خبرگزاری ایرنا، از وجود یک خانواده کوخهنشین دشتستانی خبر داده که هیچیک شناسنامه ندارند و در جمعیت کشور محسوب نشدهاند. آنها در کوههای راوال با دامداری و معامله پایاپای زندگی میکنند.
این خانواده در منطقه کوهستانی بخش ارم شهرستان دشتستان در استان بوشهر به سر میبرند و بر اساس گزارش افراد محلی شناسایی شدهاند که با آنها معامله کالا به کالا دارند.
نوع زیست این خانواده در منطقه سختگذر کوههای راوال، کوخهنشینی گزارش شده است.
مرتضی ایزدی، رئیس ثبت احوال دشتستان میگوید، اکیپی متشکل از تیم پزشکی قانونی، بخشداری ارم، نیروی انتظامی، شورای اسلامی بخش، مسئولان ثبت احوال دشتستان و رابطان آشنا با این خانواده و منطقه، سفری دو روزه به محل زندگی این خانواده کرده است.
نام سرپرست این خانواده بهمنیار دامیده عنوان شده که ۷۵ سال سن دارد و با همسر و هشت فرزند خود (سه پسر و پنج دختر) به همراه خواهری حدودا ۷۸ ساله زندگی میکند. همه آنها فاقد شناسنامه هستند.
برای رسیدن به محل زندگی این خانواده، مسیری کوهستانی با شیب تند و درههایی عمیق با خطر ریزش کوه و سنگ طی شده است. این منطقه “گشتی دره خرزهره” نام دارد.
امرالله صالحی، مسئول روابط عمومی فرمانداری دشتستان میگوید، برای رسیدن به محل زندگی این خانواده، مسیری کوهستانی با شیب تند و درههایی عمیق با خطر ریزش کوه و سنگ طی شده است. این منطقه “گشتی دره خرزهره” نام دارد.
صالحی اضافه کرده که کار خانواده ۱۱ نفری بهمنیار دامیده دامداری است.
آنها علی جان، علی ناز، آقا جان، نوری جان، سمیه، گلستان، سوگل، زهرا، گیسوگل و ماه شرف نام دارند. بزرگترین فرزند حدود ۴۵ سال و کوچکترین آنها ۲۰ ساله است.
هیچیک از آنها سواد ندارند و از هیچ گونه امکانات آموزشی، بهداشتی، رفاهی و اجتماعی استفاده نکردهاند.
امرالله صالحی گفته که این افراد همواره در هنگام بیماری، از داروهای محلی و گیاهی و کوهستانی منطقه استفاده کردهاند. تامین معاش و زندگی آنها فقط از طریق دامداری و داد و ستد پایاپای فراورده دام و طیور با آذوقه و سایر مایحتاج است.
هیچیک از آنها سواد ندارند و از هیچ گونه امکانات آموزشی، بهداشتی، رفاهی و اجتماعی استفاده نکردهاند.
به دلیل آن که سرپرست خانواده شناسنامه نداشته، سایر فرزندان هم بدون شناسنامه ماندهاند و تاکنون از هیچ امکانات دولتی اعم از کوپن، یارانه، خدمات بهداشتی و درمانی وبیمه بهرهمند نشدهاند.
مسئولان استان بوشهر و دشتستان ادعا کردهاند که فرزندان این خانواده تاکنون شهر را ندیدهاند و زندگی دامداری را بر هر چیز دیگر ترجیح میدهند.
خبرگزاری ایرنا مینویسد، این خانواده از حداقل امکانات زندگی برخوردارند. در خانهای به سر میبرند که با سنگهای کوهی ساخته شده است. آنها چالههایی برای پخت وپز و گرم نگه داشتن خانه دارند و برای تامین آب خود، آب انبارهایی ساختهاند تا آب باران و برف را در آن ذخیره کنند.
دکتر جعفر کجوری، از پزشکی قانونی بوشهر اعلام کرده از این خانواده برای تعیین هویت و نسبت خویشاوندی آزمایش “دیانای” گرفته شده است.
اما مرتضی ایزدی، مسئول ثبت احوال دشتستان در سخنانی تعجببرانگیز عنوان کرده که آزمایش “دیانآ” برای اثبات ایرانی بودن این خانواده بوده است: «پس از اخذ جواب نمونه، مسیر پرونده برای صدور شناسنامه در شورای سه نفره اداره کل ثبت احوال استان بوشهر ارجاع و پس از صدور مجوز برای این افراد شناسنامه صادر خواهد شد.»
رسانههای ایرانی، خبر مربوط به این خانواده را با عنوان “کشف افراد محاسبه نشده در جمعیت ایران” پوشش دادهاند. اما بعید به نظر میرسد که نمونههایی مشابه این خانواده کوخ نشین در سایر نقاط دورافتاده و محروم ایران وجود نداشته باشند.
بنظر می رسد نسبت بقیه رعایای مملکت محروسه حضرت آقا !به این خانواده ، در قیاس با عالم بیرون خود گویای مطالب بسیار باشد! بهر حال گفته اند که” العاقل یکفیه الاشاره” …
مسلمان سرگردان! / 19 January 2014
من ساکن برازجان مرکز شهرستان دشتستان هستم. دورترین روستایی که خودم ده سال پیش سفر کرده ام شاه پسرمرد نام دارد. اونها هم زندگی ساده ای داشتند و گاهی معمله ی پایپای می کردند ولی همون موقع اونها برق هم داشتند. اب لوله کشی را نمی دانم. چند سال پیش شنیدم از مرکز بخش تا خود روستا را هم اسفالت کرده اند. پشت کوه برازجان دو بخش دارد. بخش تنگ ارم و بوشکان… در بخش تنگ ارم دورترین و بد مسیر ترین روستا سرمشهد نام دارد. اینجور که شنیدم مرتفع ترین نقطه ی استان است ولی همونجا هم یکی از دوستان من که در اداره ی بهداشت است سالها پیش مسئول احداث خانه ی بهداشت بوده است.
اینکه شهرستان دشتستان و بخصوص مناطق پشت کوه جزو مناطق محروم کشور است کاملن درست است اما در این مورد احساس می کنم خود خاناوده دوست نداشته اند از امکانت اولیه ی شهری و روستایی استفاده ببرند.
راستی اسم کوه های اون منطقه گیسکان است. کوه های روال را اولین بار است می شنوم.
مهدی ناصری / 20 January 2014