ناشران کتاب در کردستان علاوه بر مشکلاتی از قبیل سانسور، تأخیر در صدور مجوز، افزایش هزینههای چاپ و کمبود مخاطب که امروزه در فضای کلی صنعت نشر ایران رؤیت میشوند، با مشکلات دیگری نیز دست به گریباناند. نبود امکانات زیربنایی چاپ و پخش، درکنار نگاه امنیتی به کتابهای کُردی و همچنین عدم آموزش با زبان مادری، از طرفی هزینههای نشر را افزایش و سودآوری آن را کاهش داده و از طرف دیگر موجب ریزش مخاطبان کتابهای کُردی شده است. ناشران شهرستانی هم از امتیاز نشرهای بزرگ، خصوصاً متمرکز در تهران، و نیز رانتهای دولتی بیبهرهاند و هماینکه میبایست آسیبهای ناشی از ناکارآمدی سیاست فرهنگ، سوءمدیریت و بحرانهای اقتصادی در ایران را تحمل کنند. در کنار همۀ این مشکلات، قانون معافیت مالیاتی ناشران که از سالها پیش مطرح بوده، به دلیل تفسیرهای سلیقهای ممیزان سازمان مالیات، جز درمواردی معدود مالیات را از دوش این ناشران برنداشته است. این روزها که دولت سیزدهم لایحه معافیت مالیات ناشران را برای سال جدید از ۱۰۰ درصد به ۲۵ درصد کاهش داده، مانع جدیدی پیش روی ناشران قرار داده است.
سرمایۀ مؤلف بر پیشانی کتاب
«میانگین تیراژ کتاب کُردی به ۲۰۰ نسخه نمیرسد، میانگین فروش از این هم حتی بسیار پایینتر است.» اینها صحبتهای یک ناشر کُرد در ایران است. او البته تأکید میکند آمار مشخصی در این زمینه وجود ندارد ولی برحسب سالها تجربه در این حوزه، ارزیابی مثبتی از نشرکتابهای کُردی ندارد. به گفتۀ این ناشر، عمدۀ کتابها با سرمایهگذاری مؤلف و مترجم منتشر میشوند، چراکه «ریسک سرمایهگذاری برای کتابی که زبان آن در آموزش رسمی جایی ندارد بسیار بالاست.» او در توضیح به «زمانه» میگوید:
فارغ از مسائل کلی که بر فضای فرهنگی ایران حاکم است، یکی از دلایل سرمایهگذاری نویسنده و مترجم، کمبود مخاطب است. این کمبود مستقیماً به عدم آموزش با زبان مادری برمیگردد. وقتی از آموزش با زبان مادری حرف میزنیم، منظورمان فقط توانایی خواندن و نوشتن نیست بلکه درک زبان تخصصی است. یعنی مخاطب باید بتواند برای مثال کتاب فلسفی و علمی را با زبان مادری خود بخواند و از اصطلاحات و استدلالها سر دربیاورد.
او در ادامه توضیح میدهد:
هر زبانی یک سطح عمومی و یک سطح تخصصی دارد. بیشتر کتابها با زبان تخصصی نوشته میشوند. مشخص است که زبان تخصصی مخاطب کمتری دارد. حالا شما زبانی را در نظر بگیرد که با آن هیچ تخصصی آموزش داده نمیشود، کاملاً طبیعی است مخاطب آن کمتر شود. بنابراین ناشر برای پایین آوردن ریسک ناچار است مستقیم به مولف و مترجم پیشنهاد سرمایهگذاری بدهد. برای مولف هم بازگشت سرمایه ندارد. از تعداد اندک تیراژ، یک قسمت به دوستان و آشنایان هدیه داده میشود، تعداد اندکی فروخته میشوند و تعداد زیادی هم در انبار ناشر یا خانه مؤلف خاک میخورند.
این ناشر همچنین یکی از موانع توسعۀ نشر در کردستان را محدود کردن گسترۀ چاپ آثار عنوان میکند. به گفتۀ او اگر گستره فعالیت بیشتر شود، حتی ناشران کوچک شهرستانی هم میتوانند از صنعت نشر ببرند. او به «زمانه» میگوید:
همه میدانیم در کل ایران برخی موضوعات و محتواها با سانسور شدید روبهرو هستند، در کردستان نه تنها سانسور دولتی به قوت خود وجود دارد بلکه موضوعات دیگری هم از جمله کتابهای مذهبی اهل تسنن، تاریخ کردستان، سیاست در کردستان و یا هر موضوعی که به این مسائل مربوط باشد با نگاه امنیتی سنجیده میشود. از طرف دیگر، چون آموزش رسمی توجهی به زبان کُردی نشان نمیدهد، ما هم نمیتوانیم کتابهای درسی و آموزشی در این زمینه منتشر کنیم. به این ترتیب بخش بزرگی از مخاطبان کتاب کُردی به کل حذف میشوند. اگر مثلاً حق آموزش با زبان مادری در ایران وجود داشت، ناشران کُرد میتوانستند هم برای تعداد گستردهای از دانشآموزان کتاب درسی و آموزشی منتشر کنند، هم اینکه این دانشآموزان در آینده مخاطب کتابهای عمومی میشدند.
به گفتۀ ناشران کردستانی یکی دیگر از علل افزایش هزینۀ چاپ کتاب در این مناطق، نبود چاپخانههای پیشرفتۀ برای انتشاراتیهاست. بخشی از صحافی و چاپ اثر به خارج از شهرهای کردستان منتقل میشود و هزینۀ اضافهای بر ناشر تحمیل میکند. این ناشران میگویند عدم ارائۀ تسهیلات ویژه به خصوص برای کارگاههای چاپ یکی از دلایل بیرغبتی برای تأسیس چاپخانه با امکانات کافی است.
اما سرمایهگذاری در نشر کتاب فقط محدود به فرایند اخذ مجوز و چاپ اثر نزد ناشر نیست. برخی از نویسندگان باید جداگانه هزینۀ طراحی جلد، صفحهآرایی، ویرایش و پخش کتاب را هم بپردازند. از آنجایی که ناشران شهرستانی عمدتاً ناشران کوچک با فعالیت محدود هستند و چاپ کتاب بازگشت سرمایه آنچنانی ندارد همه یا بخشی از هزینههای انتشار بر عهدۀ مولف خواهد بود. یکی از نویسندگان کُرد که تاکنون سرمایۀ هر پنج اثر تالیفی خود را شخصاً پرداخت کرده است، در این زمینه به «زمانه» میگوید:
به نظرم تعداد نویسندهای کُردی که هزینۀ چاپ و پخش اثر را پرداخت نمیکنند، یعنی ناشر سرمایهگذار آنهاست به تعداد انگشتان دو دست نمیرسد. یا باید مستقیم همۀ هزینهها را به عنوان نویسنده گردن بگیری یا با توافقی که با ناشر داری، مثلاً از ۲۰۰ نسخه، سود ۱۵۰ نسخه به ناشر برسد و سود ۵۰ نسخه هم به نویسنده. این ۵۰ نسخه را هم نویسنده خودش باید به فروش برساند. به عبارتی اگر سرمایهگذار خود ناشر هم باشد، به جای پرداخت حقالتالیف نسخههایی از کتاب را به خودتان برمیگرداند. معمولاً هم از فروش این نسخهها چیزی عاید نویسنده که وقت و انرژی و توانش را صرف تالیف کرده نمیشود.
هزارتوی معافیت از مالیات
افزایش هزینههای نشر و همچنین کمبود مخاطب، صنعت نشر در کردستان را با مشکلات فراوانی روبهرو کرده است. براساس قانون مالیاتی ماده واحده ۱۳۹، همه فعالیتهای انتشاراتی، مطبوعاتی، قرآنی، فرهنگی و هنری که دارای مجوز «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» هستند، از پرداخت مالیات معافاند. این معافیت مالیاتی از سال ۱۳۹۴ با اصلاح آییننامه مالیاتی تبدیل به «مالیات با نرخ صفر درصد» شد. اردیبهشت سال گذشته در نشست «بررسی وضعیت مالیات نشر کتاب»، عباس حسینی نیک، مدیرمسئول انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی با اشاره به دستهبندی مالیاتی ناشران در سه گروه گفته بود:
ناشران برای ارائه تکالیف مالیاتی در سه گروه تقسیمبندی میشوند. این گروهها شامل، افراد دارای درآمد بالای ۵۵ میلیارد ریال، افراد دارای درآمد ۱۸ میلیارد ریال، مساوی این رقم تا ۵۵ میلیارد ریال و افراد با درآمد کمتر از ۱۸ میلیارد ریال هستند. این گروهها تکالیف مالیاتی متفاوتی دارند.
در همین نشست حمید داودی، معاون دفتر حقوقی سازمان امور مالیاتی کشور، با بیان اینکه تقدیم اظهارنامۀ مالیاتی شرط برخوداری از ارائه تسهیلات مالیاتی در بخش ناشران است، خاطرنشان کرده بود:
اگر ناشری کمتر از سقف تعیین شده در گروههای مالیاتی درآمد داشته باشد و اظهارنامه پر نکند، مشمول نرخ صفر یا معافیت مالیاتی نمیشود.
اما در حالی که در سالهای ابتدایی دهه ۹۰ تلاش فراوانی برای اجرایی شدن معافیت مالیاتی ناشران شده بود و طبق گزارشها پس از یک دهه حداقل در ظاهر اجرایی شد، اخیراً دولت ابراهیم رئیسی در لایحه پیشنهادی بودجه ۱۴۰۳ به مجلس، معافیت مالیاتی ناشران از ۱۰۰ درصد را به ۲۵ درصد کاهش داده است. این لایحه هنوز توسط مجلس تصویب نشده است.
باوجود اینکه در قانون فعلی شرط فعالیت در نشر کتاب، ناشر را از پرداخت مالیات معاف میکند اما برخی ناشران همواره در این سالها از تفسیرهای سلیقهای ممیزان مالیاتی گلایه داشتهاند. آنها میگویند برای معافیت از مالیات باید پیششرطهای لازم توسط سازمان مالیات تایید شود وگرنه معافیت از مالیات وجود ندارد. یکی از ناشران در کردستان به «زمانه» میگوید:
اظهارنامۀ مالیاتی باید با مستندات و مدارک دقیق ارائه شود و هیچ شبههای در آن نباشد تا ناشران مشمول معافیت از مالیات شود. این اظهارنامۀ دقیق هم نیاز به وجود حسابدار و یک سری کاغذبازی خستهکننده دارند. نشر کتاب درآمد آنچنانی در کردستان ندارد، پس درآمد من اجازه نمیدهد که حسابداری استخدام کنم که به همۀ چموخمهای سازمان مالیات وارد باشد تا نشرم را از مالیات معاف کند. از طرف دیگر، قانونی که برای معافیت تعیین کردهاند یک سری مقررات سختگیرانهای دارد که خیلی از ناشرها نمیتوانند از دستش خلاص شوند. وقتی قانون مثبتی وضع میکنند آنقدر اما و اگر برایش میتراشند تا کمترین افراد را شامل شود.
به گفتۀ معاون دفتر حقوقی سازمان امور مالیاتی کشور، ناشران برای بهرهمندی از تسهیلات مالیاتی باید اطلاعات هویتی، مکانی، مجوزهای فعالیت اقتصادی، درآمد مشمول مالیات و بخشودگیهای مالیاتی، معافیتهای قانونی، خلاصه درآمد و موجودی مواد در پایان دوره، صورت هزینه و درآمدهای شغلی ناشر و شرکا، و همچنین اطلاعات حسابهای بانکی را به سازمانهای مالیاتی ارائه کنند. حمید داودی همچنین تاکید کرده: «طبق آییننامه ۱۶۹ مکرر، اداره مالیاتی به همه حسابهای افراد حقیقی و حقوقی دسترسی دارد اما بهتر است اظهارنامه واقعی باشد تا مورد پذیرش قرار بگیرد.»
یکی از ناشران کردستانی در گفتوگو با «زمانه» میگوید:
معافیت مالیاتی ناشران تنها نقطۀ قوت صنعت نشر در ایران است. هرچند برای خیلی از ناشران رعایت نمیشود و دردسرهای خودش را دارد. اما وقتی از طرفی هزینههای چاپ و نشر هر روز بیشتر میشود، ناشر مجبور است قیمت پشت جلد را افزایش دهد، قیمت بالای کتاب هم مخاطب را کاهش میدهد، در نتیجه سودکمتری نصیب ناشر میشود. حالا با این همه مشکل که در نشر وجود دارد، به جای اینکه فضا را برای فعالیت ناشرها امنتر کنند، مثلاً سانسور کتاب را بردارند، قیمت کاغذ و هزینۀ چاپ را کاهش دهند، قوانین بیشتری برای محدودسازی نشر مطرح میکنند! من انتشاراتی کوچکی دارم، درآمد خاصی هم ندارد، برحسب همین قانون معاف از مالیات ناشران، تاکنون مالیات پرداخت نکردم، ولی در صورت تصویب قانون جدید باید مالیات پرداخت کنم. پس من هم ناچار خواهم شد در قیمت کتاب یا قرارداد با نویسنده، مالیات را از این به بعد لحاظ کنم. این یعنی باز قیمت کتاب بالاتر میرود و مخاطب آن کمتر میشود.
آمار رسمی از نشر کتاب کُردی در ایران وجود ندارد، اما به گفتۀ ناشران چاپ آثار کُردی به نسبت سالهای گذشته رونق بیشتری گرفته است. ناشران و فعالان عرصۀ کتاب میگویند این رونق ارتباطی به بهبود وضعیت نشر در کردستان و یا سیاستهای فرهنگی حاکمیت ندارد، بلکه دلیل آن اقبال نویسندگان و خوانندگان به کتابهای کُردی است. اگرچه تعداد آثار منتشر شده به نسبت گذشته رقم بالاتری دارد ولی ناشران و کتابفروشیها استقبال مخاطب را پایین ارزیابی میکنند. آنها میگویند ایجاد موانع جدید چون حذف معافیت صددرصدی از مالیات، نرخ کتاب را بیشتر از پیش بالا میبرد و موجب ریزش بیشتر خوانندگان میشود.