در سال ۱۹۴۸ سازمان جهانی بهداشت اولين مجمع جهانی بهداشت را برگزار كرد و از سال ۱۹۵۰ هر ساله ٧ آوریل به عنوان روز جهانی بهداشت ناميده شده و شعاری براي آن لحاظ میشود كه بخشی از نياز و مشكلات روز دنيا در زمينه بهداشت جمعی را نشان میدهد.
افزايش گسترده فرهنگ اشتباه تغذيه و مراحل توليد موادغذايی از مزارع بيمار با انواع كود و سموم كشاورزی گرفته تا رستورانهای زنجيرهای كه اين سالها خيلی كم به كيفيت و سلامت و غنای غذای ارائه شده میانديشند، باعث شد امسال را سال ايمنی مواد غذايی بنامند.
آمار مرگ بر اثر مواد غذايي آلوده بيشتر كودكان را در بر میگيرد و اثر دراز مدت يك مسير ناسالم براي توليد مواد غذايي نيز میتواند سلامت نسلی را با مشكل جدی مواجه كند.
افزايش آمار انواع سرطان و آلرژیها و آسم و ناراحتی جلدی میتواند به شكل مستقيم و غير مستقيم در ارتباط باشد با آنچه كه میخوريم و میآشاميم و نفس میكشيم. علاوه بر آبي كه حياتمان را تامين میكند و هوایی كه زندگي هر لحظه مان را به آن مديون هستيم، بخش مهمی از سلامت مواد غذايي نيز در پيوند است با محيط زيست.
تحقيقات گسترده نشان ميدهد كه چطور سموم و آفتكشها میتواند در طول سالها روی دستگاه گوارش و گردش خون اثر بگذارد. بسیاری از این آلايندهها چه در بافت بدن و چه در طبيعت پايدارند و بر خلاف مصرف ساده و قابل دسترسشان، عواقب رنج آور و بسيار بد ماندگاری دارند.
مصرف گسترده سموم کشاورزی در ایران
در ايران هم استفاده از سموم كشاورزی بسيار رايج است و بر خلاف روش پيشينيان كه استفاده از حشرات مفيد مانند زنبور و اتخاذ شيوه های نگهداري ويژه و تناسب محصول با جغرافيا را در مورد كشاورزی سنتی اعمال میكردند، امروزه سرانه مصرف سمومی كه در توليدات كشاورزی استفاده میشود براي هر ايرانی چيزي حدود ۴۰۰ گرم است (منبع خبرگزاری مهر).
در كنفرانس سالانه موسسه تحقيقات وزارت جهاد كشاورزي اعلام شد كه در ١٠ سال اخير مصرف سموم كشاورزی در ايران ١٠ برابر افزايش پيدا كرده، به اين معنی كه سالانه معادل ٢٠ تا ٢٢ هزار تن سم در كشور استفاده میشود. به طور مثال تنها در استان مازندران ۵ برابر مصرف سرانه جهان سم مصرف میشود.
اين در حاليست كه ايران با توجه به خاك مرغوب و آفتاب مناسبش میتواند در توليد محصولات ارگانيك نقشي بسيار موثر داشته باشد، علاوه بر آنكه در توليد محصولاتی چون عناب و سنجد، زرشك و زعفران، انواع بادام و پسته كوهي، بابونه و زيره ي سياه، و غیره توان به انحصار درآوردن بازار خاورميانه و اروپا را نيز دارد.
توليد ارگانيك جزو تولیداتی است كه جهان امروز به آن سمت ميرود و بسياري از فعالان محيط زيست نيز در تلاش براي جلب سرمايه و توسعه ي آن هستند.
اين حلقه زمانی كامل ميشود كه بدانيم ايران در سرطان معده و دستگاه گوارش رتبه بسيار بالايی در جهان دارد، گرچه بخشی از آن ناشی از فرهنگ اشتباه تغذيه است، اما نمیتوان ارتباطش را با افزايش مصرف آبهای آلوده به فاضلاب خانگی و پساب صنعتی در بخش آبياری برخي محصولات كشاورزی و يا مصرف بالای سم و كود شيميايی منكر شد.
فقدان آمار و تحقیقات کافی در ایران
در حال حاضر سياست اتخاذی دولت و نهادهای مرتبط با سازمان محيط زيست و سازمان بهداشت و درمان كه مبتني بر عدم اطلاع رسانی است چيزی را اصلاح و عوض نخواهد كرد. تحقيقات و توجه و اهميت به آمار میتواند كمك كند كه اين موج بي سابقه ي بيماريهاي گوارشی متوقف شود و شهروندان نسبت به آنچه میخورند و توليد ميكنند توجه و آگاهی داشته باشند.
علاوه بر آن بخش مهمی از اين آلودگیها به راحتي در آب حلالند و میتوانند تا اعماق زمين نفوذ كرده و باعث آلودگي آبهای سطحی و زيرزمينی شوند.
همانطور كه تحقيقات نشان میدهد بيش از ٣٠ درصد آلودگی روخانه كارون و نيز بخش مهمی از آلودگی سفيد رود و تالاب انزلی بر اثر پسابهاي كشاورزی است.
مصرف اوره و نيترات كه از اجزای اصلی اين سموم است میتواند خاک را به شدت قليایی كند و پس از مدتي آن را تبديل كند به كلوخهای خشك و تكه تكه. اين اثر مخرب تا سالها میتواند خاك مرغوب را در چنگال بگيرد و استفاده ي مفيد زراعي را دچار اختلال كند.
آبزیان آلوده در ایران
چندي قبل مقالهای تحقيقاتی در فصلنامه علوم و صنايع غذايی منتشر شد كه حاصل آن نشان میداد بدن بسياری از آبزيان صيد شده در آبهای شمال و جنوب ايران با درجات مختلف به آلاينده های فلزات سنگين چون سرب و كادميوم آلوده است.
اين دسته از فلزات به نسوج بدن نفوذ ميكنند و بسيار ماندگارند و جزء خطرناكترين الاينده هابراي سلامت محسوب میشوند به طوریكه قوانين سخت گيرانه بين المللی نيز در مورد محدوديت و ممنوعيت محصولات صنعتی ايجاد كننده آن وجود دارد.
در بدن آبزیتن و ماهیان تالاب انزلی نيز وجود سرب و جيوه و كادميوم رصد و اندازه گيری شد که نتیجه آن حدی بالاتر از استاندار جهانی را نشان میدهد.
بخشی از اين آلايندهها حتي بعد از تغذيه توسط دامها نيز از طريق شير آلوده ميتوانند به مرور در بافت بدن نفوذ و تجمع كنند.
آلودگي شير به روغن پالم كه در سال ۱۳۹۳ توسط وزارت بهداشت تاييد شد و به شركتهاي تعاونی دامداران نیز هشدار و تذكر داده شد میتواند از عوامل مهم در ايجاد انواع مسمويتهای كوتاه مدت يا طولانی مدت باشد.
همچنین میتوان اشاره كرد به مسمويتهای دانش آموزان برخي مدارس در ايران كه براي آلودگی هوای آن منطقه شير رايگان دريافت ميكردند، غافل از انكه خود اين شير باعث مسموميت آنها شد.
در اين موارد قانون يا با اهمال برخورد میکند و يا به علت وجود نهادهای متولی موازی در زمينه حفظ محيط زيست و نظارت بر سلامت محصولات توليدی ، مسئولیت مشكلاتی از این قبیل به یکدیگر ارجاع میشود و در نهایت اقدام رسمي و مشهودي در اين زمينه انجام نمیشود.
فرهنگسازی برای تولید و مصرف صحیح مواد غذایی
با توجه به اينكه اين سالها به علت فرهنگ اشتباه تغذيه و يا ناتوانی مالی مصرف گوشت و سبزيجات و لبنيات در سبد غذایی خانوارهای ايرانی جای چندانی ندارد و جاي آن را استفاده از انواع هيدروكربنها و مواد قندی و نمكی و انواع غذاهای سرخ شده و يا آماده با درصد مواد نگهدارنده بسيار بالا گرفته است، به نظر میرسد نياز ويژهای به مديريت و فرهنگسازی براي بهبود وضعيت سلامت و كيفيت مواد غذايی در ایران وجود دارد. این مدیریت و فرهنگسازی باید در هر دو سطح مرحله توليد و همچنین در سفره ها و آشپزخانه ها به کار بسته شود.
تقویت وجدان جمعی آگاه كه به شكل گروهی يا فردی نخواهد عضوی از اين چرخه آسيب رسان به سلامت و جان افراد باشد بخش مهمی از این فرهنگسازی است. همچنین باید احساس مسؤوليت در نهادهاي دولتي نیز افزایش یابد.
در هيچ جای دنيا نمیتوان تمام محصولات كشاورزی را توليد كرد و در همه زمينه ها مستقل بود. با توجه به ميزان آب مصرفی در بخش کشاروزی در ایران ( حدود ٩٠ درصد منابع آبی) و نيز دستگاه و سيستم عريض و طويل اختصاص داده شده به این بخش و همچنین با توجه به نتايج ناشی از تخريب زمين و آبهای زيرزمينی و جنگل و تالاب به دلیل كشاورزی و از دست دادن چرخه سالم در اين امر، خلائی پدید ]واهد آمد كه جای آن را محصولات وارداتی پر میكنند.
چه در مواد اوليه ، و چه محصولات بسته بندي شده. سايه ي سياست در اين موضوع بسيار مشهود است. انتخابهای غير كارشناسانه و كمبود نظارت و شفاف عمل كردن نهادها و سازمانهاي نظارتي در بخش واردات محصولات غذايي مشهود است و گزارشهای بسياری دال بر آن در رسانه ها منتشر شده است.
تنها در سال ٩٣ گزارشهای بسياری در مورد آلودگی پوست انواع ميوه هاي وارداتی( آلودگي پوست سيب به يك نوع روغن سرطانزای نگهدارنده و براق كننده و همچنین آلودگی خرمای وارداتي )، برنجها وارداتی آلوده ( برنجهای وارداتی از هند و مالزی و يا برنجهای محصول خرده برنج و چسب نشاسته محصول چين) ، انواع خوراكیهاي مورد استفاده كودكان با رنگها و طعم دهندههای شيميایی در بخش واردات كه روشن میكند مانند بسياري ديگر از موارد مثال زدنی مخرب موجود در حيطه محيط زيست، در حوزه ي محصولات غذایی نيز سوء مديريت و نبود قوانين کنترلکننده و همچنین سود جوييهای كوتاه مدت گروهي اندك، میتواند درخت سلامت و شادابی يك جامعه را آرام آرام بخشكاند.