرخ زمانی، فعال کارگری زندانی در زندان رجاییشهر که روز ۱۳ شهریور ۱۳۹۴ به دلایلی نامعلوم در این زندان درگذشت، از سال ۱۳۹۰ تا زمان مرگش چندین بار دست به اعتصاب غذا زده بود.
یکی از خواستههای شاهرخ زمانی در آخرین اعتصاب غذای خود که ۴۷ روز طول کشید، انتقال به بند ۱۲ زندان رجاییشهر بود که در نهایت با موافقت مسئولان زندان عملی شد.
در مواردی نیز اعتصاب غذا با آزادی زندانی به قید وثیقه و مرخصی درمانی همراه شده است.
اسماعیل عبدی، دبیر کانون صنفی معلمان و محمود بهشتی لنگرودی، از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان، چند هفته پس از اعتصاب غذا با قرار وثیقه آزاد شدند.
مریم نقاش زرگران، نوکیش مسیحی محبوس در زندان اوین نیز در یازدهمین روز اعتصاب غذای خود به مرخصی درمانی فرستاده شد.
سیاوش بهمن، فعال حقوق بشر ساکن کانادا، به رادیو زمانه میگوید که تنها سلاح یک زندانی در شرایط حاضر برای رسیدن به هدفی قانونی که عموما به دلیل رفتار غیرقانونی و دخالت نهادهای امنیتی به وجود آمده، دست زدن به اعتصاب غذاست: «در بعضی از موارد که اعتصاب غذا بدون پشتیبانی رسانهای و افکار عمومی بوده، منجر به شکست شده است. میتوان به نوعی گفت یک اعتصاب غذا زمانی موفق میشود که مسئولان متوجه هزینه تبلیغاتیاش بشوند. البته نگاه عموم مردم به اتفاقات داخل ایران مثبت بوده اما وضعیت زندانیان و به ویژه فعالان که با حکمهای سنگین روبهرو شدند، بسیار ناگوار است و بیقانونیهای متعددی در پروندهها و پروسه طی شده قضایی وجود داشته است.»
اعتصاب غذا و واکنش نهاد قدرت
برخی از فعالان حقوق بشر از اعتصاب غذا به عنوان یکی از روشهای مقاومت بدون خشونت اسم میبرند. اعتصاب غذا اگر چه ممکن است خشونتی را علیه دستگاه قضا یا نهاد قدرت در هر کشوری سازمان ندهد، اما خشونت نهفته در آن صدمات جبرانناپذیری به جسم زندانی وارد خواهد کرد.
نهاد قدرت که شامل دستگاههای قضایی، امنیتی، نظامی و دولت خواهد شد، تا چه اندازه از هزینههای ناشی از اعتصاب غذا که ممکن است منجر به مرگ زندانی شود، هراس دارند؟
واکنش دولتها در کشورهای مختلف نسبت به اعتصاب غذای زندانی سیاسی با یکدیگر متفاوت است. نگاهی به تجربه اعتصاب غذای ۶۸۰ نفر از زندایان سیاسی کرد در سال ۲۰۱۲ در ترکیه میتواند در پاسخ به پرسش مطرح شده مفید باشد. این اعتصاب غذا با تظاهرات مناطق عمدتا کردنشین در حمایت از آن همراه شد و واکنش گسترده سازمانها و چهرههای شاخص بینالمللی را در پی داشت. خواستههای اعتصابکنندگان، آزادی عبدالله اوجلان، رهبر حزب کارگران کردستان ترکیه (پکک) از زندان آمرلی و حق استفاده از زبان کردی برای دفاع متهم از خود در دادگاههای ترکیه بود. اما این خواستهها نه تنها محقق نشدند، بلکه با بیاعتنایی رجب طیب اردوغان، نخستوزیر وقت ترکیه به این اعتصاب غذا، فضای امنیتی در داخل زندانها تشدید شد.
در کشورهایی که بیشتر به موازین حقوق بشری پایبند هستند هم برخوردهایی شبیه برخورد ترکیه در مورد اعتصاب غذای زندانیان رخ داده است.
هشتم جولای سال ۲۰۱۳ در زندانهای ایالتی کالیفرنیا، بزرگترین اعتصاب غذای زندانیان در طول تاریخ با حضور ۲۹ هزار زندانی آغاز شد. این زندانیان به مدت طولانی حبس در زندانهای انفرادی و مرتبط کردن جرایم آنها به ارتباط با گروههای مسلح اعتراض داشتند. این اعتصاب ۶۰ روز به طول انجامید و در اثر آن یک زندانی جان خود را از دست و در حالی که سازمان عفو بینالملل و نهادهای حقوق بشری از خواستههای این زندانیان حمایت کردند، مقامهای زندانهای محلی، دو روز پیش از پایان اعتصاب تنها قول دادند که خواستههای این زندانیان را در سطح عمومی بشنوند.
بسیاری از این زندانیان تا پیش از پنجم سپتامبر ۲۰۱۳ که این اعتصاب پایان یافت به اعتصاب غذای خود پایان داده بودند و تنها ۱۰۰ نفر تا روز آخر اعتصاب کردند.
دو سال پیش از این اعتصاب غذا نیز در همین ایالت، شش هزار و ۶۰۰ زندانی با همین خواستهها به مدت سه هفته اعتصاب کرده بودند.
پس از دو سال تنها تغییری که زندانها به وقوع پیوست این بود: تعداد زندانیانی که در سلولهای انفرادی بودند از ۱۱ هزار نفر به هشت هزار نفر کاهش یافت و چند تن از وکلای دادگستری، پزشکان و روانشناسان، پروندهای را علیه مقامهای زندان گشودند.
تجربه ایالات متحده آمریکا و ترکیه نشان میدهد که نهادهای قدرت در برابر خواستههای زندانیان اعتصابی کمترین انعطاف را از خود نشان میدهند. اگر نهاد قدرت در واکنش به اعتصاب غذای زندانی، خواستههایش را محقق نکند، آیا این تنها سلاح باقیمانده برای بیان خواستههای یک زندانی، میتواند کارایی لازم را داشته باشد؟