یکی از شاخص‌های سنجش رشد و افول فرهنگ در جوامع وضعیت کتابخانه‌های عمومی است. کتابخانه‌ها بر رشد و توسعه‌ی اقتصادی، مهارت‌های فرهنگی تمامی اقشار اجتماعی، از زنان خانه‌دار و خوداشتغال گرفته تا دانشگاهیان و کودکان و نوجوانان اثرگذار است. ایران در بین کشورهای اسلامی و کشورهای منطقه دارای رتبه‌ی بالایی در تعداد کتابخانه‌ است اما کیفیت کتابخانه‌ها و منابع موجود در آن‌ها به دلیل نگاه و ساختار ایدئولوژیک که فرهنگ را امری در خدمت بازتولید ارزش‌های خود می‌داند افت کرده است. کار به آنجا رسیده که اگر نگوییم کتابخانه‌ها در اغلب شهرهای بزرگ در حالت نیمه‌تعطیل قرار دارند، در هر حال از رونق چندانی برخوردار نیستند.

تولد و رشد کتابخانه‌ها

اگر از اولین کتابخانه‌های جهان باستان -که مورخان آن را به تمدن سومر و گِل‌نوشته‌های آن می‌رسانند- بگذریم، قدیمی‌ترین کتاب‌خانه‌ها را باید در مراکش، کتابخانه القراویین، کتابخانه دانشگاهی سوربن، کتابخانه ملی فرانسه و کتابخانه کلیسای جامع ولز و… سراغ گرفت که کتابخانه‌های امروزی بر آن پایه استوارند. در اواسط قرن هجده میلادی، کتابفروشان نسخه‌های اضافی کتاب‌هایشان را به کسانی که توانایی خرید کتاب نداشتند کرایه می‌دادند. یعنی کتاب را به مدت محدودی در قبال مبلغی به‌عنوان سپرده به افرادی می‌دادند که خواهان آن کتاب بودند و پس از تحویل کتاب، مقداری از آن سپرده بابت حق کرایه کتاب کم می‌شد و مابقی پول به امانت گیرنده تحویل داده می‌شد. پس از این بود که در انگلستان قانونی درباره چگونگی امانت دادن کتاب مصوب شد. «قانون کتابخانه‌های عمومی مصوب سال ۱۸۵۰، در واقع ابتکار کسانی بود که با آموزش و اشاعه دانش مفید به دنبال بهبود وضع زندگی طبقات پایین‌تر بودند. در حال حاضر گفته می‌شود که «ایران دارای بزرگ‌ترین سیستم کتابخانه عمومی در جهان اسلام است و در حال حاضر ۲۷۳۵ کتابخانه عمومی با زیربنای ۱۱۲۷۸۶۵ مترمربع و با بیش از ۴۵ میلیون نسخه منابع کتابخانه‌ای در ایران وجود دارد. گذشته از کتابخانه‌های عمومی، کتابخانه‌های دانشگاهی، کتابخانه‌های مربوط به نهادهای خاص مثل شهرداری وجود دارد که البته تمام کتابخانه‌ها متعلق به هر جایی که باشند زیر نظر نهاد کتابخانه‌های عمومی اداره می‌شود که به ظاهر نهادی غیردولتی و مستقل است. از آن‌جا که کتابخانه‌های عمومی توسط هیئت امنا اداره می‌شود نگاهی به فهرست اعضای آن نشان می‌دهد که این نهاد نه تنها مستقل نیست، بلکه وابستگی تام و تمامی به سیاست‌های ممیزی کتاب اداره ارشاد اسلامی دارد.

کتابخانه‌های عمومی در ایران و منابع مالی آن‌ها

بر اساس آمار نهاد کتابخانه‌هاى عمومى تا پایان سال ۱۳۹۸، حدود ۶ هزار کتابدار با ۶۰ نوع خدمت در کتابخانه‌های عمومی کشور کار می‌کنند. منظور از خدمات کتابخانه‌ای، برنامه‌های فرهنگی و برنامه‌هایی با مشارکت جمعی است که در کتابخانه‌ها برگزار می‌شود. بر همین اساس، انواع کتابخانه‌ها در ایران به سه دسته‌ تقسیم می‌شود:

 ۱- کتابخانه‌های نهادی، (کتابخانه‌هایی که نهاد کتابخانه‌های عمومی خودش آن‌ها را ساخته یا تکمیل کرده است، کتابدار تعیین و هزینه‌های جاری آن را تأمین می‌کند).

 ۲- کتابخانه‌های مشارکتی (که یک سازمان یا شخص یا گروهی، ساختمانی را به مدت محدود برای استفاده کتابخانه‌ای در اختیار نهاد کتابخانه‌های عمومی می‌گذارد و خود آن را اداره می‌کنند. کتاب‌ها باید زیرنظر نهاد کتابخانه‌ها تأمین شود ولی هزینه‌های کتابدار و همه هزینه‌های مربوط را خودشان تأمین می‌کنند).

 ۳- کتابخانه‌های مستقل (که از نهاد کتابخانه‌های عمومی مجوز دارند و تعداد آن‌ها بسیار کم است). این کتابخانه‌ها اغلب شخصی است و افراد یا ورثه‌ی افراد اهل کتاب، علاقه‌مندند که دیگران را کتاب‌‌های کتابخانه‌یشان را بهره‌مند کنند ولی متأسفانه به‌خصوص در سال‌های اخیر با چنان محدودیت‌ها و سنگ‌اندازی‌هایی مانند ایجاد سالن‌های جداگانه مطالعه برای زنان و مردان، ممیزی کتاب‌های موجود و نظارت شدید بر آن‌ها  مواجه‌اند که اغلب تعطیلی کتابخانه را ترجیح می‌دهند.  

  با وجود اقتصاد وابسته به نفت و رانت و سیاست‌های ضدفرهنگی نظامی ایدئولوژیک، کتابخانه‌های ایران نه تنها دیگر نقشی در توسعه اقتصادی ندارند که بیشتر شبیه اتاق خالی پرتزئینی است تا از دور چشم‌ها را خیره کند و در درون تهی باشد.

کتابخانه‌های عمومی ایران بعد از انقلاب دو دوره را از سر گذرانده است: دوره اول، تا سال ۱۳۸۲ که این نهاد زیر نظر وزارت ارشاد اسلامی بوده است. این دوره، خود، به دو دوره‌ی تحکیم حاکمیت در سال‌های دهه ۱۳۶۰ و بعد از آن تقسیم می‌شود. در سال‌های دهه ۱۳۶۰ هنوز کتاب‌‌خانه‌ها به‌طور کامل «پاکسازی» نشده بودند و فقط با عجله بعضی کتاب‌ها را با مهر ممنوعه از مخازن کتاب‌خانه‌ای جمع‌آوری کردند. اغلب کتابداران دهه‌ی شصت و اویل دهه‌ی هفتاد، در هر کتابخانه‌ی شهر و روستا و حتی کتابخانه‌های دانشگاهی، اتاقک‌هایی را به یاد دارند که مخصوص انبار کردن کتاب‌های دارای مهر ممنوعه بود. گاه برخی کتابداران دلسوز پای اعضای ثابتشان را به آن اتاقک‌ها باز می‌کردند و مخفیانه کتاب‌هایی را که از نظر حکومت انقلابی تازه‌نفس ممنوع شده بود، امانت می‌دادند. قانون مشخصی در ممنوعیت کتاب‌ها وجود نداشت و این کتاب‌ها بنا به ذوق و سلیقه‌ی انقلابیون محلی، دایره‌ی گسترده‌ای از کتاب‌های صادق چوبک و صادق هدایت گرفته تا حتی کتاب‌های مذهبی علی شریعتی را شامل می‌شد.

پس از این دوره‌ که جنگ هم پایان گرفته بود، ارشاد اسلامی میدان‌دار کتابخانه‌ها شد. دوره‌ی مخوف زمامداری میرسلیم، وزیر ارشاد هاشمی رفسنجانی، بر فرهنگ و هنر بود. کتاب‌های ممنوعه به‌کلی از کتابخانه‌ها برچیده شد، اتاقک‌ها خالی شد و فقط کتاب‌های دستچین شده برخی ناشران به کتاب‌خانه‌ها می‌رسید. ارشاد اسلامی حتی در ارسال کتاب‌هایی با مجوز خودش، به کتابخانه‌ها به چشم ممیزی نگاه می‌کرد و بنابراین اغلب کتاب‌های نویسندگان مستقل به کتاب‌خانه‌ها نمی‌رسید. بر اساس گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا):

دوره دوم از سال ۱۳۸۲ [آغاز شد] که کتابخانه‌های عمومی از زیر مجموعه‌ی ارشاد اسلامی بیرون آمد و به نهادی به نام کتابخانه‌های عمومی کشور تعلق گرفت تا بدین ترتیب از حالت دولتی خارج شود. این تغییر به دلیل اعتراض کتابداران و مشکلاتی که در کتابخانه‌ها داشتند ایجاد شد. بدین ترتیب از سال ۱۳۸۴ به طور رسمی کتابخانه‌های عمومی کشور به شکل هیئت امنایی اداره می‌شود.

بر اساس قوانین جمهوری اسلامی هر کتابخانه‌ای که بخواهد به عنوان کتابخانه عمومی فعالیت کند باید زیر نظر نهاد کتابخانه‌های عمومی باشد به استثنای هفت کتابخانه‌ که عبارت‌اند از: کتابخانه ملی، کتابخانه آستان‌قدس رضوی، کتابخانه حضرت معصومه، کتابخانه شاه‌عبدالعظیم، کتابخانه شاه‌چراغ، کتابخانه مجلس و کتابخانه مرعشی‌نجفی. به این ترتیب به جز دو کتابخانه ملی و مجلس که متولیان جداگانه‌ای دارد تمام کتابخانه‌های زیر نظر آستان قدس نیز دارای مدیریت جداگانه و خودمختار است. هیئت امنای کتابخانه‌ها نیز دارای ترکیب زیر است: ۱) وزیر ارشاد اسلامی (رئیس). ۲) رئیس شورای عالی استان‌ها ۳) معاونت ذی‌ربط از سازمان مدیریت و برنامه ۴) یک عضو کمیسیون فرهنگی به تصویب مجلس (ناظر) ۵) رئیس کتابخانه ملی و ۶) پنج شخصیت علمی و فرهنگی کشور که حتما باید دو نفر از آنان زن باشند و از بین این پنج نفر، به انتخاب وزیر ارشاد اسلامی یک نفر به عنوان دبیرکل هیئت امنا مسئول اداره امور دبیرخانه می‌شود. بدین ترتیب چگونگی تعیین پنج شخصیت علمی و فرهنگی کشور هم روشن می‌شود؛ در طی چند دوره تشکیل هیئت امنا، شخصیت‌های علمی و فرهنگی انتخاب شده برای این هیئت فقط در یک دوره نام هوشنگ مرادی کرمانی نویسنده به چشم می‌خورد آن هم در یک دوره و برخلاف دیگر نام‌ها که دوره‌شان مرتب تمدید شده است دیگر نامی از او در بین این ترکیب نیست.

منابع مالی کتابخانه‌های عمومی نیز از طریق «کمک‌های دولت در بودجه سالانه وزارت ارشاد، کمک‌های مردمی و مجامع بین‌المللی، موقوفات، دریافت حق عضویت، و نیم درصد از درآمد شهرداری‌ها [که به نظر می‌رسد فعلا روی کاغذ است و شهرداری‌ها از دادن این نیم درصد به کتابخانه‌ها امتناع می‌کنند] و یک مورد دیگر به نام روند کمک‌های دولت که عمده‌ی آن صرف حقوق و دستمزد کتابدارها و تجهیز کتابخانه‌های عمومی می‌شود. این منبع، منبع پایداری نیست و به دلیل اینکه کمک محسوب می‌شود در اولویت دولت‌ها نیست.

Ad placeholder

تاثیرفرهنگ بر توسعه اقتصادی از طریق کتابخانه‌های عمومی

از آن‌جا که کتابخانه‌ها دسترسی به منابع تاریخ، ادبیات، هنر و دانش‌ها را به یکسان در اختیار همه مردم قرار می‌دهند، گذشته از اینکه مانع اختلاف طبقاتی در امر فرهنگ می‌شوند چه به شکل مستقیم و چه غیرمستقیم در توسعه اقتصادی نقش دارند. امروزه کارکرد کتابخانه‌های عمومی گذشته از تبادل کتاب، به مکان‌هایی برای گفت‌وگو درباره مسائل مختلف اجتماعی، کاری و فرهنگی تبدیل شده است. کتابخانه‌ها محلی است برای آشنایی مردم با یکدیگر برای ایجاد جامعه‌ای خلاق و پرنشاط از جنبه‌های گوناگون اجتماعی. این مهم اما در کتابخانه‌های ایران رخ نمی‌دهد. یکی از اساتید دانشگاه درباره اهمیت کارکرد کتابخانه‌های عمومی گفته است:

کتابخانۀ عمومی باید به تناسب اقتصاد محلی اقدام به انجام یک سری امور، انتخاب و معرفی منابع اطلاعاتی، برگزاری کارگاه، نشست و غیره کند.

 برگزاری کارگاه، نشست و غیره معمولاً در کتابخانه‌های روستایی و شهرهای کوچک انجام می‌شود اما نکته‌ی غافل مانده منابع کتابخانه‌ای است که در ایران با ممیزی بسیار تامین می‌شود و نیز برنامه‌های جمعی موجود در کتابخانه که در راستای منافع ایدئولوژیکی همچون برنامه‌های دهه‌ی فجر و غیره است. از دیگر سو با وجود اقتصاد وابسته به نفت و رانت و سیاست‌های ضدفرهنگی نظامی ایدئولوژیک کتابخانه‌های ایران نه تنها نقشی در توسعه اقتصادی نخواهند داشت که بیشتر شبیه اتاق خالی پرتزئینی است تا از دور چشم‌ها را خیره کند و در درون تهی باشد. از این روست که ایران در بین کشورهای منطقه از لحاظ فضاهای کتابخانه‌ای شاید حرف اول را بزند اما اثرگذاری کتابخانه‌های عمومی به لحاظ منابع و کارکرد اجتماعی نزدیک به صفر است. در یک جستار تحقیقی در این‌باره آمده است:

 عدم نقش‌آفرینی کتابخانه‌ها، تابع اقتصاد نفتی و دولتی بودن مدل اقتصادی کشور، غیر رقابتی بودن اقتصاد، دانش‌محور نبودن جامعه، عدم انگیزه‌ی کاربران، اثربخشی پایین کتابخانه‌ها، تحقق نیافتن اهداف و نقش کتابخانه‌ها، نبود فضا و تجهیزات ویژه و متمایزکننده برای جذب گردشگر عدم استفاده از ظرفیت‌های کتابخانه‌ها، وجود سیاست‌های تنگ‌نظرانه، مجموعه‌سازی متمرکز، کتابخانه‌های عمومی هنوز نتوانسته است در زمینه‌ی توسعه‌ی همه‌جانبه اعم از اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی نقش‌آفرینی کنند. اساساً وقتی محیط رقابتی نیست، پس نیازی به حرکت و تکاپو نیست. حرکت و تکاپو است که نیازمند دانش و اطلاعات است.

(شناسایی نقش کتابخانه‌های عمومی در توسعۀ اقتصادی جامعه از دیدگاه متخصصان/ سارا بهرامی، ثریا ضیایی، محمود مرادی/ مجله تحقیقات و اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی / دوره ۲۹/ شماره ۱/ بهار ۱۴۰۲/)

دولت رئیسی کارکرد کتابخانه‌ها را هم‌جهت با کارکرد مساجد می‌داند و یکی از اهداف کتابخانه‌ها را مکانی «دارای ساختاری انعطاف‌پذیر و چابک در تعامل با مساجد و خیرین و بهره‌مند از همکاری نهادها و سازمان‌های دولتی، مردمی و مذهبی» در نظر گرفته است.

در کشورهای توسعه یافته، کتابخانه‌های عمومی از آنجا که از پشتیبانی اقتصادی برخوردارند، موجب رونق اقتصادی جوامع محلی می‌شوند، به پویایی مشاغل محلی کمک می‌کنند، ارزش بازار آن جوامع را بهبود می‌بخشند. در ایران، وضعیت کتابخانه‌های روستایی از نظر کمک به خوداشتغالی به‌خصوص زنان و بازار مشاغل محلی بد نیست و قدم‌هایی مهم به‌خصوص در استان بوشهر و مناطق روستایی آن برداشته شده است اما مانع بزرگ همان کمبود منابع مطالعاتی است زیرا کتابخانه‌ها با وجود برعهده گرفتن دیگر کارکردهای اجتماعی نباید از نقش اصلی خود دور شوند.

بر اساس برخی پژوهش‌ها بین تولید ناخالص داخلی و استفاده از کتابخانه‌های عمومی نسبتی وجود دارد در این معنا که ارزش اقتصادی کتابخانه‌های عمومی در چهار دسته اقتصاد محلی (ارتباط با جامعه محلی، توسعه منابع انسانی، ایجاد شغل و افزایش سرمایه‌گذاری) اثرگذار بوده است:

 ارزش اقتصادی کتابخانه‌های عمومی در حوزه ارتباط با جوامع محلی در بالاترین مرتبه و رده‌های بعدی به ترتیب بهبود ارزش سرمایه‌گذاری، بهبود ارزش اقتصاد محلی و توسعه منابع انسانی و ایجاد شغل قرار دارد.

(همان)

 در پژوهشی دیگر دریافتند که سرانه‌ی تیراژ کتاب چاپی با پنج عامل از جمله «کیفیت زندگی، سطح پیشرفت تحصیلی جامعه، سرانه و درآمد متوسط خانوار و تعداد مشاغل رابطه‌ای قابل پیش‌بینی، مثبت و معنادار دارد.» (همان)

بر اساس گزارش فرهیختگان در ایران، «به‌ازای هر یک میلیون نفر، ۴۲ کتابخانه» وجود دارد و بنابراین پس از مالزی ایران به لحاظ تعداد کتابخانه دارای رتبه دوم در بین کشورهای اسلامی است و از طرفی «تعداد کتابخانه‌های عمومی ایران در ده سال گذشته تقریبا ۳۵ درصد افزایش داشته است.» اما باید دید این افزایش کمّی چگونه کیفیت را تحت‌الشعاع قرار داده است؟

نفوذ نهاد روحانیت در کتابخانه‌داری ایران

کتابخانه‌های عمومی به‌خصوص در شهرهای کوچک و روستاها تبدیل به ابزاری برای تبلیغات حکومتی شده است. در این مناطق به دلیل نیاز به مرکزی فرهنگی برای گردهمایی، انجام برنامه‌ریزی‌های محلی همچون ایجاد بازارهای محلی خوداشتغالی، تعامل با یکدیگر، برنامه‌های کودک و نوجوان و… از برنامه‌های جمعی کتابخانه‌ها استقبال می‌شود و از همین روست که طعمه مناسبی برای برنامه‌های تبلیغاتی حکومتی شده است. مثلا مدیر کل کتابخانه‌های عمومی استان بوشهر در جلسه‌ای گفته است که «شهرستان تنگستان در چهار شاخص اصلی کتابخانه‌ای یعنی در سرانه منابع، عضو، زیربنا و تعداد کتاب در سطح استان دارای رتبه اول است.» و بعد اعلام کرده است که «در ایام دهه فجر ۷۰ برنامه فرهنگی در سطح شهرستان اجرا خواهد شد.» (نقل از سایت نهاد کتابخانه‌های عمومی) و بنا به نظر حجت‌الاسلامی در همین جلسه، «ارتقا فکری مردم باعث کم شدن فاصله مردم از حاکمیت می‌شود.» که خوب پیداست منظور از ارتقا فکری در اینجا دادن خوراک ایدئولوژیک به اعضای کتابخانه‌های روستایی است که از قضا دسترسی به کتاب برای آن‌ها فقط از طریق همین کتابخانه‌های محلی میسر است که کتاب‌هایی با مضمون‌هایی همچون «رهیافتی به منظومه فکری رهبر» معرفی و رونمایی می‌شود. گرچه دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، تأمین منابع کتابخانه‌ای را کاری می‌داند که به عهده کتابداران هر منطقه گذاشته است تا بتوانند با توجه به نیاز منطقه کتاب‌های مورد نیاز خود را تامین کنند اما قید «اما» در ادامه صحبتش، روح تأمین منابع را نشان می‌دهد:

در مقاطعی خرید کتاب را به انتخاب کتابدار انجام دادیم… اما اشکالات و نواقص آن را برطرف کردیم.

(گسترش کتابخانه‌های عمومی، برقراری عدالت فرهنگی در کشور است/ خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران/ ۱۲ خرداد ۱۴۰۰)

معلوم نیست دقیقا منظور از اشکالات و نواقص آن چیست و اگر خرید کتاب به عهده کتابدار است چرا کتابخانه‌های ایران دارای چنین منابع یکدستی هستند و مثلاً کتابی مانند «دا» در تمام کتابخانه‌های کوچک و بزرگ کشور وجود دارد ولی در کمتر کتابخانه‌ای می‌توان اثری از کتاب‌های نویسندگان مستقل ایران و یا حتی کتاب‌هایی با موضوع تاریخ اجتماعی ایران یافت.

یکی از مهم‌ترین برنامه‌های فرهنگی رایج در کتابخانه‌های ایران ایجاد «حلقه‌های صالحین»، زیرمجموعه بسیج محلات است که تماماً در خدمت اهداف حکومت در قالب مفاهیم مذهبی است که اوقات فراغت زنان خانه‌دار، نوجوانان و جوانان، بازنشستگان و دیگر علاقه‌مندان به فضای کتابخانه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد و به‌طور کلی کتابخانه‌ها را از اهداف فرهنگی خود دور می‌کند

کتابخانه‌داری در ایران، تغییر روند فعالیت کتابخانه‌ها را پذیرفته است که باید مدرن شود و از حالت سنتیِ فقط بده بستان کتاب خارج شود ولی این تغییر رویه را در جهت اهداف ایدئولوژیک خود به کار بسته است به گونه‌ای که کارکرد کتابخانه‌ها را هم‌جهت با کارکرد مساجد می‌داند و یکی از اهداف کتابخانه‌ها را مکانی «دارای ساختاری انعطاف‌پذیر و چابک در تعامل با مساجد و خیرین و بهره‌مند از همکاری نهادها و سازمان‌های دولتی، مردمی و مذهبی» در نظر گرفته است.

یکی از مهم‌ترین برنامه‌های فرهنگی رایج در کتابخانه‌های ایران ایجاد «حلقه‌های صالحین»، زیرمجموعه بسیج محلات است که تماماً در خدمت اهداف حکومت در قالب مفاهیم مذهبی است که اوقات فراغت زنان خانه‌دار، نوجوانان و جوانان، بازنشستگان و دیگر علاقه‌مندان به فضای کتابخانه‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد و به‌طور کلی کتابخانه‌ها را از اهداف فرهنگی خود دور می‌کند:

  کتاب‌های مذهبی نیز به دلیل حضور پررنگ زنان خانه‌دار در جلسات مذهبی یا حلقه‌های صالحین دارای فراوانی امانت گیرندگی است: “کتاب‌های معرفی شده بسیج را برای جلساتشان از کتابخانه درخواست می‌کنند. ”

(مجله تحقیقات و اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی / دوره ۲۹. شماره ۱/ بهار ۱۴۰۲: جایگاه کتابخانه‌های عمومی در توانمندسازی زنان خانه‌د ار با تأکید بر ظرفیت‌های فضای مجازی/ سید مهد‌ی نارمنجی)

بر اساس گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) امام جمعه سمنان گفته است:

همان گونه که سازمان غذا و دارو برخی موارد غذایی را فاقد ارزش غذایی یا مضر تشخیص می‌دهد، باید بر عرضه‌ی کتاب هم نظارت صورت بگیرد. اما امروز با عرضه گسترده کتاب‌های الکترونیک باید دید که چقدر این ممیزی مورد توجه قرار می‌گیرد.

(ایسنا/ رشد ۴ برابری کتابخانه‌های سیار در کشور/ ارقام اعلامی سرانه مطالعه دقیق نیست/ دی ۱۴۰۱)

شاید به نظر برسد این صحبت امام جمعه است که خواستار ممیزی کتاب‌های سانسورشده‌ی ارشاد اسلامی است و نوعی ممیزی در ممیزی را خواستار شده است ولی اگر آن را کنار گفته‌ی مهدی رمضانی، دبیر کل نهاد کتابخانه‌های عمومی بگذاریم، به نتایج جدی‌تری در این زمینه می‌رسیم:

محافل “قرآن و عترت” کتابخانه‌های عمومی که در این مدت کوتاه به بیش از ۲۰۰ محفل در کشور رسیده است، می‌کوشند پیوندی با این کتاب مقدس برای انس بیشتر برقرار کنند. «طرح کتابت قرآن» توسط اعضای کودک و نوجوان، یک نمونه از آن است که در هفته کتاب سی‌ویکم در حال اجراست.

(طرح اصلاح قانون تأسیس نهاد کتابخانه‌های عمومی به صحن علنی مجلس شورای اسلامی می‌آید/ خانه کتاب و ادبیات ایران/آبان ۱۴۰۲)

در همین جا این مقام مسئول به‌وضوح به مسأله تغییر مسیر مطالعه اشاره می‌کند:

مسئله تغییر مسیر مطالعه از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی در حال پیگیری است.

که اگر چنین شود باید به‌طور کامل از کتابخانه‌های ایران قطع امید کرد. تغییر کارکرد کتابخانه‌ها کافی نبوده است که حالا تغییر مسیر مطالعه هم با وجود تعداد بسیار اندک منابع قابل اعتنای فرهنگی را در دستور کار خود قرار داده‌اند و با این حال با وجود تمام ملاحظات ایدئولوژیک باز هم رمان بیشترین فراوانی را در امانت گرفتن دارد.

Ad placeholder

کدام کتاب‌ها به کتابخانه‌ها راه می‌یابند؟

شاید اشاره مهدی رمضانی، مدیر کل تأمین منابع کتابخانه‌ای ایران در گفت‌وگو با خبرگزاری امنیتی فارس و اشاره‌ی او به «به‌گزینی» و چارچوب‌های تعیین شده در انتخاب کتاب، نمونه‌ای کامل از وضعیت به دست دهد:

فرآیند به‌گزینی توسط ارزیابان متخصص در گروه‌های موضوعی مختلف که مستقل از ساختار اداری اداره‌کل منابع نهاد هستند تمامی عناوین ورودی را ارزیابی و براساس معیارهای مشخصی برای خرید تأیید یا فاقد اولویت اعلام می‌کنند.

(متر و معیار نهاد کتابخانه‌های عمومی برای انتخاب کتاب‌ چیست؟ / فارس/ گفتگو با مدیرکل تأمین منابع کتابخانه‌های نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور. ۸/۴/۱۴۰۲)

از این روست که کارکرد کتابخانه‌های عمومی به‌عنوان مکانی برای دسترسی همه‌ی طبقات اجتماعی به کتاب، آموزش فقرا و عاملی برای تغییر اجتماعی که عادت مطالعه را در بین مردم ایجاد می‌کرد به بیراهه افتاده است. باید توجه داشت که حتی در سال‌های بعد از انقلاب هم غنای منابع ترجمه و تألیف برخی کتابخانه‌ها و از جمله کتابخانه‌های کارگری در کارخانه‌‌ها، تأثیر قابل توجهی بر اعضای کتاب‌خانه‌ها داشت. اکنون اما به تدریج در ادامه سیاست‌های یکدست‌سازی (خالص‌سازی) دولت رئیسی  کتابخانه‌ها از ابزاری برای اجتماع‌سازی به پاتوق هواداران ایدئولوژیک حکومت تبدیل می‌شوند و لاجرم دور نیست روزی که از اعضا جز توده‌ای کر و کور در لابه‌لای کتاب‌هایی که برای نخواندن ایجاد شده‌اند، چیزی باقی نمی‌ماند.