رمان «کمی بهار» در سال ۱۳۱۲ آغاز میشود؛ دو سال پیش از کشف حجاب. اردکان در این رمان صحنهای است که در آن و در قالب یک «ساگای خانوادگی» تاریخ ایران رقم میخورد.
خانم پارسیپور در این رمان میخواهد نشان بدهد که چگونه تحولات زن ایرانی در طول تاریخ، منجر به تحول مردان نیز میشود. «کمی بهار» همانطور که بهتدریج نوشته میشود، در «رادیو زمانه» هم به شکل کتاب گویا در اختیار خوانندگان و شنوندگان قرار میگیرد.
شماره ۱۰۸ از این مجموعه را میتوانید بشنوید. خلاصه این بخش چنین است:
در بحث میان دکتر اعتماد و عبدالله دکتر متوجه مىشود که او یک سلطنتطلب دو آتشه است. عبدالله توضیح مىدهد که به نظر او نظام سلطنتى بهترین روش حکومت در ایران است. او معتقد است که مردم باید از دموکراسى حمایت کنند و کمونیسم را به دلیل شوروى و همسایگى آن با ایران براى کشور خطرناک مىداند.
عزت با ماله بیل به خانه مادرش مىآید و توضیح مىدهد که در خانهاش را به روى زنش گل گرفته و خیال دارد او را طلاق بدهد. در همین میان شازده ملوک به خانه خانم لقا مىآید و از او مى خواهد تا یک کلنگ به او بدهد تا دیوارى را که عزت ساخته خراب کند و…