دریافت تراکت تبلیغاتی «دی‌جی بازیافت» در خروجی ایستگاه مترو ولیعصر فقط بهانه‌ای بود برای تحقیق بیشتر در مورد زباله‌های الکترونیکی. در این تراکت با این جمله که «کامپیوتر و تجهیزات الکترونیکی خودتون رو به پول تبدیل کنید» توضیح داده شده که زباله‌های الکترونیکی چیست و چرا باید آن‌ها را بازیافت کرد تا «دومرتبه به چرخه‌ی استفاده بازگردند». همچنین لیستی از قیمت اقلام بازیافتی آمده است تا احتمالاً انگیزه‌یِ مخاطبان خود را افزایش دهد: «کامپیوتر قدیمی ۲۵۰ هزار تومان، گوشی موبایل ۵۰ هزار تومان، دوربین عکاسی ۲۰ هزار تومان و …».

زباله‌ی الکترونیکی یا e-waste یکی از مشکلات جهان کنونی است و سالانه حجم بسیاری سیم و خازن و هارد و باطری و کِیس و مادربورد و … مستهلک که به کار کسی نمی‌آید دور ریخته می‌شود. اما به باور بازیافت‌کنندگان این دورریختنی‌ها قابل بازیافت‌اند که هم «صرفه‌ی اقتصادی» دارد و هم از آلودگی محیط‌ زیست کم می‌کند. این واقعیتی است که در نگاه اول توجه هر رهگذری را جلب می‌کند. چه خوب و چه بهتر از این!

کمی جست‌وجو در فضای مجازی که این روزها برای بسیاری از مردم دسترسی‌پذیر است مزایا و معایب این اقدام را نشان می‌دهد. همچنین اعداد و ارقامی را آشکار می‌کند که حاکی از بازار بزرگی برای این کسب‌و‌کار قدیمی در سطح جهان و بازاری نوظهور در ایران است.

یکی از گزارش‌های موجود در این زمینه می‌گوید جهان در سال ۲۰۱۹ حجمی معادل ۵۳٬۶ میلیون تن زباله‌ی الکترونیکی تولید کرد و پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۳۰ این میزان ۴۰ درصد افزایش یابد. به عبارت دیگر در سال ۲۰۱۹ هر فرد ساکن در کره‌ی زمین به طور میانگین ۸ کیلوگرم زباله‌ی الکترونیکی ایجاد کرده است و البته طبیعی است که زباله‌ی ایجاد شده توسط یک فرد ساکن در آمریکا با فردی در یکی از کشورهای جنوب جهانی قابل مقایسه نیست. در همین سال ۶٬۹ میلیون تن زباله‌ی الکترونیکی فقط در آمریکا تولید شد که این میزان تقریباً ۱۹ برابرِ وزن برج ۱۰۲ طبقه‌ایِ امپایر استیت در منهتنِ نیویورک است. موادخام موجود در زباله‌های دورریخته‌شده در سال ۲۰۱۹ حدود ۵۷ میلیارد دلار ارزش داشت که کمتر از ۱۸ درصد از آن یعنی ۱۰ میلیارد دلار به‌درستی بازیافت شد.

زباله‌های الکترونیکی حاوی مواد سمی و مخرب برای سلامتی افراد و محیط‌ زیست است. برای مثال وقتی یک کارگر مانیتور LCD را می‌شکاند حجمی از بخار گوگرد در هوا پخش می‌شود، همچنان که بازیافت باتری‌های لیتیومی یونی ممکن است برای بازیافت‌کنندگان خطر آتش‌سوزی ایجاد کند و اگر قرار باشد ماسک یا دیگر امکانات بهداشتی در اختیار این افراد گیرد بازیافت این زباله‌ها دیگر چندان «مقرون به صرفه» نخواهد بود.

Ad placeholder

همچنان که تهیه‌ی «مواد خام» و «تولید» این وسایل الکترونیکی خصلت «جهانی» دارد و در گستره‌ای از کشورها صورت می‌گیرد، «بازیافت»شان هم جهانی است. این کودکان، زنان و کارگران ارزان و فاقد استاندارهای بهداشتی و ایمنی در کشورهای در حال توسعه هستند که در «تقسیم کار جهانی» این وظیفه را بر عهده گرفته‌اند.

از همین روست که معاهده‌ی بازل در سال ۱۹۸۹ صادرات این زباله‌ها به کشورهای در حال توسعه را ممنوع کرد. ایالات‌ متحده هرگز آن را تصویب نکرد و در گزارش دیگری گفته می‌شود شرکت‌های ذی‌نفعی مانند Total Reclaim تلاش کردند با دروغ و کلاهبرداری به نحوی قانون را دور بزنند؛ ازجمله این‌که ادعا کردند زباله‌ای که صادر می‌شود «الکترونیکی» نیست بلکه پلاستیک و موارد دیگر در این وسایل موجود است. ادعایی که با فعالیت گروه‌های مردمی و غیرانتفاعی مبنی بر کار گذاشتن ردیاب در برخی از زباله‌های التکرونیکی رد شد و نشان داد چگونه مانیتورهای LCD مستهلک در ایالات متحده، بارِ کانتینر کشتی‌های اقیانوس‌پیما شدند و سر از هنگ کنگ و تایلند درآوردند.

زباله‌های الکترونیکی شامل مواد گوناگونی هستند: فولاد، پلاستیک، آلومینیوم، مس، طلا، نقره، پالادیوم، سرب، آرسنیک، کادیوم، بریلیوم و …. بازیافت عناصر کمیاب موجود در این زباله‌ها – عناصری مانند نئودیمیم موجود در بلندگوهای تلفن همراه – هم بسیار سخت است و هم جداسازی آن‌ها نیازمند استفاده از مواد شیمیایی و اسیدهای سمی است و این کار مقادیر زیادی گاز زباله حاوی اسید کلریدریک ایجاد می‌کند.

بخشی از این زباله‌ها که قابل بازیافت نیست در زمین دفن می‌شود. بارندگی در محل دفن زباله‌ها اکوسیستم را تخریب می‌کند و آلودگی پوشش گیاهی و خطراتی برای زندگی حیوانات و ساکنان آن مناطق به همراه می‌آرود.

گزارش مذکور ادعا می‌کند «تا زمانی که محصولاتی مانند تلفن‌ها و تبلت‌ها عمر طولانی‌تری داشته باشند، اپل، گوگل، سامسونگ و دیگران می‌توانند کارهای بیشتری برای رفع این مشکل زباله‌های الکترونیکی انجام دهند و مصرف‌کنندگان باید هنگام خرید و دور انداختن دستگاه‌های خود مسئولیت بیشتری داشته باشند» و راهکاری که ارائه می‌دهد «حق تعمیر وسایل الکترونیکی» است.

پیش‌فرض این ادعا ناتوانیِ کنونی شرکت‌های ساخت وسایل الکترونیکی در ساخت وسایلی با طول عمر بالاست؛ پیش‌فرضی کاملاً نادرست چرا که این هدف دهه‌هاست که محقق شده است اما نیاز این شرکت‌ها به سود روزافزون است که مانع از آن و در‌عوض به‌کارگیری راهبرد «خرابیِ برنامه‌ریزی‌شده» (Planned Obsolescence) است.

مستندی در همین مورد نشان می‌دهد که شرکت‌ها از چه سازوکارهای برای کم‌کردن طول عمر تولیدات خود استفاده می‌کنند؛ سازوکارهایی مانند ساخت باتری‌های تعویض‌ناپذیر و یا استفاده از پیچ‌های اختصاصی در نوع خاصی از گوشی‌ها که فقط خودِ این شرکت‌ها قادر به تعویض و تعمیر آن‌ها هستند.

شرکت‌ها از سویی کالاهای خود را به گونه‌ای طراحی می‌کنند که پس از یک دوره‌ی زمانی مشخص خراب و فرسوده شوند و از سوی دیگر با تنوع کالا، بازاریابی، تبلیغات و اغوای مشتری برای خرید کالایی جدید، این نیاز را ایجاد می‌کنند که شهروندان کالایشان را حتی اگر خراب نباشد دور بیندازند و کالای جدیدتر و مدروزتری را بخرند.

سالفروش به واحد میلیون
۲۰۰۷۱۲۲.۳۲
۲۰۰۸۱۳۹.۲۹
۲۰۰۹۱۷۲.۳۸
۲۰۱۰۲۹۶.۶۵
۲۰۱۱۴۷۲
۲۰۱۲۶۸۰.۱۱
۲۰۱۳۹۶۹.۷۲
۲۰۱۴۱۲۴۴.۷۴
۲۰۱۵۱۴۲۳.۹۰
۲۰۱۶۱۴۹۵.۹۶
۲۰۱۷۱۵۳۶.۵۴
۲۰۱۸۱۵۵۶.۲۷
۲۰۱۹۱۵۴۰.۶۶
۲۰۲۰۱۳۵۱.۸۴
۲۰۲۱۱۴۳۳.۸۶
۲۰۲۲۱۳۹۵.۲۵
۲۰۲۳۱۳۳۹.۵۱
فروش جهانی گوشی‌های هوشمند به کاربران بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۳ منبع: Gartner

برای مثال شرکت اپل در سال ۲۰۲۰، پنج نوع گوشی آیفون جدید و شرکت سامسونگ ۱۵ نوع گوشی متنوع معرفی کرد. در سال ۲۰۱۹ اپل ۹۶٬۲ میلیون عدد گوشی و سامسونگ حدود ۲۹۶میلیون فروخته است. در همین سال در مجموع بیش از یک میلیارد و ۵۴۰ میلیون گوشی هوشمند در جهان در جهان فروخته شده است. تعداد گوشی‌های هوشمندی که در سال ۲۰۲۳ در سراسر جهان فروخته شدند به بیش از یک میلیارد و ۳۳۹ میلیون می‌رسد.

بنابراین ساخت وسایل الکترونیکی همچنان که در حوزه‌ی تولید مبتنی بر سطح بالایی از استثمار نیروی کار در سراسر جهان است و در حوزه‌ی مصرف، مردم را به مصرف‌گرایی بیشتر و خرید وسایل با عمرمفید کوتاه تشویق می‌کند، در حوزه‌ی بازیافت نیز هم از نیروی کار ارزان کشورهای فقیر استفاده می‌کند و هم منشأ آلودگی محیط‌ زیست برای زندگی انسان، طبیعت و حیوانات است.

Ad placeholder

پژوهشی در این زمینه نشان می‌دهد شرکت اپل برای ساخت گوشی اپل به منابع خام سرتاسر جهان نیاز دارد و نرخ استثمار کارگران در این شرکت ۲۴۵۸ درصد یعنی ۲۵ برابر بیشتر از کارگران نساجی انگلستان در قرن نوزدهم است.

آن‌چه در زندگی روزمره خود در ایرانِ امروز شاهدیم همانند سیاست‌های کلان تر اقتصادی فقط شمه‌ای از آن چیزی هستند که پیش‌تر در مناطق دیگر جهان پیاده شده و آثار و نتایج خود را به جا گذاشته‌اند. بنابر محتوای تراکت تبلیغاتی که در ابتدای مطلب به آن اشاره شد باید از خود بپرسیم وقتی بازیافت زباله‌های الکترونیکی در ایالات متحده تا این حد به کارگران و محیط‌ زیست آسیب می‌رساند در کشور ما چه وضعیتی در انتظار ماست؟