شما عضو چند شبکه مجازی هستید؟ هر روز به چند شبکه اجتماعی مثل فیس‌بوک وارد می‌شوید؟ در فیس‌بوک چه فعالیتی دارید؟ تنها مصرف‌کننده‌اید یا خودتان هم محتوا تولید می‌کنید؟ فقط لایک می‌زنید یا توقع دارید برایتان لایک هم بزنند؟ فیس‌بوک چه تغییری در زندگی روزمره شما به وجود آورده؟ قبل از فیس‌بوک، زندگی شما چه شکلی بود؟

facebook_lifestyle_5
در فیس‌بوک واقعاً چه می‌گذرد، چرا تا این اندازه محبوب شده و چگونه توانسته در سبک زندگی بسیاری از کاربران خود تغییر ایجاد کند؟

اختراع‌ها، کشفیات، حوادث و حتی اتفاق‌های ساده‌ای که یک جریان یا سوژه‌ را به پیش و پس از خود تقسیم می‌کنند، بسیارند و به احتمال قریب به یقین، در مسیر زندگی هر آدمی رخ می‌دهند. از مدرسه و دانشگاه رفتن بگیر تا ازدواج و مهاجرت و بچه‌دار شدن و …

گاهی اما برخی رخداد‌ها در دل همین اتفاق‌ها هم خط و مرز ایجاد می‌کنند. به عنوان نمونه اگر روزی اختراع سینما، زندگی و هنر را به پیش و پس از خود تقسیم کرد، سید فیلد، مدرس فقید فیلمنامه‌نویسی در آمریکا، دوران فیلمنامه‌نویسی را به دو دوره قبل و بعد از فیلم «قصه‌های عامه‌پسند»، اثر کوئنتین تارانتینو تقسیم می‌کند.

در لطیفه‌‌ای، نقل به مضمون آمده بود: «روزگاری مهمان که می‌آمد، سمت قبله را می‌پرسید، حالا اما هنوز ننشسته، پسورد مودمت را می‌خواهد.»

حکومت ایران که علاقه‌مند به کنترل سبک زندگی مردم و حاکم کردن سبک زندگی اسلامی است، گاه و بی‌گاه اتهام‌های تازه‌ای به فیس‌بوک می‌بندد. مثلاً در یکی از تازه‌ترین این اتهام‌ها، احمد سالک که یک روحانی و رئیس کمیسیون فرھنگی مجلس ایران است، گفته که «فیس‌بوک لابی صھیونیست است، زیرا مسائل غزه را به ھیچ وجه منتشر نکرد.»

این لطیفه به نحوی ساده و روشن، خبر از تغییر سبک زندگی بسیاری از افراد در طول سال‌های اخیر می‌دهد. تغییری که می‌شود بر اساس آن زندگی را به «پیش و پس از اینترنت» تقسیم کرد. بر همین اساس، عده‌ای بر این باورند که مارک زوکربرگ هم با راه‌اندازی فیس‌بوک، اینترنت و بالاتر از آن، زندگی را به پیش و پس از فیس‌بوک تقسیم کرده است.

حالا برای برخی از کاربران این شبکه اجتماعی مجازی، تصور یک لحظه زندگی بدون آن غیر ممکن است و بسیاری هم گاه و بیگاه این سوال را از خود می‌پرسند که زندگی‌ بدون فیس‌بوک چگونه ممکن بوده است و آنها تا پیش از ورود به فیس‌بوک چطور زندگی می‌کرده‌اند؟

فیس‌بوک در حال حاضر بیش از یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفر جمعیت دارد و تغییراتی که این شبکه اجتماعی در سبک زندگی کاربرانش ایجاد کرده، برای حکومت‌های تمامیت‌خواه نگران کننده شده و باعث شده که به شکل‌های مختلف آن را ممنوع و محدود کنند.

Iran vs. Facebook

حکومت ایران هم که علاقه‌مند به کنترل سبک زندگی مردم و حاکم کردن سبک زندگی اسلامی است، گاه و بی‌گاه اتهام‌های تازه‌ای به فیس‌بوک می‌بندد. مثلاً در یکی از تازه‌ترین این اتهام‌ها، احمد سالک که یک روحانی و رئیس کمیسیون فرھنگی مجلس ایران است، گفته که «فیس‌بوک لابی صھیونیست است، زیرا مسائل غزه را به ھیچ وجه منتشر نکرد.»

او روز دوشنبه، ١٣مرداد  ١٣٩٣، در جمع دانش‌آموزان دختر سراسر کشور در اصفھان گفته: «نباید در میدان فیس‌بوک بازی کرد. شما سعی کنید فیس‌بوک اسلامی بسازید و به دنیا عرضه کنید.»

در فیس‌بوک اما واقعاً چه می‌گذرد، چرا تا این اندازه محبوب شده است و چگونه توانسته در سبک زندگی بسیاری از کاربران خود تغییر ایجاد کند؟

از دل «نرود» هر آن‌که از دیده برفت

«فیس‌بوک کمک می‌کند که با تغییر محل زندگی، به طور کامل از جلوی دیدگان دوستانم محو نشوم.»

این جواب مهران، یکی از کابران تمام‌وقت فیس‌بوک است که در سوئد زندگی می‌کند. او به رادیو زمانه می‌گوید:

«برای من که دور از ایران زندگی می‌کنم ولی در عین حال به زبان فارسی و فضای فرهنگی، اجتماعی ایران علاقه دارم و دوست دارم تازه‌های کتاب و اندیشه را بدانم، فیس‌بوک فایده‌های زیادی دارد. این شبکه اجتماعی باعث شده که بتوانم ارتباطم را با دوستانم، حتی پس از تغییر محل سکونت، حفظ کنم. خیلی از دوستان من در شهری غیر از شهر محل سکونتم هستند و بدون فیس‌بوک، امکان جویا شدن از احوال‌شان به این سادگی و سرعت وجود نداشت. با فیس‌بوک، من و دوستانم همیشه در لحظه‌های خاصی از زندگی هم شریک می‌شویم.»

facebook_lifestyle_3
فیس‌بوک می‌تواند ارتباط مهاجران را با جریان زنده‌ زبان مادری‌ حفظ کند

حتی وقتی نزدیک دوستان‌تان زندگی می‌کنید هم، فیس‌بوک راهی سریع و آسان برای حفظ ارتباط و جویا شدن از حال آنهاست و جایگزینی برای گفت‌و‌گوی تلفنی و موبایلی که روزگاری خود از تغییر دهنده‌های سبک زندگی بودند.

فیس‌بوک می‌تواند ارتباط مهاجران را با جریان زنده‌ زبان مادری‌ حفظ کند و آنان را کم‌ و ‌بیش با آنچه در سرزمین‌شان می‌گذرد، در ارتباط و پیوند نگه دارد.

‌عزیز نسیمی، کاربر افغان فیس‌بوک به رادیو زمانه می‌گوید: «من به وسیله فیس‌بوک از اخبار سیاسى، اجتماعى، ورزشى و تحولات جهان هر لحظه باخبر می‌شوم و هم‌چنان از حال و احوال دوستانم که تقریباً در هر گوشه‌اى از کره زمین زندگى می‌نمایند، آگاه می‌شوم. خودم چیز‌هایی می‌نویسم و یا نظراتم را گاه با جملات کوتاه مثل کمنت و گاهى مطالبی که خودم در ذهن دارم، می‌نویسم که البته هم یک فعالیت اجتماعى- سیاسى و هم یک سرگرمى خوب در دیار غربت برایم می‌باشد.»

یک فایده‌ دیگر فیس‌بوک این است که می‌شود حرف‌ها و دیدگاه‌های خود را درباره مسائل روز یا کتاب‌هایی که می‌خوانیم یا موضو‌ع‌های دیگر، با دوستان‌مان در میان بگذاریم و با هم درباره آن‌ها صحبت کنیم.

مطلع شدن از آخرین اتفاق‌ها در همه حوزه‌ها از جمله کنسرت‌ها، نمایشگاه‌ها و سایر مراسم و اتفاق‌ها، بخش دیگری از مزایای فیس‌بوک است. فیس‌بوک هم‌چنین این امکان را به کاربرانش می‌دهد تا بسیاری از نشریه‌ها و سایت‌ها را دنبال کنند.

مهران در این‌باره می‌گوید: «من روزنامه‌نگاران، نویسنده‌ها و شخصیت‌های شناخته‌شده‌ ایرانی و البته غیر ایرانی را دنبال کنم و از آخرین نظر‌ها و نوشته‌هایشان باخبر می‌شوم. آن‌چه در این مورد قابل توجه است این است که فیس‌بوک فاصله‌‌ میان آدم‌های مشهور و من مخاطب را می‌شکند و می‌شود مستقیم با افراد شناخته‌شده وارد بحث شد و نظراتشان را به صورت زنده و جاری خواند.»

به اعتقاد مهران یک فایده‌ دیگر فیس‌بوک این است که می‌شود حرف‌ها و دیدگاه‌های خود را درباره مسائل روز یا کتاب‌هایی که می‌خوانیم یا موضو‌ع‌های دیگر، با دوستان‌مان در میان بگذاریم و با هم درباره آن‌ها صحبت کنیم.

زندگی در عرض

به نظر می‌رسد که فیس‌بوک عرض زندگی‌ افراد را زیاد کرده است. یک کاربر دیگر فیس‌بوک در این‌باره می‌گوید: «همان‌طورکه از اسم شبکه‌‌‌ اجتماعی بر می‌آید، فیس‌بوک زندگی را شبکه‌ای کرده است. پهنای زندگی زیاد شده است و شما شبکه‌ای از دوستان، آ‌شنایان، نویسنده‌ها، هنرمند‌ها، سایت‌ها، مؤسسه‌ها، کتاب‌ها، فیلم‌ها و … را همیشه در دسترس خود داری و می‌توانی از آن‌ها با خبر بشوی و با آن‌ها تعامل کنی.»

اما، نکته‌ منفی‌ این ماجرا این است که در ازای زیاد شدن عرض زندگی در فیس‌بوک، ممکن است «عمق» آن چندان زیاد نشود. سرعت و تعداد به‌ روز‌آوری‌ها در فیس‌بوک چنان زیاد است که دیگر کمتر کاربری حوصله‌ خواندن متن‌های طولانی‌ و پیچیده‌ را دارد.

به این ترتیب و بر اساس آن‌چه که فیس‌بوک به دست می‌دهد، سرعت و شکل و شمایل زندگی افراد هم ممکن است تغییر کند که این تغییرات لزوماً مثبت نیستند.

مهران با روایت تجربه شخصی‌اش در این مورد می‌گوید: «یک‌بار یک نویسنده‌‌ای که اسمش را نمی‌آورم در همین فیس‌بوک نوشته بود که در روزگار پیش از فیس‌بوک و دیگر شبکه‌های اجتماعی، او می‌توانسته ده، بیست صفحه از یک مقاله سنگین را در یک نشست بخواند و بعد، نیاز به یک استراحت داشته باشد. اما حالا، هر دو پاراگراف که می‌خواند می‌خواهد رشته‌ فکرش را پاره کند، کار دیگری بکند، فیس‌بوکش را دوباره چک کند و ….»

او می‌گوید که این حالت برای خودش هم ایجاد شده است و فکر می‌کند که بسیاری از دوستانش هم همین حالت را دارند: «البته این به خودی خود شاید اشکال فیس‌بوک نباشد، اما عادت و حالتی است که در آدمی ایجاد می‌کند و امروزه خیلی‌ها دارند درباره این کوتاه شدن دوره‌‌‌ پیوسته تمرکز کردن تحقیق می‌کنند.»

رابطه‌های واقعی در دنیای مجازی

فیس‌بوک اما وقت زیادی از کاربرانش می‌گیرد که این جریان هم تأثیری چشم‌گیر بر شیوه و کیفیت زندگی افراد می‌گذارد.

مهران می‌گوید که گاهی وقت زیادی در فیس‌بوک می‌گذارد که می‌شود آن را با همسر یا دوستانش بگذراند یا صرف مطالعه یا ورزش کند.

گاهی آدم‌ها دچار درگیری‌های فیس‌بوکی می‌شوند: دلخوری و ناراحتی، احساس نادیده گرفته شدن، مورد توهین یا بی‌مهری قرار گرفتن و عمیق‌تر شدن تنهایی بخشی از این درگیری‌هاست. نقطه مقابل هم کسانی هستند که درگیری ایجاد می‌کنند: تسویه حساب‌های شخصی، اتهام زنی و نادیده‌انگاری، شیوه‌ای است که بعضی در زندگی مجازی پیشه می‌کنند.

عزیز هم می‌گوید که فیس‌بوک زیادتر برایش مثل یک عادت شده که در هر حالت می‌خواهد در هر یک ساعت، سه تا چهار بار به آن سر بزند. او اضافه می‌کند: «خانمم دوست ندارد آن وقت که من در خانه هستم اوقاتم را با فیس‌بوک بگذرانم و دوست دارد با او و پسرم باشم که البته کمى دردسر ایجاد می‌کند.»

از سوی دیگر گاهی فیس‌بوک ابزاری می‌شود تا دوستان با استفاده از آن به جای دوستی‌کردن، در زندگی هم سرک بکشند و یکدیگر را قضاوت کنند. مهران با تأکید بر این نکته می‌گوید: «اتاقی را فرض کنید که پنج نفر در‌آن نشسته‌اند و قرار است صحبت کنند. یکی از این پنج نفر همیشه ساکت است و هیچ نمی‌گوید. نه موافقت می‌کند، نه مخالفت و نه موضوعی برای بحث می‌دهد. احساس آن چهار نفر دیگر را می‌توانید تصور کنید؟ من هم همین حس را نسبت به کسانی دارم که سال‌هاست در فیس‌بوک من هستند، اما دریغ از یک نظر، عکس، نوشته یا …. آدم از خودش می‌پرسد فیس‌بوک برای این‌ها چه مزایایی دارد و چرا اصرار دارند که عضو آن و دوست تو باشند، بی اینکه دیده شوند؟»

facebook_lifestyle_2
برقراری توازن میان شبکه‌های اجتماعی و دنیای واقعی، نیازمند درک فرهنگ استفاده مناسب از این شبکه‌هاست

گاهی هم آدم‌ها دچار درگیری‌های فیس‌بوکی می‌شوند: دلخوری و ناراحتی، احساس نادیده گرفته شدن، مورد توهین یا بی‌مهری قرار گرفتن و عمیق‌تر شدن تنهایی بخشی از این درگیری‌هاست. نقطه مقابل هم کسانی هستند که درگیری ایجاد می‌کنند: تسویه حساب‌های شخصی، اتهام زنی و نادیده‌انگاری، شیوه‌ای است که بعضی در زندگی مجازی پیشه می‌کنند.

ترانه، یک کاربر ۲۵ ساله می‌گوید: «گاهی بحث و جدل‌های فیس‌بوکی حسابی درگیرم می کند و از خواب و خوراک می‌افتم. بعضی آدم‌ها که از نزدیک نمی‌شناسم به من حمله می‌کنند. بعضی دوستان نزدیک کم محلی می‌کنند. اینها همه آدم را از نظر احساسی اذیت می‌کند، درست همان‌قدر که تبریک‌های تولد در فیس بوک آدم را شاد می‌کند.»

با توجه به چنین برخوردهایی، مطالعه نحوه‌ استفاده‌ ایرانی‌ها و غیرایرانی‌ها از فیس‌بوک می‌تواند موضوعی جدی برای یک تحقیق باشد ضمن اینکه اتکای بیش از حد به روابط فیس‌بوکی، ممکن است در گذر زمان باعث کاهش مهارت‌های اجتماعی فرد شود.

برقراری توازن میان روابط فیس‌بوکی و دنیای واقعی، شفاف زندگی کردن و ثبت وقایع زندگی در شبکه‌های اجتماعی، نیازمند درک فرهنگ استفاده مناسب از این شبکه‌هاست؛ موضوعی که باید درباره‌اش خواند، نوشت، فکر کرد و یاد گرفت.