بر خلاف این دیدگاه سنتی که معلولان باید در محیطی بسته و به دور از اجتماع و فعالیتهای فردی و گروهی به استراحت و درمان بپردازند، انجام فعالیتهایی در محیطهای جمعی و باز میتواند در ارتقای رشد جسمی و ذهنی معلولان بسیار کارگشا باشد. یکی از بارزترین نمونههای فعالیتهای فردی و گروهی، ورزش است.
با توجه به شرایط خاص معلولان، نیاز به ورزش و استمرار آن در این قشر بسیار بیشتر از غیرمعلولان احساس میشود. بیتردید ورزش عاملی است که معلولان را در جامعه مشغول و آنان را در انجام فعالیتهای گوناگون مستقل میسازد. امروزه معلولان در سراسر جهان در فعالیتها و مسابقات ورزشی زیادی شرکت کرده و توانمندیها و مهارتهای خود را به جامعه ثابت نمودهاند.
نوشتار حاضر با نگاهی مختصر به تاریخچهی ورزش معلولان، به اهمیت ورزش برای آنان و شرایط مورد نیاز برای ارتقای فرهنگ ورزش در زندگی معلولان ایرانی خواهد پرداخت.
تاریخچه
در طول جنگ جهانی دوم، به سبب اینکه افراد زیادی در اروپا دچار معلولیت گردیدند، این عقیده که ورزش میتواند نوعی کمک به درمان و توانبخشی معلولان باشد رواج یافت. اما در واقع این بعد از جنگ و از سال ۱۹۴۵ به بعد بود که آرام آرام، معلولان وارد عرصههای گوناگون ورزشی گردیدند.
در سال ۱۹۴۸، نورولوژیست آلمانی لوید گاتمن، در بیمارستانی واقع در مندویل (۶۰ کیلومتری شمال لندن) که مخصوص معلولان جنگی بود، ورزش را به عنوان بخشی از درمان بیماران ضایعه نخاعی به کار گرفت. گاتمن در تحقیقی نشان داد که با فعالیتهای بدنی و ورزش میتوان طول عمر افراد معلول را افزایش داد. او کارش را با رشتههای تیروکمان، تنیس روی میز و بیلیارد آغاز و پس از مدتی کوتاه تیمهای ورزشی چوگان و بسکتبال با ویلچر را هم به آنها اضافه نمود. (منبع) از همین جا بود که ایدهی برگزاری مسابقات پارالمپیک در سطح بینالمللی تقویت گردید. پس از آن کشورهای مختلف جهان به برگزاری مسبقات ورزشی برای معلولان همت گمارده و مسابقات پارالمپیک هر سال بهتر از دورهی قبل برگزار شد.
لازم به ذکر است که نخستین مسابقات پارالمپیک در سال ۱۹۶۰ در رم برگزار شد که ۴۰۰ ورزشکار از ۲۳ کشور جهان در آن شرکت کردند. پس از آن در آمریکای شمالی، مرکزی و جنوبی، شاخههای گوناگونی از رشتههای ورزشی برای رشد و پیشرفت ورزش افراد معلول طراحی شد و در سال ۱۹۶۷ اولین سری مسابقات بازیهای ویلچری پان آمریکن برگزار گردید.
کانادا به عنوان یکی از پرچمداران ورزش معلولان در جهان شناخته میشود. اوگن رایمر (Eugene Reimer)، ورزشکار پاراپلژی رکورددار جهان در سال ۱۹۷۳ به عنوان بهترین ورزشکار مرد سال ۱۹۷۳ کانادا انتخاب شد و جوایز خود را به یک ورزشکار معلول اهدا کرد. سه سال بعد اولین سری مسابقات معلولان که شامل بازیهای ویلچری، ورزش نابینایان و قطع عضوها میشد، در ادمونتون برگزار گردید. همچنین در سال ۱۹۷۵، با الگوگیری از بازیهای استوک مندویل در کمبریج، بازیهای اونتاریو با هدف حمایت از ورزشکاران معلول و تشویق آنان به حضور در رقابتهای ملی و بینالمللی برگزار شد. تا سال ۱۹۸۵ بازیهای اونتاریو دو سال یکبار برگزار میشد اما به سبب علاقه و حمایتهای مردمی زیاد و تاثیرات مثبت آن در زندگی معلولان، در سال ۱۹۸۵ وزارت گردشگری کانادا اعلام کرد بازیها هر ساله برگزار شود. استرالیا، انگلیس، آلمان و ژاپن نیز در راستای پیشرفت ورزش معلولان در کشور خود اقدامات زیربنایی بسیاری انجام دادهاند.
چرا ورزش؟
مقولهی ورزش معلولان از این جهت حائز اهمیت است که دارای فواید زیادی در بهبود شرایط ذهنی و جسمی معلولان میباشد. مهمترین این فواید از دید پزشکان و متخصصان عبارتند از:
- جلوگیری از پیدایش زخمهای بستر
- عملکرد بهتر دستگاه گوارش
- ممانعت از افزایش پوکی استخوان
- افزایش قدرت عضلانی
- جلوگیری از پیدایش سنگ مثانه یا کلیه
- تسریع روند توانبخشی و ایجاد اوقات فراغت مفرح و مفید
- بهبود عملکرد دستگاههای تنفسی و گردش خون: تنفس بهتر و تثبیت فشار خون
- پیشگیری از تغییر شکل مفاصل
- کاهش اسپاسم و سختی عضلات و افزایش کلی تعادل بدن
- کاهش اضطراب، تقویت روحیه و سازگاری روانی بیشتر با محدودیتهای حاصل از معلولیت
- جلوگیری از معلولیت بیشتر در معلولان
- جلوگیری از افسردگی و پیری زودرس در افراد معلول
- بالا رفتن میزان امید به زندگی
- کمک به شکلگیری ارتباطات دوستانه میان معلولان در اماکن ورزشی
- افزایش اعتماد به نفس در افراد معلول
- ایجاد ظرفیتهای شغلی برای معلولان در مجموعههای ورزشی
در ایران
با توجه به موارد مذکور، این پرسش پیش میآید که با توجه به اینکه ورزش نقش چشمگیری در بهبود کیفیت زندگی معلولان بر عهده دارد، زندگی معلولان ایرانی تا چه حد با ورزش پیوند خورده است؟
در سال ۱۳۵۹، فدراسیون ورزش معلولان و به دنبال آن فدراسیون ورزشهای معلولان ایران در سال۱۳۸۰ تاسیس گردید. در همین سال نیز با تلاشهایی که توسط اعضای این فدراسیون صورت پذیرفت، روز ۱۶ مهرماه به عنوان روز ملی پارالمپیک در تقویم رسمی کشور ثبت شد.
از همان سالها مشکلات بسیاری که بر سر راه ورزش معلولان وجود داشت، عمدتاً توسط خود ورزشکاران عنوان گردید که تاکنون دستنخورده باقی مانده است. به عنوان مثال در ۲۶ آذر ۱۳۸۵، خبرگزاری مهر در مصاحبهای که با چند ورزشکار معلول و جانباز و چند مسئول این حوزه انجام داد، به تبعیض بین رشتههای ورزشی و به انزوا رفتن ورزش معلولان اشاره کرد. همچنین در این گزارش، به هزینههای بالای ورزش برای معلولان، نبود امکانات ورزشی، پرداخت نکردن پاداشهای قهرمانان مسابقات جهانی و کشوری، هدر رفتن استعدادهای ورزشی در میان معلولان جامعه و نبود مربی در رشتههای مختلف ورزشی برای معلولان پرداخته شده است.
در سه دههی گذشته ورزشکاران معلول ایرانی در مسابقات مختلف موفق به کسب مقامهای گوناگون ملی و بینالمللی شدهاند. با وجود این مسائلی چند باعث گردیده که ورزش معلولان نتواند در شهرها و سطوح مختلف جامعه جای باز کند. نگاههای دینی و جنسیتی موجود در جامعه به خودی خود، زنان و دختران معلول جامعه را با محدودیتهای زیادی مواجه میسازد. این نوع نگاه در بادی امر امکان شرکت در بسیاری از مسابقات ورزشی را برای زنان معلول از بین میبرد. همچنین محدودیتهایی مثل حجاب اجباری، سختی ورزش برای این دسته از معلولان را دوچندان میکند.
مسئله دیگر، دیدگاه ملیمحوری به ورزش است که سبب میشود ورزش تا آنجایی کارآمد باشد که به اصلاح “پرچم کشور را در عرصههای مختلف به اهتزاز درآورد”.
این دیدگاه به این امر منتهی شده که مسئولین کشور تنها به بزک کردن یک تیم و فرستادن آن به مسابقات برای شرکت در یک رویداد خاص بسنده کنند. امری که مختص ورزش معلولان نیست و در تمامی سطوح ورزشی کشور مشاهده میشود. جالب اینجاست که برای تحقق همین دیدگاه نیز، کمکاریها و غفلتهای زیادی صورت میگیرد که تعداد زیادی از ورزشکاران را به فکر مهاجرت به سایر کشورها میاندازد. به عبارت دیگر در این دیدگاه که دیدگاه غالب در جمهوری اسلامی است، ورزش نه برای اینکه برای معلولان فواید بسیاری دارد بلکه تنها برای اعادهی حیثیتی واهی از طریق شرکت در مسابقات بینالمللی ارزش دارد. عدم توجه مسئولان به ورزشکاران معلول را میتوان از صحبتهای سمیرا خالقی، ملی پوش بسکتبال با ویلچر که اهل زنجان است دریافت:
از جمله مشکلات قشر معلولان، نبود مناسبسازی کافی در مکانهای مختلف است چرا که برای تردد با مشکلات عدیدهای مواجه هستیم. بهترین رویداد زندگی ورزشی من حضور در مسابقات والیبال نشسته پارالمپیک ریو بود که مقام پنجم را کسب کردیم که حس و حال آن وصف ناشدنی است. یکی از آرزوهایم این است که همین حس در بسکتبال با ویلچر دوباره تکرار شود و امیدوارم چنین چیزی رخ دهد، هر چند در سال ۲۰۱۴ در مسابقات پاراآسیایی مدال نقره رقابتها را کسب کردیم اما حس حضور در مسابقات پارالمپیک چیزی دیگری است و نمیتوان آن را توصیف کرد. حضور یک معلول در ورزش از ابعاد روحی و روانی تاثیرات فراوانی دارد. توصیه میکنم معلولان علاقهمند وارد این عرصه شده و به فعالیت بپردازند، به طوریکه اکنون هم در عرصه ورزش و هم تحصیل موفق هستم و احساس خوبی دارم. سال گذشته و امسال در اردوی تیم ملی حضور داشتم اما هیچکدام از مسئولان استانی سراغی از ما نمیگیرند و از طرفی امکانات لازم در اختیار ورزشکاران معلول قرار داده نمیشود، به عنوان مثال هزینههای بدنسازی و مکملها را خودم پرداخت میکنم و در واقع میتوان گفت نگاه ویژهای به ما وجود ندارد.
با توجه به صحبتهای سمیرا خالقی که بارها از زبان دیگر معلولان ورزشکار ایرانی شنیده شده، به راحتی میتوان نتیجه گرفت حال که جامعه و حکومت اینچنین به معلولان ملیپوش بیتوجهی میکنند، عملاً برای سایر معلولان در شهرستانهای مختلف، امکان ورزش وجود ندارد که این امر آنان را از تمامی فواید ورزش که برای آنان ضروری است محروم میسازد.
وجود شرایط نامناسب اقتصادی، تمرکزگرایی، دیدگاههای سنتی و عدم مناسبسازی از عوامل بازدارنده در مسیر پیشرفت ورزش معلولان به شمار میرود. اگر چه باید در نظر داشت که اقدامات مفید ولی محدودی مثل ساخت مجموعه فرهنگی-ورزشی جانبازان و معلولان در تهران نیز صورت گرفته که با توجه به جمعیت زیاد معلولان و پراکندگی آنان در شهرهای مختلف، ناکافی مینماید.
با توجه به موارد ذکر شده به نظر میرسد برای گسترش فرهنگ ورزش معلولان، در مرحلهی اول پیشرفت تئوریک و علمی در این زمینه لازم است. امری که با انجام تحقیقات نظری و علمی مربوط به حوزهی ورزش معلولان تحقق خواهد پذیرفت. تخصیص بودجه برای ایجاد امکانات تفریحی-ورزشی و پیشرفت تکنولوژیک برای دستیابی به تجهیزات مورد نیاز برای ورزش معلولان، از دیگر موارد مورد نیاز در مسیر رشد ورزش معلولان ایرانی است. اردمان در مقالهای به معرفی برخی از پیشرفتهترین تجهیزات ورزشی و ورزشگاههای ویژه معلولان پرداخته است.