چرخ‌ْکاری

geraedert

مجازات چرخ، کیفری قرون وسطایی است که تا اوایل قرن نوزدهم در آلمان، اتریش، فرانسه، سوئد، اسپانیا، سوئیس و دانمارک برای زجرکش کردن قاتلان و راهزنان و بچه‌کش‌ها متداول بود. با این حال دیگر کمتر کسی چیزی از آن می‌داند، چون به کلی منسوخ شده است. این مجازات خاص مردان بود و در موارد بسیار استثنایی از جمله کشتن بی‌رحمانه بچه‌ها شامل زنان هم می‌شد. از جمله سال ١٥٣٣ در شهر سربست و یک بار هم در اعدام زنی به نام دوروت گوتریش در منطقه مکلنبورگ آلمان.[1]

ابزار این مجازات چرخ بزرگ گاری یا کالسکه با لبه آهنی بود. محکوم را در قتلگاه پیش چشم تماشاچیان برهنه روی زمین دراز می‌کردند و دست و پاهایش را از هم باز کرده و به زمین می‌بستند. بعد چرخ را بلند می‌کردند و روی استخوان زانو می‌انداختند، تا استخوان بشکند. همین کار را به ترتیب با پای دیگر و با هر دو دست هم می‌کردند و آنگاه نوبت سینه می‌رسید که معمولا به مرگ منجر می‌شد.

اعدام ژان کالاس پروتستان به فتوای کلیسای کاتولیک (تولوز، ۱۷۶۲)
اعدام ژان کالاس پروتستان به فتوای کلیسای کاتولیک (تولوز، ۱۷۶۲)

به این شیوه زجرکش کردن “از پایین به بالا” می‌گفتند. در مواردی که می‌خواستند تا حدی تخفیف قائل شوند، ابتدا از ناحیه سینه شروع می‌کردند و بعد از شکستن دست‌ها به پاها می‌رسیدند. در این شکل که به آن از “بالا به پایین” می‌گفتند، محکوم کمتر جان می‌کند و چون چرخ به قلب ضربه می‌زد و آن را از کار می‌انداخت، زود جان می‌داد.

در مرحله بعد یک چرخ بزرگ‌تر استفاده می‌کردند. پیکر محکوم را که بعد از شکستن استخوان‌ها قابل انعطاف شده بود، از لای پره‌های چرخ رد می‌کردند تا او در تنگنای چرخ گیر کند. آن گاه چرخ را روی یک ستون یا تیرک قرار می‌دادند تا بدن محکوم مانند مورد مصلوب کردن، بماند تا بپوسد. در برخی موارد محکومان را در این حالت از سر ترحم گردن می‌زدند تا زودتر تمام کنند.

در بعضی مناطق رسم بر این بود که اگر محکوم سه روز بعد از تحمل زجر کشته نشد، بخشوده شود. این موارد بسیار به ندرت پیش می‌آمد.

این شیوه اعدام نیز ریشه در رسم قربانی کردن انسان دارد. چرخ در فرهنگ‌های کهن نماد خورشید بود و قربانی را در این رسم به خدای خورشید تقدیم می‌کردند. بنا بر یکی از این آیین‌ها در ساحل رودخانه موزل(بین فرانسه و آلمان) چرخ بزرگی را با کاه می‌پوشاندند و گاهی یک آدمک حصیری هم به آن می‌بستند. سپس چرخ را آتش می‌زدند و از بلندی به سمت رودخانه می‌غلطاندند تا به رود بیفتد که اگر چنین می‌شد، خوش یمن بود.[2]

روشن است که جرم و کیفر همیشه باهم تناسب نداشت. منشا این را که چرا دزد را دار می‌زدند یا به صلیب می‌کشیدند، باید در اشکال نخست ادیان بشری جست که ردی از بسیاری از آنها از به جا نمانده است.

به نقل از یک گواه عینی، در یک مورد که فردی در سال ١٥٣٤ قرار بود به جرم قتل چهار نفر در شهر برن سوئیس با چرخ اعدام شود، میدان اعدام فضایی وحشت‌بار و پراز ستون‌هایی بوده که رویشان چرخ‌ها و جنازه‌های پوسیده و متعفن قرار داشته‌اند. در سال ١٨٢٣ نیز یک نمونه از اعدام به همین شیوه در شهر اشنبرگ گزارش شده است.

نمای یک "چرخ شده" در پنجره کلیسایی در توبینگن (آلمان)
نمای یک “چرخ شده” بر پنجره کلیسایی در توبینگن (آلمان)

شقه کردن

شقه کردن کردن هم مجازاتی است که تا اوایل قرن نوزدهم در بیشتر نواحی اروپا و آسیا متداول بود. چنین مجازاتی در قانون جزایی اتریش تحت حکومت ماری ترزادر سال ١٧٦٨، کیفر خیانت به کشور تعیین شده بود. در ژاپن از گاوهای نر برای این مجازات استفاده می‌شد، [3] اما در سایر مناطق اسب را به کار می‌گرفتند.

یک شیوه نیز بستن محکوم به دو ارابه بود: ھنگامی که شاه آلبا پیمان اتحاد را شكست، تولوس او را به دو ارابه بست و با كشیدن ارابه‌ھا از دو سو، شقه‌اش كرد.[4]

کیفر خیانت یا سوءقصد به جان حاکم درهمه جا این بوده است. محکوم را با دو دست و دو پا از چهار سو به چهار اسب می‌بستند تا با دویدن اسب‌ها در جهات مختلف، بدن تکه پاره شود. اما همیشه چنین نمی‌شد، چون مفاصل پاهای انسان بسیار محکم‌اند. به همین دلیل قبلا جلاد استخوان‌های دست و پا را می‌شکست.

نمایش قتل هیپولیت رومی (نقاشی از دیریم بوتس، قرن ۱۵)
نمایش قتل هیپولیت رومی (نقاشی از دیریم بوتس، قرن ۱۵)

چون اجرای این شکل از اعدام مشکل و پر خرج بود، آن را بعدها ساده‌تر و بدون استفاده از اسب انجام دادند. این شکل از تکه تکه کردن، به قصابی گوسفندان شباهت دارد. در این شکل از اعدام، محکوم را در میدان شهر روی تخته‌ای قرار می‌دهند و دستیار جلاد ابتدا سینه‌اش را می‌شکافد. دنده‌هایش را خرد می‌کند و قلب و امعاء و احشاءاش را روی زمین می‌ریزد. بعد پیکرش را روی ستونی می‌کشانند و گردنش را با ساطور می‌زنند. آنگاه بقیه بدن را با ساطور به چهار قطعه تقسیم می‌کنند و به چنگک می‌آویزند. یا روی ستون می‌گذارند.

هرچند دیگر قابل تشخیص نیست که زمانی انسانی شقه شده برای خدایی قربانی شده باشد، اما این شکل اعدام بدون تردید یادآور مراسم قدیمی قربانی کردن است.فقط می‌دانیم که کاهنان قربانگاه‌های روم با استفاده از امعاء و احشاء حیوانات به پیشگویی می‌پرداختند. همینطور زنان اقوام کیمبری که همین کار را با امعاء اسیران جنگی می‌کردند.[5] آزتک‌ها نیز انسان‌ها را به همین شکل قربانی می‌کردند. مرحله بعد آتش زدن امعاء و احشاء بود.

شکل دیگر از این مجازات که مخصوص قطع‌کنندگان درخت بود، فقط در بعضی مناطق در قرون وسطی دیده شده است. کسی که حین پوست کندن درخت گیر می‌افتاد، همان جا تکه تکه می‌شد و روده‌هایش را بیرون می‌آوردند و به محل کنده شده پوست درخت می‌پیچاندند، طوری که آن را بپوشاند. در نقش یک بشقاب مسی، صحنه در آوردن روده اراسموس مقدس مشاهده می‌شود.

مجازات قطع درخت خیلی سنگین بود و کیفر آن تا اوایل قرن نوزدهم در انگلستان اعدام بود.[6]علت این، گذشته از اهمیت کشاورزی، در همذات پنداری انسان با درخت و باور به مقدس بودن آن بود.

به طور مشخص در فرانسه دو مورد اعدام از طریق تکه‌تکه کردن ثبت شده است. اولین مورد در سال ١٦١٠، مربوط به اعدام فرانسوا راویاک بود که هنری چهارم پادشاه فرانسه را با خنجرکشته بود. دومی فرانسوا دامیهنام داشت که در سال ١٧٥٧ با خنجر به جان لودویگ پانزدهم سوء قصد کرد اما شاه جان به در برد.

سانسو، جلاد پاریس ماجرای اعدام دامیهرا در خاطراتش شرح داده است. بنا به حکم باید با گازانبر داغ، سینه، دست‌ها و کتف را زخمی می‌کردند و در محل زخم‌ها، سرب مذاب، روغن جوشان، صمغ سوزان و موم و گوگرد می‌ریختند. دست راست محکوم که با آن خنجر زده بود، از بالا تا مچ سوزانده می‌شد. بعد از این می‌بایست بدن را از چهار طرف به چهار اسب می‌بستند تا تکه پاره شود. آنگاه باید قطعات جدا شده را می‌سوزاندند.

قبل از اجرای اعدام هم، محکوم را دو ساعت و نیم شکنجه کردند تا نام همدستانش را از بدانند اما موفق نشدند. بعد او را به گاری بستند و به میدان (محل فعلی هتل دو ویل) آوردند. او باید سر راه در مقابل کلیسای نوتردام طلب آمرزش می‌کرد.

جمعیت زیادی برای تماشا در میدان گرد آمده بودند. پشت پنجره‌های مشرف به میدان نیز پر از تماشاچی بود. یکی از تماشاچیان کازانوای معروف بود که به همین مناسبت همراه دوستانش یک پنجره برای تماشا کرایه کرده بود. کازانوا از دیدن آنچه می‌دید شوکه شده بود. مراسم اعدام حدود پنج بعد از ظهر شروع شد. ابتدا دست راست محکوم را در یک تابه بزرگ سوزاندند، بعد چنان که در حکم آمده بود با گاز انبر داغ سینه و بازوهایش را زخمی کردند[7].

دوشقه کردن، تصویری از ژاپن
دوشقه کردن، تصویری از ژاپن

محکوم از شدت درد ظاهرابه جنون دچار شده بود که با فریاد می‌خواست بیشتر زجرش بدهند. بعد از اتمام این مرحله اسب‌ها را آوردند و محکوم را با دست‌ها و پاهایش از چهار جهت به آنها بستند و انها را دواندند. اما بدن محکوم آن جور که قرار بود تکه پاره نشد. این بود که جلادان سر صحنه از قاضی اجازه گرفتند مفاصل را با ساطور پاره کنند. وقتی چنین کردند نخست یکی از پاها و در پی آن یک دست از پیکر محکوم کنده شد. اینجا بود که محکوم را که تا این زمان هنوز زنده بود، کشتند.

کازانوا در یادداشت‌هایش می‌نویسد: “چهار ساعت شاهد نمایشی بودیم که مو بر تن‌مان سیخ کرد”. البته اعدام کمتر طول کشید و کازانوا تمام مدت آماده کردن مقدمات را هم حساب کرده بود. هزاران نفر شاهد این صحنه بودند. می‌گویند هنگامی که جزئیات اعدام را به پادشاه گزارش دادند، اشک در چشمش جمع شد.

ادامه دارد

پانویس‌ها

[1] Hans v. Hentig, Bd. I, S. 288.

[2] Kar v. Amira, a. a. O., S. 206.

[3] Josef Kohler, a. a. O., S. 145.

[4] تاریخ تمدن ویل دورانت، جلد سوم.

[5] Hans v. Hentig, a. a. O., 221.

[6] Arthur Koestler/C. H. Rolph: Hanged by the Neck. Harmondsworth 1961, S. 28.

[7] Giacomo Casanova: Geschichte meines Lebens. 12 Bände. Berlin Bd. V, S. 82.