Opinion-small2

شوک ناشی‌ از انتخاب دونالد ترامپ به عنوان نامزد حزب جمهوری‌‌خواه همچنان ادامه دارد. بیشتر رهبران و نخبگان دنیا عمیقا نگران مواضع و بیانیه‌های ترامپ و تمایلات نژاد پرستانه‌ای هستند که او از خود به نمایش گذارده. همه آگاه هستند که رئیس جمهور آمریکا فقط رهبر این کشور نیست، بلکه نفوذ و قدرت زیادی در سطح جهان دارد، و به همین دلیل همگان این انتخابات را دنبال می‌کنند.

من نیز به عنوان یک مهاجر ایرانی که در آمریکا زندگی‌ می‌کند، و اهداف والایی چون دموکراسی و صلح و حقوق بشر را تعقیب می‌کند، به طور جدی این انتخابات را دنبال می‌کنم. خاورمیانه‌ در آتش می‌سوزد و ویرانی و کشتار مردم بی گناه آن همچنان ادامه دارد. مانند بسیاری من نیز معتقدم که اوضاع کنونی خاور میانه به مقدار زیاد نتیجه مستقیم هجوم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، حمله پیمان ناتو و آمریکا به لیبی‌ در سال ۲۰۱۱، دخالت آمریکا و متحدان آن در منطقه در سوریه، و حمایت آمریکا از تجاوز نظامی عربستان سعودی به یمن است. تمامی این جنگ ها، به جز هجوم به عراق، در زمان ریاست جمهوری یک برنده جائزه صلح نوبل از آمریکا، آقای اوباما، اتفاق افتاده است، که دوبار به عنوان کاندیدای ضدّ جنگ انتخاب شد. بنا بر این سؤالی که برای صد میلیون مردم خاورمیانه‌، از جمله من، مطرح است این است که اگر این جنگ‌ها در دوران اوباما آغاز شده، در صورت انتخاب فردی مانند ترامپ چه اتفاقی خواهد افتاد.

حتی سیاستمداران بسیار با تجربه هم بسیار نگران هستند. به تازگی جیمز بیکر– وزیر خارجه بوش پدر- و دیوید پترائوس– رئیس سابق سیا- درباره خطر دیدگاه‌های دونالد ترامپ برای امنیت جهان، آمریکا و منافع ملی این کشور هشدار داده‌اند. یک موسسه اروپایی پیروزی ترامپ در انتخابات را به عنوان یکی از ۱۰ خطر اصلی که جهان را تهدید می‌کند به شمار آورده است. دیوید کامرون- نخست وزیر انگلیس- ترامپ را “احمق، تفرقه برانگیز و اشتباه” خوانده است. این هشدارها چه معنایی دارند؟

دانالد ترامپ، کاریکاتور از: DonkeyHote
دانالد ترامپ، کاریکاتور از: DonkeyHote

مسائل واقعی جوامع از جمله جامعه آمریکا

همه جوامع- اعم از دموکراتیک و دیکتاتوری- دست به گریبان مسائل اجتماعی واقعی (فقر، بیکاری، تورم، بدهی، تبعیض، قتل، خودکشی، تجاوز، اعتیاد، مهاجرین خارجی، و…)هستند که باید راه حل‌هایی برای آن ارائه کنند. راه حل‌هایی که برای این مسائل ارائه می‌شود، افراد و گروه‌ها را به اردوگاه‌های مختلف و متعارض چپ و راست، محافظه کار و لیبرال، راست افراطی و چپ افراطی، و…می راند.

بدون تردید آمریکا دارای جایگاه جهانی گذشته خود نیست. این امر دلایل بسیار دارد. بزرگترین اقتصاد جهان با بیکاری حدود ۵ درصدی، با رقبای جهانی قدرتمندی روبرو شده است. چین ممکن است طی ۱۰ تا ۱۵ سال آینده به قدرت اول اقتصادی جهان تبدیل شود. چین اینک بیش از ۲ / ۱ تریلیون دلار از آمریکا طلب کار است، میزان صادرات چین به آمریکا به بیش از ۴۸۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۵ رسیده و تراز تجاری آمریکا با چین به منفی ۳۶۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۵ رسیده است. اتباع چینی بیش از ۱۱۰ میلیارد دلار صرف خرید املاک تجاری و مسکونی در آمریکا کرده‌اند و احتمال این که این سرمایه‌گذاری به دو برابر برسد وجود دارد. میانگین رشد اقتصادی چین در طی دوره ۳۴ ساله ۲۰۱۴- ۱۹۸۱، ۵  /  ۹ درصد بوده است.

بدهی دولت آمریکا به ۱۵ / ۱۸ تریلیون دلار افزایش یافته است. رشد اقتصادی آمریکا در طی دوره ۳۴ ساله ۲۰۱۴- ۱۹۸۱، ۷  /  ۲ درصد بوده است. اگر میانیگن رشد اقتصادی در ۱۵ سال اخیر را در نظر بگیریم، به ۸ / ۱ درصد کاهش یافته است. در عین حال فاصله طبقاتی میان ۱ درصد بالایی و ۹۹ درصد دیگر به شدت در این مدت افزایش پیدا کرده است.

این تبعیض باورناکردنی در کنار افت اقتصادی آمریکا در سطح جهانی، نیازمند تبیین و راه حل است. اگر به متخصصان اقتصادی رجوع کنید، بیشتر تأکیدشان بر راه حل‌های اقتصادی خواهد بود. کتاب “بهای نابرابری، جامعه دو قطبی و نابرابر چگونه آینده ما را به خطر می‌افکند؟” جوزف استیگلیتز یک نمونه خوب از چنین رویکردی به این مسئله است. مایکل سندل، استاد دانشگاه هاروارد، در کتاب “آنچه با پول نمی‌توان خرید، مرزهای اخلاقی بازار“، از موضع یک فیلسوف به همین مسئله پرداخته است (انتشار همزمان کتاب‌های این دو متفکر در سال ۲۰۱۲ نشان دهنده مسائل مهمی است که جامعه آمریکا را گرفتار کرده است).

سیاستمداران ممکن است بر علل غیر اقتصادی نابرابری‌هایی که بازار می‌آفریند تأکید بیشتری بورزند و توجه ننمایند که نهاد بازار چگونه می‌تواند دولت را به خادم منافع یک اقلیت یک درصدی درآورده و اکثریت را گرفتار تبعیض‌های ناموجهی سازد که دموکراسی را نابود می‌سازند.

راست افراطی در همه کشورها گناه بحران‌های اقتصادی و سیاسی را به گردن بیگانگان می‌اندازد (حزب لوپن در فرانسه و نئونازی‌های آلمان نمونه‌های خوبی برای این مدعا هستند). آنان علل داخلی و ساختاری را به هیچ گرفته و توجه را به بیگانگان جلب می‌کنند و بیگانگان را مقصر وضعیت خود نشان می‌دهند.

ترامپ نمونه آمریکایی جریان راست افراطی اروپا

ترامپ شاید به فراوانی از تعبیر “ما علیه آنها” استفاده کرده است. او بیگانگان را مسئول افول آمریکا و بحران‌های داخلی ش قلمداد می‌کند. همه مسائل و مشکلات تقصیر دولت‌های دیگر و مهاجران است. آمریکای بی گناه به همه کمک کرده و در عوض همه سرش کلاه گذاشته و او را چاپیده و می‌چاپند. اگر بخواهیم تمام مدعیات ترامپ را به یک مدعا فروبکاهیم (ردی یوس)، این لب مدعای اوست.

این دیدگاه را با دیدگاه جوزف استیگلیتز در کتاب نگاهی نو به جهانی شدن مقایسه کنید. استیگلیتز- استاد دانشگاه کلمبیا و برنده نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۱ – از آن دسته اقتصاددانانی نیست که فقط از دور دستی بر آتش دارند. او در دولت بیل کلینتون و بانک جهانی سال‌ها کار کرده است. استیگلیتز به خوبی نشان می‌دهد که دولت آمریکا چگونه منافع تبعیض آمیز خود و کمپانی‌های آمریکایی را به همه دولت‌ها و جهانیان تحمیل کرده و می‌کند.

برای روشن شدن اختلاف دیدگاه، به مدعیات ترامپ درباره دیگر دولت‌ها و مهاجرین بنگریم.

ترامپ و دولت‌های خارجی

عراق: دولت بوش با دروغ‌های بزرگ به عراق حمله برد. آن جنگ پیامدهای بسیاری داشت: کشته و زخمی شدن ده‌ها هزار عراقی، ویران شدن کشور، تجزیه عملی آن به سه منطقه کرد نشین و شیعه نشین و سنی نشین، تولد القاعده عراق (داعش)، کشته و زخمی شدن هزاران آمریکایی، هزینه ۳ تریلیون دلاری برای آمریکا.

 ترامپ تأکید دارد که توافق هسته‌ای با ایران یک معامله بسیار بد بود که در آن سر آمریکا کلاه رفته و این توافق امنیت اسرائیل را به خطر انداخته است. او در ماه مارس گفت که در این معامله وحشتناک ما ۱۵۰ میلیاد دلار برای هیچ به ایران داده ایم.

اولاً: این پول‌ها دارایی‌های بلوکه شده خود ایران است و بارها از “ما دادیم” سخن گفتن آن را از دروغ بودن نمی‌اندازد. ثانیاً: دولت اوباما بارها گفته است که میزان دارایی‌های ایران حدود ۵۵ میلیارد دلار است، نه ۱۵۰ میلیارد دلار. ثالثاً: جان کری گفت ایران فقط به ۳ میلیارد دلار از کل دارایی ۵۵ میلیارد دلاریش دست یافته است. رابعاً: آمریکا ۲ میلیارد دلار از ذخایر بانک مرکزی ایران را هم مصادره کرده که جمهوری اسلامی آن را بزرگترین دزدی به شمار می‌آورد. وقتی ترامپ درباره دارایی‌های خودش راست نمی‌گوید، نمی‌توان از او توقع داشت که درباره دیگران راست بگوید.

ترامپ به جای تأکید بر نقش مخرب آمریکا در این تجاوز نظامی که داعش کمترین نتیجه اش بود، بر این باور است که در این جنگ بر سر آمریکا کلاه رفته است. چرا؟ چون آمریکا نفت عراق را برای هزینه‌ای که کرده بود مصادره نکرد. او در توجیه این امر در سال ۲۰۱۱ گفته بود: “در زمان‌های گذشته وقتی در یک جنگ بودیم، پیروز میدان صاحب غنایم بود. شما وارد جنگ می‌شوید و پیروز می‌شوید، شما هیچ چیز را نمی‌دزدید…فقط یک و نیم تریلیون دلاری که در این جنگ هزینه کردیم را پس می‌گیرید”.

ایران: ترامپ تأکید دارد که توافق هسته‌ای با ایران یک معامله بسیار بد بود که در آن سر آمریکا کلاه رفته و این توافق امنیت اسرائیل را به خطر انداخته است. او در ماه مارس گفت که در این معامله وحشتناک ما ۱۵۰ میلیاد دلار برای هیچ به ایران داده ایم. آیا احمقانه نیست که ما به ایران پول بدهیم و آنها بجای بوئینگ، ایرباس خریداری کنند؟ ترامپ در ماه آوریل دوباره ادعا کرد که ما به ایران بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار داده ایم، و ایران با آن سلاح‌های دیگران را می‌خرد. اگر من رئیس جمهور شوم به ایران ۱۲ میلیارد دلار موشک‌های معیوبی که کار نمی‌کنند می‌فروشم و این گونه فریب شان می‌دهم. مدعیات ترامپ کاذبند. برای این که :

اولاً: این پول‌ها دارایی‌های بلوکه شده خود ایران است و بارها از “ما دادیم” سخن گفتن آن را از دروغ بودن نمی‌اندازد. ثانیاً: دولت اوباما بارها گفته است که میزان دارایی‌های ایران حدود ۵۵ میلیارد دلار است، نه ۱۵۰ میلیارد دلار. ثالثاً: جان کری گفت ایران فقط به ۳ میلیارد دلار از کل دارایی ۵۵ میلیارد دلاریش دست یافته است. رابعاً: آمریکا ۲ میلیارد دلار از ذخایر بانک مرکزی ایران را هم مصادره کرده که جمهوری اسلامی آن را بزرگترین دزدی به شمار می‌آورد. وقتی ترامپ درباره دارایی‌های خودش راست نمی‌گوید، نمی‌توان از او توقع داشت که درباره دیگران راست بگوید.

عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس: ترامپ در ژانویه گفت که رژیم عربستان سعودی بدون آمریکا دوام نخواهد آورد. آنها روزی یک میلیارد دلار درآمد نفتی دارند و اگر حفاظت ما را می‌خواهند باید هزینه آن را بپردازند. نه این که آمریکا مجانی به آنها کولی دهد. ایران به زودی بمب اتمی می‌سازد و عربستان را می‌بلعد. او در ماه هم مارس گفت که آمریکا هزینه‌های فوق العاده‌ای برای حفاظت از عربستان سعودی و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس پرداخت کرده و می‌کند. اگر سعودی‌ها خواهان حفاظت ما هستند، باید هزینه آن را بپردازند. اما آنها با سواری مجانی ما را تحقیر و مسخره کرده‌اند.

سوریه: در این کشور باید یک منطقه امن با پول کشورهای خلیج فارس درست کرد.

مکزیک: مکزیک کشوری خطرناک است که بیش از همه از طریق صادرات بدترین شهروندانش سر آمریکا کلاه گذاشته است. راه حل؟ احداث دیواری نفوذ ناپذیر در طول مرزهای دو کشور با هزینه مکزیک.

ژاپن: ترامپ در مصاحبه با نیویورک تایمز می گوید که آمریکا قبلاً یک کشور بسیار ثروتمند و قدرتمند اقتصادی بود که به همه مجانی سرویس می‌داد. اما آمریکا دیگر آن کشور ثرومند گذشته نیست. هر خطری ژاپن را تهدید می‌کرد، ما حفاظت مجانی از آن را متقبل می‌شدیم. چرا ژاپن مسئولیت دفاع از خود در برابر کره شمالی را بر عهده نگیرد؟ چرا آمریکا این اندازه بدهکار است؟ دلیل آن هزینه بسیار زیاد ارتشی است که ما درست کرده ایم و در خدمت ما نیست، بلکه به عنوان پلیس حفاظت از کشورهای بسیار ثروتمند- از جمله عربستان سعودی- عمل می‌کند. اما آنها حاضر نیستند بدهی بزرگی را که ما برایشان هزینه کرده ایم بپردازند. تهدید اتمی کره شمالی متوجه ژاپن است، نه آمریکا. خوب چرا ژاپن برای دفاع از خود بمب اتمی نداشته باشد؟

سازمان ناتو: ترامپ می‌گوید که ناتو سازمانی منسوخ است که در برابر خطر اتحاد جماهیر شوروی تشکیل شد. اما مهمتر از این، ناتو سازمانی ناعادلانه است که آمریکا بیشترین هزینه آن را پرداخت می‌کند، در حالی که آمریکا برای حل مشکلات خود پول ندارد. همه خواستار دخالت آمریکا برای حل هر مسئله‌ای هستند (مثلاً مسئله اوکراین)، بدون آن که خودشان کاری انجام دهند. ما در حال دفاع رایگان از همه هستیم، در حالی که بدهی ما ممکن است به زودی به ۲۱ تریلیون دلار برسد. اقتصاد و زیرساخت‌های آمریکا در حال سقوط و تبدیل به یک کشور جهان سومی شدن است، در حالی که همه کسانی که از کمک‌های ما استفاده می‌کنند در حال پیشرفت هستند.

چین : چین بزرگترین خطر برای اقتصاد آمریکا است. توطئه آنها این است که ارزش پول شان- یوان- را پائین آورده و بدین ترتیب به توانایی آمریکا برای صادرات آسیب زده‌اند. آنها دزد هم هستند، چون قوانین مالکیت معنوی را رعایت نکرده و محصولات آمریکا را کپی و صادر می‌کنند. اگر من رئیس جمهور شوم با پرداخت بدهی ملی آمریکا مانع باج خواهی چین از طریق اوراق قرضه دولتی آمریکا خواهم شد. چین را متهم به دستکاری ارزی خواهم کرد و با اعزام نیروهای نظامی بیشتر به دریای جنوبی چین مانع آنها خواهم شد.

ترامپ و مهاجرین خارجی

مهاجرین مکزیکی: گفته می‌شود که آمریکا ۱۲ میلیون مهاجر مکزیکی غیر قانونی دارد. کروز و ترامپ خواهان اخراج آنها شده‌اند. میزان جرم و جنایت در آمریکا بالاست. مقصر کیست؟ ترامپ می‌گوید که مهاجرین مکزیکی مسئول این وضعیت هستند. مکزیکی‌ها با فرستادن تعداد زیادی از بدترین مهاجران، مواد مخدر، تجاوز، جرم و جنایت را به آمریکا صادر می‌کنند. برای جلوگیری از این سوء استفاده، باید در سراسر مرزهای با مکزیک دیواری کشید و مانع ورود آنان به آمریکا شد، هزینه ساخت این دیوار را باید مکزیک پرداخت کند.

مهاجرین مسلمان: مسلمانها از همه بدتر و تروریست هستند. ترامپ و نامزدهای جمهوری خواه مسلمانان را حیوان به شمار می‌آورند. ترامپ مدعی است که مسلمان‌ها به دنبال تکرار فاجعه‌ای بدتر از فاجعه ۱۱ سپتامبر برای آمریکا هستند و می افزاید: “پناهجویانی که وارد آمریکا می‌شوند موبایل‌هایی دارند که به نوعی سلاح داعش هستند. آنها پول ندارند، آنها هیچ چیزی ندارند اما تلفن همراه دارند. چه کسی هزینه موبایل آنها را پرداخت می‌کند؟ این موبایل‌ها پرچم داعش هستند”. به نظر ترامپ برای مقابله با مسلمان‌ها سه اقدام ضروری است :

اول- ممنوعیت ورود کلیه مسلمان‌ها به آمریکا. البته ترامپ فقط شهردار مسلمان لندن را استثنا کرد که با صادق خان هم در پاسخ گفت: “نگاه جاهلانه دونالد ترامپ به اسلام می‌تواند به امنیت کمتر در هر دو کشور [آمریکا و انگلیس] بیانجامد. این [دیدگاه] می‌تواند اکثر مسلمانان را سراسر جهان به انزوا بکشاند و آنها را به دست افراطیون بکشاند. دونالد ترامپ و افراد دور و برش فکر می‌کنند ارزش‌های آزادی طلبانه غربی با اسلام سازگار نیستند که لندن با جریان اصلی اثبات کرد که این غلط است”.

دوم- ترامپ در ۱۹ نوامبر در مصاحبه‌ای وعده داد درصورت انتخاب‌شدن به عنوان رییس‌جمهور ایالات متحده، همه مسلمانان را مجبور به ثبت اطلاعات خود در یک پایگاه اطلاعاتی ویژه و اخذ گواهی شناسایی مذهبی خواهد کرد. ترامپ گفت: “ما چاره‌ای جز این نداریم. برای ما چاره‌ای جز تشدید نظارت‌ بر مکان‌ها و افراد وجود ندارد. ما باید مساجد را تحت نظر بگیریم. یقیناً ما به مرحله‌ای خواهیم رسید که باید همه چیز را از نزدیک و به طور دقیق تحت مراقبت خود درآوریم”.

سوم- مظنونین به تروریسم باید تحت شکنجه‌هایی مانند “ایجاد احساس خفگی مصنوعی”- بسیار بیش از دوران بوش- قرار گیرند. ترامپ در ماه نوامبر گفت: “خودتان را گول نزنید. استفاده از این روش‌ها کارآمد بود. فقط یک احمق می‌گوید که این روش‌ها کارآمد نبوده اند”. به اعتقاد او حتی خانواده مظنونان هم مستحق مجازات و مرگ هستند. می‌گوید: “وقتی این تروریست‌ها را می‌گیرید مجبورید که خانواده هایشان را نیز کنترل کنید”.

ترامپ نشانه چیست؟

دیدگاه‌های بیگانه ستیزانه و نژادپرستانه ترامپ نشانه چیست؟ آدمی وقتی ترامپ را می‌بیند به یاد کدام دوره تاریخی می‌افتد؟ من به دهه ۱۹۳۰ باز می‌گردم. به زمانی که گفته می‌شد آلمان قربانی دسیسه دولت‌های خارجی شده است. به زمانی که ادعا می‌شد یهودی‌ها رهبری این توطئه جهانی و سرمایه داری را بر عهده دارند. به زمانی که به دنبال “راه حل نهایی” بودند. زمانی که یک رهبر سیاسی با گفتن این سخنان میلیون‌ها آلمانی را برای جنگ جهانی دوم و تراژدی هولوکاست در یک جبهه متحد کرد.

حالا مسلمانها و مکزیکی‌ها جای یهودی‌ها را گرفته‌اند. ترامپ خشم عمومی از تبعیض و نابرابری فزاینده را به جای آن که معطوف به نظام اقتصادی تبعیض ساز کند، متوجه مسلمان‌ها و مکزیکی‌ها می‌سازد. ترامپ هم به خوبی توانسته است برای موج نارضایتی از نظام الیگارشیک سوار شده و آن را به سوی بیگانگان سوق دهد. دیدگاه‌های او درباره زنان هم ما را به یاد دوران گذشته می‌اندازد.

فاشیسم از طریق ساده کردن پیچیدگی‌های مسائل جوامع بشری و مقصر جلوه دادن “آنها / خارجی ها” برای مسائل “ما” رشد می‌کند. آنها با “ما” تفاوت دارند و ما از آنها “برتر” هستیم. این رویکردی به شدت خطرناک برای جامعه جهانی و امنیت و منافع ملی آمریکاست که حتی گروهی از رهبران حزب جمهوری خواه را نگران کرده است.

نسخه انگلیسی این مقاله در هافینگتون پست منتشر شده است


بیشتر بخوانید: از همین نویسنده

درباره دونالد ترامپ: