تمام شواهد حاکی از آن است که مطالبه پوشش اختیاری زنان در جامعه ایران روز‌به‌روز نیروی بیشتری می‌گیرد و زنان بیشتری به این خواسته می‌پیوندند. این موضوع به‌ویژه در سخنان مسئولان نظارت بر حفظ حجاب اجباری برجسته است.

آن‌ها طرح‌های جدید خود برای مقابله با بی‌حجابی را در «حمایت از زنان باحجاب» عنوان می‌کنند و می‌گویند فشار اجتماعی بر موافقان حجاب اجباری بیشتر شده است. در همین حال با سنجش افکار عمومی تلاش می‌کنند تا برخی طرح‌های جنجالی و مسئله‌ساز خود را تلطیف کرده و مانع از تنش‌های اجتماعی بیشتر شوند.

مهری طالبی دارستانی، رئیس اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان تهران سه‌شنبه گذشته از راه‌اندازی «کلینیک ترک بی‌حجابی» برای مقابله با پوشش اختیاری زنان خبر داد و گفت:

این مراکز به‌عنوان بخشی از نقشه جامع راهبردی «زیست‌بوم غیرت، حیا، عفت، حجاب» با رویکرد فرهنگی نوین و با هدف ارائه خدمات روان‌شناختی، مشاوره‌ای و مددکاری به افرادی که تمایل به رعایت حجاب دارند و ممکن است به دلیل فشارهای اجتماعی یا تأثیرات محیطی در این زمینه دچار چالش شده باشند، ایجاد شده است.

طالبی دارستانی همچنین افزود:

در این کلینیک تلاش می‌شود با ارائه آگاهی و پشتیبانی فکری، به افرادی که تصمیم به رعایت حجاب گرفته‌اند یا از تطبیق با محیط‌های خاص تحت فشار بوده‌اند، کمک کند تا بتوانند انگیزه و اعتماد به نفس بیشتری پوشش سالم خود را آزادانه انتخاب کنند.

در پی این سخنان، محمدرضا میرشمسی، معاون امور اجتماعی ستاد امر به معروف و نهی از منکر در گفت‌وگویی با سایت دیده‌بان ایران تلاش کرد تا سخنان طالبی دارستانی را تلطیف کند. او گفت:

استفاده از واژه «کلینیک» باعث شد که برخی دوستان و بعضی رسانه‌ها نگران شوند که آیا نگاه بیمارگونه به افرادی که کشف حجاب می‌کنند، وجود دارد، در پاسخ باید گفت که ستاد امر به معروف به این افراد نه نگاه بیمارگونه دارد و نه نگاه امنیتی، بلکه تماماً به فکر این است به‌جای این که موضوع بی‌حجابی یک مسئله امنیتی باشد، یک موضوع فرهنگی و تربیتی محسوب شود. (…) این مراکز در واقع نوعی محفل است، نه کلینیک، چون صندلی‌هایی در آن‌ها قرار داده شده است که خانم‌ها روی آن‌ها می‌نشینند و درباره تجربیات خود از آسیب‌های مربوط به بی‌حجابی صحبت می‌کنند.

میرشمسی در توجیه سخنان خود، به حرف‌های مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران استناد کرد و گفت این اقدام ستاد امر به معروف و نهی از منکر در راستای تأکید سخنان پزشکیان است که گفته «باید در این زمینه کار فرهنگی انجام شود» و «مسئله حجاب قطعاً یک موضوع تربیتی است».

این در حالی است که زهرا بهروز، معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری ایران روز گذشته چهارشنبه ۲۳ آبان‌ پس از جلسه هیئت دولت گفت «کلینیک‌های ترک بی‌حجابی هیچ ارتباطی به دولت نداشته و در دولت تصویب نشده است». فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت نیز گفت «من در جریان این مسئله نیستم».

سال‌هاست که در چنین موارد حساسی عدم پذیرش مسئولیت از سوی مسئولان دولتی و حکومتی در ایران تکرار می‌شود. مسئولان دولتی در حالی خود را به بی‌اطلاعی و مخالفت با «کلینیک ترک بی‌حجابی» می‌زنند که گروهی از اعضای هیئت دولت از جمله وزیر اطلاعات، وزیر آموزش و پرورش، وزیر ارشاد اسلامی، وزیر کشور، وزیر علوم، تحقیقات و فن‌آوری و وزیر صنعت و معدن عضو ستاد امر به معروف و نهی از منکر هستند.

محمدرضا میرشمسی برای ملایم‌تر کردن تصمیمات بحث‌برانگیز ستاد امر به معروف و نهی از منکر، از جایگزینی حکم جریمه نقدی برای زنان بی‌حجاب هم حرف زد. او گفت:

ما پیشنهاد دادیم که حضور در محافل ترک بی‌حجابی به‌نوعی به‌عنوان حکم جایگزین جریمه در نظر گرفته شود، زیرا احساس می‌کنیم که اگر با این افراد گفت‌وگو کنیم و آن‌ها نسبت به مضرات این عمل غیرشرعی و غیرقانونی آگاه کنیم، بهتر است از این که برای این افراد پرونده قضایی تشکیل دهیم و از آن‌ها جریمه نقدی بگیریم.

مسئولان جمهوری اسلامی عادت دارند که برای پیشبرد سیاست‌ها، برنامه‌ها و طرح‌های خود همواره چنین وانمود کنند که این برنامه‌ها خواسته مردم است و ما به خواسته مردم عمل می‌کنیم. در مورد پوشش اختیاری زنان هم چنین است. آن‌ها که نتوانسته‌اند با موج نافرمانی مدنی زنان مقابله کنند و خود نیز اذعان دارند که عدم رعایت حجاب اجباری در جامعه رو به گسترش است از «نگرانی خانواده‌ها» و «فشار بر زنان باحجاب» در سطح جامعه سخن می‌گویند.

Ad placeholder

معاون امور اجتماعی ستاد امر به معروف و نهی از منکر هم می‌گوید تأسیس «کلینیک ترک بی‌حجابی» یا به‌گفته او «محفل» از جمله به این دلیل بود که «برخی خانواده‌ها که فرزندشان درگیر این مسئله شده بودند، به ما مراجعه می‌کردند یا تماس می‌گرفتند و ابراز نگرانی می‌کردند که خانواده‌هایشان در حال از هم‌پاشیدگی است» و «کسانی که درگیر بی‌حجابی شده بودند و ناخواسته نقض قانون کرده بودند و درگیر این حرام شرعی شده بودند نیز با ستاد امر به معروف تماس می‌گرفتند و از ما راهکار می‌خواستند».

بخشی از سخنان محمدرضا میرشمسی نشان می‌دهد که مطالبه پوشش اختیاری در جامعه ایران تا چه اندازه گسترده شده است. او می‌گوید برخی از زنان به دلیل حفظ حجاب [اجباری]، «توسط برخی دوستان و هم‌سالان خود تمسخر می‌شوند» و «بعضی کارفرمایان بخش خصوصی به خانم‌ها تأکید می‌کنند که باید در محیط کار کشف حجاب کنید».

معاون امور اجتماعی ستاد امر به معروف و نهی از منکر در توضیح چگونگی فعالیت «محافل» مورد نظر نیز گفت:

در محافل مذکور، سه دسته از خانم‌ها شرکت می‌کنند، یکی خانواده‌هایی که به دنبال راهکاری برای رفع معضل بی‌حجابی در فرزندان خود هستند که خودشان به این محافل مراجعه می‌کنند، دوم دخترانی که خودشان درگیر این مشکل هستند و با مراجعه به این محافل با دختران هم‌سن و سال خودشان که به حجاب روی آورده‌اند، صحبت می‌کنند تا مشکل خود را حل کنند و گروه سوم هم کسانی که از طرف مرجع قضایی به ما معرفی می‌شوند (…) دخترخانم‌هایی که قبلاً بی‌حجاب یا بدحجاب بوده‌اند، امروز با میل خودشان به محافل ما می‌آیند و می‌گویند حاضر هستند که دیگران را راهنمایی کنند.

به‌نظر می‌رسد پدیده‌ی تواب‌سازی که در زندان‌های دهه ۱۳۶۰ متداول بود پس از گذشت بیش از چهار دهه همچنان در زمره سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی است. در دهه ۶۰ این سیاست با شکنجه و فشار بر زندانیان سیاسی اعمال می‌شد، این‌بار اما به زمینه‌های اجتماعی کشیده شده و به سیاست «فرهنگی» حکومت برای به «راه راست هدایت کردن مردم» تبدیل شده است. بدین ترتیب «بی‌حجاب‌های تواب» و «خانواده‌های نگران» بازوی تحمیل حجاب اجباری در جامعه خواهند شد.

همچنین از اظهارات متفاوت مسئولان ستاد امر به معروف و نهی از منکر این موضوع مشترک پیداست که آن‌ها برخلاف سخنانشان، به زنان مخالف حجاب اجباری هم «نگاه بیمارگونه» دارند و هم «نگاه امنیتی».