جمعه ۲۴ آبان ۱۳۹۸، شرکت ملی پخش فراورده‌های نفتی در اقدامی ناگهانی و غافلگیرکننده، تصمیم سران قوا برای سهمیه‌بندی مجدد و افزایش ۲۰۰ درصدی قیمت بنزین را اعلام کرد که منجر‌ به اعتراض‌هایی گسترده در سطح کشور و عمدتاً در محله‌های کارگری و فقیرنشین در شهرهای بزرگ شد. روز بعد، هم‌زمان با قطع و اختلال در اینترنت، دادستان وقت ایران- محمدجعفر منتظری- معترضان به افزایش قیمت بنزین را اخلال‌گر خواند و هشدار داد که با آنان به ‍صورت جدی و قاطع برخورد خواهد شد.

بدین‌ترتیب، در چند روز بعد، یکی از خونین‌ترین سرکوب‌ها در تاریخ معاصر کشور رقم خورد که بنابر روایتی بیش از ۱۵۰۰ کشته در ۱۹۰ شهر و فقط نزدیک به ۴۰۰ کشته در استان تهران به‌جا گذاشت. مقام‌های وقت در وزارت کشور جمهوری اسلامی،شمار کشته‌شدگان در اعتراض‌های آبان ۹۸ را بیش از ۳۰۰ کشته اعلام کرده‌اند. آماری تکان‌‌دهنده، چنان‌که وقتی محمود صادقی، نماینده وقت مجلس شورای اسلامی از رحمانی فضلی، وزیر وقت کشور ‌پرسید که چرا به سر معنرضان شلیک کردید، وزیر کشور با کنایه پاسخ داده بود که مأموران به دست‌وپای معترضان نیز شلیک کرده بودند.

بدین‌شکل، در آبان ۱۳۹۸- که به آبان خونین معروف شد- فصلی نو در تاریخ جمهوری اسلامی و در کلیت اجتماعی ایران ورق ‌خورد که بیش از همه خود را در هنر اعتراضی ایرانیان نمایان می‌سازد.

  امید و انتظار با لحنی مبارزه‌‌‌جویانه

در ترانه‌‌‌ها و موسیقی اعتراضی برای آبان ۹۸، شاهد تفاوتی عمده با آثار پیش از خود هستیم: نخست آنکه اغلب کارها بازگوکننده‌‌‌ی خشم و انزجاری‌‌‌اند که چه در متن کلامی و چه در ساختار موسیقایی خود را آشکار می‌‌‌سازد. خشم و انزجاری که در ترانه‌‌‌های پیش از آبان کمتر احساس می‌‌‌شد و ترانه‌‌‌های اعتراضی پیش از آبان، بیشتر لحنی تغزلی و گلایه‌‌‌آمیز داشتند. مانند «یار دبستانی» از منصور تهرانی، «تفنگت را زمین بگذار» با صدای محمدرضا شجریان و «آزادی» با صدای شادمهر عقیلی. ولی در ترانه‌‌‌های آبان ۹۸، لحن حماسی می‌‌‌شود. به‌‌‌عبارت دیگر لحن در ترانه‌‌‌های اعتراضی پیش از آبان ۹۸، لحنی آشتی‌‌‌جویانه است، ولی ترانه‌‌‌های آبان غالباً لحنی مبارزه‌‌‌جویانه دارند. مانند «بازمانده‌‌‌ی آبان» از توماج صالحی و حتی در کارهایی مانند «آبان ادامه دارد» با صدای هانی نیرو که با وجود هارمونی سرخوشانه و ریتم سبک و روان، در بطن خود از خشمی ماندگار می‌‌‌گوید که به صبر انجامیده و امیدوارانه چشم‌انتظار ادامه و نتیجه‌‌‌ی آن است.

این امیدواری، حس دیگری است که در کنار خشم، در ترانه‌‌‌های آبان خود را بازمی‌‌‌نماید. امیدواری در برخی آثار مانند ترانه‌‌‌ی «چه می‌‌‌کنی» از یغما گلرویی و با صدای داریوش اقبالی یا ترانه‌‌‌ی «وداع» سروده‌‌‌ی مونا برزوئی و با صدای مهدی یراحی آثار دیده می‌‌‌شود.

Ad placeholder

از اواخر سال‌های دهه‌‌‌ی ۱۳۸۰ موسیقی رپ رفته‌‌‌رفته جایگزین موسیقی راک در موسیقی اعتراضی ایران می‌‌‌شود. رپ به ‌‌‌علت فرم کلام‌‌‌محور و استفاده از زبان گفتاری، بیشتر از دیگر سبک‌‌‌ها در موسیقی مردم‌‌‌پسند امکان بیان و انتقال مفاهیم اعتراضی را دارد و تقریباً در تمامی جنبش‌‌‌های اعتراضی اخیر، سبک غالب در بیان اعتراض موسیقایی بوده است.

آبان ۹۸ نیز از این قاعده مستثنا نیست و بیشتر آثار موسیقایی در اعتراض به وقایع آبان را رپ یا رپ آوازی تشکیل می‌‌‌دهند. به چند نمونه اشاره می کنیم:

«آبان ادامه دارد» با صدای هانی نیرو

ترانه‌‌‌ی «آبان ادامه دارد» با شعری از پویان مقدسی اجرا شده است. هانی نیرو این اثر را تقریباً سه ماه بعد از وقایع آبان ۹۸ در صفحه‌‌‌ی فیس‌‌‌بوکش به اشتراک گذاشت.

شعر کار، لحنی محزون و نگاهی عاشقانه به وقایع آبان دارد. اما در عین حال با ترجیع‌‌‌بند «آبان ادامه دارد»، ضمن اشاره به آه و بغض مردم و زندگی تحت ظلم و سختی آن‌‌‌ها، به‌‌‌طور تلویحی نوید فرا رسیدن روزهای خوب را می‌‌‌دهد. موسیقی کار نیز در گام مینور هارمونیک عیناً همین حس را تداعی می‌‌‌کند. ریتم سرخوشانه‌‌‌ی لاتین‌‌‌گونه در همراهی و هماهنگی با گام موسیقایی و متن کلامی قرار می‌‌‌گیرد.

صدای مردم در ابتدا و انتهای کار که فریاد «ما همه با هم هستیم» سرمی‌دهند، بر اتحاد و همبستگی تأکید می‌‌‌کند و صدای سوت در پس‍زمینه، ضمن ایجاد فضایی صمیمانه برای همدردی، حس‌‌‌وحال پاییزی به این قطعه می‌‌‌دهد که خود، امید رسیدن بهار را برای شنونده ملموس‌‌‌تر می‌‌‌نماید.

این‌‌‌ها تعدادی از کارهای موسیقایی منتشر شده در همان سال ۹۸ و پس از وقایع آبان بودند، اما آثار دیگری نیز در سالگردهای این واقعه‌‌‌ ساخته شدند که برخی از شاخص‌‌‌ترین آن‌‌‌ها به شرح زیر است.

Ad placeholder

«آبان خونین» از سعید محمدی

سعید محمدی از خوانندگان قدیمی خوب و ساکن آمریکا و به‌‌‌عبارت بهتر از خوانندگان معروف به «خوانندگان لس‌‌‌آنجلسی» است که در نخستین سالگرد آبان ۹۸، موزیک‌‌‌ویدئوی «آبان خونین» را منتشر کرد. اما نکته‌‌‌ی مهم درباره‌‌‌ی اغلب خوانندگان لس‌‌‌آنجلسی این است که ذهنیت آن‌‌‌ها از موسیقی اعتراضی نسل جدید، حداکثر همان ذهنیت دهه‌‌‌ی ۶۰ است؛ همان دست ترانه‌‌‌ها با همان تعابیر و استعاره‌ها و تقریباً همان موزیک. این نکته در مورد بسیاری از دیگر خوانندگان معروف لس‌‌‌آنجلسی نیز صدق می‌‌‌کند.

متن کلامی این قطعه از پارسا، بیشتر عبارت‌ها و محتوایی شعاری دارد و موسیقی آن نیز در مد شوشتری و با ریتم چهارضربی است. اما علی‌رغم استفاده از این ریتم و به‌‌‌کار گرفتن سازهایی مانند سایددرام و گیتار الکتریک، موسیقی و در کل خود کار چندان در رسایی خشم و طغیان مردم و بازگویی ظلم و ستم رواشده بر آنان مؤثر نیست.

«چه می‌‌‌کنی؟» با صدای داریوش

تقریباً همان نکاتی که در مورد «آبان خونین» از سعید محمدی ذکر شد، درباره‌‌‌ی قطعه‌‌‌ی «چه می‌‌‌کنی» با سروده‌‌‌ای از یغما گلرویی و با صدای داریوش اقبالی نیز مصداق می‌‌‌یابد؛ همان مد موسیقایی و همان ریتم. البته در متن کلامی این ترانه، سعی در به‌‌‌کارگیری استعاراتی مفهومی و هنری‌‌‌تر شده، ولی باز این استعاره‌ها از بیان واقعیت‌های روز و بازگویی خشم مردم به‌‌‌دور است.

در موسیقی کار نیز، با به‌کارگیری سازهای کوبه‌‌‌ای و با اکسان‌‌‌های گروه کُر، سعی شده است تا روحی حماسی بر آن دمیده شود. ولی در نهایت، هم به دلیل متن کلامی و هم به دلیل مد موسیقایی، «چه می‌‌‌کنی» در جان‌‌‌بخشی به این روح ناتوان است. در حالی که در ترانه‌‌‌ای مانند «نه» با شعری از اسماعیل خوئی و با صدای خود اقبالی، تنها با به‌‌‌کار گرفتن ساز دف برای کوبه‌‌‌ای‌‌‌ها، لحن کار بسیار حماسی‌‌‌تر به گوش می‌‌‌رسد.

Ad placeholder

کارهایی از نسل جوان داخل ایران

اما بهترین و تأثیرگذارترین ترانه‌‌‌ها برای آبان ۹۸ را باید در میان خوانندگان و هنرمندان نسل جوان داخل ایران جست‌وجو کرد. کارهایی که علاوه بر روح حماسی و محتوای هنری، راوی واقعی واقعیت‌‌‌های آبان خونین و وقایع مشابه آن در سال‌‌‌های اخیر هستند. از جمله «بازمانده‌‌‌ی آبان» از توماج صالحی و «وداع بعد از رفتن» از مهدی یراحی.

موزیک‌‌‌ویدئوی «بازمانده‌‌‌ی آبان» که در دو سالگی وقایع آبان در فضای مجازی منتشر شد با متن کلامی به سبک رپ و اجرای بی‌‌‌نقص توماج صالحی، بی‌‌‌شک از جسورانه‌‌‌ترین کارهای اعتراضی سال‌‌‌های اخیر به‌‌‌شمار می‌‌‌رود. این جسارت و شهامت به‌‌‌خصوص به‌‌‌واسطه‌‌‌ی موسیقی دکافونیک و نیوایج به‌‌‌کار رفته در آن خود را بازمی‌‌‌نماید. توماج با انتخاب این موزیک، فضایی افکتیو [توصیفی، عاطفی] و به‌‌‌نوعی رعب‌‌‌آور برای متن کلامی سرشار از مفاهیم مبارزه‌‌‌جویانه فراهم می‌‌‌آورد و در قسمت «کوراس» قطعه، با ترجیع‌‌‌بند «بده به من ایران مال منه» این مبارزه‌‌‌جویی را به مطالبه‌‌‌گری پیوند می‌‌‌زند. سیکل آکوردی موسیقی به سبکی کلاژمانند از قطعه‌های مختلف برداشت شده و با اینکه کار میکس و تدوین ضعیفی دارد که نشانی از کمبود امکانات برای آهنگسازی و ضبط استودیویی آن به‌‌‌شمار می‌‌‌رود؛ با این همه و با وجود این کمبودها، خشم‌‌‌وخروش و اعتراض خود را به گیراترین شکل ممکن بازگو می‌‌‌کند.

«وداع بعد از رفتن» که آن هم در دومین سالگرد آبان ۹۸ ساخته و منتشر شد نیز کاری زیبا و تأثیرگذار محسوب می‌‌‌شود. متن کلامی این قطعه از مونا برزوئی در بیان حس‌‌‌وحال خانواده‌‌‌های داغدار و تأثیر بر وجدان‌‌‌های بیدار، شعری خوب و مناسب است. موسیقی کار نیز در تمام مدت بار معنایی و حس‌‌‌وحال شعر را تقویت می‌‌‌کند. در آغاز قطعه، ارپیژی با پیانو که نت آخر آن همراه با فاصله‌‌‌ی نهم نواخته می‌‌‌شود با ایجاد فضایی تعلیق‌‌‌گونه بر حس نگرانی و اضطراب خانواده‌‌‌های چشم‌‌‌به‌‌‌راه تأکید می‌‌‌کند. موسیقی در گام مینور حسی توأم از سوگ و حماسه دارد که ارکستر زهی همراه با صدای گیرا و قدرتمند یراحی بر این حس می‌‌‌افزاید.

این‌‌‌ها تنها بخشی از ترانه‌‌‌ها و قطعه‌های منتشر شده و پربازخورد- اغلب در فضای مجازی و شبکه‌‌‌های اجتماعی- در ارتباط با وقایع آبان ۹۸ بودند. بی‌‌‌شک آثار خوب و زیبای دیگری نیز در این باب ساخته شده‌‌‌اند، که به هر حال- در این مختصر- از قلم افتادند. هنر این هنرمندان اگرچه از رنج و مرارت قربانیان آبان خونین نخواهد کاست، اما همین همدردی و با هم بودن است که نخستین گام برای رهایی از رنج را میسر می‌‌‌سازد و این شایسته‌‌‌ی تقدیر است.