اخیرا علی جنتی، وزیر جدید فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی در دیدار با برخی از سینماگران وعده داد که حکم دیوان عدالت اداری را مبنی بر قانونی بودن ادامه فعالیت خانه سینما به رسمیت خواهد شناخت و مشکلی با بازگشایی خانه سینما ندارد. این مسئله در حالی مطرح میشود که در دولت محمود احمدینژاد، تلاشهای زیادی برای ایجاد محدودیت بر سر راه فعالیتهای انجمنهای غیر دولتی مانند خانه سینما، انجمن صنفی روزنامهنگاران، کانون وکلای دادگستری، تشکلهای کارگری و سایر انجمنهای غیر دولتی به کار بسته شد. اما در دوران انتخابات ریاستجمهوری اخیر، مسئله لزوم آزادی فعالیت انجمنهای صنفی و مردمی به شکل مداوم مورد تاکید حسن روحانی قرار گرفت و همین مسئله علاوه بر اینکه موجب حمایت بخشی از فعالین مدنی و پایگاه اجتماعی آنان از او شد، امیدهایی را نیز برای بهبود وضعیت انجمنهای مردمی در آینده به وجود آورد.
اما با توجه به اینکه مراکز اصلی قدرت همواره با تقویت انجمنهای مردمی مخالف بوده و هنوز بخش قابل توجهی از قدرت را در دست دارند و همینطور با توجه به وضعیت نامساعد اقتصادی کشور که برای بخشهای بزرگی از جامعه مهمترین دغدغه ممکن محسوب میشود، چه دورنمایی را میتوان برای گسترش فعالیت انجمنهای مردمی در آینده ایران متصور شد؟
در همین ارتباط اسماعیل جلیلوند با انور میرستاری، فعال مدنی و از اعضای حزب سبزهای اروپا گفتوگو کرده است و از او درباره آینده تشکلهای مدنی و انجمنهای صنفی و سیاسی ایران پرسیده است.
[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130824_FutureofcivicactivitiesinIran_AnvarMirsattari_IsmaeilJalilvand.mp3[/podcast]
با سپاس ازجناب جلیلوند گرامی به لحاظ تلاش درراستای اطلاع رسانی و اگاهی بخشی.صحبت های دوست و همرزم گرامییم جناب انوررا شنیدم بسیارمتین و با محتوا بود و توانست بخشی ازمحدودیت های اهمال شده و روز افزون رژیم جمهوری اخوندی را بخوبی اشاره کند اما دونکته مهم را اشاره نفرمودند اول اینکه درحکومت ولایت مطلقه فقیه اولا انتخابات معنی ندارد دوم اینکه چه کسی با چه خصوصیاتی بعنوان رئیس جمهورگماشته شود تاثیری درسیاست های سرکوبگرانه و بحران افرینی حاکمان نداشته و نخواهد داشت چراکه این حکومت عجیب الخلقه دراین برهه اززمان برای اهداف درازمدت دول استعماری و سیاستبازان بزرگ اورده شده و تنها چیزی که برای اهمیت ندارد استقلال و ازادی و عدالت اجتماعی و رفاح عمومی برای ملت ایران میباشد و ازطرفی طی سی و چهارسال گذشته برای بقا خود و اجرای فرامین اربابانش ازجان و مال وشرف مردم هزینه کرده و همچنان ادامه دارد اما جریانهای وابسته به رژیم تحت عنوان اصلاح طلب و اصولگرا و کارگزاران و باندهای غارت و چپاول تحت فرمان بیت تماما درخدمت اهداف رژیم بوده و هستند همچنان که شاهد بودیم درزمان دولت سیدخندان بدترین اعمال جنایتکارانه علیه روزنامه نگاران و فعالین سیاسی و مدنی و اهالی اهل قلم و دانشجویان و سایر اقشارمعترض به سیاستهای حکومت صورت گرفت که قتل های زنجیره ای بخشی ازان بود و درنهایت جناب سیدخندان با اشک و اه گفتند من یک تدارکاتچی بیشتر نیستم تنها توانستم هشت سال به عمرحکومت امام زمان دروغین بیفزایم پس ازاو پاسدارهزارتیر را اوردند تا ضمن سرگوبهای بیشمار بزرگترین خسارتهای مالی و سیاسی و حیثیتی را به ملت ایران تحمیل کند و دربدترین شرایط ممکن کشوررا به گماشته با سابقه اغا حسن فریدون یا روحانی بسپارد که درکوتاه مدت ثابت کرد با مردم نیست و ازجنس خمینی و خامنه ای میباشد چون بقول معروف خرخود و رهبرش ازپل گذشته سخنان او گواه سخن من میباشد که درزمان تبلیغات و درزمان معروفی وزرا ایراد کردند.پس نتیجه میگیریم کلییت رژیم برای ایران و ایرانی خسارت افرین است و ملت ایران سرنگونی این حکومت را میخواهند.با مهرغلام عسگری فعال کارگری درتبعید.
غلام عسگری / 28 August 2013