Opinion-small2

دور جدید مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطینیان نیز به شکست انجامید. دلایل این امر بسیار است، اما در این مقاله یکی از مهم‌ترین این دلایل را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

در مذاکرات صلح گذشته، اصلی‌ترین شرط اسرائیل این بود که فلسطینیان، موجودیت “دولت اسرائیل” را به رسمیت بشناسند. اما دولت دست راستی نتانیاهو در این دور از مذاکرات، آن شرط را به شرط “دولت یهودی اسرائیل” تبدیل کرد.

Netanyahu Abbas

معنا و پیامدهای این دو یکسان نبوده و به همین دلیل فلسطینیان و اتحادیه عرب اعلام کردند که اسرائیل را به عنوان “دولت یهودی” به رسمیت نخواهند شناخت.

“دولت یهودی” با حقوق بشر نیز در تعارض قرار دارد. برابری اساس حقوق بشر است. اینک حدود دو میلیون عرب ساکن اسرائیل‌اند که با آنان همچون شهروندان درجه دوم عمل می‌شود. یعنی آنها فاقد حقوق شهروندی یهودیان هستند.

یهودیت- همچون مسیحیت و اسلام- یکی از ادیان ابراهیمی بوده و از سنت واحدی ناشی شده‌ است. اما سکولاریسم به معنای تفکیک نهاد دین از نهاد دولت، شرط لازم دولت دموکراتیک بوده و خواهد بود. دولت دموکراتیک نسبت به ادیان مختلف بی‌طرف بوده و دولت از دین به عنوان عامل امتیاز و تبعیض استفاده نخواهد کرد. بدین ترتیب، دولت یهودی نافی نظام دموکراتیک خواهد بود، به همان دلیل که جمهوری اسلامی دموکراتیک نیست.

“دولت یهودی” با حقوق بشر نیز در تعارض قرار دارد. برابری اساس حقوق بشر است. اینک حدود ۲ میلیون عرب ساکن اسرائیل‌اند که با آنان همچون شهروندان درجه دوم عمل می‌شود. یعنی آنها فاقد حقوق شهروندی یهودیان هستند. پذیرش “دولت یهودی” به تعبیر جیمی کارتر – به معنای رسمیت بخشیدن به رژیم آپارتاید موجود است. شما یهودی نیستید، پس دارای حقوق یهودیان، به عنوان شهروندان اسرائیل نیستید.

اگر ادعا شود که منظور از “دولت یهودی”، “دولت یهودی دموکراتیک” است، مسئله تناقض‌های “دولت یهودی دمکراتیک” در کتاب‌ها و مقالات متعدد مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله در کتاب شلومو سند، ابداع خلق یهودی، (صص ۲۹۲-۳۰۷) این تناقض و تاریخچه آن به خوبی توضیح داده شده است. شلومو سند- استاد تاریخ در دانشگاه تل آویو- می گویدکه انتشار کتابش را به تاخیر انداخت تا کار ارتقاءاش به مقام استاد کامل به پایان برسد، چون با چنین کتابی هرگز چنین ارتقاء مرتبه‌ای ممکن نمی‌بود.

از جهت دیگری نیز این مدعا قابل تأیید است. یهودیت- برخلاف دیگر ادیان مدعی جهان‌شمولی – دین قومی است. یهودیت دین قوم بنی اسرائیل است. خداوند در تورات به موسی وعده داد تا سرزمین موعود را از آن قوم بنی اسرائیل کند. (اعداد: ۳۴)

یهودی شدن، به معنای پیوستن به قوم یهود و داشتتن تساوی حقوقی با آنان است. فلسطینیان به قوم دیگری تعلق داشته و از حقوق یهودیان بهره‌مند نیستند.

هم اکنون یهودی هر کشوری خود به خود می‌تواند شهروند اسرائیل شده و از تمامی حقوق اسرائیلی‌ها بهره‌مند شود، ولی ساکنان اصلی این سرزمین که سرزمین‌هایشان اشغال شده، فاقد این حقوق هستند.

هم اکنون یهودی هر کشوری خود به خود می‌تواند شهروند اسرائیل شده و از تمامی حقوق اسرائیلی‌ها بهره‌مند شود، ولی ساکنان اصلی این سرزمین که سرزمین‌هایشان اشغال شده، فاقد این حقوق بوده و تحت رژیم آپارتاید به سر می‌برند. بودجه مدارس یهودی با مدارس غیر یهودی تفاوت دارد. اینک بیش از ۵۰ قانون تبعیض‌آمیز علیه شهروندان فلسطینی در اسرائیل وجود دارد که آنان را از اکثر حقوق شهروندی محروم می‌سازد.

مطرح کردن پذیرش “دولت یهودی اسرائیل” از سوی نتانیاهو تاکتیک مهمی برای یک استراتژی بلند مدت است. طرح این مسئله به معنای رد آن توسط فلسطینیان و اعراب و به تعویق افتادن مذاکرات صلح و تشکیل دولت مستقل فلسطینی است.

دست راستی‌های اسرائیل طرح تشکیل دولت فلسطینی را قبول نداشته و بر این باورند که با گذشت زمان، تغییر نسلی، و مرگ چند نسل فلسطینی، مسئله تشکیل دولت فلسطینی در بخش بسیار کوچکی از سرزمین‌های اشغال شده به فراموشی سپرده خواهد شد.

از نظر آنان کرانه باختری و غزه هم بخشی از سرزمین موعود است که باید تحت سیطره اسرائیل باشد. این نگرش اگر بخواهد عملی شود، معنایی جز نابودی طرح دو دولت و تشکیل دولت واحد اسرائیل نخواهد داشت. در این صورت، میلیون‌ها فلسطینی فاقد حقوق شهروندی، تحت سلطه رژیم آپارتاید در خواهند آمد.

علت روشن است: برای این که محال است دولت اسرائیل فلسطینیان را هم “شهروندان آزاد و برابر” به شمار آورد. چون جمعیت آنان بیشتر بوده و در این صورت، در دولت واحد دموکراتیک، قدرت به دست آنان خواهد افتاد. درست مانند افریقای جنوبی که خروج از رژیم آپارتاید و پذیرش سیاه پوستان به عنوان “شهروندان آزاد و برابر” در بازی دموکراتیک، معنایی جز انتقال قدرت از سفید پوستان به سیاه پوستان نداشت.میزان زاد و ولد فلسطینیان بیشتر از اسرائیلی‌ها است.

مطرح کردن پذیرش “دولت یهودی اسرائیل” از سوی نتانیاهو تاکتیک مهمی برای یک استراتژی بلند مدت است. طرح این مسئله به معنای رد آن توسط فلسطینیان و اعراب و به تعویق افتادن مذاکرات صلح و تشکیل دولت مستقل فلسطینی است.

دست‌راستی‌هایی چون نتانیاهو سه راه بیشتر در پیش ندارند:

اول- پذیرش طرح تشکیل دو دولت مستقل اسرائیلی و فلسطینی.

دوم- تشکیل دولت دموکراتیک واحدی که در آن فلسطینیان و یهودیان “شهروندان آزاد و برابر” به شمار می‌روند. برابری حقوقی به مدل افریقای جنوبی منتهی خواهد شد.

سوم- تشکیل دولت واحد یهودی اسرائیل که میلیون‌ها فلسطینی در آن تحت رژیم آپارتاید به سر خواهند برد.

شواهد و قرائن نشان می‌دهد که راه سوم مقبول دست‌راستی‌های اسرائیل است:

الف- ساختار جمعیتی یهودیان اسرائیل به گونه‌ای تغییر کرده که دست راستی‌های افراطی قدرت سیاسی بسیاری یافته‌اند.از آغاز فروپاشی شوروی تاکنون، بیش از ۵ / ۱ میلیون یهودی آن کشور به اسرائیل مهاجرت کرده‌اند. اکثریت آنان در طیف راست افراطی قرار می‌گیرند. بیل کلینتون در خاطراتش به طور مفصل به مذاکرات صلح اسرائیل و سوریه پرداخته که حافظ اسد حاضر به همه گونه عقب‌نشینی شد تا بلندهای جولان را پس گیرد.

کلینتون می‌نویسد: “مهاجران روس، به ویژه با پس دادن جولان، مخالف بودند.” یکی از مشهورترین آنان (ناتان شارانسکی) که همراه نتانیاهو به دیدار کلینتون رفته بود، در توجیه موضع یهودیان مهاجر روس می‌گوید: «از پهناورترین کشور جهان، به یکی از کوچک‌ترین کشورهای جهان آمده‌اند و اعتقاد نداشتند با پس دادن جولان یا کرانه باختری رود اردن، اسرائیل را کوچک تر از پیش کنند.» (فصل ۵۴)

یکی دیگر از آنان، اویگدور لیبرمن، وزیر خارجه اسرائیل است. یکی دیگر از احزاب کابینه نتانیاهو رسماً مخالف تشکیل کشور مستقل فلسطینی است. برخی از احزاب خواهان اخراج کلیه فلسطینان به اردنو کنترل تمامی ساحل غربی رود اردن هستند، برای این که آن را بخشی از اسرائیل بزرگ به شمار می‌آورند. یکی از وزیران دولت به نتانیاهو پیشنهاد کرد که اسرائیل شهرک‌های یهودی‌نشین در سرزمین‌های فلسطینی‌ها را به طور رسمی‌ به اسرائیل ضمیمه سازد.

حق بازگشت فلسطینی‌های آواره یکی دیگر از موارد مورد اختلاف است. پذیرش “دولت یهودی اسرائیل” به معنای پذیرش خود به خودی عدم بازگشت آوارگان به سرزمین‌های اشغالی است.

ب- لیبرمن- وزیر خارجه- بارها گفته است که فلسطینیان باید یا قسم وفاداری به دولت اسرائیل بخورند و یا باید از اسرائیل اخراج شوند. مطابق برخی خبرها، او با یک گروه از متخصصان حقوق بین‌الملل مشورت کرده تا راهی برای اخراج فلسطینیان از اسرائیل بیابد که از نظر قوانین بین‌المللی قابل توجیه باشد.

حق بازگشت فلسطینی‌های آواره یکی دیگر از موارد مورد اختلاف است. پذیرش “دولت یهودی اسرائیل” به معنای پذیرش خود به خودی عدم بازگشت آوارگان به سرزمین‌های اشغالی است. در همین چارچوب، اروپائیان اخیراً طرحی را مطرح ساخته‌اند که براساس آن نوعی خسارات مالی توسط دولت‌های اروپایی به آوارگانی پرداخت خواهد شد که به سرزمین خود باز نگردند. رشید خالدی و ایان لوستیک نیز تشکیل دو دولت را توهم به شمار می‌آورند.

مقامات سابق عالی رتبه امنیتی آمریکا، از جمله زبیگنیو برژینسکی مشاور امینتی پرزیدنت جیمی کارتر و فرانک کارلوچی وزیر دفاع دولت پرزیدنت ریگان، طی نامه‌ای به جان کری- وزیر خارجه آمریکا- هشدار داده‌اند که باید در برابر سیاست‌های دولت اسرائیل محکم بایستد، و سیاست آمریکا مبنی بر عدم پذیرش نقشه‌ها و تندروی‌های نتانیاهو، از جمله اصرار او مبنی بر پذیرفته شدن اسرائیل به عنوان یک کشور یهودی توسط فلسطینیان، را تاکید کند.

به راستی، زمان این کار، به توجه به سیاست‌های کارشکنانه اسرائیل، فرا رسیده است. مطالبه به رسمیت شناختن اسرائیل به عنوان یک کشور یهودی شرطی است غیر عملی‌.

این شرط چیزی جز تثبیت رژیم آپارتاید نیست. اهود اولمرت- نخست وزیر پیشین اسرائیل- در ۲۶ دسامبر ۲۰۰۳ در مصاحبه با نشریه فوروارد به فرایندی که دولت اسرائیل را به رژیم آپارتاید تبدیل کرده اشاره کرد و گفت: «سایه [برهم خوردن توازن] جمعیت [به نفع فلسطینی‌ها] بر همه چیز سنگینی می‌کند… ما داریم به جایی می‌رسیم که هر روز عده بیشتری از فلسطینی‌ها بگویند بین رودخانه اردن و دریای مدیترانه جایی برای دو دولت وجود ندارد. کل چیزی که ما می‌خواهیم حق رای است. روزی که آنها به این خواسته برسند ما همه چیز را از دست خواهیم داد… بر خود می‌لرزم وقتی فکر می‌کنم که روزی همه سازمان‌های لیبرال یهودی‌ای که بار مبارزه علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی را به دوش کشیدند رهبری مبارزه علیه ما را به دست بگیرند.»

* این نوشته، نسخه فارسی مقاله‌ای است منتشر شده در “ورد پست” ۲۸ آوریل ۲۰۱۴