طلاق یا تمام کردن یک رابطه جدی آسان نیست؛ چه خودتان خواهانش بوده باشید و چه نباشید. جدایی دنیای شما را به هم می‌ریزد و احساسات دردناکی را ایجاد می‌کند. اما کارهای زیادی هست که می‌توانید برای غلبه بر این احساسات انجام دهید و آدم محکم‌تر و هوشمندتری شوید.

talagh

تسکین بعد از جدایی

چرا جدایی اینقدر ما را اذیت می‌کند آن هم در حالی که رابطه ای که در آن بودیم اصلا تعریفی نداشته؟ جدایی دردناک است چون با خود فقدانی را به همراه می‌آورد. نه فقط فقدانی در رابطه که فقدانی در رویاهای مشترک و تعهدات مشترک. روابط عاطفی با هیجان شدید آغاز می‌شوند؛ با این امید که قرار است ادامه داشته باشند. وقتی چنین روابطی شکست می‌خورند، احساس ناامیدی، استرس و اندوه می‌کنیم.

جدایی ما را وارد دنیایی در هم ریخته می‌کند: همه چیز به هم ریخته است، برنامه‌های روزمره، مسوولیت‌ها، خانه، رابطه با فامیل‌های سببی و دوستان مشترک، حتی هویت خودمان. جدایی احساس نامطمئن بودن به آینده را به وجود می‌آورد. اینکه زندگی بدون شریک سابق چطور خواهد بود؟ چطور باید کس دیگری را پیدا کنید؟ آیا قرار است همیشه تنها بمانید؟

این ناشناخته‌ها گاهی بدتر از یک رابطه ناموفق به نظر می‌رسند.

بازیابی خود پس از یک جدایی دشوار است. با این حال باید یادمان باشد که «می‌توانیم» و باید جلو برویم. اما درمان زمان بر است. صبور باشید.

مواجه شدن با جدایی

بپذیرید که داستن احساسات متفاوت طبیعی است. اینکه ناراحت باشید، عصبانی باشید، خسته باشید و گیج، طبیعی است و دشوار. ممکن است نگران آینده باشید. قبول کنید که واکنش‌هایی مانند این در طول زمان کمتر خواهد شد. حتی با وجود یک ازدواج یا رابطه ناموفق، وارد شدن به دنیای ناشناخته‌ها ترسناک است.

به خودتان زمان بدهید. به خودتان قول بدهید که برای مدتی کمتر از حد معمول از خودتان توقع داشته باشید. ممکن است به انداره قبل فعال نباشید و نتوانید به دیگران اهمیت بدهید. هیچ کس ابر انسان نیست. برای بهتر شدن زمان لازم دارید و باید تجدید قوا کنید.

تنها نمانید. احساسات خود را با دوستان و خانواده در میان بگذارید. به یک گروه حمایتگر بپیوندید تا بتوانید با آنهایی که در شرایط مشابه شما هستند حرف بزنید. خود را منزوی نکنید، چون استرس‌تان بالا می‌رود و تمرکزتان پایین می‌آید. ممکن است کار و سلامتی‌تان را از دست بدهید. از تقاضای کمک نترسید.

به خودتان اجاره دهید که برای رابطه‌تان سوگواری کنید

اندوه طبیعی است و جدایی در یک رابطه عاشقانه با فقدان‌های چندگانه همراه است؛

از دست دادن همراه و تجربیات مشترک که لزوما هم مثبت نبوده‌اند

از دست دادن حمایت مالی، فکری، اجتماعتی و احساسی.

از دست دادن امیدها، برنامه‌ها و رویاها که گاه دردناک‌تر از دست دادن‌های مادی است.

اینکه به خودتان اجازه دهید به خاطر این فقدان‌ها درد بکشید ترسناک است. ممکن است بترسید که نتوانید احساسات خود را کنترل کنید یا همیشه در تاریکی بمانید. یادتان باشد سوگواری بخشی از روند درمان و تسکین است. درد سوگواری به شما کمک می‌کند که حرکت کنید. مهم نیست که چقدر قوی هستید، مطمئن باشید که این شرایط تا ابد ادامه نخواهد داشت.

توصیه‌هایی برای سوگواری پس از جدایی

با احساسات خود نجنگید. طبیعی است که آدم بالا و پایین‌های زیادی در زندگی‌اش داشته باشد و احساسات پیچیده‌ای را تجربه کند. خشم و اندوه و ترس و گیجی هم جزو همین احساسات هستند. مهم این است که این احساسات را بشناسیم و تشخیص دهیم. این نوع احساسات دردناکند اما نادیده گرفتن و سرکوب‌شان تنها روند درمان و تسکین را به تاخیر می‌اندازد.

Divorce

درباره احساسات‌تان حرف بزنید. حتی اگر سخت است که درباره‌شان حرف بزنید، باید راهی پیدا کنید که بتوانید این کار را بکنید. اینکه بدانید دیگران از احساسات شما با خبرند، باعث می‌شود کمتر احساس تنهایی و درد کنید.

بادتان باشد که به پیش رفتن هدف نهایی شماست. بیان احساسات، شما را آزاد می‌کند فقط باید حواستان باشد که احساسات منفی نباید باعث شوند که درباره موقعیت خود اغراق کنید. گیر کردن در احساسات منفی مانند سرزنش، خشم انرژی ارزشمند شما را هدر می‌دهد.

یادتان باشد که شما هنوز آینده‌ای دارید. زمانی که به فرد دیگری متعهدید، آرزوها و رویاهای زیادی خلق می‌کنید. خراب کردن این امیدها ساده نیست. اما به یاد داشته باشید که رویاها و امیدهای تازه‌ای در راهند.

تفاوت بین واکنش طبیعی به جدایی و افسردگی را بشناسید. اندوه پس از جدایی طبیعی است اما بعد از مدتی غم باید کم شود. هر روز و کم کم شما به جلو خواهد رفت. اگر می‌بینید که پیشرفتی ندارید شاید دچار افسردگی شده باشید.

اگر لازم است از بیرون کمک بگیرید. پیش مشاور بروید یا به گروه بپیوندید. دست‌کم در جایی بمانید که احساس ر احتی بیشتری می‌کنید.

دوست پیدا کنید. اگر حس می‌کنید روابط اجتماعی‌تان را از دست داده‌اید، سعی کنید با آدم‌های تازه ملافات کنید. به شبکه‌های تازه بپیوندید، به کلاب بروید و در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنید. در کارهای داوطلبانه شرکت کنید یا به سازمان‌ها و موسسات خیریه بپیوندید.

مراقب خودتان باشید

جدایی یک اتفاق پر استرس و تغییر دهنده است. تغییرات زیادی در راه خواهند بود، اما از همه چیز مهم‌تر این است که مراقب خودتان باشید. جدایی می‌تواند شما را از نظر جسمی و روحی آسیب پذیر کند.

با خودتان مثل آدمی که سرماخورده رفتار کنید. استراحت کنید، منابع استرس زای دیگر را کم کنید و کمتر کارکنید. یاد گرفتن مراقبت از خود می‌تواند مهم‌ترین درسی باشد که از جدایی می‌آموزید.

توصیه‌هایی برای مراقبت از خود

هر روز زمانی برای خودتان صرف کنید. برای خودتان برنامه ریزی کنید. کارهایی انجام دهید که باعث آرامش‌تان می‌شوند. قدم بزنید، موسیقی گوش کنید، حمام داغ بگیرید، کتاب بخوانید، یوگا کنید یا چای داغ بنوشید.

به نیازهای خودتان توجه کتید. به خواسته‌های خودتان احترام بگذارید. هرچند این خواسته‌ها مطابق میل همسر و شریک سابق‌تان نباشد.

یک برنامه روتین داشته باشید جدایی ممکن است همه چیز را به هم ریخته باشد. سعی کنید به یک برنامه مشخص برگردید که همه چیز در آن منظم و با برنامه باشد.

ذهن‌تان را خالی کنید. لازم نیست الان همه تصمیم‌های مهم را بگیرید. چند ماه اول بعد از جدایی زمان مناسبی برای این کار نیست. تا وقتی احساسات‌تان به حالت طبیعی برنگشته صبر کنید.

الکل، مواد مخدر و غذای زیادی مصرف نکنید. ممکن است وسوسه شوید که کاری کنید که حال‌تان بهتر شود. روی آوردن به الکل و مواد و غذا راه خوبی نیست. راه‌های سالم‌تر را امتحان کنید.

چیزهای تازه را آزمایش کنید. جدایی مثل رسیدن به آخر خط است. از فرصت استفاده کنید و راه‌های تازه را بیازمایید. فعالیت‌های تازه‌ای را شروع کنید که به شما لذت می‌دهد. به گذشته نچسبید.

تصمیم‌های سلامتی ساز بگیرید: غذای خوب، خواب کافی و ورزش. تجربه جدایی ممکن است باعث شود که خوب غذا نخورید یا وزن‌تان زیاد شود: چون مدام غذای آماده می‌خورید. ورزش کنید تا وزن تان کم شود. برای اینکه حال‌تان بهتر شود باید زندگی‌تان سالم باشد.

از جدایی درس بگیرید

دوران تلخ جدایی بهترین زمان برای یادگیری است. فضای خالی‌ای که در زندگی‌تان ایجاد شده، به این معنی نیست که قرار نیست اتفاقی بیفتد یا چیزی هرگز تغییر نخواهد کرد. زمان استراحت را در نظر بگیرید، زمانی برای به ثمر نشستن دانه‌ها و جوانه‌های تازه در زندگی‌تان. از خلال این تجربه خودتان را بهتر خواهید شناخت و قوی‌تر خواهید شد.

برای درک بهتر اتفاقی که برایتان افتاده باید بفهمید که دلایلش چه بوده و نقش خودتان در آن چقدر بوده است. ببینید که انتخاب‌ها و تصمیم‌هایتان چه تاثیری بر رابطه‌تان داشته است. از اشتباهات خود درس بگیرید تا دوباره تکرارشان نکنید.

سوال‌هایی که باید از خودتان بپرسید

برگردید عقب و به تصویری که می‌بینید نگاه کنید. شما چه نقشی در مشکلات رابطه‌تان داشتید؟

آیا دلتان می‌خواهد اشتباهات گذشته را تکرار کنید یا بعد از این جدایی باز فرد نادرستی را برای رابطه انتخاب کنید؟

به واکنش‌های خود درباره استرس‌ها و فشارهاری که داشتید توجه کنید. آیا می‌توانستید بهتر عمل کنید؟

به خصوصیات منفی خود به عنوان فرصتی برای شروع دوباره نگاه کنید. آیا احساسات خود را در کنترل دارید یا آنها شما را کنترل می‌کنند؟

صادق باشید. در طول این دوران به خودتان دروغ نگویید. خودتان را سرزنش نکنید. اگر به رابطه‌ از دست رفته نگاه کنید، می‌بینید که چیزهای زیادی هست که می‌تونید از آن بیاموزید. اگر مشکلات و اشتباهات خودتان را شناسایی کید می فهمید که چرا همسر و شریک اشتباهی برگزیده‌ بودید. در این صورت دفعه بعد دیگر اشتباه نخواهید کرد.

منبع: سایت هلپ‌گاید