در روزهای گذشته آمارهای مختلفی از کودکان بازمانده از تحصیل در استانهای مختلف ایران منتشر شده است. بسیاری از کودکان بازمانده از تحصیل از استانهای محروم کشور هستند و تعداد دختران در این آمار از پسران بیشتر است.
یکمیلیون و ۴۳۰ هزار دانشآموز شش تا ۱۸ ساله مهر امسال به مدرسه نرفتند. طبق برنامه پنجم توسعه تا سال ۱۳۹۳ باید بیسوادی در گروه سنی زیر ۵۰ سال در مناطق مختلف ایران ریشهکن میشد، اما به جای تحقق این برنامه، هر سال ۲۵ درصد کودکان از تحصیل باز میمانند. این در حالی است که علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش نهم آذر ماه امسال، در یک سخنرانی گفت: «در سطح کلان کشور، ۵۱ درصد دانشآموز پسر و ۴۹ درصد دانشآموز دختر داریم و پس از پیروزی انقلاب اسلامی موفق شدیم شکاف بین آموزش دختران و پسران را کاهش دهیم.»
با وجود این ادعای وزیر آموزش و پرورش، مدتی قبل معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری «اطلس وضع زنان کشور» را منتشر کرد که طبق اطلاعات این اطلس، وضع بیسوادی در میان زنان و دختران ایران نگرانکننده و در ۴۰ شهر ایران بحرانی است.
محرومیت و ترک تحصیل دختران
شهرهای جنوبی ایران بالای فهرست بیسوادی دختران قرار دارند. سیستان و بلوچستان با ۱۱ شهر در صدر آمار بیسوادی دختران است و خوزستان هم با سه شهر. پس از آن آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی در رده چهارم این جدول قرار دارند.
آمار کودکان بازمانده از تحصیل، در سیستان و بلوچستان بسیار نگران کننده است. علیرضا نخعی مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان چندی قبل در شورای آموزش و پرورش استان، آمار کودکان بازمانده از تحصیل این استان را ۱۴۹ هزار و ۳۹۵ نفر اعلام کرد اما ناصر کاشانی، نماینده زاهدان در مجلس ایران روز دوشنبه ۱۶ آذر گفته که ۱۵۶ هزار دختر در سیستان و بلوچستان از تحصیل بازماندهاند. این رقم بسیار بیشتر از کل آمار اعلام شده است. این استان در تمام بخشهای اطلس زنان کشور در حوزه آموزش در آخرین رتبه قرار دارد.
آمار ترک تحصیل دختران در غرب خوزستان وشهرهای مرزی ایران و عراق در شرایط هشدار است. استان خوزستان از پنج استانی است که بیشترین فراوانی بازماندگی از تحصیل کودکان را دارد. در استان خوزستان، ۹۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل هستند که زیر ۱۸ سال تحصیل را ترک کردهاند. بخش عمده ای از کودکان بازمانده از تحصیل در مناطق روستایی، مناطق مرزی و دوزبانه زندگی میکنند.
استان هرمزگان در جنوب ایران هم ۱۴هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل دارد. علاوه بر این استانهای آدربایجان شرقی و غربی، کردستان و خراسان شمالی هم وضعیت مساعدی از نظر تحصیل دختران ندارند.
فقر خانواده و نداشتن تمکن مالی برای خرج تحصیل، مشارکت فرزندان در اقتصاد خانواده و کودکان کار، مشکلات فرهنگی، مهاجرتهای فصلی، نداشتن شناسنامه از دلایلی است که کودکان را از مدرسه رفتن باز میدارد و همه این دلایل وقتی به فرزندان دختر میرسد، ساده تر پذیرفته میشود.
در ایران همچنان خانوادههایی وجود دارند که بیسوادی را به ویژه برای دختران زشت نمیدانند و به دلایل فرهنگی دختران خود را به مدرسه نمیفرستند. به باور بسیاری از این خانوادهها تحصیلات برای دختران ضرورتی ندارد و با کمترین سواد احتیاجات آنها را رفع میشود. بسیاری از خانوادهها هم به نیروی فرزند دختر برای امور خانه یا مشارکت اقتصادی و درآمدزایی نیاز دارند. برخی از این دختران هم به دلیل ازدواج زودرس از ادامه تحصیل باز میمانند.
هدایتالله میرمرادزهی، نماینده سراوان روز شنبه ۱۴ آذر، «مختلط بودن کلاسهای دختران و پسران در مقطع دبیرستان و فقر» را علتهای ترک تحصیل دختران در این منطقه اعلام کرده است.
در روستاهای دورافتاده استان خوزستان هم دختران از ادامه تحصیل پس از مقطع ابتدایی محرومند. معلمی به این روستاهای دورافتاده نمیآید و برای این دخترها هم امکان ندارد که هر روز چندین کیلومتر برای رسیدن به یک مدرسه طی کنند.
در گزارشی که «صدای بامداد» منتشر کرده، دهیار روستایی در استان خوزستان میگوید: «۵۰ درصد پسران و تقریباً همه دختران از پنجم ابتدایی به بعد ترک تحصیل میکنند؛ چون اینجا مدرسه راهنمایی نیست. در اختور روستای نزدیک ما هست؛ اما مختلط میشود. از راهنمایی به بعد هم نمیشود مختلط باشد. اینجا روستاست، بد میدانند دختران کنار پسران درس بخوانند. در تهران مگر بچهها در راهنمایی مختلطند؟ یا مگر آقا معلمها سر کلاس دختران میروند؟»
شهر هویزه در این استان اصلا دبیرستان دخترانه ندارد. در ۴۰ روستای این منطقه هم مدرسه دخترانهای نیست. تقریبا تمام دختران این منطقه ترک تحصیل میکنند چون نه مدرسهای وجود دارد که بروند، نه فرهنگ خانوادهها اجازه میدهد که مدارس مختلط تشکیل شود. میتوان تصور کرد که روایتهای مشابهی درباره دختران استان سیستان و بلوچستان هم وجود داشته باشد.
ترک تحصیل حتی در تهران
اما این فقط استانهای محروم ایران نیستند که دختران در آنها از تحصیل باز میمانند. حتی در استان تهران و در شهرهای حاشیهای هم آمار دختران بازمانده از تحصیل باعث نگرانی است و گزارشهایی از بازماندن دختران شهر تهران از تحصیل هم منتشر شده است. بر اساس یکی از این گزارشها که یکشنبه ۱۵ آذر در خبرگزاری آنا منتشر شده، دختران محله هرندی تهران به دلیل آسیبهای گسترده اجتماعی امکان خروج از خانه و تحصیل را ندارند و بسیاری از خانوادهها از فرستادن آنها به مدرسه امتناع میکنند.
خانوادههای ساکن این محله گفتهاند که دلیل احتمال خطری که دخترانشان از سوی کارتنخوابها و افراد معتاد احساس میکنند، آنها را به مدرسه نمیفرستند.
در محله هرندی تهران، فقر فرهنگی و آسیبهای اجتماعی به عنوان عوامل اصلی بازماندن دختران از تحصیل معرفی شدهاند.
هیات امنایی کردن برخی از مدارس، تاسیس مدرسهای برای کودکان کار و برگزاری جلسه شهرداری با آموزش و پرورش برای فرهنگ سازی درباره بازگرداندن دخترها به مدارس از اقداماتی است که برای مقابله با این وضعیت انجام شده است.
هرچند برخی آمارهای وزارت آموزش و پرورش ایران نشان می دهند که نسبت کل دانشآموزان دختر و پسر در ایران دارد مساوی میشود، اما شکاف عمیق جنسیتی در مناطقی که فقر و نابرابری اقتصادی بر آنها حاکم است، با این آمارها قابل پر شدن نیست.
خوب وزارت اموزش و پرورش
باید اتوبوس ویژه زرد رنگ
برای دانش اموزان بخرد
تا دانش آموزانی که
در بخشی هایی از شهر که اسایش کمی دارد اسایش و رفاه داشته باشند
مانند اتوبوس های زرد رنگ اموزشگاه های کشور امریکا
درسا / 13 December 2015