ده سال قبل وقتی اولین بار مریم را دیدم، راننده آژانس بود. او را برای سرویس مخصوص خانمها در تهران میفرستادند و دوست نزدیکم کم کم آنقدر با ماشین او این ور و آن ور رفته بود که رفیق شده بودند. گاهی که همراهشان بودم، در ترافیکهای کور تهران، با ما درد دل میکرد. یک بار اعتراف تکاندهندهای کرد. او در طول ده سال زندگی مشترک با شوهرش، هرگز به ارگاسم نرسیده بود: «قبل از آشنایی با احمد، اصلا نمیدانستم چنین حسی هم وجود دارد. فکر میکردم همه چیز همان است که ما از شب خونین زفاف به بعد تجربه میکردیم.»
شب زفاف، یعنی شبی در ۱۵ سالگی مریم، که شوهرش با خشونت با او نزدیکی کرده بود: «کارم کشید به بیمارستان. در مقایسه با آن شب، بقیه اوقات هیچ حسی نداشتم؛ هیچ حسی.»
آشنایی با احمد، شریک تازهاش، او را وارد دنیای تازهای کرده بود؛ دنیای ناشناخته و جذاب شناختن تن خودش.
ارضا شدن یا ارگاسم، یعنی رسیدن به اوج لذت جنسی. این احساس اما برای بسیاری از زنان جهان ناشناخته و تجربه نشده است و تعداد زیادی از آنها یا از وجودش بیخبرند یا تظاهر میکنند که به آن رسیدهاند. درصد بالایی از مردان فکر میکنند که همسرشان در رابطه جنسی ارضا میشود، در حالی که برخی آمارها نشان میدهد که ۶۴ درصد زنان تنها «تا حدی» در رابطه ارضا میشوند.
از نظر بیولوژیک زنان ارگاسم را به شیوههای مختلفی تجربه میکنند. دو نوع شناخته شده اصلی، کلیتولاری و واژنی است. تا مدتها بر مبنای نظر فروید که معتقد بود فقط زنانی که ارگاسم واژنی دارند، از نظر جنسی سالماند و به ارگاسم رسیدن از طریق تحریک ناحیه کلیتوریس را نشانه وجود یک اختلال اعصاب و روان میدانست، ارضای جنسی زنان تنها به شکل واژنی پذیرفته شده بود اما امروزه این باور کاملا رد شده و حتی گونههای دیگری از ارگاسم مانند ارگاسم دهانه رحم یا مقعد هم شناخته شده است.
برخی مطالعات نشان داده که بیشتر زنان ارگاسم کلیتولاری را به ارضای واژنی ترجیح میدهند. به همین نسبت، زنانی هستند که به تناوب ارگاسم واژنی یا کلیتولاری را تجربه میکنند. اما بر مبنای پژوهشها تقریبا ۸۰ درصد زنان در رابطه جنسی که با دخول واژنی همراه باشد، تنها ارضای تصنعی را تجربه میکنند و در واقع تظاهر به ارضا میکنند.
۲۵ سال بدون ارگاسم
نسل جدید زنان احتمالا نسبت به نسلهای پشین خود از حقوق جنسیشان آگاهترند، اما هنورهم بسیاری از زنان با چالههای عمیقی در رختخواب مواجهاند که زندگی جنسیشان را ناقص یا مختل میکند. این چالهها در جامعههای سنتی، بسته و محدود، عمیقتر هم هستند، چون در چنین جوامعی اطلاعات و دانش جنسی همچنان محدود است و از فیلترهای گوناگون حکومت، مذهب و باورهای سنتی میگذرد.
زنان ایرانی هم بسته به شرایط فرهنگی، میزان تحصیلات و مقدار دسترسی به دانش روز جنسی، درباره موضوع ارگاسم و حقوق جنسی خود دچار چالشاند. هرچند نسلهای جدید و جوانترها بیش از گذشته به لذت جنسی اهمیت میدهند و میدانند در یک رابطه برابر «حق دارند» به ارگاسم برسند، اما گروههای بزرگی از آنها همچنان درگیر تابوها، اطلاعات غلط و حتی دچار حس نادیدهگیری خود هستند.
نسرین دو بار ازدواج کرده و با سه مرد رابطه جنسی داشته است. در ازدواج نخست، او که ۲۰ ساله بود درکی از رابطه جنسی نداشت و بالاخره وقتی ۷۰ روز پس از ازدواج موفق به نزدیکی شد، نتوانست به ارگاسم واژنی برسد. او در رابطه دوم خود هم تنها ارگاسم کلیتولاری را تجربه کرده اما در رابطه سوم به ارگاسم واژنی رسیده است: «با تمرین به این مرحله رسیدم. راستش همیشه فکر میکردم باید این طوری باشد و ارگاسم بیرونی طبیعی نیست. فکر میکردم نقصی دارم.»
شرکای جنسی او هم در این احساس با او شریک بودهاند، یعنی آنها هم فکر میکردند ارگاسم طبیعی، واژنی است.
اما تجربه سیما طولانیتر بوده: «من ۲۵ سال زندگی مشترک داشتم و در طول ۲۵ سال نمیدانستم و نمیفهمیدم ارگاسم چیست. در ۱۶سالگی ازدواج کرده بودم. مذهبی هم بودم و تصور مرد دیگری به نظرم گناه بود، کمکم موضوع را فراموش کردم. یک بار از یکی از دوستانم دربارهاش پرسیدم، گفت دروغ نگو که نمیدانی چیست. از دکترم پرسیدم، به من ویتامین داد. با اینکه سه تا بچه پیشش دنیا آورده بودم اهمیتی نداد یک بار از خودش پرسیدم من نمیدانم مردم برای این احساس چرا آدم هم میکشند. مگر این احساس چیست؟ اصلا برداشت درستی از ارگاسم نداشتم. خیلی هم دنبالش نبودم دیگر. فکر میکردم همه مثل من هستند.»
سیما برایم میگوید که سکس بدون لذت، بخشی از وظایفش شده بود: «برایم دیگر مهم هم نبود. مثل اینکه در کویر به یکی بگویی دریا. هیچوقت در طول ۲۵ سال همسرم درباره این موضوع از من سوال نکرد. اسم بدن هم را نمیبردیم. گاهی بالشت روی صورتم می گذاشتم و البته گاهی تظاهر به لذت بردن میکردم.»
«انگار بدنم خشک شده بود. تنم عشق را میخواست ولی نه ارگاسم را، چون برداشتی از آن نداشتم. بعد که ارگاسم شدم، دیدم آن تظاهرها چه الکی بوده. تظاهر به چیزی میکردم که دربارهاش کمی شنیده بودم. در خانه ما ماهواره نبود، دستگاه ویدیو نبود. من تا شاید ۱۰ سال نمیدانستم جز یک پوزیشن شکلهای دیگری هم وجود دارد. او هم تجربه نداشت. در عین حال سوال هم نمیکرد. ۴۵ سالگی اولین تجربه من از ارگاسم بود، مدتی طول کشید تا بدنم یادش آمد.»
حق فراموش شده
الهه ایمانیان، پژوهشگر مطالعات زنان میگوید: «به عنوان یک زن، آخرین حقی که برای خود قائلیم و از آن آگاه میشویم، حق ارگاسم و لذت بردن از سکس است. خلاف اینکه میل جنسی میلی غریزی است، اما نمیتوان گفت واقعاً چند نفر درباره آن چیزی شنیدهاند. چون میل جنسی غریزی است همه فکر میکنند خود به خود پیش میرود. این خود موضوع یک تحقیق است که میتوان از زنان پرسید آیا اصلا این کلمه را شنیدهاند یا نه؟ زنان به خصوص در سنین پایینتر درکی از این مساله ندارند. وقتی زنی میداند که مثلا حق طلاق و حضانت ندارد و …، ذهنیتش نسبت به خود این است که من جنس دوم هستم و لذت من اصلا مهم نیست. وقتی حقوق طبیعیاش را از او گرفتهاند، این موضوع برایش ثانویه به نظر میرسد.»
او میگوید که بسیاری از زنان نقش خود را در رابطه جنسی ابزاری میبینند: «من در دوران دانشجویی با دوستانم از رشتههای مختلف بسیار در این زمینهها صحبت میکردیم. حتی ما که بچههایی با ذهن باز و تحصیلکرده بودیم، برایمان مهم این بود که پارتنرمان از سکس لذت ببرد. لذت ما معطوف به او بود، اینکه او چقدر راضی باشد. در واقع فکر میکردی که تو ابزاری هستی برای لذت بردن مرد.»
الهه ایمانیان معتقد است میل جنسی زنان تحریف شده است: «همیشه این تفکر ترویج میشد که زنان خویشتن دارند؛ چون مردان نمیتوانند این کار را بکنند و خود را در امور جنسی کنترل کنند. این نگاه به این تفکر منجر میشد که میل جنسی در زن با مرد ماهیتاً فرق دارد، تازه این در شرایطی است که زن اصلا بداند ارگاسمی وجود دارد.»
هنوز هم مردان زیادی وجود دارند که یا چیز زیادی از ارگاسم زنان نمیدانند یا برای آن اولویت و اهمیتی قائل نیستند. عاطفه، ۴۵ ساله, میگوید که همسرش با او مثل یک تکه گوشت بیجان رفتار میکند: «میآید سراغم، کمی بدنم را فشار میدهد تا خودش تحریک شود و بعد تمام. من اصلا فرصت پیدا نمیکنم فکر کنم.»
الهه از تجربه خود در دوران دانشجویی در فاصله سالهال ۸۴ تا ۸۸ در ایران میگوید: «مردانی که به ارگاسم پارتنرشان توجه میکردند و برایشان مهم بود، تحسین میشدند که مثلا چقدر مرد جنتلمنی است! البته یک عدم آگاهی دوطرفه بود. ولی موضوع این بود که خود زنان هم آگاهی چندانی نداشتند که بتوانند از شریک جنسیشان تقاضایی داشته باشند. چون هیچ نهادی وحود ندارد که این آموزش را بدهد؛ نه خانواده، نه مدرسه. همه آموزشها از جمع دوستان گرفته میشد. ما که در رشته جامعهشناسی درس میخواندیم هم، این مساله را تنها در جمعهای خودمان میشنیدیم. اولین بار بحث انواع ارگاسم زنان را در کلاس جامعهشناسی خانواده شنیدیم، همه کلاس تعجب کرده بودند. »
هنوز هم طبق باور بسیاری از مردان، ارگاسم واژینال بهترین نوع آن است؛ شاید چون مردان آن را ترجیح میدهند. الهه میگوید که بسیاری از مردان هم نمیدانند انواع دیگری از ارگاسم هم وجود دارد: «من دو دوست زن داشتم که آن را تجربه کرده بودند و هر دو این را یک مزیت برای خودشان میدانستند. همیشه این موضوع را در جمع مطرح میکردند که آنها توانایی خاصی دارند که بقیه ندارند. پسرها هم این نوع ارگاسم را بیشتر دوست دارند؛ چون حوصله ندارند وقت بگذارند، چون راحتتر است، مهارتش را ندارند و …»
نشناختن حق لذت جنسی و چگونگی رسیدن به ارگاسم، تنها یک بخش از مشکلات گسترده جنسی زنان در ایران و سراسر جهان است اما در ایران دستکم نیمی از ازدواجها به دلیل همین مشکلات به طلاق میانجامد.
وای من این روز به تمامی خانمها تبریک میگم چرا که وقتی یک خانم به ارگاسم میرسه هم ارتباط بهتری با \ارتنر جنسیش برقرار میکنه و هم اینکه شکر خدا دیگه دست بردار نیست . تبریک و صد هزار تبریک بخصوص به خانمهایی که ارگاسم را چند باره تجربه میکنن
داریوش / 08 August 2015
واقعا که این سری مطالب آدم را به زندگی امیدوار میکنه، که به جای دغدغههای بی امان برای نا امنیهای اجتماعی و تبعیضهای جنسیتی ساختاری در جامعه ایران، به تاریخچه بوسه لب روی لب و روز جهانی ارگاسم زنان فکر کنه. دمتان گرم!
راستی کدام ارگان بینالمللی چنین مناسبتی را برگزیده و در چه تاریخی؟
ستاره / 09 August 2015
خیلی جالبه، اگر بعضی واژه ها توضیح داده شود جالبتر خواهد بود.
نوراحمد / 09 August 2015
پس من خیلی خوشبختم ،نمی دانستم که فقط زنان بسیار اندکی ارگاسم راتجربه می کنند. این
بسیار غمانگیزست.
افرا / 09 August 2015
خیلی جالبه خانم ستاره، شما حرف از تبعیض جنسیتی ساختاری در جامعه ایران می زنید، ان وقت کل این مطلب را به تاریخچه ی بوسه ی لب روی لب تقلیل می دهید؟ تبعیض ریشه ای تر از این؟ تبعیضی واضح تر از اینکه زنی در رابطه ی جنسی تنها نقش ماشین جوجه کشی و ابزار لذت دیگری را بر عهده دارد؟ که حتی نمی داند ارگاسم چیست چون بعد از بیست سال رابطه ی جنسی با همسرش تا به حال تجربه اش نکرده؟
متاسفم
شب-نم / 09 August 2015
روز جهانی ارگاسم زنان!
غرب خودشم نمیدونه چکار داره میکنه و الکی دورهمی میشینن اسم انتخاب میکنن خخخخخخخخخخخخخخخخ
حالا کادو چی بگیریم؟
مهدی / 09 August 2015
شبنم جان، من فقدان لذت جنسی در زندگی زناشویی زنان را به ” بوسه لب روی لب” تقلیل ندادم، بلکه به یک سری مطالب پشت سر هم روی در این سایت اشاره کردم. قبل از منتشر شدن مطلب ” روز جهانی ارگاسم زنان” روی سایت در بخش زندگی مطلبی زیر عنوان ” بوسهای زان دهن تنگ بده یا بفروش”، http://www.radiozamaneh.com/230951، بوسه و به ویژه بوسه لب روی لب را مرکز توجه قرار داده بود. من پرداختن موشکافانه به این موضوعات را بسیار مهم میدانم، اما گاهی از خواندن مقالات تکراری که با ارائه چند نمونه و حرکت روی سطح ، سر و ته معضلات اجتماعی را بهم میآورند، خسته میشوم. اکنون اغلب رسانه های ایرانی در این زمینه به سبقت گیری از یکدیگر مشغولند، اما به ندرت مقاله عمیقی ارائه میدهند. در همین سایت دهها مطلب زیر عنوان ,سکس بیشتر، برای هوش و حافظه خوب است,، http://www.radiozamaneh.com/120189 ، راهکارهایی برای رضایت جنسی، http://www.radiozamaneh.com/173090، اثرات مثبت سکس بر سلامت انسان، http://www.radiozamaneh.com/224099 ، و چندین نوشته دیگر منتشر شده است. در این انبوه نوشتهها، دو مقاله بسیارخوب زیر عنوان ” آموزش جنسی، حلقه گمشده” http://www.radiozamaneh.com/219224 از امید رضایی و ” بحران ارگاستیک در جامعه ایرانی” http://www.radiozamaneh.com/224099 از محمود صباحی منتشر شد که تآمل برانگیز بودند. تکرار نومیدانه دشواریهای زنان بدون ریشهیابی اجتماعی و ساختاری, ره به جایی نمیبرد و فرساینده است. راستی تو میدانی که مبتکر روز جهانی ارگاسم زنان چه ارگان یا مجمع بین المللی بود و زمینههای فکری و برانگیزاننده آن چه بودند؟ متاسفانه حتی در مقاله به تاریخچه این روز اشاره ای نشده است؟
ستاره / 09 August 2015
ستاره خانم چه اهميتي دارد كه چه كسي مبدع اين روز است؟ وقتي ميليون ها زن به دليل دست دوم و جنس دوم بودن از اين طبيعي ترين نياز بشر محرومند؟ هركس و نهادي مبدع اين روز بوده دمش گرم!
درباره اهميت رضايت جنسي و فوايد سكس هم ترديدي نيست و اتفاقا جامعه بسته ما نياز دارد هرچه بيشتر از اين مطالب بخواند و بداند و اينها مغاير با مقالات تحليلي و انتقادي نيستند. شما مشكل تان چيست كه مردم مطلبي بخوانند كه كمي ذهن شان را از مسايل ساختاري به قول شما درگير تاريخچه بوسه كند؟ اشكالش چيست؟
نرگس / 10 August 2015
درباره تاریخچه نامگذاری این روز ستون سمت چپ را ببینید.
doustdar / 11 August 2015
در جهانی که هنوز زن رو در حد یک شی و ابزار جنسی و تزیینی تقلیل می دهند بودن چنین مناسبتی در تقویم بسیار لازمه و به همگان یادآوری می کند که هنوز راه درازیست تا برابری بین زن و مرد . اینهایی هم که مخالفت می کنند یا هنوز به عمق مساله و فاجعه آگاهی ندارند یا زن رو در حد همون شی و ابزار می بینند و سکس رو عملی مردانه !
بها / 11 August 2015
معمولا مردها اطلاعات جنسی شون رو از فیلمهای پورنو بدست میارن که اکثرا خشونت و تحقیر بر علیه زنان رو ترویج میکنه . مثلا در اکثر ویدیوهای پورن مدت مدیدی آلت تناسلی مردان در دهان زنهاست…. . من اصلا حالت تهوع می گیرم از تصورش و آقا چنین توقعی داره!!!
همه چیز این جهان به نفع مردهاست .
gita / 12 August 2015
در همۀ انسان ها، زن و مرد، سه جنبۀ کلی وجود دارد: جنبۀ جسمانی و مادی؛ جنبۀ انسانی و عقلانی و عاطفی؛ جنبۀ معنوی یا اخلاقی یا روحانی. همسرانی موفق اند که در هر سه ی این جنبه ها متحد و یار و یاور هم باشند و حقوق یکدیگر را در هر سه جنبه محفوظ و محترم و عملی دارند. لذت جنسی یکی از وجوه این حق است. زن و مرد در این حق باید نه تنها به تساوی قائل باشند بلکه این تساوی حق را با نیروی عظیم تر جنبه ها و عوامل اخلاقی و معنوی و عقلانی و عاطفی، معنا و فضا و وسعتی عمیق تر از یک لذت جسمانی بخشند. اگر چنین باشد ازدواج که رابطه و لذت جنسی نیز جزئی از اجزاء متنوع آن است امری مقدس به حساب می آید زیرا وسیلۀ ایجاد و تولد موجودی است به نام انسان که اگر واقعا تربیت انسانی گردد میوه و ثمرۀ خلقت است و می تواند فضای محبت و اتحادی را که در خانه با جان و روحش حس می کند به جامعۀ بزرگ تر بشری تسرّی دهد. اگر رابطۀ همسران در هرسه جنبه سالم و همراه با محبت و اتحاد حقیقی باشد ان وقت موضوع خیانت همسران به هم نیز که از جمله معضلات روبه رشد جامعۀ ما گردیده کم خواهد شد. نمی دانم آیا رادیوی محترم زمانه در خصوص این خیانت همسران نیز مقالاتی منتشر کرده یا نه، و یا اساساً در دنیا در خصوص این موضوع خیانت همسران به هم تحقیقات مهمی شده و نیز آیا تصمیمات مهمی جهت اجتناب از آن و یا تعیین روزی برای عدم خیانت همسران به هم درنظر گرفته شده یا نه. فکر می کنم برخورداری از حقوق مساوی در لذت جنسی همسران می تواند یکی از عوامل کم شدن خیانت همسران به هم باشد. چه به ادیان معتقد باشیم و چه نباشیم و فقط به انسانیت انسان معتقد باشیم فکر می کنم مسألۀ مهم تر از تعیین روزی برای ارگاسم زنان تعیین روزی برای وفای همسران به هم و عدم خیانتشان به هم ضرورت دارد. این دو عامل- یعنی عدم خیانت همسران به هم و نیز برخورداری از حق مساوی ارگاسم- در هم تأثیر مثبت خواهند داشت. ممنونم از توجهتان، قربان همۀ عزیزانی که در این دنیا به فکر سلامت و رفاه همه جانبۀ انسان ها هستند، نوید
نوید / 23 August 2015