در شرایطی که دشتهای استان فارس از فرط خشکسالی در حال فرونشست هستند، برنجکاری در این استان سه برابر شده است. نرخ فرونشست سالانه در استان فارس به ۵۰ سانتیمتر رسیده و از مرز وضعیت «نگرانکننده» گذشته است.
هفتم خرداد ۱۳۹۹ کرامتالله کریمی مزیدی، معاون حفاظت و بهرهبرداری شرکت آب منطقهای استان فارس شمار چاههای غیرمجاز آب در این استان را بیش از ۱۸ هزار حلقه اعلام کرد و آن را زنگ خطری جدی برای استان فارس دانست. اکنون بیش از چهار سال از آن زمان میگذرد. در این چهارسال اخبار متعددی منتشر شده که در آن نوشتهاند دهها یا حتی در برخی اقدامات بیش از ۲ هزار چاه غیرمجاز در این استان پر شده است. با وجود این، کاشت محصولات آببری مانند برنج در این استان رونق گرفته و روند فرونشست وخیمتر شده است.
خبرگزاری دولتی کار ایران (ایلنا) در گزارشی که در ۳۰ مرداد منتشر کرد خبر داد که به گفته یک فعال محیط زیست در طول سه دهه اخیر در منطقهای مانند «کامفیروز» وسعت شالیزارهای برنج حدود سه برابر افزایش پیدا کرده است. این کنشگر محیط زیست میگوید:
هیچ استانی در کشور مانند فارس با بحران خشک شدن تالابها مواجه نیست و تمام این موارد از عوامل نابودی تابآوری استان فارس به شمار میرود.
کاشت برنج در این استان منع شده اما کشاورزان برای حفظ معاش خود به کاشت برنج ادامه دادهاند. محمد درویش، کنشگر محیط زیست در گفتوگو با ایلنا میگوید در این استان شمار چاههای عمیق و نیمهعمیق در این سه دهه بیش از مناطق دیگر کشور بوده است.
به گفته محمد درویش برخی مدیران استان فارس در دهه گذشته برای کسب رتبه اول تولید گندم و پیشی گرفتن از استان خوزستان تا توانستند از عمق سفرههای زیرزمینی آب برداشت کردند که اکنون عمق برخی از این چاهها به ۳۵۰ متر رسیده است.
درویش با بیان اینکه استان فارس بیش از ۱۷٬۵ متر مکعب ناترازی آبی دارد، میگوید استان فارس پس از استان خراسان رضوی در حوزه کمبود آب وضعیت بدی دارد و دشت مرودشت در موضوع کم آبی جزو دشتهای بحرانی کشور قرار دارد.
محمد درویش معتقد است برداشت بیش از حد آب سبب شده که خاک مناطقی همچون فسا، جهرم و مرودشت خشک شود. او میگوید:
احداث سدهایی مانند درودزن، سیوند، ملاصدرا و … سبب شد تا نظام آب شناختی این رودخانهها به هم بریزد و تعریف واگذاری جدید در بالا دست این سدها منجر به خشک شدن زمینهای پایین دست این سدها شد.
جنون سدسازی و تخریب تالابها
سد سیوند که در دوران هاشمی رفسنجانی با هزینه هنگفتی احداث شد، در نهایت در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد در سال ۱۳۸۶ آبگیری و افتتاح شد. آبگیری این سد سبب شد دریاچه بختگان خشک و گونههای جانوری این دریاچه نابود شوند. احداث این سد به بیشتر شدن آبهای زیرزمینی انجامید و به کشاورزان چراغ سبزی نشان داد که میتوانند کاشت برنج را رونق دهند. همزمان با خشک شدن دریاچه، رسوبات نمکی آن به هوا برخاست و وارد زمینهای کشاورزی، جنگلها و اراضی منطقه شد. این موضوع به زمینهای کشاورزی و جنگلهای نزدیک به دریاچه آسیب رساند.
به گفته درویش احداث این سد سبب شد کاشت برنج به بیش از ۱۰ هکتار در این منطقه برسد. او همچنین میگوید که پس از احداث سد سیوند آب زیرزمینی که بالا آمد حق تالابهایی مثل طشک، کمجان و رودخانه کر سیوند بود و آنها آسیب دیدند و بحرانها تشدید شدند. او بیان اینکه تمام تالابهای این استان همچون بختگان، طشک، ارژن، کافتر، پریشان و …خشک شدند میگوید تنها تالاب کمجان در این استان توانسته تاب بیاورد.
استان فارس ۱۴ تالاب با مساحتی حدود ۲۰۹۰۰۰ هکتار داشت. اسفند سال گذشته مدیرکل حفاظت محیط زیست استان فارس خبر داد که ۶ تالاب بهطور کامل خشک شدهاند. از میان این تالابهای خشکشده نیز، پنج تالاب بودند که در زیرمجموعه حمایت کنوانسیون بینالمللی رامسر قرار داشتند و جزو تالابهای بزرگ و بینالمللی به شمار میرفتند. به مدیرکل محیط زیست استان فارس «تالابهای پریشان و بختگان» کاملاً خشک شدند و تالابهای «کمجان و ارژن» نم و رطوبت اندکی دارند و« طشک و هیرم» در سطوحی محدود آبگیری شدهاند.
تالابهای این استان به علت ساخت سدهای بیشمار، کمبود بارش و حفر بیرویه چاههای مجاز و غیرمجاز و برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی به سرنوشت بسیاری از تالابهای دیگر ایران دچار شدند.
اتلاف آبهای زیرزمینی برای کشاورزی ناپایدار
اصرار بر «خودکفایی» در کشاورزی و ترویج کشت محصولات آببر در مناطق خشک و نیمه خشک در ایران کشاورزان را به این سوق داد که برای بقای خود با حفر چاههای مجاز و غیرمجاز و عمیق آبهای زیرزمینی را مصرف کنند و محصولاتی که قابل فروختن هستند را تولید کنند. به گزارش وزارت نیرو در سال گذشته کماکان ۹۰ درصد آب مصرفی به کشاورزی اختصاص داده شد در حالی که بحران آب یکی از بزرگترین بحرانهای ایران و استان فارس است.
آثار باستانی استان فارس که یکی از گنجینههای آثار باستانی و کهن اقوام ایرانی است بهخاطر بیتدبیریها و حکمرانی نادرست آب و خاک در این منطقه در خطر نابودی است.
به گفته دکتر خلقی، محقق و پژوهشگر حوزه محیط زیست، پیشتر نئومکزیکو با فرونشستی به میزان ۳۴ سانتیمتر در سال بیشترین رقم ثبت شده در جهان را داشت، اما امروز استان فارس با نشست سالانه به میزان ۵۴ سانتیمتر، جای آن را گرفته است.
سازمان زمینشناسی نیز هشدار داده است نرخ فرونشست سالانه در نقاط مختلف فارس۳۰ تا ۵۰ سانتیمتر است و خاک این استان در معرض فروپاشی است. با وجود این واقعیتها، به جای اینکه در این استان سیاستگذاریها و سرمایهگذاریها به رونق صنعت گردشگری اختصاص یابد هنوز تمرکز سیاستگذاران و تولیدکنندگان به تولید و صادرات برنج و گوجه و محصولات دیگری کشاورزی معطوف شده است، محصولاتی که کاشت آنها به فرونشست و خشکسالی دامن زده است.
محمد درویش نیز همچون بسیاری از متخصصان و فعالان این حوزه معتقد است که استان فارس باید تغییر رویه دهد و به سمت «توریسم سلامت، گردشگری حوزههای تاریخی، فرهنگی و حمایت از کسب و کارهای سبز حرکت کند». به گفته این فعال محیط زیست درآمدزایی در این استان باید به سوی کشاورزی پایدار حرکت کند. درویش میگوید برای رفع بحران فرونشست در این استان باید ۳۰ میلیارد متر مکعب مصرف آب در بخش کشاورزی کاهش پیدا کند.
حرکت به سوی کشاورزی پایدار
حرکت به سوی کشاورزی پایدار در استان فارس از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا این استان با چالشهای جدی محیط زیستی مواجه است که بقای منابع طبیعی و معیشت مردم منطقه را تهدید میکند. در زیر به چند دلیل اصلی اشاره میکنم:
- کمبود منابع آبی: استان فارس یکی از مناطق خشک و نیمهخشک ایران است که با کاهش شدید منابع آبی روبهرو است. بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی برای کشاورزی ناپایدار، به کاهش سطح آبهای زیرزمینی و خشک شدن چاهها و قناتها انجامیده است. کشاورزی پایدار میتواند به مدیریت بهتر منابع آبی کمک کند و از تخریب بیشتر این منابع جلوگیری کند.
- حفظ خاک و کاهش فرسایش: کشاورزی ناپایدار میتواند به فرسایش خاک و کاهش حاصلخیزی آن منجر شود. استفاده از روشهای پایدار کشاورزی مانند کشت تناوبی، کاشت گیاهان پوششی، و کاهش استفاده از سموم شیمیایی میتواند به حفظ سلامت خاک و افزایش بازدهی طولانیمدت زمینهای کشاورزی کمک کند.
- تغییرات اقلیمی: استان فارس نیز مانند بسیاری از مناطق دیگر تحت تاثیر تغییرات اقلیمی قرار دارد. این تغییرات ممکن است به کاهش بارندگی و افزایش دما منجر شود که شرایط را برای کشاورزی دشوارتر میکند. کشاورزی پایدار، با تمرکز بر تنوع زیستی و استفاده از منابع تجدیدپذیر، میتواند به کشاورزان کمک کند تا بهتر با شرایط جدید سازگار شوند.
- حفظ تنوع زیستی: کشاورزی صنعتی و ناپایدار معمولاً با کاهش تنوع زیستی همراه است که میتواند به تخریب زیستگاههای طبیعی و کاهش جمعیت گونههای محلی منجر شود. کشاورزی پایدار با استفاده از روشهای طبیعی و ارگانیک، به حفظ و تقویت تنوع زیستی کمک میکند.
- معیشت پایدار: بسیاری از مردم استان فارس وابسته به کشاورزی هستند. حرکت به سوی کشاورزی پایدار میتواند به ایجاد فرصتهای شغلی پایدارتر، افزایش درآمد کشاورزان، و بهبود کیفیت زندگی در این منطقه کمک کند.
در مجموع، کشاورزی پایدار میتواند راهحلی برای حفظ منابع طبیعی، مقابله با تغییرات اقلیمی، و ایجاد اقتصادی پایدارتر و مقاومتر برای مردم استان فارس باشد.
تمرکز بر صنعت گردشگری
تمرکز بر صنعت گردشگری فرهنگی و تاریخی در استان فارس بسیار اهمیت دارد، زیرا این استان یکی از غنیترین مناطق ایران از نظر میراث فرهنگی، تاریخی، و معماری است. دلایل اصلی اهمیت این تمرکز عبارتاند از:
- میراث غنی تاریخی و فرهنگی: استان فارس دارای مجموعهای از آثار باستانی و تاریخی برجسته مانند تخت جمشید، پاسارگاد، و نقش رستم است که هرکدام نمایانگر دورههای مختلف تاریخ ایران باستان هستند. این آثار، فارس را به یکی از مقاصد اصلی گردشگری فرهنگی در ایران و جهان تبدیل کرده است.
- تأثیر اقتصادی مثبت: توسعه صنعت گردشگری فرهنگی و تاریخی میتواند به ایجاد فرصتهای شغلی جدید و افزایش درآمد برای مردم محلی منجر شود. این صنعت میتواند محرکی برای رشد اقتصادی منطقه باشد، بهخصوص در زمینههایی مانند هتلداری، صنایع دستی، خدمات گردشگری، و حمل و نقل.
- حفظ و احیای فرهنگ و سنتها: تمرکز بر گردشگری فرهنگی به حفظ و ترویج فرهنگهای محلی، سنتها، و هنرهای بومی کمک میکند. این امر میتواند به انتقال این میراث ارزشمند به نسلهای آینده و تقویت هویت فرهنگی منطقه منجر شود.
- افزایش آگاهی و جذب سرمایهگذاری: جذب گردشگران داخلی و خارجی به استان فارس نه تنها آگاهی عمومی از اهمیت حفاظت از آثار تاریخی و فرهنگی را افزایش میدهد، بلکه میتواند سرمایهگذاریهای بیشتری را به منطقه جذب کند. این سرمایهگذاریها میتوانند در بهبود زیرساختها و حفاظت از میراث فرهنگی نقش مؤثری ایفا کنند.
- پایداری زیستمحیطی: گردشگری فرهنگی و تاریخی به دلیل تأکید بر حفظ و نگهداری منابع تاریخی و طبیعی، میتواند به عنوان یک صنعت پایدار عمل کند. این نوع گردشگری معمولاً به طبیعت و محیط زیست کمتر آسیب میزند و میتواند الگوی توسعه پایدار در منطقه باشد.
- توسعه فرهنگی و تبادل بینالمللی: گردشگری فرهنگی میتواند به تقویت روابط بینالمللی و تبادل فرهنگی کمک کند. گردشگران خارجی با بازدید از استان فارس، با تاریخ و فرهنگ ایران آشنا میشوند و این ارتباطات میتواند به افزایش درک و دوستی میان ملتها منجر شود.
تمرکز بر صنعت گردشگری فرهنگی و تاریخی در استان فارس میتواند نقش مهمی در توسعه پایدار اقتصادی، حفظ میراث فرهنگی، و تقویت هویت و ارتباطات بینالمللی ایفا کند، تمرکز را از روی کشاورزی صنعتی و فراگیر بردارد و به حفاظت از اکوسیستم این استان کمک کند.