[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130317_Mousighiye_Pishro_24_Daryoush_DolatShahi_MahmoudKhoshnam.mp3[/podcast]
در این برنامه از مجموعه موسیقی پیشرو در ایران از آهنگسازی سخن میگوییم که از موسیقی سنتی ایران آغاز کرده و در آمریکا به موسیقی الکترونیک رسیده است. او داریوش دولتشاهی است و سالهاست که در ایالات متحده آمریکا اقامت دارد و با اینحال هنوز ساز سنتیاش، تار را از یاد نبرده است.
داریوش دولتشاهی در سال ۱۳۲۶ در تهران زاده شد و با آنکه در ابتدا به موسیقی علاقهای نداشت، به اصرار پدرش در دهسالگی، نخستین گامها را در دنیای موسیقی برداشت.
داریوش تحصیلات نخستین و میانی را در هنرستان موسیقی ملی گذرانده و در سال ۱۳۴۴ یعنی از هجدهسالگی، در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به ادامه تحصیل پرداخت.
او در دانشکده هنرهای زیبا که هم موسیقی سنتی و هم موسیقی بینالمللی تدریس میشد، مبانی موسیقی علمی را نزد توماس کریستیان داوید، استاد اتریشی و رهبر ارکستر رادیو تلویزیون ملی ایران آموخت و پایههای موسیقی سنتی را نزد استادانی چون علیاکبرخان شهنازی، نورعلیخان برومند و حبیبالله صالحی استوار ساخت.
داریوش، به گفته خودش، با وجود آنکه در آن زمان بیش از ۱۰ سال در زمینه موسیقی سنتی کار کرده بود، در دانشگاه افسون جذبههای موسیقی بینالمللی شد و برای ادامه کار، رشته آهنگسازی را برگزید. او در سال ۱۳۵۰ موفق به دریافت یک بورس تحصیلی از دولت هلند شد و چهار – پنج سالی را در آن کشور بهسر برد.
پیشرفتهای داریوش، راه ورود او را به جشنوارههای بینالمللی هموار کرد و در ایران نیز در جشن هنر پنجم، فرهاد مشکات کاری از او را با عنوان «انترودوکسیون و روندو» با ارکستر مجلسی رادیو تلویزیون ملی ایران به اجرا درآورد و دو سال بعد در هفتمین جشن هنر، آفریده دیگر او با عنوان «ماه مه ۱۹۷۳» با همان ارکستر، اجرای نخستین خود را پیدا کرد.
داریوش دولتشاهی: «مشکل نبود امکان خلاقیت نیست، بلکه مشکل نبود روح خلاقیت است.»
«روتاسیون برای سازهای بادی» کار بعدی داریوش است که یک سال بعد در جشنوارهی موسیقی پیشرو در آمستردام اجرا شد. روتاسیون یکی از ۱۶ اثری بود که از میان ۴۰۰ قطعه برای جشنواره برگزیده شده بود.
آفریدههای داریوش در بازگشت به ایران، به طور ثابت در رپرتوار ارکستر سمفونیک ایران و ارکستر مجلسی رادیو تلویزیون ملی ایران جای گرفت و علاوه بر آن، برای اجرا در چند جشنواره برونمرزی موسیقی پیشرو، برگزیده شد.
دولتشاهی چندی بعد، دو سه سالی پیش از انقلاب، برای ادامه تحصیلات بیشتر رهسپار ایالات متحده آمریکا شد؛ سفری که بازگشتی در پی نداشت.
او درجه دکترایش در آهنگسازی و موسیقی الکترونیک را در سال ۱۳۶۰ از دانشگاه کلمبیا دریافت کرده و از آن پس، به عنوان آهنگساز، سخنران و اجراکننده در بسیاری از جشنوارهها، مسابقات و گردهمآییهای موسیقیشناسی شرکت جسته است.
داریوش کوشش بسیار به کار برده تا آمریکاییان را با موسیقی سنتی ایران آشنا کند. برای این کار، در تالار «رسیتال کارنگی هال» در نیویورک نیز برنامههای متعدد تکنوازی با تار برگزار کرده است.
داریوش دولتشاهی آثار دیگری نیز آفریده است: از جمله ۱۲ قطعه کوتاه برای پیانو، اتود برای فلوت و کلارینت، قطعهای برای ارکستر زهی به نام «اینزکت» قطعات به هم پیوستهای به نام «وقتی که ماه نجوا میکند» و «باغ پروانهها».
او میگوید بیش از هر چیز جانبدار ذات موسیقی است و برای آن ارزش و اهمیت قائل است. سپس توضیح میدهد که «ذات موسیقی» فراگیرتر از موسیقی شرق و غرب است.
او میگوید: «من میکوشم آنچه را که موسیقیدانان جهان از این «ذات» کشف و عرضه کردهاند، در آثارم منعکس کنم. بعد بر زمینه گستردهای از امکانات موجود، جوهر موسیقی ملی و بومی ایران را با برداشتی کاملاً شخصی در هم بیامیزم.»
او در برابر جنجال سنتطلبان که هیچگونه دگرگونی را نمیپذیرند و استفاده از تکنیکهای پیشرفته را گزندی برای موسیقی ملی تلقی میکنند، میگوید: «من خود سالها در موسیقی سنتی کار کردهام و هنوز هم با آن در ارتباطم ولی هیچ اعتقاد ندارم که استفاده از تکنیکهای بینالمللی و تلفیق آن با موسیقی سنتی خدشهای به آن وارد خواهد کرد. چشمپوشی از این همه امکانات گسترده مطالعهشده در جهات گونهگون موسیقی جز راه و روشی ارتجاعی چیزی نیست.»
بعد میافزاید: «مشکل نبود امکان خلاقیت نیست، بلکه مشکل نبود روح روح خلاقیت است.»