صادق زیباکلام، فعال، پژوهشگر و تحلیلگر سیاسی در نامه ای سرگشاده که در وبلاگ خود منتشر کرد، توجه برخی از فعالین حقوق بشر را چه در داخل و چه در خارج از کشور، بار دیگر به وضع نامطلوب مهاجران افغان در ایران جلب کرد. اما با این که تنها یک هفته از انتشار این نامه میگذرد، به نظر میرسد بار دیگر این موضوع به جرگه فراموشی سپرده شد و مهاجران افغان در داخل ایران با انبوهی از قوانین، علیه حضور آنها در خاک ایران تنها ماندهاند. آیا این گونه نامهها میتوانند نظر دولت ایران نسبت به مهاجران افغان را تغییر دهند؟ این نامه تا چه حد توانست توجه حسن روحانی، رئیسجمهور تازهی ایران را به این موضوع جلب کند؟
عزیز بارز، نویسنده و دیپلمات سابق افغان، ساکن لندن در گفتوگو با رادیو زمانه از وضعیت مهاجران افغانستانی در ایران میگوید.
[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130911_IranAfghan_refugee_AzezBarez_Shahzoda.mp3[/podcast]
در زمان حملهی شوروی به افغانستان، ایران که به تازگی انقلاب کرده و هزاران نفرشان از کشور گریخته و در کشورهای اروپایی و آمریکایی پناهنده شده بودند و از سویی درگیر جنگ نابرابر عراق علیه ایران شده بود با باز کردن مرزهایشان با شعار «اسلام مرز ندارد» از ورود آوارگان افغان استقبال کرده و آنها را همچون یک ایرانی از کوپن و دفترچه بسیج برخوردار کردند تا از آنها در جنگ علیه عراق استفاده و هزاران نفرشان را به کشتن دادند و در پشت جبهه نیز در سازندگی کشورشان استفاده میکردند.
بعد از پایان جنگ، دفترچه بسیچ و کوپن افغانیها قطع شد و از ورود بیشتر آنها هم جلوگیری به عمل آمد و مرزهای پررنگ جغرافیایی میان ایران و افغانستان کشیده شد.
ایران در پی منفعتطلبی بیشتر خودشان در دنیا با تشکیل سپاه قدس قرار بود گروههایی از افغانها را همچون حزبالله لبنان، سپاه بدر عراق و… برای آرمانها و هدفهای خود تربیت کنند لکن کشورهای سنیمذهب همچون پاکستان و عربستان و امارات و.. با پشتیبانی آمریکا و اروپا بخاطر این اقدام ایران و شائبهی شیعههراسی، گروهک طالبان را بنا نهادند تا با پشتوانهی آنها علیه شیعیان وارد عمل شوند.
در این میان که ایران تاب مقابله و یک جنگ دیگر را نداشت، پای پس کشید و افغانستان را در این تراژدی تنها گذاشت و اینگونه شد که جنگ شیعه و سنی داخلی در افغانستان شکل گرفت که باعث و بانی آن خود ایران بود.
در سالهای تحریم، ایرانیها با اخذ وجوه کلان برای اقامت، درمان، ثبتنام مدارس و… افغانها را مجبور به کارهای سخت و زیانآور کردند بدون بیمه حتی از نوع خدمات درمانی و بدون تأمین آتیه و از کارافتادگیشان در سالهای واپسین عمر.
هرگاه موج بازگشتپذیری افغانها به کشورشان بیشتر شد، ایران وعدهی جدیدتر مانند بیمه و یا ثبتنام دانشآموزان افغانی را داد تا از موج بازگشت آنها کاسته شود تا بلکه اینگونه با تأمین نیروی کار رایگان عقبماندگیهایشان را در سالهای تحریم جبران کنند و هرگاه لحظهی وعده به عمل میرسد به بهانههایی دیگر از قول و قرارشان سر باز میزنند و به قول معروف با دست پس میزنند و با پا پیش میکشند.
و اینگونه شد که تجربهی ایجاد گروهک طالبان باعث گروهک جدیدی بنام داعش برای سرنگونی شیعه با هدف نابود ساختن اماکن مقدسه و کشتار شیعیان شد و حال این تکفیریها از سراسر جهان علیه شیعیان گردهم میآیند اما ایران تنها برای دفاع خودشان مرزهای جغرافیایی را پررنگتر کرده و تمام سعی و هم و غمشان اینست که جنگ با داعش را به بیرون از مرزهای کشور خودش رهنمون کند و با استفاده از حربه و حقهی قبلی در جنگ با عراق با استخدام هزاران نیروی جوان افغانی به بهانهی اقامت دائم، تحصیل و تابعیت تحت عنوان مدافع حرم حضرت زینب(س) و اعزام آنها به سوریه به جنگ با داعش و اسرائیل فرستاد و صدها تن را به کشتن داد.
با کشاندن روسیه به بازی سوریه حال اگر چه اعزام جوانهای افغانی به سوریه کند شده است اما در مجلس شورای اسلامی ایران، طرح تابعیت رزمندههای افغانی و حتی فرزندان شهدای آنها رد شد. اعطای اقامت موقت و مجوز کار آنهم صرفاً در شغلهای سخت و زیانآور تنها با پرداخت پولهای کلان میسر است. بیمهی خدمات درمانی در طول این سی سال تنها یکی دو بار انجام گرفته و وعدهی جدید عملی نشده است. ثبتنام دانشآموزان اگرچه طبق کنوانسیونهای حقوق بشری و سازمان ملل بایستی رایگان باشد و حتی اخیراً هم خود رهبری دستور دادند که کلیه دانشآموزان افغانی باید در مدارس ایرانی تحصیل کنند و بساط مدارس خودگردان برچیده شود لکن تنها با پرداخت پولهای کلان میسر است که از پس خیلی از خانوادهها برنمیآید و لاجرم این طرح برای کسب درآمد بیشتر برای دولت و جلوگیری از بیکاری معلمان و اغتشاشات اخیر آنها صورت گرفت و هدف این طرح پذیرش دانشآموزان افغانی نبوده است. در کلانتریها، بیمارستانها و حتی گورستانها برخوردهای متناقضی با آوارگان افغانی صورت میگیرد. خبرهای ضد و نقیضی از افغانها راجع به قتل، سرقت، بیماری و… در روزنامههایشان چاپ میکنند تا بلکه ملتشان را علیه افغانها بشورانند و این در حالیست که بیشترین ظلم از ناحیه دولت ایران علیه مهاجرین افغانی صورت میگیرد در حالی که اگر جایی ملت ایران هم اقدامی کردهاند بیشتر تحت تأثیر و تشویق خود دولت بوده است مانند قضیه شهرهای ممنوعه ویژه افغانها، صادر کردن دستور برای نفروختن مواد غذایی به افغانها در استان فارس، جلوگیری از ورود افغانها به پارکها و بوستانها در اصفهان و…
و اینگونه است که از ماست که بر ماست.
اما به قول ضرب المثل قدیمی: «چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند»…
Holy Equality / 17 October 2015