ساخت و ساز در حریم باغ ملی گیاهشناسی ایران گرچه خبر تازهای نیست ولی این روزها که اختلاف بین موسسه تحقیقات، جنگلها و مراتع کشور با شهرداری و ارتش بالا گرفته است و کار به شکایت به دیوان عدالت اداری رسیده است، این موضوع به صدر خبرها آمده است. اولین بار خبرگزاری مهر در سال ۱۳۹۰ در گزارشی با عنوان «ساخت برجهای مسکونی و دریاچه در باغ گیاهشناسی ملی ایران» بدون اشاره به ساخت و ساز برجهای ارتش از احتمال صدمه به این باغ به دلیل این ساخت و سازها خبر داده بود. موضوعی که شهرداری بهکلی از زیر بار آن شانه خالی میکند و اظهار میکند که ساخت و سازها قانونی است و با وجود دخالت دیگر نهادها و حتی دستور مستقیم رئیس جمهوری اسلامی مبنی بر توقف ساخت و ساز در این باغ، خبرهای رسیده حاکی از آن است که ساخت و سازها شدت بیشتری گرفته است. در این گزارش کوتاه، نگاهی داریم به پیشینه، ساختار، حیات گیاهی باغ و نیز موضوع مورد اختلاف شهرداری و ارتش با سازمان حفاظت جنگلها و مراتع کشور.
پیشینه باغ
در سال ۱۳۴۷، با واگذاری اراضی متعلق به اجداد اسکندر فیروز، بنیانگذار سازمان حفاظت محیط زیست، باغ ملی گیاهشناسی ایران پایهریزی و ساخته شد. این باغ که در غربیترین نقطه تهران، همجوار پارک جنگلی چیتگر واقع است، هماکنون در وسعتی معادل چهل و پنج هکتار با بیش از ۴۶۰۰ گونه گیاهی، صدها پرنده، سه آبشار و ۱۱ دریاچه و برکه به حیات سبز خود ادامه میدهد و به یک معما بخشی از ریههای تنفسی شهر آلوده تهران است. این باغ در ابتدا توسط هیئت امنایی با یک رئیس و پنج عضو اداره میگردید و اولین دبیرکل موسسه گیاهشناسی ملی ایران، اسکندر فیروز، رئیس وقت سازمان حفاظت محیط زیست مسئولیت آن را از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ به عهده داشت. پس از انقلاب مدیریت این باغ به موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور واگذار شد. دیگر باغهای ایران در شهرهایی همچون نوشهر، کاشان، یزد و لرستان و… نیز زیر نظر همین مؤسسه است.
موسسه تحقیقات، جنگلها و مراتع کشور در معرفی این اثر مینویسد: باغ گیاهشناسی ملی ایران با وسعتی حدود ۱۴۵ هکتار در زمینهای جنوبی البرز در ارتفاعی برابر با ۱۳۲۰متر بالاتر از سطح دریا قرار دارد و بیش از ۲۲ منطقه یا رویشگاه طبیعی و یا کلکسیون وجود دارد که برخی از آنها بر اساس رویشگاههای طبیعی ایران طراحی و ساخته شدهاند. رویشگاههای هیرکانی، زاگرس، البرز جنوبی، ایرانی-تورانی، گلخانه جنوب ایران، باغ پیازهای ایرانی و باغ میوههای ایرانی و برخی دیگر بر اساس رویشگاههای سایر نقاط دنیا مانند رویشگاههای اروپا، قفقاز، هیمالیا، چین، ژاپن و چمنزارهای آمریکا طراحی شدهاند. هدف آن هم عمدتاً آشنا ساختن مردم، دانشآموزان و دانشجویان با گیاهان ایران و جهان بوده است.
از حوالی سالهای ۹۱ یا ۹۲ درهای این باغ به روی بازدید عموم گشوده شد و حتی همان وقتها هم نارضایتی دوستداران محیط زیست را به دنبال داشت که نگران آسیبرسانی به گیاهان باغ بودند. این باغ «در جوار شش دریاچه زیبا و یک هرباریوم حاوی گیاهان خشک شده و یک بانک غنی ژن دارای بذرهای بیش از چهار هزار و پانصد گونه مختلف و یک موزه دیدنی از حشرات است.
اهمیت بانک ژن نگهداری شده در این باغ-موزه آنجا روشن میشود که زمانی در سراسر جنگلهای هیرکانی، ورود یک آفت و بیماری به رویشگاههای شمشاد آسیب بزرگی وارد آورد اما وجود نمونه ژن این گیاه در باغ گیاهشناسی امید احیای آن را زنده نگاه داشته است.
در سال ۱۳۹۵ این اثر طبیعی از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با شماره ۳۶۵ در فهرست آثار ملی ثبت شده است. بنا به گزارش موسسه تحقیقات، جنگلها و مراتع کشور، در سال ۱۳۷۸، طرح تفصیلی قبلی از سوی مسئولین وقت شهرداری منطقه ۲۲، بازنگری شده و فقط در برخی از مناطق اطراف باغ اجازهی ساخت بناهای دو تا سه طبقه داده شده است.
سایه دو شبح بر سر باغ: ساخت و ساز و کم آبی
باغ گیاهشناسی ملی ایران از دو بحران بزرگ رنج میبرد. کم شدن آبهای زیرزمینی که کار آبیاری باغ را بر عهده دارند و ساخت و ساز. روزنامه تجارت در تاریخ ۲۹ آبان سال جاری گزارش داد که «برجسازی با وجود هشدار فعالان محیط زیست در سه شیفت شبانهروزی و در ۶ بلوک سه قلو در حال انجام است. گویا قرار است در اطراف این باغ منحصر به فرد ۲۲ برج ۳۸ طبقه ساخته شود آن هم در شرایطی که در کنار مسئله کمآبی، نفس پایتخت به دلیل افزایش ساختمانهای بلند مرتبه و تراکم جمعیت به شماره افتاده است.» این گزارش تاریخ ایده برجسازی در پیرامون این باغ را به دوران قالیباف میرساند که در آن زمان کلید خورده و در زمان مدیریت زاکانی بر شهر تهران این پروژه به جریان افتاده است.
در واقع این عملیات عمرانی در زمینی به وسعت ۵۲۰ هکتار در محلی موسوم به میدان تیر ارتش مشغول کار است. خبرگزاری مهر ۱۳ دی سال جاری گزارش داد معاونت شهرسازی شهرداری تهران اعلام کرده که «بر اساس توافقات فیمابین بین شهرداری تهران و بنیاد تعاون ارتش در بیش از دو دهه پیش با قدرالسهم ارتش ۳۱.۵ درصد معادل ۱۶۱ هکتار و قدر السهم شهرداری ۶۸.۵ درصد معادل ۳۵۰ هکتار تعیین» شده است. بر این اساس روشن میشود که شهرداری نیز در این پروژه ذینفع است و از همین روست که توافقنامه را تمام شده میداند و بر بار حقوقی آن اشاره دارد که پیشتر واگذار شده است. معاونت شهرداری و معماری شهرداری تهران اعلام کرده است: «مصوبه مورخه ۲۲ شهریور ۸۹ کمیسیون ماده (۵) شهر تهران و همچنین سایر مصوبات مربوطه قبل از آن، با حضور نماینده وزارت جهاد کشاورزی و نماینده وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و همه اعضاء آن کمیسیون صادر شده و نمایندگان آن دو دستگاه اجرایی بهعنوان “موافق” صورتجلسه مذکور را تأیید و امضاء کردهاند. همچنین بند ۱۶-۲۹ ضوابط طرح تفصیلی جدید شهر تهران ابلاغ شده در سال ۱۳۹۱، بر رعایت مفاد مصوبات صدرالاشاره تأکید و ابرام کرده است.»
اصل ثابت و اساسی در نگهداری همه باغهای گیاهشناسی جهان این است که ساخت و ساز در حریم آنها ممنوع است. آلودگیهای صوتی، نورهای مصنوعی که چرخه رشد گیاهان را مختل میکند و نیز فاضلاب انسانی که امکان نشت آن به آبهای زیرزمینی تغذیه باغ وجود دارد و… مواردی بسیار باعث ممنوعیت ساخت و ساز در حریم باغهای گیاهشناسی شده است. باغ گیاهشناسی ملی ایران با عمری بیش از ۵۴ سال در خاورمیانه نمونهای بیمانند است و در تمام این سالها تلاش سازمانهای محیط زیست و جنگلداری بر این بوده است که این باغ به عنوان پروژهای ملی و بینالمللی حفظ شود. با ساخت بیش از ۵ هزار واحد مسکونی در بیش از ۲۰ برج ۳۹ طبقه اغلب گونههای ارزشمند این باغ از دست خواهد رفت و این در حالی است که «میزان آب چاههای باغ گیاهشناسی از ۲۰۰ لیتر در ثانیه به ۹۰ لیتر در ثانیه رسیده است که همین امر دشواریهای فراوانی برای تامین آب مورد نیاز گیاهان باغ ایجاد کرده است.» اگر اعلام وزارت جهاد کشاورزی که گفته است آمادگی لازم برای واگذاری زمین معوض به مالکان این پروژه را دارد، درست باشد شاید بتوان امید داشت که ۴۰۰۰ گونه گیاهی این باغ همچنان حفظ شود که برخی از آنها از گونههای رو به انقراض ایران و جهان هم هست. اعداد بهتر فاجعه را نشان میدهند: صدور مجوز ساخت ۲۲ برج ۳۸ طبقه به معنای ساخت بیش از ۵۶۰۰ واحد مسکونی در ضلع شمالی این باغ است که گذشته از کاهش آبهای زیرزمینی منطقهی ۲۲ که از اول هم قرار نبوده جمعیتمحور باشد، منظرهای نامتجانس را در اطراف باغی رقم خواهد زد که قرار است جایگزین طبیعت دستنخورده و به نوعی کلاسهای آموزشی باشد؛ هنوز کسانی خاطرهی مدارس طبیعت را، زمانی که در این باغ دایر بود، به یاد دارند؛ مدارسی که بعدها تعطیل و توقیف شد.
سفرههای آب زیرزمینی منطقه که همین حالا هم با خطر کاهش مواجه است بیش از پیش با کمبود آب مواجه خواهد شد، «به طوری که میزان آبدهی آن از ۲۰۰ لیتر در ثانیه به ۹۰ لیتر در ثانیه کاهش یافته است» که با ساختِ این برجها بحران بیشتری را از سر خواهد گذراند. مؤسسه تحقیقات، جنگلها و مراتع کشور، به علاوه این مورد به مسائل دیگری اشاره کرده است که در صورت ساخت وساز برجها گریبانگر باغ خواهد شد از جمله: تراکم جمعیت که بر اکوسیستم پیچیده باغ که از لحاظ گیاهی جانوری و میکروارگانیسمهای مفید در تعادلی نسبی به سر میبرد، اثر منفی خواهد گذاشت. حریم باغ به عنوان اثری دارای ثبت ملی که حریم مشخصی دارد زیر پا گذاشته خواهد شد و مصونسازی بانک ژن که در زمرهی مراکز حساس و طبقهبندی شده است که میبایست در مقابل هر تهدید عمدی و غیرعمدی حفاظت شود، بیش از پیش محدود و تضعیف خواهد شد. (نقل به مضمون از موسسه تحقیقات، جنگلها و مراتع کشور/ ۵ خرداد ۱۴۰۱)
به گفته محمد درویش، فعال محیط زیست، معلوم نیست چگونه قرار شده است در «تهرانی که هم اکنون هم با دزدیدن آب کرج، طالقان، لار و آمل دارد زندگی میکند» برای ساخت ۲۲ برج ۲۷ طبقه در آن برنامهریزی میشود؟
جدال بر سر مصوبهای که از ابتدا هم غیرقانونی بوده است
با توجه به ساخت و سازهای اخیر در بخش شمالی نزدیک به باغ، به نظر میرسد از طرح تفصیلی بازنگری شده در سال ۱۳۷۸ نیز عدول شده است:
در سال ۱۳۹۹، شورای عالی معماری و شهرسازی، مصوبهای داشت که بر اساس آن کمیتهای را مشخص کرده بود که نهادها، ارگانها و یا اشخاصی که با شهردار توافقی در گذشته داشتند ملکشان تعیین وضعیت بشود. در حال حاضر زمان آن مصوبه به اتمام رسیده است و شهرداری باید لایحه بیاورد و مجدداً تمدید کند تا این پروندهها در آن کمیتهای که در آن مصوبه مقرر شده مورد بررسی قرار گیرد.
(اکو ایران/ ۱۰ دی ۱۴۰۰/ ساخت و ساز در همسایگی باغ گیاهشناسی قانونی است؟)
بنا به این گزارش به نظر میرسد برخلاف دیگر پروانههای صادر شده در سال ۹۱ که سیستمی بوده است، پروانهی صادر شده برای این زمین سیستمی نبوده است و همین کافی است که مشخص شود چنین برنامه و نقشهای برای زمین پیرامون باغ گیاهشناسی یا خارج از حدود مقرر بوده است یا از فرصت به دست آمده بهره بردهاند و در نبود کمیتهی بررسیکننده توافقات لازم انجام گرفته است. گودبرداریهای این زمین از سال ۹۶ انجام شده است اما تاکنون ساخت و سازی انجام نشده بوده است. اگر قرار باشد که ساخت و سازی انجام شود که چنین به نظر میرسد باید پروانه ساختشان در آن کمیته ذکر شده دارای اعتبار شود.
بنا به گزارش سازمان وزارت جهاد کشاورزی در مهر سال جاری و بنا به گفتهی رئیس مؤسسه تحقیقات، جنگلها و مراتع کشور، جهاد کشاورزی حاضر به دادن زمین معوض به بنیاد تعاون ارتش برای ساخت این برجها شده است اما بهرغم قوانین مشخص، ممنوع بودن ساخت و سازها که خارج از توان اکولوژیک پایتخت است، این پیشنهاد را بنیاد تعاون ارتش نپذیرفته است.
بنا به قوانین موجود و با وجود این توافقات پیشینی، ساخت و سازی هم اگر قرار باشد در نزدیکی این باغ انجام شود، میبایست این ساخت و ساز نه در حریم باغ که در فاصلهای دور از باغ و ساختمانهایی نهایتاً با سه طبقه به شکل محدود موفق به دریافت پروانه ساخت شوند. در حالی که بخشی از زمین مجوز ساخت برجهای بلندمرتبه ارتش به مساحت چند هکتار در ضلع جنوبی بزرگراه حکیم واقع است که کاملاً متصل و چسبیده به باغ گیاهشناسی ملی ایران است. بنابراین بنا به نظر سازمان وزارت جهاد کشاورزی و دوستداران میراث فرهنگی و طبیعی، کار شهرداری تهران که مجوز ساخت ۲۲ برج ۳۸ طبقه را در تراکمی خارقالعاده داده است کاملاً غیرقانونی است.
به نظر میرسد هیچ راهی برای حفظ تنوع زیستی کشور باقی نمانده است مگر شکایت به دیوان عدالت اداری که سازمان جهاد کشاورزی چشم امید به آن دوخته است. معلوم نیست پشت پردهی توافق شهرداری و ارتش، چه نهاد یا ارگانی ایستاده است که حتی دستور دولت و دیگر مقامات مبنی بر توقف این ساخت و ساز هم اثری در آن نداشته است و گودبرداریها شدت بیشتری هم گرفته است.
همین حالا هم ساخت و سازهای پیرامون باغ، مانع به چشم آمدن نمای کوه از داخل باغ شده است و اگر شهرک دیگری هم در اطراف باغ ساخته شود و جمعیتی حدود ۱۷۰هزار نفر را به منطقه تحمیل کند، شلوغی حاصل از آن سطح آبهای زیرزمینی را پایین میآورد، احتمال نشت فاضلاب انسانی را به درون سفرههای آب زیرزمینی باغ بالا میبرد که نابودی چشمانداز باغ در مقابل چنین تهدید گستردهای کمترین مشکل است. نکته نگرانکننده عدم توجه صاحبان زمینها به مسائل زیستمحیطی است که بر بیمسئولیتیهای شهرداری و دیگر ارگانهای ذینفع اضافه شده است و بهجد پیگیر ساخت و ساز در همان منطقه هستند بدون توجه به اینکه که با ساخت وساز آنها دیگر آن منطقهی خوش آب و هوا وجود ندارد که بتوانند از مواهبش بهره برند.
با در نظر گرفتن تمام این احتمالات بوده است که در سال ۱۳۴۷، به هنگام تأسیس باغ گیاهشناسی، حومه شهر تهران به دلیل دارا بودن محیطی طبیعی و دور از آلودگیهای صوتی و تنفسی آلوده شهر برای پرورش گیاهان باغ انتخاب شده بود تا علاوه بر حفظ شرایط طبیعی، ارتباط با آبهای زیرزمینی حفظ شود و بارندگیها به راحتی به سفرههای زیرزمینی آب برسد. خالی بودن پیرامون باغ به معنای ارتباط دمایی مناسب در جای جای باغ است که کریدورهایی مناسب برای جابهجایی باد فراهم میکند. با این ساخت و سازها نه تنها تمام این امکانات طبیعی بهعمد نابود میشود بلکه مسیر شیب آب که از سمت شمال به باغ میرسد قطع میشود و بر کاهش بیش از پیش میزان آب باغ تاثیر میگذارد.