باری دیگر دست استعمار از آستین برآمد ولی این بار نه از آستین دشمن، بلکه از آستین مردم ایران و به خصوص اهالی تهران؛ این مضمونی است که این روزها از اظهارات هواداران تندروِ نظام اسلامی و حتی برخی مقامات مسئول ایرانی در صفحۀ شبکههای مجازی و سخنرانیهای آنها به فهم میرسد. در این اظهارات، مردم تهران به اهل کوفه تشبیه میشوند که دشمن، آنها را فریفته و به ورطۀ گناه لغزیدهاند و مولا و ولیّ خویش را در «برهۀ حساس کنونی» تنها گذاشتهاند.
ماجرا چگونه آغاز شد؟
از اواسط روز ۷ اسفند که برتری فهرست امید در همان پای صندوقها به تدریج خود را نشان داد، برخی کانالهای تلگرام که گفته میشود متعلق به هوادارن تندروِ نظام اسلامیاند، در اقدامی شگفت، برای توجیه شکست خود، مردم تهران را منحرف و به اهالی کوفه تشبیه کردند. کار به همینجا خاتمه نیافت؛ پس از اعلام نتیجه انتخابات، پای برخی شخصیتهای مذهبی و سیاسی رسمی نیز به میدان باز شد. حجت الاسلام جعفر شجونی، عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، صراحتا به تهرانیها تاخت و گفت: «تهران پایگاه اصلی ضدیت با انقلاب و ولایت فقیه است و رای آوری این افراد نیز نشاندهنده همین مسئله است.» و شریعتمداری نماینده آیت الله خامنهای در روزنامه کیهان نوشت: «ایران فقط تهران نیست.» سپس محسن رضایی نیز در جمع پاسداران آشکارا از رأی مردم به فهرست امید گلایه کرد و از تاثیر دشمن بر اذهان آنها سخن گفت: «این طرف لیستی را معرفی میکند و دشمن با تهدیدسازی حسابشده اذهان مردم را تغییر میدهد و این تغییر بهگونهای است که حتی صدا و سیما نیز حریف آن نمیشود.» چنین سخنانی، به ویژه تشبیه صریح مردم تهران به اهالی کوفه، حتی واکنش برخی اصولگرایان را نیز برانگیخت به گونهای که یکی از آنها نوشت: «مقایسه مردم تهران با اهل کوفه با چه توجیه شرعی و عقلی سازگار است؟… آیا واقعاً فکر میکنیم از طریق اهانت به مردم میتوان رأی گرفت؟ مگر آن که مردم خویش را جمعی مازوخیست بدانیم! » در این میان صدای برخی اعضای شورای شهر تهران نیز درآمد؛ احمد مسجد جامعی در جلسه این شورا با عصبانیت تمام، خواستار پاسخگویی به تهمت «کوفی» بودن مردم تهران شد.
اهل کوفه و انقلاب اسلامی
طرح موضوع بیوفایی کوفیان و سرزنش و لعن و طعن عموم مردم منطقه کوفه، آن هم بنابر بخشی از تاریخ که تمام زوایا و نحایای آن روشن نیست، رسمی همیشگی از مراسم عزاداری شیعیان به خصوص شیعیان ایرانی است. پس از انقلاب ۵۷ این ماجرا مانند بسیاری از ماجراها و مفاهیم مذهبی، پا به میدان شبیهسازی نهاد و به صورتی مداوم در این چهار دهه، به مناسبتهای پرشمار سیاسی، مصداقهای مختلف برای آن ساخته شد. شعار «ما اهل کوفه نیستیم امام تنها بماند» از شعارهای معروف دهه شصت شمسی است که پس از درگذشت آیت الله خمینی تبدیل شد به «ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند» (اشاره به نام کوچک آیت الله خامنهای). بنابر این نگرش، هر کسی که گامی مخالف و بلکه مغایر با گام ولی فقیه بردارد، همچون اهالی کوفه است که بنابر نقل شیعی، راه انحراف پیمودند و امام حسین را در ماجرای کربلا تنها گذاشتند.
با صرف نظر از مبحث عام شبیهسازی و مصداقیابی تاریخی و پیشینه آن در ایران، اگر بخواهیم خودِ شبیهسازی اخیر را هم به یک شبیهسازی دچار سازیم، به مفهومی میرسیم که بسیار شبیه «نسل کشی» ولی نه عملی و بلکه نظری است. در نسلکشی نظری، یک قوم یا ملت، به لحاظ نظری هدف قرار میگیرد و با استدلالهای ایدئولوژیک (و در نمونه ما: استدلالهای مذهبی- تاریخی)، خطاکار، مضر و فرومایه (و در نمونه مورد نظر ما: گناهکار و عاصی) و چه بسا مهدورالدم شمرده میشوند. در پشت هر نسلکشی واقعی که در دنیای ما رخ داده است، همواره یک نسلکشی نظری در کار بوده است. به واقع، نسل کشی در عالَم نظر، میتواند راهی نیز به عالم واقع بجوید و توجیهی برای باورمندان به یک مذهب یا ایدئولوژی خاص برای اعمال خشونت یا هدر دانستن حقوق و خون یک ملت یا قوم دیگر بتراشد. نسلکشی نظری همان راهی است که برخی دیکتاتورها و جنایتکاران تاریخ مانند هیتلر، صدام حسین و ایدولوژیستهای گروههایی همچون داعش در اقناع هواداران خویش به کار بسته و آنها را در جنایتها با خود همراه ساختهاند.
هرچه که هست، به احتمال، بحث و جدل درباره تشبیه تهران به کوفه و اتهام بیوفایی به مردم تهران نیز مانند اتهامها و نسبتهای پیشین نظام اسلامی به مخالفان، در روزهای آینده از سر زبانها میافتد؛ ولی ماجرای برچسبهای ناشی از شبیهسازی تاریخی همچنان به عنوان یک وسیله قدرتمند برای پر کردن جای خالی استدلال عقلانی در ذهن هواداران، همچنان ادامه مییابد؛ زیرا عملکرد ضعیف نظام اسلامی به خصوص در حوزه آزادی، معیشت و رفاه مردم، جای چندانی برای توجیه مردمپسند و اقناع عقلانی نگذاشته است.
در همین زمینه
تحلیل اصولگرایان از انتخابات ۹۴: تهران، پایگاه ضدیت با انقلاب و ولایت فقیه
خب تهران را بمباران کنید راحت شوید حضرت آیت الله خامنه ای
simin / 02 March 2016
مقام ولایت همون کسی هست که استعمار ازش هراس داره..سعی هم بر اینه که به طرق مختلف تضعیفش کنن…با یاری امام زمان هرگز این اتفاق نخواهد افتاد …یه عبارت استدلال عقلانی سر زبون شماست و مدام تکرارش میکنید..استدلال شما چیست جز اینکه تنها سلاح این مملکن که همانا اسلام و ولایت فقیه است را از آن بگیرید و وقتی بی دفاع شد چپاولش کنید
میدونم منتشر نمیکنی ولی باید میگفتم..
پیرو ولایت / 03 March 2016
اگر رد صلاحیت زیاد نمشد، حادثه تهرزان در دیگر شهرها اتفاق میس افتاد. نمی از مردم اصلا همین نمایش مضحک تکراری قبول نداشتن و نیامدن نه بزرگ گفتند و بقیه هم مسارکت اعتراضی کردند.
اگر یک جو شرف و وجدان د رحاکمان تمامیت خواه ولایتفقی–اخوند و نظامی و سران سپاه باشد، باید به ملت احترام بگذارند و راه اصلاحات و دمکراتیزه شدن را رد پیش بگیرند قبل از انکه ایارن به سرنوشت کشورهای دیکتاتور زده خاومریانهدچار نشود.
ولی مستی قدرت و کوری-کری ایدئلوژیک و نفس خودخواه جلوی پذیرش حققت گرفته.
تکرار بی فایده شرکت د راتخابات نمایشی بی فایده است.
این پیروری لیست امید در تران که در واقع طیف و اتلاف چند اصلاح طلب محافظه کار خودی یا اصولگرایان دست راستی میانهرو تر مثل روحانی و رفسنجلانی بودف امیدی نیست به تغییر.
چرا ابازار قدرت تغییر ندارند.
گوچکترین قدرت تصویب و اچرا قانون اصلاخات قالنونی ندارند چون سد شورای نگهبان و اقتدار نهادهای امیتی و نظامی اجازه نمیدهد.
تنها راه قیام و نافمرانی گسترده مدنی است.
حالا یک روز دیگر یا ده سال دیگر. تنها ره همین است.
زبان ادم / 03 March 2016
مقام ولایت همان آخوند دوزاری و متوهمیه که کشور را به سر حد گسیختگی سوق داده و عامل استعماره. اسلام هم افسانه ای ساخته و پرداخته اعراب ** *** است و وسیله ای برای تخدیر توده ها و تضمین منافع آخوندکان، ملازادگان و سرداران عربده کش *** است
پیرو ضد ولایت / 04 March 2016